چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۷
«گستره همگانی»؛ راهگشای تکوین و گسترش نقد

تری ایگلتون تلاش دارد تا در کتاب «کارکرد نقد» با تاریخ بسیار گزینشی نهاد نقد در انگلستان از اوایل قرن هجدهم نشان دهد که این روال همیشه اینگونه نبوده و اینکه حتی امروزه نیازی نیست اینگونه باشد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، تری ایگلتون در کتاب «کارکرد نقد» تلاش دارد تا به پرسش‌هایی همچون لنگرگاه‌های تاریخی نقد را در کدامین کرانه می‌توان جست؟ زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن کدامند؟ چه ارتباطی بین نقد و طبقات اجتماعی وجود دارد؟ گستره همگانی چگونه می‌تواند به تکوین و توزیع نقد کمک کند؟ پاسخ دهد. 

ایگلتون در این کتاب بر آن است که امروزه نقد فاقد تمامی کارکرد اجتماعی جوهری است. نقد یا بخشی از شاخه‌ای از روابط عمومی صنعت ادبی است و یا مسئله‌ای است که کاملاً به‌درون دانشگاه تعلق خاطر دارد. او همچنین تلاش دارد تا با تاریخ بسیار گزینشی نهاد نقد در انگلستان از اوایل قرن هجدهم نشان دهد که این روال همیشه اینگونه نبوده و اینکه حتی امروزه نیازی نیست اینگونه باشد. مفهوم راهگشای این تتبع مختصر همانا مفهوم «گستره همگانی» است.

ایگلتون توضیح می‌دهد که مفهوم «گستره همگانی»، که نخست توسط یورگن هابرماس در کتاب وی تحت عنوان تطور ساختاری گستره همگانی (۱۹۶۲) تکوین یافت، به هیچ عنوان مفهومی غیرقابل مناقشه نیست: این مفهوم بین مدلی آرمانی و تبیین تاریخی به‌شکلی بلاتکلیف در نوسان است که از مسائل بغرنج ادواربندی تاریخی رنج می‌برد و در آثار خود هابرماس به‌آسانی قابل تفکیک از دیدگاه معینی از سوسیالیزم که عمیقاً قابل بحث است نیست.
 

از نگاه او «گستره همگانی» بیانی است که مشکل از بار معانی نوستالژیک و آرمانگرایانه خلاصی یابد؛ مانند «جامعه‌ اندام‌وار»، گاه به‌نظر می‌رسد از خاستگاه خود در حال دور افتادن است. با این وجود، در اینجا نیت نویسنده وارد شدن به این مجادلات نظری نیست، در مقابل، دغدغه او در این کتاب کاربست جنبه‌هایی از این مفهوم، به‌طوری انعطافپذیر و با غنیمت فرصت، است تا پرتویی بر تاریخ خاصی افکند. نیازی به گفتن نیست که این گذشته تاریخی به‌هیچ عنوان بی میل به سیاست نیست: خود ایگلتون این کتاب را به‌عنوان راهی جهت طرح پرسش «نقد چه کارکردهای اجتماعی جوهری را ممکن است مجدداً در زمانه ما ایفا کند» می‌آزماید، فراسوی نقش حیاتی آن در درون دانشگاه‌ها در نقد از فرهنگ طبقه حاکم.

به عبارت دیگر این پژوهشگر و نظریه‌پرداز حوزه فرهنگ، می‌کوشد سیر تکوینی این گستره همگانی را با خوانش بسیار گزینشی از تاریخ نقد به بیان دیگر، با مرکزیت دادن با ادیسون و استیل، دکتر جانسون، متیو آرنولد، اف.آر.لیویس و ساختارشکنان yale ردیابی کند و به نظریه‌پردازی کردن در باب اهمیت آنها در چارچوب مارکسیسمی بپردازد که بیش از آنکه وامدار پاره‌ای از نخستین آثار ساختارگرایانه آلتوسر باشد مرهون گرامشی و فوکو است.

اهمیت چنین مطالعه انتقادی چیست؟ قصد دارد به چه کسانی دست یابد، چه کسانی را تحت تأثیر و نفوذ قرار دهد؟ چه کارکردهایی از سوی جامعه در کلیت خود به چنین کنش انتقادی منصوب است؟ یک منتقد ممکن است مادامی که خودِ نهاد با سؤالاتی بنیادین روبه‌رو می‌شود، آنگاه انتظار می‌رود که کنش‌های ویژه نقد مسئله‌ساز و نسبت به خود شکاک شود. این واقعیت که چنین کنش‌هایی امروزه به قوه خود باقی است، به ظاهر با تمام پشتوانه سنتی‌شان، بدون شک دال بر این است که بحران نهاد نقد با ژرف‌بینی کافی مورد عنایت قرار نگرفته و یا به جد از آن روی گردانیم.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «گستره همگانی گستره‌ای در حیات جامعه است که افراد می‌توانند با یکدیگر آزادانه به بحث و تشخیص آسیب‌های اجتماعی بنشینند و از طریق آن بحث‌ها، آرای سیاسی را تحت تأثیر قرار دهند. به چنین بحثی، بحثی عمومی گفته می‌شود و به عنوان بیان دیدگاه‌ها در باب موضوعاتی که واجد نگرانی‌های عمومی است تعریف می‌شود که اغلب، اما نه همیشه، با رویکرد‌های مخالف یا متفاوت شرکت‌کنندگان در آن مباحث مقارن است. این اصطلاح توسط فیلسوف آلمانی یورگن هابرماس وضع شد که «گستره همگانی را همچون یک جامعه مجازی یا خیالی که لزوما در هیچ فضای قابل شناسایی وجود ندارد، تعریف می‌کند.»

کتاب «کارکرد نقد» نوشته تری ایگلتون با ترجمه سیف‌الله سلیمانی در ۱۵۰ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و به قیمت ۳۰۰۰ تومان از سوی انتشارات افراز منتشر شده است. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها