روحبخش: منابع دهه 60 و 70 تاریخ انقلاب نیاز به بازنگری دارند/تاریخ سلسلههای ایرانی را ایرانیان بنویسند
رحیم روحبخش، پژوهشگر انقلاب و اسناد تاریخی میگوید: بدون تردید در دهه 60 و تا حدودی دهه 70 تاریخ ایران تحت تاثیر فضای حاکم متاثر از فضای ایدئولوژیک بود و همه عرصههای سیاسی اجتماعی و تاریخی تحت تاثیر آن ایدئولوژی قرار داشتند به همین دلیل منابع آن دوره را باید بازخوانی مجدد کرد.
آقای روحبخش در تالیف تاریخ انقلاب اسلامی اسناد تا چه اندازه کاربرد دارند؟
خوشبختانه در یکی دو دهه اخیر با گسترش مراکز اسنادی در تهران(مرکز اسناد انقلاب اسلامی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات) و در برخی شهرهای کشور، شرایط جدیدی فراهم شده که امكان دسترسي به اسناد را فراهم كرده و لازم است که پژوهشگران برای تحقيقات خويش با اين مراکز اسنادی ارتباط داشته و از اسناد آرشيوي آنها استفاده کنند. خوشبختانه بسیاری از این مراکز هم امکان ارائه اسناد را فراهم كرده و بعضا نيز به صورت گزينشي، بخشي از اسناد خويش را در مجموعهای چاپ ميكنند. در اهميت اسناد براي پژوهشهاي تاريخي همين بس كه برخي تاريخ را همان اسناد تعريف كردهاند.
به نظر شما اگر در بخش تاریخنگاری دولتی مثل مرکز اسناد حضور بخش خصوصی پر رنگتر میشد با توجه به گرانی کاغذ و مشکلاتی که پژوهشگران آزاد برای چاپ کتاب با آن درگیر هستند، تاریخنگاری چه تغییری میکرد؟
به نظر ميرسد اگر پژوهشگران برجسته در راس مراکز اسنادي دولتی قرار بگیرند و اختيارات لازم را داشته باشند، شاید این مراكز بتوانند، كارنامه مطلوبي داشته باشند. مثل حجتالاسلام رسول جعفریان كه در طي چند سالي كه مديريت مرکز اسناد و کتابخانه مجلس شورای اسلامی را به عهده داشت، الگوي مناسبي از مديريت علمي و پژوهشي برجاي گذاشت. به همت ايشان و همكارانشان تعداد زيادي کتاب و مجلات اسنادي چاپ و منتشر شد. وی پژوهشگران متبحر را شناسايي کرده و از آنها براي نگارش مقالات، مجلهها و همچنين همايشهاي تاريخي استفاده میكرد. مهمتر آنكه چندين همايش مربوط به تاريخ ادوار مجالس شوراي ملي را برگزار کرد. در کل امثال وی میتوانند در شکوفایی علمی این نهادها تعیین کننده باشند. البته مراكز خصوصی نظير پژوهشكده تاريخ اسلام و برخي مراكزي كه سخنرانيهاي ادواري يا درسگفتارهاي علمي ارائه ميدهند نيز در رونق فضاي مطالعات تاريخي موثرند.
به عنوان یک پژوهشگر عرصه تاریخ انقلاب در تالیف و تفسیر یک حادثه تاریخی انقلابی تا چه اندازه به کتابهای سیاسی که به آن حادثه یا جریان تاریخی پرداختهاند، مراجعه میکنید؟
خوشبختانه يكي دو سالي است كه مطالعات ميان رشتهاي در عرصه علوم انساني مورد توجه جدي قرار گرفته است. پژوهشكده تاريخ اسلام در اين عرصه هم پيشگام است. يكي از همايشهاي اين پژوهشكده پيوند تاريخ و علوم سياسي را مورد توجه قرار داد. به هر حال برای شناخت هر واقعه تاریخی باید فضای سیاسی، اجتماعی، فرهنگي و اقتصادي آن مقطع را شناخت. كتابهای مربوط به تاريخ سياسي نيز عوامل ذينفع، قدرتها و حتي نیروهاي متعارض، عناصر اپوزيسيون را نشان ميدهند، با بررسي اين عوامل، ميتوان واقعه تاریخی را در آن بسترها مورد تجزيه و تحليل قرار داد. كما اينكه متقابلا نيز پژوهشگران علوم سياسي ميتوانند از دادههاي اين پژوهشهاي تاريخي در مطالعات و تحليل سياسي خويش بهره بگيرند.
به نظرتان کتابهایی که اکنون در حوزه تاریخ معاصر چاپ میشوند تا چه اندازه منطبق بر تاریخنگاری است و آیا اصول روش تحقیق در آنها به درستی پیاده میشود؟
خوشبختانه امروزه فضاي مطالعات تاريخي به گونهاي است كه هر كتاب علمي در اين حوزه به سرعت مخاطبان خويش را پيدا ميكند. به ویژه كتابهایی كه روشمند و تحليلي هستند، به عنوان الگوي مطالعات بعدي قرار ميگيرند. كما اينكه برخي مراكز مطالعاتي با برگزاري جلسههای نقد كتاب جديد، امكان شناخت بيشتر اين آثار را براي پژوهشگران و دانشجويان تاريخ فراهم ميكنند.
ارزیابی شما با توجه به این که در حوزه تاریخ معاصر ایران قلم میزنید، درباره کتابهایی که در دهههای اول انقلاب درباره شخصیتشناسی و تکنگاریها تالیف شده، چیست تا چه اندازه این آثار قابل استناد هستند؟
بدون تردید در دهه 60 و تا حدودی دهه 70 تاریخ ایران تحت تاثیر فضای حاکم متاثر از فضای ایدئولوژیکی بود و همه عرصههای سیاسی اجتماعی و تاریخی تحت تاثیر آن ایدئولوژی قرار داشتند بهویژه با شروع جنگ اين فضا بیشتر شد و میتوانم بگویم این نگاه ایدئولوژیک با اقتدار شکل گرفت و حتی رگههایی از آن هم چنان تداوم دارد به همین دلیل منابع آن دوره را باید یک بازخوانی مجدد کرد.
چرا با گذشت سالها در برخی دورههای تاریخ ایران هنوز منابع تالیف شده نویسندگان غربی را استفاده میکنیم عدهای متعقدند امروز تاریخنگاری ایران با استفاده از پژوهشگران پرانگیزه به مرحلهای رسیده که تاریخ ایرانی را مورخان ایرانی بنگارند؟
به نظر میرسد وقت آن رسيده كه نگارش تاریخ سلسلههاي ایرانی را نويسندگان ايراني به عهده بگيرند. فعاليتهاي بنيادي براي نگارش تاريخ ايران از سوي دايرهالمعارف بزرگ اسلامي شروع شده كه بعضا در آستانه نشر قرار دارد. با اين احوال نبايد از نقش کتابهای شرقشناسان در تاریخ ایران غفلت كنيم.
نظر شما