چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۶
هیچ نمایشنامه‌ خارجی را در پیوند با موضوعات خاص فرهنگی ایران نمی‌توان یافت

عطاالله کوپال، نمایشنامه‌نویس معاصر و مدرس دانشگاه می‌گوید:هر نمایشنامه‌ای در قلمرو فرهنگ جهانی تئاتر جای می‌گیرد و این بستگی به انتخاب کارگردان دارد که کدام نمایشنامه را انتخاب کند. از بسیاری جهات، باید گفت که هیچ نمایشنامه‌ خارجی را در پیوند با موضوعات خاص فرهنگی ایران نمی‌توان یافت.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شواهد امر حکایت از آن داد که تئاتر روزهای خوبی را پشت سر می‌گذارد و در حال حاضر تعداد اجراها و سالن‌های نمایش نسبت به سال‌های قبل بیشتر است، مسئله این است که چه مقدار از این حجم زیاد اجراها، سهم نمایشنامه‌های تالیفی و چه تعداد سهم نمونه‌های ترجمه است و ادبیات داستانی ایران چه جایگاهی در این میان دارد. عطاءالله کوپال، کارگردان و نمایشنامه‌نویس و استاد دانشگاه در گفت‌و‌گو با ایبنا از وضعیت تئاتر می‌گوید.

بسیاری معتقدند ادبیات داستانی ما در مقایسه با شعر ما پیشرفت قابل توجهی داشته است اما با این حال جز معدود نمایشنامه‌نویسان که کارهای به نسبت مقبولی منتشر می‌کنند، نمایشنامه‌های تالیفی ما با ضعف روبه‌رو هستند، به نظر شما در حال حاضر وضعیت تالیف نمایشنامه در کشور ما چگونه است؟
نوع ادبی شعر در ایران قدمتی دیرپا دارد و سابقه‌ آن به چند قرن می‌رسد، ولی رمان و نمایشنامه دو نوع ادبی جدید هستند که از عهد مشروطه به بعد در ایران رایج شده‌اند، باید در نظر داشته باشیم که رمان‌نویسی اگرچه از اروپا وارد شد، اما ادیبان ما در منظومه‌ها یا نوشته‌های منثور، قصه‌پردازی می‌کرده‌اند و ژانر قصه برای نویسندگان ایرانی، ناشناخته و گمنام نبوده است. بحث نمایشنامه در دوره‌ معاصر تعمق بیشتری می‌طلبد، نمایشنامه‌نویسی دشوارترین گونه‌ آفرینش ادبی در جهان به شمار می‌آید. برخی داستان‌نویسان نامدار همچون سروانتس، تولستوی، تورگنیف یا گورکی، طبع خود را در عرصه‌ نمایشنامه‌نویسی نیز آزموده‌اند، اما توفیقی نیافته‌اند، برخی نمایشنامه‌نویسان نیز طبع خود را در زمینه‌ رمان آزموده‌اند، ولی شهرت خود را مدیون نمایشنامه‌های خود هستند. سارتر و یا بکت از این جمله‌اند. در مجموع باید گفت که جهان غرب، تجربه‌ 25قرن نمایشنامه‌نویسی و نظریه‌پردازی در‌باره‌ هنر نمایش را در ذخیره‌ فرهنگی خود گرد‌آورده است؛ در حالی که ما از این حیث دارای تجربه‌ بسیار محدودتری هستیم، علی‌رغم این محدودیت باید بگویم که نمایشنامه‌های ایرانی دارای ضعف زیادی نیستند و اصولاً نمایشنامه را نباید صرفاً به عنوان متنی خواندنی تلقی کرد، چون نمایشنامه برای صحنه نوشته می‌شود و البته ارزش آن در اجرا شدن روی صحنه است.

به نظر می‌رسد بازار ترجمه نمایشنامه‌های خارجی گرم‌تر از تالیف نمایشنامه است، شما وضعیت تالیف و ترجمه نمایشنامه در قیاس با هم برای اجرا در ایران را به چه صورت می‌بینید و کدامیک بیشتر استقبال می‌شود؟
در دنیای تئاتر تفاوتی میان نمایشنامه ایرانی و خارجی وجود ندارد. نمایشنامه را نمی‌توان با اتومبیل مقایسه کرد، نمی‌توان گفت که نمایشنامه آلمانی مثلا شبیه اتومبیل بنز است و نمایشنامه ایرانی شبیه پراید! چون نمایشنامه که ایرانی و خارجی ندارد. هر نمایشنامه‌ای در قلمرو فرهنگ جهانی تئاتر جای می‌گیرد و این بستگی به انتخاب کارگردان دارد که کدام نمایشنامه را انتخاب کند. از بسیاری جهات، باید گفت که هیچ نمایشنامه‌ خارجی را در پیوند با موضوعات خاص فرهنگی ایران نمی‌توان یافت و متأسفانه شمارگان نشر نمایشنامه در ایران هم برای نمایشنامه‌های ایرانی و هم برای آثار خارجی بسیار پایین است و در قیاس با تعداد جمعیت و کیفیت امر فرهنگی، عملاً بودجه‌ای که دولت به تئاتر اختصاص می‌دهد بسیار ناچیز است.

از این گذشته، دولت آنقدر برای خودش حق نظارت و به‌ویژه حق وِتو برای ندادن مجوز انتشار نمایشنامه یا پایین کشیدن کاری از روی صحنه قرار داده است که سرمایه‌گذاری خصوصی روی تئاتر، به کاری با ریسک بالا تبدیل شده است. گاهی هم برای تجدید چاپ آثار نمایشنامه‌نویسی که مرده است، ممیزی‌های جدید وضع می‌کنند؛ در حالی که قبلاً همان آثار در زمان حیات مولف از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز نشر گرفته‌اند که اینها نیز مزید بر علت می‌شوند تا از رونق بازار تئاتر و نشر نمایشنامه بکاهند.

در حال حاضر اجراها و سالن‌ها زیاد است اما بیشتر کارگردان‌ها به اجرای کارهای خارجی روی می‌آورند و نمایشنامه‌های فارسی مثل آثار رادی، بیضایی و ... در کتابفروشی‌ها فروش چندانی ندارد و بیشتر جوانان و دانشجویان تئاتر سراغ نمایشنامه‌های خارجی می‌روند، به نظر شما این مسئله چقدر می‌تواند دلیل اجتماعی داشته باشد، چقدر به ظرفیت، کیفیت آثار ادبی ما مربوط است؟
من صورت مسئله را درست نمی‌دانم اما در میان دانشجویان هیچ بحثی بر سر خوب یا بد بودن نمایشنامه ایرانی وجود ندارد، بلکه بحث بر سر انتخاب نمایشنامه و سلیقه‌ کارگردان برای گزینش موضوع مورد نظر است و در این میان کشور تولید‌کننده‌ نمایشنامه اصلاً مطرح نیست.

نظرتان درباره اقتباس از داستان‌های کهن ایرانی چیست، چرا این اتفاق در مورد آثار ما اتفاق نیفتاده است؟
تمام نمایشنامه‌های جهان اساساً در دو دسته‌ اقتباسی  یا ابداعی طبقه‌بندی می‌شوند. با اینکه در کشورمان تاکنون اقتباس‌های گوناگونی از آثار ادبی کهن به عمل آمده،اما در عمل باید گفت که بسیاری از نمایشنامه‌نویسان معاصر ایران به دلیل حاد بودن مسایل اجتماعی، ترجیح می‌دهند نمایشنامه‌های خود را با موضوع روز بنویسند، البته یک مقدار هم به سلیقه و سبک نمایشنامه‌نویس مربوط می‌شود، مثلا اکثر آثار شادروان اکبر رادی به مسایل روز مربوط است؛ در حالی که بهرام بیضایی بیشتر به اقتباس از تاریخ یا فولکلور و ادبیات پرداخته است که در این خصوص شایسته است که جشنواره‌های متعدد و اختصاصی برای تولید نمایشنامه‌های اقتباسی برگزار گردد.

آیا داستان مدرن فارسی ظرفیت اقتباس برای نمایشنامه و فیلمنامه را دارد یا خیر؟
اول باید پرسید که نسل جوان نویسنده، چگونه باید با ادبیات معاصر آشنایی یابد، سپس مطرح کنیم که چگونه از این ادبیات باید اقتباس کرد؟ روزنامه‌های یومیه بر حسب اینکه به کدام طرف وصل باشند، انباشته از حرف‌های سیاسی و دعواهای جناحی هستند، صداوسیما هم درباره‌ ادبیات معاصر ایران (و کلاً درباره ادبیات) سکوت کرده است و اصلاً در جامعه، دریچه‌ای به روی ادبیات معاصر باز نیست تا برانگیزانندگی ِکافی را برای اقتباس فراهم کند. در دانشکده‌های ادبیات برای رشته ادبیات فارسی در دوره کارشناسی فقط دو واحد یعنی یک زنگ در کل چهار سال، درس ادبیات معاصر وجود دارد و در دانشکده‌های تئاتر هم در دوره کارشناسی فقط همین دو واحد درسی به ادبیات معاصر می‌پردازد؛ ابتدا باید ادبیات معاصر را از حالت «تابو» و ممنوعیت‌ها خارج کرد، سپس به دنبال اقتباس از آن بوداز مدیران فرهنگی و ا نمایندگان مجلس بپرسید که امسال چه رُمانی خوانده‌اند، چون خواندن رُمان یک کار تخصصی نیست، بلکه یک کار عمومی است و من تعریف عام کتاب‌خوانی را مترادف رُمان‌خوانی می‌دانم. خواندن کتاب‌های علمی و تخصصی در حوزه‌ مطالعه‌ عمومی نمی‌گنجند و در تمام جهان، علاقه‌مندان به رمان به سوی نمایشنامه‌خوانی نیز روی می‌آورند و به یکی از مشتاقان نمایشنامه و تئاتر بدل می‌شوند و سطح عمومی فرهیختگی هر فرد وابسته به این است که چقدر رُمان یا نمایشنامه خوانده، هچنین در نظر داشته باشیم که دانش‌آموختگی را با فرهیختگی نباید یکی بدانیم، چون دانش‌آموختگی امری خاص و فرهیختگی امری عام است.
 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • نرگس ۰۳:۵۳ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۲
    😍😍😍😍بااااسواااد جانِ جهان لذتتت بردیم ...

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها