دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۹:۱۷
ارتباط اسطوره و حماسه، بر پايه شاهنامه و منابع ايراني

بازچاپ «گذر از اسطوره به حماسه» همراه با مقدمه‌اي از زنده‌ياد دكتر محمدامين رياحي منتشر شد. اين كتاب مجموعه هفت گفتار دكتر سجاد آيدنلو در حوزه شاهنامه‌پژوهي محسوب مي‌شود و نويسنده در اين اثر به ارتباط ميان اسطوره و حماسه مي‌پردازد و زمينه‌هايي را برمي‌شمارد كه اسطوره قالب حماسي مي‌گيرد.\

خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، بازچاپ كتاب «از اسطوره تا حماسه» با افزوده‌هايي تازه منتشر شد. اين كتاب مجموعه هفت گفتار دكتر سجاد آيدنلو در حوزه شاهنامه‌پژوهي است. چاپ نخست «از اسطوره تا حماسه» نامزد بيست و ششمين دوره كتاب سال (بهمن 1387‌) در بخش نقد ادبي بود و در نخستين دوره جايزه ادبي جلال آل احمد (آذر 1387) اثر شايسته تقدير شناخته شد. 

آيدنلو در نخستين گفتار از كتاب خود به ارتباط ميان اسطوره و حماسه مي‌پردازد و زمينه‌هايي را برمي‌شمارد كه اسطوره قالب حماسي مي‌گيرد. او در اين گفتار كه عنوان «ارتباط اسطوره و حماسه، بر پايه شاهنامه و منابع ايراني» دارد، نخست به تعريف اسطوره مي‌پردازد و يادآور مي‌شود كه همواره تعاريف گوناگوني از اسطوره بيان شده است، اما از ميان آراء متعدد مي‌توان اين تعريف را رساتر و روشن‌تر دانست كه اسطوره «نوعي از حكايات داستاني است كه ضمن آن تصاوير گروهي انسان از جهان برون و روابط ناظر بر آن به ياري الفاظ و كلمات نمودار شده است» در اين تعريف، اسطوره پنداشت مشترك اقوام درباره هستي تلقي شده كه چارچوبي زباني پيدا كرده است. 

در تعريف و شناخت حماسه نيز اين برداشت را كامل‌تر دانسته است كه «حماسه شعر است داستاني كه رنگ ملي و قومي دارد و حوادثي بيرون از حدود عادت در آن جريان مي‌يابد» اما پرسش اصلي اين است كه چگونه اسطوره قالب حماسي مي‌گيرد؟ دكتر آيدنلو بر اساس منابع ايراني و به ويژه شاهنامه به اين تلقي مي‌رسد كه با تكامل تمدن و فرهنگ انسان و تغيير جهان‌بيني‌ها و باورها، بشر به سوي اسطوره پيرايي گام بر مي‌دارد و اندك اندك جنبه باور شناختي و مينوي اساطير را رها مي‌كند و براي ملموس‌تر كردن اسطوره‌ها، آنها را در قالبي مي‌گنجاند كه با شرايط زندگي نوين او سازگارتر باشند. 

نويسنده گوشزد مي‌كند كه از همين رو است كه فردوسي در شاهنامه دست به اسطوره پيرايي و خردپذير كردن اسطوره‌ها مي‌زند. در اين ميان دلايل ديگري نيز برشمرده شده است كه روند حركت اسطوره به سوي حماسه را نشان مي‌دهد. 

آيدنلو ارتباط اسطوره با حماسه را در 10 صورت ممكن دسته‌بندي مي‌كند. اين صورت‌هاي دهگانه عبارتند از محدوديت زماني، حد مكاني، كاهش رنگ قدسي و مينوي، جا به جايي يا دگرگوني، شكستگي (به معناي چند پارگي داستان‌ها)، انتقال، قلب يا تبديل اسطوره، ادغام يا تلفيق، حذف و سرانجام فراموشي (به معناي از ياد رفتن بنيان‌هاي اسطوره‌اي در حافظه جمعي). 

«فرضيه‌اي درباره مادر سياوش» عنوان گفتار دوم كتاب آيدنلو است. مي‌دانيم كه مادر سياوش در روايت شاهنامه، چهره‌اي گنگ و مبهم دارد. حتي سرانجام او نيز به درستي روشن نيست. هر چند اين زن خود را از نژاد گرسيوز و شهرياران توراني مي‌شناساند، اما اين پيوستگي در ادامه داستان صورتي پذيرفته شده نمي‌يابد و همچنان مسأله نژاد مادري سياوش در تاريكي مي‌ماند. 

از همين رو بسياري از شاهنامه‌شناسان به پژوهش در اين باره پرداخته‌اند و هركدام بر پايه شواهد و نشانه‌هايي، دست به حدس‌ها و گمان‌هايي زده‌اند. دكتر آيدنلو نيز فرضيه تازه‌اي را مطرح كرده و آورده است كه «شايد در ساخت و صورت اصلي و كهن روايت، مادر سياوش، پري در مفهوم باستاني اين موجود اساطيري بوده است كه در طول زمان و مراحل گذر داستان از اسطوره به حماسه، همگام با تغييرات ديگر در اصل روايت، هويت او نيز به هيات متناسب با داستان حماسي يعني دختري زيبا رو و دلربا در آمده است» 

اين گمان البته متكي به دلايل استواري است كه نويسنده با برشمردن آنها سعي در اثبات فرضيه خود دارد اما همان گونه كه از يك تحقيق علمي انتظار مي‌رود، از صدور حكم‌هاي قطعي و نهايي، كه به دور از روح پژوهشي است، پرهيز كرده و فروتنانه آن را در حد يك نظريه شناسانده است. با اين همه با استنادات و ارجاعاتي كه نويسنده ارائه مي‌كند، مي‌توان به اين گمان درست رسيد كه فرضيه او استوارترين برداشتي است كه در باره منشاء اساطيري مادر سياوش مي‌توان مطرح كرد. فراواني منابع ارجاعي نويسنده در اين گفتار، نشان از وسعت دانش و گستره تحقيقات او دارد. 

سومين گفتار كتاب «از اسطوره تا حماسه»، «نشانه‌هاي سرشت اساطيري افراسياب در شاهنامه» است. افراسياب از چهره‌هاي پليد و زيانكار شاهنامه محسوب مي‌شود. او را مي‌توان بزرگ‌ترين دشمن ايران و سرآغاز بسياري از جنگ‌ها و درگيري‌هاي ميان ايرانيان و تورانيان دانست. دكتر آيدنلو در ابتدا به ديدگاه‌هاي اسطوره‌شناساني توجه مي‌دهد كه به دنبال يافتن نماد اسطوره‌اي او بوده‌اند. 

گروهي افراسياب را نماد «اپوش»، ديو خشكسالي، دانسته‌اند و گروهي ديگر نبرد او با كيخسرو را، كه به مرگ افراسياب مي‌انجامد، صورت ديگري از نبرد اساطيري ايزد ايندره (بهرام) با اژدهايي به نام «ورتره» تلقي كرده‌اند. آيدنلو آنگاه به بررسي منابع مي‌پردازد و مي‌كوشد تا ماهيت اهريمني افراسياب را در روايات ايراني بيابد. او با دقت نظر و باريك‌بيني بسيار به جست‌وجو درباره سرشت اين موجود زيانكار ادامه مي‌دهد و پيوند او را با جادو، خشكسالي، فريبكاري و... نشان مي‌دهد تا به دريافتي تازه دست پيدا كند. 

در پايان نيز به اين نتيجه مي‌رسد كه «افراسياب، اژدها/ ديو اهريمني سهمناك در اسطوره‌هاي باستاني، در روند دگرگوني شخصيت و جا به جايي اساطير، به هيات شاه يل توراني و سپس تر پهلواني ترك و تاريخي درآمده اما نشانه‌‌هاي سرشت نخستين و اساطيري او در شاهنامه و برخي ديگر از منابع بر جاي مانده است» 

آيدنلو در چهارمين گفتار از كتاب خود به موضوعي مي‌پردازد كه همواره مورد بحث و گفت‌وگو بوده است. «نوشدارو چيست؟» عنوان تحقيق او در بخش ديگر كتاب «از اسطوره تا حماسه» است. مي‌دانيم كه نوشدارو داروي درمان‌بخشي است كه در داستان «رستم و سهراب» شاهنامه از آن نام برده مي‌شود. آيدنلو نخست به ريشه‌يابي واژگاني اين تركيب مي‌پردازد و در ادامه آن را با «هوم» اوستايي همانند مي‌گيرد. 

«هوم» گياهي مقدس و آئيني است كه ساقه زرد رنگ و نرمي دارد كه در نزد ايرانيان و هندوان مقدس شمرده مي‌شده است. نويسنده با بررسي‌هاي كه در لابه‌لاي متون انجام مي‌دهد، حدس مي‌زند كه شايد نوش دارو معالج داستان «رستم و سهراب»، همان «هوم» درمان‌بخش دور دارنده مرگ باشد. 

آنگاه مي‌نويسد: «محتملا نوش دارو چنان كه از معناي واژگاني و مصداق اوستايي آن، هوم، استنباط مي‌شود در اصل نقش جاودانگي بخشي و ناميرايي داشته اما در شاهنامه فقط به ويژگي درمانگري آن اشاره شده است و اين شايد به دليل آن است كه زندگاني ابدي ويژه اسطوره است و در حماسه صرف نظر از چند استثناء ، عمر طولاني جايگزين آن شده است. پس نوش دارو تنها مي‌تواند شخص را از زخم رهايي بخشد نه از خود مرگ يا كشته شدن» 

اسب در شاهنامه حيواني است كه صفت‌هاي انساني دارد، تا بدان اندازه كه رستم با رخش و سياوش با اسب خود سخن مي‌گويد. آيدنلو در گفتار «اسب دريايي در داستان‌هاي پهلواني»، به يكي از بن مايه‌هايي مي‌پردازد كه در آن اسباني از دريا يا رود بيرون مي‌آيند و در اختيار پهلوانان و قهرمانان قرار مي‌گيرند. 

اين مضمون بارها در داستان‌هاي پهلواني تكرار مي‌شود. آيدنلو متذكر مي‌شود كه در فرهنگ و ادب ايران، كهن‌ترين و نخستين اشاره به اسب دريايي در قالب داستان، در شاهنامه فردوسي است. او اين موضوع را در منابع غير داستاني نيز پي‌گيري مي‌كند و نشانه‌هاي آن را در ميان داستان‌ها و اساطير ملل ديگر نيز مي‌يابد. سرانجام به اين نتيجه مي‌رسد كه مضمون «اسب دريايي» يك بن مايه جهاني است كه به گونه‌هاي مختلف در ميان ملل ظاهر شده است. 

گفتار ششم كتاب «از اسطوره تا حماسه» به «جام كيخسرو و جمشيد» اختصاص دارد. از جام كيخسرو در داستان «بيژن و منيژه» نام برده مي‌شود. اين جام نمادين، گيتي‌نما بوده و از ناديده‌ها آگاهي مي‌داده است. آيدنلو مي‌نويسد كه در هيچ كدام از منابع اساطيري و داستاني مربوط به كيخسرو، از جام او نام برده نشده است و اين تنها شاهنامه است كه از آن ياد مي‌كند. 

او در ادامه به جست‌وجويي تحسين برانگيز در ميان منابع مي‌پردازد تا رد و نشانه‌اي از آن جام و چيستي آن بيابد. او با قيد احتياط منشاء اين جام را در ميان اساطير سامي ـ توراتي مي‌يابد اما در مقدمه‌اي كه بر چاپ دوم كتاب خود افزوده است، يادآور مي‌شود كه «اكنون كه چهار سال از زمان نگارش و چاپ اين مقاله مي‌گذرد، با بررسي‌هاي بيشتر و يافتن نمونه‌هايي از انواع ابزارهاي جهان‌بيني و رازگشايي در روايات ايراني و انيراني، پيشنهاد پيشين خويش را اين گونه اصلاح و تعديل مي‌كند كه مضمون جهان نمايي و رازآگاهي يك بن مايه داستاني جهاني است كه جام كيخسرو و جمشيد معروف ترين مصاديق آن در متون ايراني است و نمي‌توان به استناد قدمت زماني مآخذ ديگر براي آن الگوي سامي قايل شد» اين مايه از ديدگاه علمي و عدم پافشاري بر يافته‌هاي پيشين، ستايش برانگيز است و مي‌بايد الگوي محققان و نويسندگان ديگر باشد. نويسنده، در اين چاپ تازه از كتابش، «ذيل‌هايي» نيز بر مقاله پيشين خود افزوده است. 

واپسين گفتار كتاب ياد شده درباره «ترنج بويا و به زرين، تاملي بر يك آيين ايراني در شاهنامه» است. اين تعبير در شاهنامه به‌كار رفته است و نويسنده كوشيده تا معناي آن را به دست بياورد. او از اشارات داستاني به اين نتيجه مي‌رسد كه «ترنج» و «به» ابزاري براي خوشبو كردن مجلس بوده و در جشن‌هاي كهن ايراني استفاده مي‌شده است. 

فهرست منابع كتاب شامل 255 كتاب است كه نشان از وسعت جست‌وجوها و بررسي‌هاي نويسنده كتاب دارد. كتاب «از اسطوره تا حماسه» همراه با مقدمه‌اي است كه شادروان دكتر محمدامين رياحي بر چاپ نخست اين كتاب نوشته بوده است. بازچاپ كتاب «از اسطوره تا حماسه» در 240 صفحه و با شمارگان 2200 نسخه توسط انتشارات سخن و به بهاي 7500 تومان به خواستاران ادبيات حماسي و مباحث اسطوره‌شناسي عرضه شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین