چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۱
نگاهی به حکایات خوبان از دریچه کتاب

کتاب «حکایت خوبان» نوشته رضا نظریان از سوی انتشارات دانشیاران ایران راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) کتاب «حکایت خوبان» تالیف رضا نظریان، مشتمل بر حکایاتی از پیامبر اکرم (ص)، حکایاتی از امام علی (ع)، حکایاتی از امام حسن (ع)، حکایاتی از امام حسین (ع)، حکایاتی از امام سجاد (ع)، حکایاتی از امام محمدباقر (ع)، حکایاتی از امام صادق (ع)، حکایاتی از امام موسی کاظم (ع)، حکایاتی از امام رضا (ع)، حکایاتی از امام جواد (ع)، حکایاتی از امام هادی (ع)، حکایاتی از امام حسن عسکری (ع)، حکایاتی از امام زمان (عج)، حکایاتی از پیامبران الهی و حکایاتی از بزرگان است.
 
در صفحه 30 کتاب در ذیل حکایتی از رسول خدا (ص) با عنوان «خشم نگیر» می‌خوانیم: «مردی از اعراب به خدمت رسول اکرم (ص) آمد و از او نصیحتی خواست. رسول اکرم (ص) در جواب او یک جمله کوتاه فرمود و آن اینکه: لا تغضب. خشم نگیر! آن مرد به همین قناعت کرد و به قبیله خود برگشت. تصادفا وقتی رسید که در اثر حادثه‌ای بین قبیله او و یک قبیله دیگر نزاع رخ داده بود و دو طرف صف‌آرایی کرده و آماده حمله به یکدیگر بودند.

آن مرد روی خوی و عادت قدیم سلاح به تن کرد و در صف قوم خود ایستاد در همین حال، گفتار رسول اکرم (ص) به یادش آمد که نباید خشم و غضب را در خود راه بدهد. خشم خود را فرو خورد و به اندیشه فرو رفت؛ تکانی خورد و منطقش بیدار شد. با خود فکر کرد، چرا بی جهت باید دو دسته از افراد بشر به روی یکدیگر شمشیر بکشند. خود را به صف دشمن نزدیک کرد و حاضر شد آنچه آنها به‌عنوان دیه و غرامت می‌خواهند از مال خود بدهد. قبیله مقابل نیز که چنین فتوت و مردانگی را از او دیدند، از دعاوی خود چشم پوشیدند، غائله ختم شد و آتشی که از قلیان احساسات افروخته شده بود، با آب عقل و منطق خاموش گشت.»
 
حکایت «اندک بودن حاجی حقیقی!» از امام محمد باقر (ع) نیز در صفحه 124 کتاب این‌گونه روایت شده است: «ابوبصیر یکی از شاگردان امام باقر (ع) نابینا بود، در مراسم حج همراه آن حضرت شرکت کرد. سروصدا و گریه بسیار شنید، گفت: چقدر حاجی زیاد است و گریه مردم عظیم می‌باشد. امام باقر (ع) فرمود: بلکه گریه‌کننده بسیار است، اما حاجی اندک است. سپس فرمود: آیا دوست داری به درستی گفته من آگاه گردی و به‌طور روشن ببینی که حاجی کم است؟ آنگاه امام باقر (ع) دستش را بر چشمان ابوبصیر کشید و دعاهایی خواند، او بینا شد. امام به او فرمود: ای ابوبصیر! به حاجی‌ها نگاه کن. ابوبصیر می‌گوید: نگاه کردم دیدم اکثر مردم به‌صورت میمون و خوک هستند و مومن در میان آنها مانند ستاره درخشنده در میان تاریکی است. ابوبصیر بعد از دیدن این منظره، به امام باقر (ع) گفت: ای مولای من! آری چقدر حاجی اندک است و گریه‌کننده بسیار است. سپس امام باقر (ع) دعاهایی خواند و نابینایی ابوبصیر به حال خود بازگشت.»
 
کتاب «حکایت خوبان» در 280 صفحه با شمارگان یک‌هزار نسخه به بهای 12 هزار تومان از سوی انتشارات دانشیاران ایران راهی بازار نشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها