جمعه ۲۳ تیر ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۰
بررسی بلوغ دختران نوجوان با نگرش جامعه‌شناسی روزمره

بلوغ دختران نوجوان با نگرش جامعه‌شناسی روزمره در کتاب «زنانگی و بدن: نگاهی جامعه‌شناسانه به بلوغ» بررسی و با نگاهی عمیق و جامعه‌شناسانه به تأمل در جزئی‌ترین و کم‌‌اهمیت‌ترین مسائل روزمره‌ مربوط به بلوغ دختران پرداخته‌ شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) کتاب «زنانگی و بدن: نگاهی جامعه‌شناسانه به بلوغ» نوشته منصوره موسوی توسط انتشارات فیروزه منتشر شده است.

جامعه‌شناسی بدن، بدن زنانه و بلوغ، جنسیت و هویت اجتماعی دختران نوجوان، بدن و هویت اجتماعی دختران نوجوان و از خودبیگانگی جنسیتی عناوین فصول پنج‌گانه این کتابند.

شاید خیلی از دانش‌آموختگان جامعه‌شناسی از خود پرسیده باشند که چرا به رغم حضور اجتماعی زنان و کودکان در عرصه‌‌های عمومی اجتماعی در دوران مدرن، مدت زمان زیادی طول کشید تا مطالعات مربوط به زنان و کودکان به عرصه‌ی جامعه شناسی وارد شد؟ شاید ساختار مردانه‌ علم در ابتدای قرن نوزدهم بتواند پاسخی بر چشم‌پوشی بسیاری از جامعه‌شناسان از این سنخ اجتماعی باشد. ویرجینیا وولف در کتاب «اتاقی از آن خود» علوم و فنون و ادبیات را عرصه‌ای می‌داند که تا مدت‌ها در اختیار مردان و برای مردان بوده است. امروزه زنان به مدد جنبش‌های اجتماعی و علمی توانسته‌اند این دیوار را بشکنند و تا حدود زیادی علوم و فنون و ادبیات را از مرزها و محدوده‌های جنسیت جدا کنند.

در واقع به‌مدد جنبش‌های اجتماعی و تغییر نگرش‌ها در زمینه‌ پژوهش‌های علمی است که مطالعات مربوط به زنان و بعدها مطالعات مربوط به کودکان به حوزه‌ی جامعه‌شناسی راه یافته و صدالبته با تأخیر بیش‌تری وارد حوزه‌های علمی جامعه‌ی ما شده است.

علاوه بر گفتمان‌های علمی مردسالارانه، تابوهای اجتماعی و هنجارهای فرهنگی و نیز کهن الگوهای تاریخی گاه برخاسته از جبر جغرافیایی نیز، که زن را به‌عنوان یک جنسیت تعریف می‌کند، باعث شده تا زنان نتوانند جایگاه لازم را در عرصه‌ی مطالعات جامعه‌شناسی کسب کنند. جامعه‌شناسی امروز صرفاً به مطالعات کلان اجتماعی نمی‌پردازد و در پی آن است که بیش از پیش قدم به دنیای روزمره‌ی زندگی انسان‌ها بگذارد.

امروزه مطالعات حوزه‌ زنان با نگرش‌ جامعه‌شناسی روزمره در پی آن است که زنان از تجارب خود سخن بگویند. تجاربی که با داشتن بدن زنانه ارتباط مستقیم دارد، مثل تجربه‌ بلوغ و تغییرات بدنی این دوره که دغدغه‌ مشترک تمام زنان است.

در این کتاب بلوغ دختران نوجوان با نگرش جامعه‌شناسی روزمره بررسی می‌شود و برای بررسی بحث خشونت در خانواده و قوانین حقوقی مرتبط با آن، از مطالعاتِ جامعه‌شناسی جنسیت، جامعه‌شناسی بدن، جامعه شناسی کودکی جامعه‌شناسی خانواده بهره گرفته‌ شده و با نگاهی عمیق و جامعه‌شناسانه به تأمل در جزئی‌ترین و کم‌‌اهمیت‌ترین مسائل روزمره‌ی مربوط به بلوغ دختران پرداخته‌ شده است.

نویسنده در مقدمه آورده است: «به قول استوارت میل در کتاب «انقیاد زنان»، حالا وقت آن است که مطالعات به‌گونه‌ای باشد تا زنان، بدون احساس فرودستی، از خود سخن بگویند و به توصیف و تشریح زندگی، روحیات و مشکلات خویش بپردازند. این مطالعات البته باید ورای نگرش‌های جزمی، مطلق‌نگری‌ها و پیش‌داوری باشد تا بتواند زنان را به صورت یک گروه اجتماعی تام، با روابط و مناسبات و سلایق خاص خود مورد بررسی قرار دهند و این کار برخلاف مسیر برخی مطالعات انتقادی و رادیکالی است که فقط به بحث آسیب‌های اجتماعی محدود می‌شود.

در این کتاب همچنین سعی در بررسی رفتارهای روزمره‌ای داریم که به‌طور معمول، به شکل غریزی و بدون آگاهی از کنش و اهداف‌شان و نیز از رهگذر آداب و رسوم و مجموعه‌ای از پیش‌داوری‌ها و کلیشه‌ها آن‌ها را پذیرفته و درونی کرده‌ایم. پیش‌داوری‌هایی که بنابر دلایل اجتماعی و فرهنگی با تغییرات اندکی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند. قصد ما نه انتقاد از دیگران، بلکه آگاهی از عوامل و الزاماتی اجتماعی است که غریزی و طبیعی قلمداد شده و زمینه‌ بسیاری از رفتارهای کلیشه‌ای را فراهم می‌آورند، تا از بازتولید آن‌ها جلوگیری شده و تغییرپذیری آن‌ها را نشان دهیم.»

به گفته مولف اثر، اگرچه در مطالعات جامعه‌شناسی مربوط به دختران نوجوان، کماکان موضوعاتی چون فرار از خانه، ازدواج زودرس (و به دنبال آن طلاق یا بیوگی زودرس)، تجاوز محارم، خشونت‌های خانگی و ترک تحصیل مورد توجه قرار گرفته است، اما نگاهی که جایگاه اجتماعی دختربچه‌ها را نشان دهد و به عوامل انزوای اجتماعی آن‌ها اشاره کند غایب است.

اگر بپذیریم مطالعه‌ زندگی خانوادگی کلید فهم جامعه‌ی انسانی و درک وضعیت اجتماعی اعضای آن است و نیز پیشرفت جامعه و ایجاد جهانی عادلانه با آینده‌ای مطمئن و ایمن از این طریق امکان‌پذیر است، تمرکز بر مطالعات درباره‌ کودکان و بخصوص دختران، ضروری‌تر به‌نظر خواهد رسید و با توجه به این که بیش‌تر اطلاعات ما درباره‌ دختران نوجوان، براساس حدس و گمان است (و این امر بر غفلت‌ ما نسبت به این گروه از جامعه افزوده) این مسئله بیش از پیش اهمیت می‌یابد.

تنها براساس اطلاعات دقیق است که جامعه می‌تواند درباره‌ی هر موضوع، سیاست‌های اجتماعی درستی اتخاذ کند. با اطلاعات بهتر درباره‌ آنچه خانواده‌ها در رابطه با دختران به صورت بالفعل انجام می‌دهند و نیز محدودیت‌های آن در طرز رفتار با دختران، بهتر بتوانیم از دختران نوجوان حمایت کنیم.

از دیدگاه این کتاب، ‌مهم‌ترین موضوعی که جامعه‌شناسی، بخصوص در عرصه‌ مطالعات دختران نوجوان باید به آن بپردازد، بلوغ است. بلوغ دختران در جامعه‌ی ما در هاله‌ای از مذهب، اسطوره و تابو و هنجارها و ارزش‌های اجتماعی مدرن و پیشامدرن پوشیده شده و تبدیل به عرصه‌ای وهم‌آلود و مرزی ناشناخته برای تفکیک کودکی از بزرگسالی شده است. این عرصه‌ وهم‌آلود سبب می‌شود دختربچه‌ها گاه خیلی زودتر از آنچه تصور می‌شود به دنیای بزرگسالی گام گذارند. به همین منظور در این کتاب، به مطالعه‌ دخترانی پرداخته‌ شده که در سن بلوغ، یعنی سنین دوازده تا پانزده‌سالگی هستند. سنینی که مرز بین دنیای بزرگسالی و کودکی است و این مرزی است که در جامعه‌ی ما مخدوش است.

به اعتقاد نویسنده، ما در این کتاب بلوغ را به‌عنوان مرحله‌ای مطالعه می‌کنیم که دختران بدن و جنسیت خود را تجربه می‌کنند. این مطالعه براساس پژوهشی کیفی در مناطق مختلف شهرهای تهران و مشهد و چند روستای استان خراسان، شیراز و گرگان و زابل به شیوه‌ی تصادفی بوده است که اطلاعات به‌صورت مصاحبه‌ی عمیق و نیمه‌عمیق با یکصد و پنجاه دختر نوجوان گردآوری شده و به‌صورت کیفی مورد تحلیل قرار گرفته‌اند.

در این کتاب تلاش شده رویای دختران نوجوان را با تغییراتی که در کالبد آن‌ها اتفاق می‌‌افتد و عوامل اجتماعی را که در این راستا منجر به از خودبیگانگی‌ آن‌ها با بدن و جنسیت‌شان می‌شود، مورد بررسی قرار گیرد.

کتاب «زنانگی و بدن: نگاهی جامعه‌شناسانه به بلوغ» نوشته منصوره موسوی با شمارگان 550 نسخه در 116 صفحه به بهای 9 هزار تومان توسط انتشارات فیروزه به چاپ رسیده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها