«شقایق عاشق» نوشته زینب عطایی به روایتهایی درباره شهید غازی میپردازد. این کتاب را انتشارات ستارگان درخشان منتشر کرده است.
عطایی در بیان چگونگی نوشتن این کتاب، در مقدمه این اثر به سابقه تالیف کتابچه کمحجم دیگری درباره شهید غازی اشاره کرده و نوشته است: «امسال حرف تجدید چاپش شد. گفتند: این کتاب در شان حسن غازی نیست، بیا از نو بنویس. از نگاه کمیتگرایشان خوشم نیامد، چرا که دروازبانِ مختصر و مفید را خودم خیلی دوست داشتم. اما قبول کردم. به یک شرط که مصاحبهها را خودم بروم، که بدانم چه بپرسم، که یک نفر نرود مصاحبه و یک سری حرفهای کلی در حد خوب بود، خوش اخلاق بود، نماز شب میخواند برایم بیاورد. وارد شدم، چقدر حرف مانده بود؛ نگفته. پروژه عجیبی بود، شاید نتوانم با کلمات توضیح بدهم حالتهای آدمهای جورواجوری که حرف زدم و حسن غازی را هنوز بعد از گذشت سی سال عاشقانه دوست داشتند؛ بغضهایشان را و خندههایشان را.»
نگارنده خاطرات با 35 نفر از دوستان، همرزمان و افراد خانواده شهید غازی به گفتوگو پرداخته است و خاطراتشان را در نثری داستانگونه بیان کرده است. شهربانو اسلامی، مهناز غازی اصفهانی، اسداله قوامی، امیر تائبی، روحالله فروغی، محسن خندان، سردار شهید حسن تهرانی مقدم، سردار شهید عباسعلی جاننثاری و محمود چهابارغی، شماری از راویان این خاطراتاند.
در صفحه 171 کتاب «شقایق عاشق»، در بخشی از روایت سید محمد میرصفیان، درباره شهید حسن غازی میخوانیم: «حسن فوقالعاده خاکی بود، مخصوصا با نیروی زیر دست. حالا شاید من هم نقش بازی کنم ولی آخرش نمیتوانم ادامه بدهم. ولی او واقعا اینجوری بود. اگر چیزی داشت و کسی میگفت که قشنگه، حالا ساعت یا کاپشن یا هر چیز دیگری ، فوری میداد بهش، اصلا به زور بهش میداد. یک قرآن کوچولو توی جیبش بود، وقت و بیوقت قرآن میخواند. شبها هم که دور بودند آن بازیهای خاص خودشان را داشتند که یک دفعه یکی را نشان میکردند که حواسش پرته. پتو را میکشیدند روی سرش و میزدندش. یک سری کارهای اینجوری باعث میشد بچهها دور هم جمع بشوند. یک مقدار محبتها بیشتر بود. شعر حافظ هم میخواندند و زمزمه میکردند.»
آخرین روایت این کتاب یادداشتی است به قلم خودِ شهید غازی درباره خودش و اندیشههایش. در پایان کتاب نیز تصاویری از وی و دوستان و برخی راویان کتاب «شقایق عاشق» آمده است. در پشت جلد کتاب میخوانیم: «میدانم یک جمله مقیاس نمیشود، ولی اگر ممکن است توی کتابتان بنویسید از قول من که: حسنآقا غازی برای ما اصفهانیها مثل تختی بود برای تهرانیها.»
«شقایق عاشق» را انتشارات ستارگان درخشان با شمارگان سه هزار نسخه، قطع رقعی، 300 صفحه و به بهای 100هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما