پنجشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۰
غیاث‌آبادی: تمایلات فاشیستی و آریاگرایی در کتابسازی‌های تاریخ باستان مشهود است

رضا مرادی غیاث‌آبادی، پژوهشگر تاریخ درباره کتابسازی آثار تاریخی می‌گوید: عموم کتابسازی‌های هجوآمیز حوزه تاریخ دارای گرایش‌های افراطی از جمله تمایلات فاشیستی و آریاگرایی هستند که سعی می‌کنند دوره‌ای از تاریخ را بزرگنمایی کنند. این کتاب‌ها ریشه در هیچ واقعیت تاریخی ندارند و تنها نسل آینده را به انحراف می‌کشانند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- امروزه واژه کتابسازی نظر بسیاری از کارشناسان کتاب در هر حوزه‌ای را به خود جلب کرده است؛ کتاب‌‌هایی که میزان اقتباس آن‌ها از مرز معقول می‌گذرند و گردآورنده در موجودیت و اعتبار آن سهم چندانی ندارد. از سوی دیگر کتاب‌هایی منتشر می‌شوند که از اطلاعات موثق، علمی و درستی برخودار نیستند و ذهن خوانندگان را به دانسته‌های نادرست منحرف می‌کنند. 

منظور از کتابسازی مورد نظر ما این است که چرا از یک‌ سو، عمده کتاب‌های تاریخی، تکرار مکررات کتاب‌های پیشینیان است بدون آن‌که هیچ تحقیق و پژوهش تازه‌ای در آن‌ها صورت گرفته باشد و از سوی دیگر چرا در کتاب‌های تاریخی ما اطلاعاتی به مخاطب داده می‌شود که ریشه در هیچ واقعیت تاریخی ندارند؛ مثلا نسبت دادن سخنانی به کوروش و داریوش هخامنشی در دوره باستان. 

به همین منظور «ایبنا» برای پیگیری سوژه «کتابسازی کتاب‌های تاریخی» با در نظر گرفتن چهار دوره تاریخی «باستان»، «‌میانه» (اسلامی)، «معاصر» (پهلوی) و انقلاب اسلامی به صورت جداگانه این موضوع را مورد بررسی قرار می‌دهد و در نخستین شماره به سراغ رضا مرادی غیاث‌آبادی، پژوهشگر و نویسنده کتاب‌های باستان‌شناسی و فرهنگ ایران باستان رفته است. 


آقای مرادی برای ورود به بحث، ارزیابی شما از کتابسازی‌هایی که در حوزه تاریخ انجام می‌شود، چیست؟ 

هنگامی که افکار عمومی احساس کنند از جامعه جهانی عقب افتاده‌اند، به تاریخ تصنعی روی می‌آورند تا از طریق گذشته‌ای پرشکوه، خود را التیام بخشند. بدیهی است وقتی عده زیادی برای تسکین آلام خود دنبال چنین سرابی هستند، کسانی نیز پیدا می‌شوند تا این موقعیت را به فرصتی برای سودآوری بیشتر و تولید کالای فرهنگی بنجل اما پرطرفدار تبدیل بکنند. کتاب‌های تاریخی‌ای که عموما درباره کورش و هخامنشیان و امثال آن‌ها براساس توهمات و اطلاعات نادرست نوشته می‌شوند، عمدتا آکنده از دروغ، غلو و بزرگنمایی‌های کاذبی هستند که قصد دارند از یک جهانگشا، یک چهره حقوق بشری و انسان‌دوست بسازند. این پدیده در اوایل دولت قبلی که تمایلات و گرایش‌های کوروش‌پرستی داشت، افزایش یافت اما به مرور و خوشبختانه کم شده و در حال فراموشی است. 

از سوی دیگر، تاریخ به عنوان رشته‌ای در علوم انسانی مانند علوم ریاضی و تجربی دارای قواعد و قوانین تثبیت شده و معینی نیست و فرصت برای بیان نظریات متنوع و جدید و جنجالی فراهم است. نظریاتی که ممکن است ناصحیح و گمراه کننده باشند و نیز ممکن است نظریه نزدیک به واقعیتی باشد که به دلیل تازگی ناصحیح و غیرعلمی پنداشته شود. 

از طرف دیگر، متاسفانه آثار کتابسازی شده معمولا در وزارت ارشاد سریع‌تر ممیزی می‌شوند و پروانه می‌گیرند، چرا که اولا این کتاب‌ها کوچکند، ثانیا فهم ساده‌ای دارند، و ثالثا مطالب دردسر آفرین در آن‌ها نوشته نشده که محل بحث باشد. 

به نظر شما،‌ این کتابسازی‌ها چه تاثیری بر مردم جامعه به ویژه بر مخاطبان حرفه‌ای دارد؟ 

این گونه کتاب‌ها هم مخاطبان حرفه‌ای و هم مخاطب عام را منحرف می‌کنند؛‌ چراکه تاریخ برای تجربه آموختن است و نه برای پرداختن به گذشته‌ای نادرست و سراسر توهم که نه به کار آموختن می‌آید و نه به کار تجربه. طبیعی است که با این آثار دچار انحطاط فکری بیشتری خواهیم شد. عموم کتابسازی‌های هجوآمیز حوزه تاریخ دارای گرایش‌های افراطی از جمله تمایلات فاشیستی و آریاگرایی هستند که سعی می‌کنند دوره‌ای از تاریخ را بزرگنمایی کنند که ریشه در  واقعیت تاریخی ندارند و تنها نسل آینده را به انحراف می‌کشانند. 

بیشتر کتاب‌سازی‌هایی که در حوزه تاریخ صورت می‌گیرد، مربوط به چه دوره‌ای هستند؟ دوران باستان یا معاصر؟ 

به نظر می‌رسد این کتابسازی‌ها هم در زمینه دوران معاصر و هم باستان انجام شده است. در دوران معاصر این کتاب‌ها، بیشتر مربوط به عصر پهلوی هستند. مثلا زندگینامه‌ها و خاطراتی که از شخصیت‌های عصر پهلوی منتشر شده و عمدتا تقلبی هستند اما بیشتر کتابسازی‌های تاریخی به همان دلایلی که قبلا گفته شد، به عصر باستان مربوط می‌شوند. 

به نظر شما چه معیاری برای اعتبار و موجودیت یک نوشته باید باشد که سهم واقعی صاحب نوشته در خلق آن تلقی شود؟ 

بیان و شرح این معیارها ساده نیست. تنها راه تشخیص را باید به قوه فهم و تمیز خواننده حواله داد و به ویژه نباید شخص یا نهادی این کار را بر عهده گیرد. 

یعنی شما معتقدید نهادی نباید متولی‌گری امر مبارزه با کتابسازی را بر عهده گیرد؟ 

درست است. چرا که اگر این امر به دست نهاد خاصی سپرده شود، نتیجه‌ای جز فساد، باندبازی‌، رفیق‌بازی و رشوه‌خواری‌های وسیع در پی نخواهد داشت؛ به طوری‌که نزدیکان و خودی‌ها مجوز نشر کتاب‌های بدآموز را می‌گیرند و کتاب‌های مفید و آموزنده توقیف می‌شوند. علاوه بر این‌که چنین کاری نه تنها خلاف قانون که حتی خلاف قانون اساسی است.
اما مهم‌ترین مرجعی که می‌تواند در زمینه کتابسازی و ارزش محتوایی کتاب منشا نظر و فایده برای عموم باشد، رسانه‌های گروهی و به‌ویژه رسانه‌های مرتبط با کتاب هستند. چنان‌که عرف همه جای جهان است. از آن‌جا که رسانه‌های گروهی وجدان بیدار جامعه هستند، لازم است تا به جای صرف معرفی یا مصاحبه با مؤلف و ناشر کتابی خاص، به بیان و نشر دیدگاه‌های انتقادی نسبت به آن کتاب بپردازند. واقعیت‌ها از دل همین نقد و نظرهای مکرر بیرون می‌آید. بر رسانه‌های مروج کتاب و کتابخوانی است که هرگز خبر نشر و تألیف کتابی را با خوشحالی و ذوق‌زدگی بیان نکنند. چنین شیوه‌های تبلیغاتی و تجاری به هیچ عنوان در شأن یک رسانه حوزه کتاب نیست. وظیفه چنین رسانه‌هایی معرفی بی‌طرفانه، بدون تیترهای بازاری و همراه با نقد و نظر منتقدان است. شایسته است این رسانه‌ها نهایت دقت را داشته باشند تا احیانا کتابسازان منتظر فرصت، مجالی به دست نیاورند تا آنجا را تریبونی برای تبلیغات خوش ظاهر، اما بدباطن و گمراه کننده خویش کنند. 

به نظر شما، بیشتر کتابسازی‌ها از سوی قشر دانشگاهی صورت می‌گیرد یا بیرون از قشر دانشگاه‌؟ 

به نظر می‌رسد، اگر چه اخیرا در دانشگاه‌ها کارهای تکراری و عجولانه زیادی به‌ویژه در مقاله‌نویسی صورت می‌گیرد و تبدیل به تبی غیرسازنده شده، اما بیشتر کتابسازی‌ها در بیرون از حوزه دانشگاه است. 

به عنوان سوال آخر، اگر کسی بخواهد خارج از حوزه تاریخ وارد آن شود و تاریخ را مطالعه کند، شما چه کتاب‌های پایه‌‌ای را در این باره پیشنهاد می‌دهید؟ 

اگر بخواهیم از دوره باستان و سرآغازهای تمدن بشری شروع کنیم، کتاب «سیر جوامع بشری» نوشته «گ‍ره‍ارد ل‍ن‍س‍ک‍ی» و «ج‍ی‍ن‌ ل‍ن‍س‍ک‍ی»‌، ت‍رج‍م‍ه‌ ن‍اص‍ر م‍وف‍ق‍ی‍ان‌ (انتشارات علمی- فرهنگی)؛ کتاب «جامعه باستان» نوشته «لوئیس هنری مورگان» ترجمه محسن ثلاثی (انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی‏‫)؛ آثار مفید و معتبر و قابل اعتمادی هستند. در زمینه تاریخ ایران در عصر باستان نیز کتاب پنج جلدی «هزاره‌های گمشده» نوشته زنده‌یاد دکتر پرویز رجبی (انتشارات توس) کتاب موثق و عالمانه‌ای است.

درباره رضا مرادی غیاث‌آبادی: 

رضا مرادی غیاث‌آبادی پژوهشگر و نویسنده کتاب‌هایی در زمینه باستان‌شناسی، اخترباستان‌شناسی، گاهشماری و فرهنگ ایران باستان است. وی همچنین از منتقدان سازمان میراث فرهنگی بوده و مصاحبه‌ها و مناظره‌های متعددی در نقد عملکرد پیشین سازمان و به‌ویژه استفاده ابزاری آن‌ها از کوروش بزرگ انجام داده ‌است. او پس از مستندنگاری و آوانویسی کتیبه خارک، یک حرف تازه به خط فارسی باستان در این کتیبه شناسایی کرد که ترکیب حرف‌های «ن» و «ک» است. غیاث‌آبادی کتاب «کتیبه خارک در خلیج فارس» (۱۳۸۸) را درباره این موضوع نوشته است.

مرادی غیاث‌آبادی در دومین همایش بین‌المللی باستان‌شناسی تمدن هلیل‌رود (جیرفت) به ارائه مقاله‌ای پرداخت که طی آن یکی از کهن‌ترین سنگ‌نوشته‌های ایران به نام کتیبه کن‌چرمی را معرفی کرد. 

کتاب‌های فرهنگنامه ایران باستان، فرهنگنامه ایران، نوروزنامه، بناهای تقویمی و نجومی ایران، اوستای کهن و فرضیه‌هایی پیرامون نجوم‌شناسی بخش‌های کهن اوستا، چارتاقی‌های ایران، رنج‌های بشری، نظام گاهشماری در چارتاقی‌های ایران برخی از آثار تألیفی وی هستند.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 3
  • محمد ۲۲:۳۰ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
    این آقای غیاث آبادی که خودشون مهارت بالایی در تاریخ سازی دارن...افرادی که آشنایی واقعی و علمی به تاریخ دارن همه ایشون رو شناختن دیگه.توی تالیفات ایشون چیزی که زیاده قیاسهای دور و دراز ، پاره حقیقت گویی های باور نکردنی و کلا مغلطه های رنگارنگه.ایشون به هر نحو ممکن اصرار دارن تاریخ ایران باستان رو کمرنگ تر و کم مایه تر از چیزی که واقعا هست نشون بدن...به عنوان مثال یه کتاب با عنوان ترجمه جدید از گات های زرتشت منتشر کردن و به قول خودشون ترجمه های دست اول و مشهورتر از این کتاب مثل ترجمه های پورداوود ، شروود و هرمان رو با ترجمه واقعی این کتاب(که ادعا دارن ترجمه خودشونه!!) مقایسه کردن و نتیجه گیری کردن قبلی ها سعی در بزرگ نمایی زرتشت داشتند...در حالی که در نهایت بی شرمی و بی حیایی بعضی قسمتها از ترجمه های دیگران رو تحریف کردن و بعضی قسمتها رو هم کاملا حذف کردن.ولی چون اکثریت قریب به اتفاق علاقه مندان به تاریخ و حتی متخصصین این رشته زبانهای باستانی رو بلد نیستند اصلا توانایی راستی آزمایی گفته های ایشون رو ندارن...وقتی هم که در مورد تاریخ اظهار نظر میکنن اکثرا از مغالطه پاره حقیقت گویی استفاده میکنن و اگر نشد در نهایت خونسردی با مصادره به مطلوب کردن شرق و غرب رو به هم پیوند میدن و چون نگاه متفاوت به تاریخ همیشه جذابیت داره راحت جعلیات خودشون رو به خورد مخاطب میدن..جدا توصیه میکنم وقتتون رو صرف خوندن کتابهاشون نکنید ....امیدوارم کامنتم رو منتشر کنید.
  • بهمن ۱۵:۰۹ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۷
    رضا مرادی غیاث آبادی مدعی است که زبانهای باستانی ایران مانند زبان پهلوی و اوستایی را میداند! این درحالی است که هرگز حاضر نشده است در حضور زبانشناسان یک متن ساده به زبان پهلوی را بخواند!! برای امتحان کافیست یکی از متنهای پهلوی را بدون اینکه بگویید مرببوط به کدام سند لاست جلویش بگذارید تا رسواییش را به چشم خود بببینید. امتحان کنید!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها