یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۰
انتقاد از نظامی که تفکر انتقادی را آموزش نمی‌دهد

حسن محدثی، جامعه‌شناس ایرانی می‌گوید: کارگزاران فرهنگ مانند معلمان به دلیل مشکلات معیشتی عملاً زندگی فرهنگی ندارند و مطالعه نمی‌کنند، از سوی دیگر نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی تحولی در افراد ایجاد نمی‌کند و آن‌ها را اهل تفکر انتقادی بار نمی‌آورد. در این شرایط نمی‌توان چندان به کتاب خواندن مردم امیدوار بود.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- الهام عبادتی: حسن محدثی جامعه‌شناس ایرانی، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و مدیر گروه جامعه‌شناسی دین انجمن جامعه‌شناسی ایران است. پژوهش‌های او عمدتاً در حوزه جامعه‌شناسی دین و جامعه‌شناسی معرفت است. وی علاوه بر اینکه بیش از 10 عنوان کتاب را تالیف کرده، در حوزه عمومی هم حضور پررنگی دارد و از نسل استادان خلاق و جوانی جامعه‌شناسی محسوب می‌شود. وی در سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی کتاب مهمان غرفه خبرگزاری کتاب ایران شد و گفت‌وگویی مفصلی درباره مساله کتاب در ایران از سویی و وضعیت نشر علوم اجتماعی در ایران داشت. بخش نخست این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

- بعد از انقلاب اسلامی بنا بر آماری که منتشر شده ما حدود یک میلیون کتاب چاپ اولی و تجدید چاپی داشته‌ایم. با وجود تلاش‌های بسیاری که طی این سال‌ها برای ترویج کتاب و کتابخوانی در کشور ما شده اما همچنان سرانه مطالعه در ایران پایین است. مساله اصلی کتاب در ایران چیست؟

کیفیت زندگی تاثیر بسیاری بر این موضوع داشته و درگیری‌های معیشتی مردم بخش قابل توجهی از زندگی‌ و فراغت آنها را تحت تاثیر قرار داده است؛ مطالعه کتاب در زمان‌هایی شکل می‌گیرد که فراغت داریم و اگر می‌خواهیم این اتفاق بیفتد و امکان بالقوه مطالعه بالا برود باید ساعات فراغت مردم را افزایش دهیم، به میزانی که ساعت فراغت مردم پایین می‌آید به همان میزان نیز میزان مطالعه پایین می‌آید. بنابراین بخش قابل توجهی از زندگی مردم در شبانه روز صرف تامین معاش زندگی می‌شود و ساعت فراغت مردم کافی نیست. همچنین بخش قابل توجهی از جمعیت کشورمان ساعت فراغت کمی دارند و حتی چندین شغل دارند. این مشکل جدی در این باره است. نکته دیگر این است که مردمی که در دوره طولانی فراغت کافی نداشتند طی زمان به شیوه‌ای از زندگی خو کرده‌اند. در دوره‌ای که کتاب باید در زندگی‌شان بوده، نبوده و حالا بازگرداندن کتاب به زندگی کار آسانی نیست.

از سوی دیگر عقب‌ماندگی آموزش و پرورش هم در این باره بسیار مهم است. این نظام انسان فرهیخته، اندیشمند و اهل تامل و تفکر تربیت نمی‌کند. آموزش و پرورش به لحاظ اینکه مجهز به کتابخانه مناسب باشد بسیار عقب‌مانده است و از سوی دیگر این نظام مشغول تربیت دانش‌آموزانی است که تست‌زن حرفه‌ای هستند. در این نظام دانش آموزی مهم است که بتواند در کنکور موفق باشد. بسیاری از بزرگان ما در دهه‌های گذشته تحت تاثیر معلمان بزرگشان بود‌ه‌اند. خود ما در دوره‌های تحصیل معلمان متفکری داشتیم که روی ما تاثیر گذاشتند اما الان معلمان اهل مطالعه نیستند و به دلیل معیشت بد، از دنیای فرهنگ خارج می‌شوند. کارگزار فرهنگ در این شرایط عملاً زندگی فرهنگی ندارند و این فجایعی است که در دهه‌های اخیر در ایران رخ داده است.

امروز مطالبه اصلی معلمان تامین معیشت است. وقتی که معلمان وضعیت مناسبی ندارند نمی‌توانند دغدغه مطالعه داشته باشند و نمی‌توانند اندیشه‌ و تفکری را به دانش آموز منتقل کنند و آنها را اهل فرهنگ بار بیاورند. کافی است تحقیقی انجام شود تا ببینیم دانش‌آموزان ما چند درصد کتاب غیر درسی می‌خوانند. پرفروش‌ترین کتاب‌های ما، کنکوری است. پس در این سیستم که اهل تحقیق و پژوهش نیست، دانش‌آموز هم اهل کتاب نیست و وقتی برای کتاب خواندن ندارد.

آموزش و پرورش باید نسلی فرهیخته تربیت کند نه مجموعه‌ای از آدم‌ها که فقط باید تست بزنند. دغدغه مدارس ما هم این است که کارنامه موفقی در قبولی‌های کنکور داشته باشند و در این موضوع با هم رقابت می‌کنند. پس ما از چه کسانی انتظار داریم که اهل مطالعه باشند؟ اهل فرهنگ و دانش‌آموزان ما که این شرایط را دارند! در این شرایط ابتدا باید روی این‌ گروه‌ها تمرکز کنیم، بعد به سراغ کارگر و... برویم. بنابراین باید تحولی در نظام آموزشی ما رخ دهد.

- علاوه بر مشکلاتی که در نظام آموزش و پرورش داریم در آموزش عالی هم شرایط به گونه‌ای است که فردیت از دانشجو گرفته شده و میل به نوشتن و خواندن سرکوب می‌شود.

ما اکنون با انبوهی از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بی سواد سر و کار داریم که حتی سواد فارسی ندارند من در مقطع دکترا مقاله‌نویسی تدریس می‌کنم و می‌بینم که دانشجویان اصول اولیه نگارش فارسی را بلد نیستند و از این هم شانه خالی می‌کنند و نمی‌توانند افکار خود را بیان کنند چون نظام آموزش عالی ما به شکل افسار گسیخته‌ای بسط پیدا کرده و به بنگاه مدرک فروشی تبدیل شده است. کسی که وارد دانشگاه می‌‌شود با آنکه خارج شده فرقی ندارد و نظام آموزشی انسان جدیدی را تربیت نکرده است. بخش قابل توجهی از این دانشجویان هم دغدغه دانشگاهی ندارند بلکه دانشجویان شاغلی هستند که به دانشگاه می‌آیند تا مدرک بگیرند و به همین دلیل نیازمند مطالعه نیستند پس با انحطاط آموزش عالی مواجه هستیم.

از سوی دیگر به راحتی مجوز ساخت دانشگاه داده می‌شود، استادان جذب می‌شوند و باز می‌توان دانشجو هم گرفت و با کیفیت نازل منبع درآمدی درست کرد. ما در دوردست‌ترین شهرهای کشور دانشگاه‌هایی داریم که استانداردی ندارند و صوری اداره می‌شوند. صوری شدن نظام آموزش عالی باعث شده که مناسک دانشگاه وجود داشته باشد اما فاقد محتوا باشد. طبیعی است که در این دانشگاه مساله آموزش خواندن نیست بلکه دادن مدرک برای ارتقای شغلی است.

سازمان‌های آموزشی و دانشگاه‌ها در این شرایط آموزش را می‌فروشند و صندلی دانشگاه را به کسی می‌دهند که ارزش کسب این جایگاه را ندارد. استادان خلاق هم در این شرایط که همه چیز صوری است منزوی می‌شوند. طبیعی است که اگر قرار است کسی کتاب بخواند باید از این گروه‌های اجتماعی انتظار داشته باشیم و بعد به سراغ اقشار عامه مردم برویم. این‌ها مسایلی است که امروز آشکارا شده و اتفاقاً صحبت درباره آن زیاد بوده اما فایده‌ای نداشته است.

- از سوی دیگر سیستم ارتقای استادان در نظام آموزش عالی قاعده درستی ندارد و اساتید باز هم صوری، برای ارتقا رو به کتاب‌سازی و مقاله‌نویسی می‌آورند.

اینکه استاد باید کتاب و مقاله بنویسد خیلی هم خوب است اما سیستم‌های ارزیابی ما مشکل دارد. یکی از وظایف استادان مشاوره به دانشجویان برای رساله‌نویسی است. رساله‌های متعددی نوشته می‌شود که هیچ تولید علمی اعم از کتاب، رساله و... از آن در نمی‌آید. من از یک رییس دانشگاه شنیدم که می‌گفت چندین کامیون رساله را ما در بازار انقلاب فروختیم تا به عنوان کاغذ باطله استفاده شود. خروجی این رساله‌ها باید مشخص شود که چه میزان کتاب و مقاله از آن در آمده است. رساله‌ها باید برای جامعه بازدهی داشته باشد.

- می‌توان گفت اساساً مساله کتاب در این شرایط سیستم‌ها و نهادهاست و اینکه چه کاری باید صورت بگیرد تا کتاب دوباره به چرخه زندگی برگردد؟

من تصور می‌کنم نظام آموزش ما باید دچار تحول جدی شود. باید معلمان و استادان زندگی‌ معیشتی‌شان تامین شود. باید استاندارهای آموزش رعایت شود و جلوی ابتذال دانشگاه گرفته شود. ما الان مدارس تجاری داریم که بخش قابل توجهی از مازاد اقتصادی خانواده‌ها را می‌بلعد اما چه چیزی به جامعه عرضه می‌کند؟ جوان فرهیخته تربیت می‌کند؟! دانشگاه‌های دولتی به رقابت با دانشگاه‌های انتفاعی در حال حجیم شدن هستند و پردیس‌های مختلف تاسیس می‌کنند. دولت باید در آموزش و پرورش و آموزش عالی تحول ایجاد کند و استانداردها را برگرداند و جلوی تجاری شدن آموزش را بگیرد. ما باید به نظام آموزشی برگردیم که انسان فرهیخته تربیت کند. انسان فرهیخته مطالعه خوراک روزانه‌اش است.

ما مسیرهایی که پیش رفتیم موجب رکود اقتصادی کشور شده است وقتی ما در عرصه بین‌المللی تصمیمات تقابلی می‌گیریم روی اقتصاد کشور تاثیر می‌گذارد. این موجب می‌شود اوقات فراغت مردم محدود شود کسی که می‌خواهد مطالعه کند باید اوقات فراغت داشته باشد. در این جامعه کتاب به امر تشریفاتی تبدیل می‌شود که حتی اگر آن را بخریم هم برای تزیین گوشه‌ای قرار می‌دهیم.

حتی در این جامعه اگر از کتاب حرف بزنید تمسخر می‌شوید! پس در سطح کلان، رفاه در این زمینه بسیار مهم است تمدن‌های پیشرفته و مولد در دنیا ثبات سیاسی داشتند، رفاه اقتصادی برای مردم فراهم کردند و به لحاظ اجتماعی هم در جامعه آزادی و فرهنگی وجود دارد. اگر این‌ها وجود داشته باشد فرهنگ در جامعه بالنده می‌شود. تمدن اسلامی هم در دوره‌هایی اوج داشته که تکثر کم و بیش پذیرفته شده و رفاه اقتصادی هم وجود داشته است.

- خود کتاب به عنوان کالای فرهنگی دچار چه مشکلاتی است؟ قبل از انقلاب اسلامی علی رغم اینکه جمعیت بسیار کمتر بود، شمارگان کتاب سه هزار و پنج هزار نسخه بود اما اکنون با جمعیت 80 میلیونی شمارگان 200 نسخه است.

در هر دوره‌ای کتاب خوب تولید شده و مولدان توانا وجود دارند. اما درباره کتاب مساله سانسور و ممیزی قوی است و بسیاری از کتاب‌های خوب در این فرایند جذابیت خود را از دست می‌دهند. من کتابی نوشتم و نگران هستم که عنوان کتاب دچار ممیزی شود چون اگر با این عنوان منتشر شود برای من برند خواهد بود چون محتوای آن به هیج وجه مشکلی ندارد!

ممیزی دست اهل فرهنگ را بسته است! من کتابی دارم که 10 سال در انتظار مجوز است. وقتی اهل فرهنگ کتاب‌هایشان مدتی در انتظار کسب مجوز است طبیعی است که انگیزه‌های خود را از دست می‌دهند. ناشران باید حمایت شوند. مترجمان و مولفان باید از سوی ارشاد حمایت شوند.

اکنون با پدیده کتابسازی روبه‌رو هستیم که ناشران مختلف کتاب‌های معروف را می‌دزدند و کسی از حقوقشان دفاع نمی‌کند. من به عنوان مترجم و مولف نگران از دست دادن حقوقم هستم. کسانی که در حوزه نشر فعالیت می‌کنند انگیزه‌ و اطمینان شغلی ندارند. یک نویسنده یا مترجم می‌خواهد کالایی را تولید کند و برای این کالا هزینه و وقت می‌کند. بعد این کالا به بازار نمی‌رسد و چرخه درست طی نمی‌شود پس انگیزه برای کار کردن از دست می‌رود و به سمت تولید کالایی می‌رویم که کیفیت لازم را ندارد.

- پس از چاپ کتاب، حتی اگر بهترین  اثر هم باشد، کتاب به حال خود رها می‌شود و نمی‌تواند از طریق ساز و کارهای اطلاع رسانی و تبلیغ به جامعه معرفی شود.

کتاب خوب نیازمند یک تیم تخصصی است. این تیم در بسیاری از ناشران وجود ندارند و خود ناشر هم توانایی این را ندارد که سفارش کتاب به مترجم و مولف بدهد. ناشران نمی‌توانند به صورت تخصصی نیازهای بازار را بسنجند و کتاب سفارش بدهند. پس وقتی با ناشران ضعیف سر و کار داریم کیفیت کتاب‌ها وابسته به علایق مترجم یا مولف می‌شود.

- کتاب خوب چه ویژگی‌هایی دارد و رسالت اصلی این رسانه در جامعه چه باید باشد؟

کتابی خوب است که تفکر انتقادی را رشد دهد و انسان را به تامل وادارد و در او تحول فکری و معنوی ایجاد کند. کتاب خوب باید اخلاق انسانی را رواج دهد و به تعالی او کمک کند. انسان را درگیر معنا کند نه الزاماً به معنای متعالی، ولی هر چه انسان درگیر معنا شود با ارزش است. از سوی دیگر باید برای سطوح مختلف سنی کتاب داشته باشیم. اکنون در حوزه آثار دینی دچار فقر جدی هستیم به طور مثال برای حوزه کودک و نوجوان منابع کافی خوب دینی نداریم. متاسفانه اغلب کتاب‌های این حوزه کیفیت پایینی دارد.

- یکی از مسایلی که می‌تواند در کشور ما برای ترویج کتاب و کتابخوانی موثر باشد پاتوق‌های فرهنگی است، این پاتوق‌ها تا چه حد می‌توانند به افزایش سرانه مطالعه در کشور کمک کنند؟

اگر سازمان‌هایی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری فضایی را برای جوانان فراهم کنند که در سطح شهر جمع شوند و با محوریت کتاب فعالیت کنند بسیار مهم است اما از آن مهمتر کتابخانه عمومی است. کتابخانه عمومی در ایران کم است و یک فرد فرهنگی برای دسترسی به کتاب مناسب مشکل دارد. در شهرهای مختلف باید امکان دسترسی به کتاب وجود داشته باشد و باید نهادهای متولی این امکان را فراهم کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها