آخرین اثر مارگارت آتوود روایتی نفسگیر از انسان مدرن امروز است. انسانی که در آیندهای نه چندان دور تمام موجودیت انسانی خود را در حمله تکنولوژی از دست میدهد.
نام اصلی این رمان «اوریکس و کریک» است و در آیندهای روایت میشود که هیچ انسانی روی کره زمین باقی نمانده است. داستان عجیب این رمان به نحوی نفسگیر و پرکشش برای خواننده روایت میشود که هر رمان خوان حرفهای را درگیر خودش میکند. این اثر در فهرست نهایی جوایز متعددی در سال 2003 قرار داشته است.
«آخرین انسان»، آخرین رمان مارگارت اتوود نویسنده مشهور کانادایی است که از بسیاری جهات شاخصترین اثر او هم محسوب میشود. این کتاب را میتوان در زمره کتابهای علمی تخیلی ردهبندی کرد، هرچند خود اتوود ترجیح میدهد آن را ادبیات نظری و «داستان عاشقانهٔ ماجراجویانه» بنامد، چون به چیزهایی که هنوز اختراع نشده نمیپردازد و واقعگرایی آن از فُرم رمان فراتر میرود با این وجود ژانر علمی تخیلی مدتهاست آنقدر گسترده شده که کتابهایی مانند آخرین انسان هم در آن میگنجند.
آدمهای این رمان در عین عجیب و شگفت انگیز بودن، در دنیای امروز مصداق فراوانی دارند. جهان شگفت آوری که در این رمان شرح آن می رود، به سادگی قابل تعمیم به عصر امروز است. آخرین انسان در این رمان در واقع نماد تکتک انسانهایی است که از دیگر انسانها فاصله گرفتهاند و به حاشیه رانده شدهاند.
یکی از شخصیتهای این رمان «اسنومن» یا همان آدم برفی نام دارد که مترجم هوشمندانه آن را به صورت لاتین در متن آورده است تا به فضای خاص رمان و لحن نویسنده خللی وارد نشود. اسنومن به دو صورت روایت میکند؛ یکی در زمان حال که به شرح وضعیت موجود میپردازد و دیگری در زمان گذشته که به شرح خاطرات کودکی خود و خانوادهاش می پردازد. خواننده در روایتِ زمان حال با انسانهایی غریب آشنا میشود. انسانهایی که محصول تکنولوژیاند نه عشق.
اسامی که آتوود برای کاراکترهای اصلی رمانش انتخاب کرده بسیار هوشمندانه است. . اوریکس و کریک لقب دو نفر از شخصیتهای اصلی کتاب است که از نام این حیوانات که در زمان وقوع داستان منقرض شدهاند انتخاب شده است. اوریکس نوعی آهوی آفریقایی و کرِیک پرندهای است که در فارسی به ترتیب به آنها تیزشاخ و یلوه حنایی گفته میشود.
در این رمان از اصلیترین ویژگیهای انسانی هم خبری نیست. مخاطب به ذهن باهوش، شکنجهشده و سردرگم جیمی که یک آدم برفی است راه مییابد. او تنها بازمانده یک فاجعه جهانی زیستشناسی است. تمام اتفاقات رمان در سالهای پایانی قرن بیست و یکم رخ میدهد. دید ویرانکننده اتوود در آخرین رمانش گزارشی است از جهانی که ما در آن زندگی میکنیم. شرکتهای بزرگ بیوصنعتی به نام پیشرفت، در طبیعت دست میبرند و هر کسی که با این برنامهها همراهی نکند تهدیدی برای امنیت انسان محسوب میشود.
آتوود دراین رمان سوالی مطرح میکند که هیچ پاسخی برای آن ارائه نمیدهد. رمان آخر او به دلیل برخورداری از لایههای متعدد، جذابیتهای گسترده ای را پیش روی خواننده میگذارد. جذابیتهایی که آکنده از درد، افسوس و نگرانی از جهانی است که خود در به وجود آمدنش نقش داشته است. نکته قوت این رمان آنجاست که درعین قصهگویی و تکمیل لایه سطحی داستان، لایه زیرین که سرشار از مضامین سنگین انسانی، روانشناختی و جامعهشناسی است نیز همزمان با لایه سطحی داستان تکمیل میشود.
آتوود در آخرین اثر خود نیز مانند باقی آثار، همان زبان پرکشش و روان را دارد. چیزی که آتوود را برجسته میکند نیز همین است؛ روایتی ساده و خوشخوان از پیچیدهترین مضامین انسانی. خواننده با خواندن این رمان هر تکه از وجود خود را در یکی از کاراکترهای اصلی رمان پیدا میکند. کمبودهایی که هر یک از کاراکترها از آن رنج می برند، همان دردهای همیشگی انسان امروز است. حسرت گذشته و تمایل به بازگشت به دنیایی که هنوز آنقدرها اسیر تکنولوژی نشده بود، از دیگر موضوعاتی است که در سراسر این رمان به نحوی به آن اشاره می شود و این حسرت و میل به بازگشت را می توان در اعمال کاراکترها به ویژه اسنومن یا همان جیمی مشاهده کرد. در قسمتی از رمان به این حسرتها به خوبی اشاره می شود:
« آن وقتها را که می توانستی با ماشین به همه جا بروی یادت هست؟ آن وقت ها را که بدون ترس می توانستی به همه جا پرواز کنی یادت هست؟ فروشگاههای زنجیرهای همبرگر و گوشت گاو واقعی و دکههای هاتداگ فروشی را یادت هست؟ آ« روزها را که نیویورک هنوز نیویورکِ نو نشده بود یادت هست؟ آن وقتها را که رایگیری مهم بود یادت هست؟ ... آه زمانی همه چیزعالی بود..»
در این رمان خواننده به جای فضاهای معمولی مانند چمنزار و دریا و ساحل، با فضاهایی تخیلی مانند اندامزار ، آزمایشگاههای ساخت اعضای بدن انسان و مکانهایی از این قبیل روبهرو میشود و به جای غذاهای معمول با بستههای ضدعفونیشده خوراکی. همه چیز در این رمان از نوع دیگری است. نوع دیگری که تنها در آیندهای که آتوود در این رمان نشان داده قابل تصور است. فضاها، کاراکترها و دیگر المانهای داستانی رمان به رغم عجیب بودن به نحو شگفت آوری باورپذیرند.
رمان «آخرین انسان» نوشته مارگارت آتوود با ترجمه سهیل سمی در شمارگان 1000 نسخه به قیمت 35000تومان به تازگی از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است. چاپ اول این کتاب با عنوان «اوریکس و کریک» در سال 1383 از همین ناشر منتشر شده بود. همچنین نام آخرین انسان از عنوان ترجمه فرانسوی به عاریه گرفته شده است.
نظر شما