پنجشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۴
آرایه‌های گروتسک

اغلب شخصیت‌های داستانی هرتا مولر، آدم‌های عجیب و غریبی هستند که او بادقت، و به‌تناسب ژانر نوشتاری‌اش، انتخاب می‌کند. مولر حقیقت وجودی آن‌ها را تحریف می‌کند، از شکل می‌اندازد تا همه آدم‌ها وارد محتوایی غلوآمیز و عبث‌گونه بشوند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)_احمد آرام: «مردم می‌گفتند کسی تمایل ندارد سروکارش با یک زن جادوگر بیفتد. مردم از او نفرت داشتند و از او بد می‌گفتند، چون مدل موهایش با بقیه فرق داشت، چون او روسری‌اش را طوری دیگر گره‌می‌زد، چون رنگ در و پنجره‌های خانه‌اش با بقیه فرق داشت، چون لباس پوشیدنش با بقیه فرق داشت، و او تعطیلات دیگری را جشن می‌گرفت و هرگز جلوی خانه‌اش را جارو نمی‌زد، چون در فصل ذبح پابه‌پای مرده‌ها می‌نوشید، شب‌ها به‌جای ظرف شستن یا نمک‌زدن خوک‌ها مست می‌کرد و با دسته‌جارو می‌رقصید.»

اغلب شخصیت‌های داستانی هرتا مولر، آدم‌های عجیب و غریبی هستند که او بادقت، و به تناسب ژانر نوشتاری‌اش، انتخاب می‌کند. مولر حقیقت وجودی آن‌ها را تحریف می‌کند، از شکل می‌اندازد تا همه آدم‌ها وارد محتوایی غلوآمیز و عبث‌گونه بشوند. بی‌راه نیست اگر بگوییم رمان «زمین پست» آکنده از چنین آدم‌هایی است که شکل بیرونی و درونی‌شان از قانون‌بندی‌های گروتسک گذر کرده است. او با تمرکز بر نثر ساده، شکل روایت را در چنین قالب‌هایی تکمیل می‌کند تا دورنمای زندگی مصادره‌شده‌شان را به‌تصویر بکشد.

این رمان از 19 داستان به‌هم پیوسته، که زنجیروار هرکدام دیگری را به سخره می‌گیرد، تشکیل شده. هر نویسنده‌ای در درونش یک نگاه کودکانه مخفی کرده است؛ مولر نیز از آن نویسنده‌هاست. او در پس‌زمینه روایت‌هایش، یک روایت کودکانه دارد، و می‌خواهد دغدغه‌ها و علایقی که بی‌هیچ دوزوکلکی دیدار می‌آیند، آشکار نماید. راوی اول شخص این رمان دختری است با همان معصومیت فناشده؛ معصومیتی که حاصل دوران خشونت‌بار حکومت‌های غاصب کمونیستی.

احمد آرام
«گونتر گراس» نیز چنین بود، چرا که پس از مطالعه آثارش درمی‌یابیم که یک درد، و یک شرمساری غیرقابل وصف از حکومت رایش سوم، گروتسک را مانند گربه‌ای سیاه و بی‌رحم، به‌جانش می‌اندازد. در قلمرو زبانی می‌توان مولر را با گراس مقایسه کرد که این یکی نیز از درد جانکاه نطق‌های سراسر دروغین «نیکلای چائوشسکو» دیکتاتور رومانی، و هجوم‌های شبانه پلیس امنیتی، شکلی از سرکوب را وارد شیوه‌های روایی‌اش کرد، که ماحصل آن گروتسک ناگزیر بود. «سوسک خزید توی گوشم. پدربزرگ در گوشم الکل ریخت تا سوسک نرود توی سرم ...»

سوسک، برای دختر بچه روایتگرِ داستان، ناهنجاریِ چندش‌آور یک دوران سپری شده است. نویسندگی برای هرتا مولر سرگرمی نیست، بلکه پاسخ به آن کودکی است که در فضایی آکنده از ترس، خیال و شور تمنا، می‌خواهد هرچیز نامتعارف و استثنایی را به‌سبک خودش تعریف کند. 19 داستان به‌هم پیوسته کتاب، 19 بلایی است که همچون رخدادی تلخ بر ما آوار می‌شود. و این بدترین وضعیتی است که نویسنده را در خودش محبوس می‌دارد تا آن درد ناگزیر را بسازد.

مولر سازنده چنین دردهایی است که از نبوغ بی‌چون و چرایش حکایت می‌کند؛ نبوغی برآمده از دوران شوم حکومتی دیکتاتور محور و زیاده‌خواه. آدم‌های کج‌وکوله‌اش در سرتاسر رمان نشان از چنین موقعیت‌های دهشتناک دارند. موضوعاتی که مولر به‌کار می‌گیرد کتاب‌هایش را بادوام می‌سازد، و مانند توپخانه‌ای آماده شلیک، این هراس را به جانمان می‌اندازد تا جهان داستانی‌اش را با این همه شخصیت‌های متنوع گروتسکی باور کنیم .       

 «زمین پست» نوشته هرتا مولر با ترجمه رباب محب را نشر بوتیمار منتشر کرده است.
 
 
 
 
 
                                                             
 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سعيدي ۲۱:۵۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۵
    نقدها و توصيه‌هاي احمد آرام مانند داستان‌هاي خوبش است.
  • سعيد بردسيري ۲۳:۳۰ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۵
    هرتا مولر در ايران خوانده نشد. نويسنده خوبيه.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها