چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۳:۴۰
«آمبولانس پنج ضلعی» منتشر شد

کتاب روایتی از خاطرات داستانی حمید بوربور از امداد رسانی در کربلای 5 است که در انتشارات روایت فتح منتشر شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کتاب«آمبولانس پنج ضلعی» نوشته قدسیه پایینی، روایتی از خاطرات داستانی حمید بوربور از امدادرسانی در کربلای 5 است که در انتشارات روایت فتح منتشر شده است.

خاطرات سرهنگ حمید بوربور، از ابتدا تا انتهای دوران دفاع مقدس به دو حوزه متفاوت اختصاص دارد؛ رانندگی آمبولانس و پدافند هوایی. در نگارش این خاطرات تلاش شده است به گوشه‌ای از این دو وجه مغفول پرداخته شود تا نگاه جدیدی را برای خواننده به تصویر بکشد. این کتاب در ده فصل تدوین شده و در انتهای آن، عکس‌های مستندی هم منتشر شده است.
 
حمید بوربور متولد 1345 در خانواده‌ای پرجمعیت در شهرستان ورامین است.  بعد از اخذ دیپلم در سال 1364 به استخدام نیروی هوایی ارتش درآمد و در طول دوران دفاع مقدس و تا یک سال پس از پایان جنگ، در مناطق عملیاتی حضور داشته است.

سه سال در قرارگاه شهید کشواد در بازسازی بالابرهای کلارک و بوشکار (یدک‌کش هواپیما در فرودگاه‌ها و پایگاه‌های هوایی) مشارکت داشته و در سال 1371 مامور به تحصیل در دانشگاه علامه طباطبایی شده و در رشته علوم ارتباطات اجتماعی فارغ‌التحصیل شد.

در سال 1375 در مدیریت انتشارات نیروی هوایی مشغول پژوهش و تحقیق، برای نگارش و تدوین کتاب‌های «اعجوبه قرن» زندگی‌نامه سرلشکر خلبان شهید مصطفی اردستانی، «انتخابی دیگر» زندگی‌نامه سرلشکر خلبان شهید یاسینی، «فروغ پرواز» زندگی‌نامه سرتیپ خلبان شهید محمود خضرایی مشارکت داشته است.

علاوه بر این در کنار چاپ سلسله مقالاتی در نشریات چهارگانه ارتش به بازنویسی و ویرایش ده‌ها عنوان کتاب در حوزه دفاع مقدس، علوم نظامی، فرهنگی و اجتماعی، مذهبی و روان‌شناسی پرداخته و به مدت 4 سال تا 1390، مدیریت انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش و سردبیر مجله صف، ارگان مطبوعاتی ارتش جمهوری اسلامی را به عهده داشت.

نمونه‌ای از نثر کتاب از این قرار است:
«از شیار کنار کاپوت، جرقه‌های آتش بیرون می‌زد، سیم‌های نیم‌سوز شده موتور اتصالی کرده بود، اما حمید بدون توجه به هیچ یک، پدال گاز را بیشتر فشار می‌داد، کمی جلوتر یک لحظه توانست چشمانش را ببندد و سرش را به شدت تکان بدهد تا خرده شیشه‌ها از بین موهایش بیرون بریزد. شعاع دید جلویش به دوری و نزدیکی انفجارها بستگی داشت. فقط سیاهی آمبولانس جلویی را می‌دید و می‌رفت. با خودش فکر کرد محال است دیگر دوستانش را ببیند، امشب یا خودش می‌رود یا آنها. به خم جاده که رسیدند، آمبولانس جلویی مکثی کرد، بعد از یک طرف گاز داد و رفت. حمید شک کرد که راه را اشتباه رفته، برای همین از سمت دیگر رفت. مسیر را تا به انتهایش رفت که متوجه شد بن‌بست است و به ورودی یک قرارگاه رسیده. پیاده شد که نگهبانش را ببیند، اما گلوله‌ها از دور و برش می‌گذشت. وارد قرارگاه شد که متوجه شد اطرافش پر از ماشین‌های عراقی است.»
 
« آمبولانس پنج ضلعی» در 2200 نسخه و با قیمت 18500 تومان در انتشارات روایت فتح منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها