محسن شیرمحمد، دانشآموخته فوقلیسانس علوم سیاسی در شاخه روابط بینالملل، دبیر آموزشوپرورش شهرستان قرچک و مدرس دانشگاه فرهنگیان زینبیه پیشوا د با حضور در تحریریه ایبنا، ضمن تشریح محتوای کتاب و نحوه جمعآوری اطلاعات از منابع مختلف، به معرفی کامل فعالیتهای این گردان از ابتدای تشکیل تا پایان دوران دفاع مقدس پرداخت.
ایده نوشتن کتابی درباره گردان شناسایی تاکتیکی نیروی هوایی چگونه در ذهن شما شکل گرفت؟
«چشمان عقاب» را به دنبال کتاب اولم با عنوان «مردان آسمان»نوشتم که در سال 1391 به چاپ رسید و به بیان خاطرات جمعی از خلبانان منطقه ورامین در سالهای دفاع مقدس اختصاص داشت. هزینه آن کتاب را شورای شهر و شهرداری ورامین متقبل شدند. کتاب به تمام پایگاههای هوایی و شرکتهای هواپیمایی ارسال شد. روزی از ستاد نیروی هوایی ارتش با من تماس گرفتند و خواستند برای آنها هم کتابی بنویسم. پیشنهاد دادم خاطرات یکی از خلبانان را روی کاغذ بیاورم. مشغول نوشتن شدم که امیر سرتیپ خلبان دکتر نیکبخش حبیبی، ریاست محترم دفتر پژوهشهاي نظري و مطالعات راهبردي نیروی هوایی ارتش به من پیشنهاد داد تا این کتاب را از حالت خاطره خارج کنم و یک مستند تاریخی درباره کل یگان بنویسم. کار سختی بود، ولی وقتی به آن فکر کردم، دیدم ارزش نوشتن را دارد.
کار را از نظر روش تحقیق و پژوهش، به دو بخش کتابخانهای و میدانی تقسیم کردم. تمام منابع مکتوبی که در زمینه گردان شناسایی نیروی هوایی و عملیات عکسبرداری هوایی از سال 1337 تا 1367 بود را پیدا و بررسی کردم. در سیستم نظامی دو دسته منابع وجود دارد؛ پنهان و آشکار. منابع پنهان جنبه طبقهبندی دارد و به همین خاطر دسترسی و استفاده از آنها سخت است. به این دلیل ابتدا به سراغ منابع آشکار مانند کتاب، مجله و روزنامهها که در سطح جامعه چاپ و نگهداری میشود و همچنین فضای مجازی رفتم. این منابع را مورد بررسی قرار دادم. در ادامه مصاحبه با فرماندهان، خلبانان و متخصصان گردان شناسایی را در دستور کار قرار دادم.
محور اصلی فعالیت گردان 11 شناسایی چیست؟
گردان 11 شناسایی در نیروی هوایی، یگانی بود که در سال 1337 و در پایگاه مهرآباد تهران تشکیل شد و کار آن نیز بهطور تخصصی عکسبرداری هوایی بود. عکسبرداری هوایی با مقاصد نظامی به دو دسته تقسیم میشود؛ یک دسته تاکتیکی است که مخصوص زمان جنگ و جهت حملات نیروی هوایی و طراحی عملیاتهای نیروی زمینی مورد استفاده قرار میگیرد.
دسته دوم، عکسبرداری استراتژیک یا راهبردی است؛ این کار چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح انجام میشود و بر اساس آن اطلاعات مختلفی از توان نظامی و استراتژیک سایر کشورها به دست میآید. چون قبل از انقلاب که کار این گردان شروع شد، کشورهایی که با ما نوعی رقابت داشتند، مخالف یا دشمن بودند، این گردان از هر سه دسته این کشورها عکسبرداری را انجام میداد. البته به دلیل ماهیت کار، حساسیت زیادی به این نوع مأموریتها وجود داشت و زمانی که عکسها گرفته میشد فقط دو نفر خلبان هواپیما، فرمانده گردان، فردی که در لابراتوار عکسها را چاپ میکرد، فرمانده نیروی هوایی و تعداد معدودی از فرماندهان طراز اول این نیرو و در نهایت شخص اول مملکت یعنی شاه از محتوای عکسها اطلاع داشتند و دستورات بر اساس این عکسها صادر میشد.
گردان شناسایی از بدو تأسیس، به نوعی نوک پیکان اطلاعاتی ایران نسبت به کشورهای همجوار بود. پس از انقلاب، سیستم نظامی - اطلاعاتی ایران به نوعی فروپاشید. یکی از مشکلات ما در ابتدای جنگ با عراق این بود که از آن کشور اطلاعات جدیدی نداشتیم. وابستههای اطلاعاتی اداره دوم ارتش که مسئول جمعآوری اطلاعات در ارتش بودند، از سایر کشورها فراخوانده شده و پرواز شناسایی هم صورت نمیگرفت. علاوه بر این، مشکلات دیگری هم برای نیروی هوایی پیش آمد و آنهم بحث برخی تسویههایی بود که پس از انقلاب رخ داد. بعداً موضوع کودتای نوژه نیز بهوجود آمد که در نتیجه این مسائل تعدادی از خلبانان نیروی هوایی و ازجمله تعدادی از خلبانان گردان شناسایی کنار گذاشته شدند.
گردان 11 شناسایی نیروی هوایی در دوران دفاع مقدس چه نقشی ایفا کرد؟
سال 1359 که درگیریهای مرزی و تجاوزات هوایی و زمینی عراق شدت گرفت، احساس شد که باید دوباره پروازهای شناسایی روی این کشور انجام شود و به همین دلیل از اواخر 1358 و اوایل 1359 و بهویژه تابستان 1359، گردان شناسایی دوباره عکسبرداری را از مرز و مناطق داخل خاک عراق آغاز کرد. این عکسبرداریها انجام و با تحلیل اداره دوم ارتش، این نتیجه بهدست آمد که بهزودی جنگ آغاز میشود. شهریور 1359، سرهنگ کتیبه، رئیس اداره دوم ارتش بر اساس دستور بنیصدر، رئیسجمهور وقت، اسناد و مدارک را همراه با تیمسار شهید فلاحی به مجلس برده و اعلام کردند که حمله عراق قریبالوقوع است، ولی مسئولان سیاسی وقت این موضوع را چندان جدی نگرفتند چون تجربهای نداشته و به ارتش نیز هنوز اعتماد لازم را نداشتند. وقتی روز 31 شهریور، هواپیماهای عراقی به پایگاههای هوایی ایران حمله کردند، تازه به اشتباه خود پی بردند.
اولین اقدام پس از حمله عراق این بود که نیروی هوایی در روز یک مهر 1359 با 140 فروند جنگنده به عراق حمله کرد. آن زمان میزان تأثیرگذاری نیروی هوایی مشخص شد. دستور فعالیت گسترده گردان شناسایی دوباره صادر گردید. این گردان در روز یک مهر، برای بررسی نتایج بمباران پایگاهها، چهار سورتی پرواز انجام داد. به دنبال این اتفاق، تعدادی از خلبانان این گردان که به دلیل تندرویهای ابتدای انقلاب و یا اتهام مشارکت در کودتای نوژه به ناحق کنار گذاشته شده بودند، داوطلبانه به نیروی هوایی برگشتند و پروازهای بسیار خطرناکی را در عمق خاک عراق انجام دادند.
طی هشتساله دفاع مقدس، گردان شناسایی پروازهای بسیار مهم، حساس و خطرناکی انجام داد که نقش بهسزایی در طراحی عملیاتهای مختلف زمینی مانند آزادی خرمشهر داشت. در این دوره زمانی بیشتر بار عکسبرداری هوایی بر دوش هواپیماهای RF-4 بود و هواپیماهای RF-5 پروازهای کمتری را در همان دو سال اول جنگ انجام دادند.
به تدریج که از جنگ گذشت، سیستم نیروی هوایی ایران که پشتیبانی لجستیک آن از سوی آمریکا قطع شده بود، دچار مشکل شد و تقریباً از سال دوم جنگ، برتری هوایی به تدریج کاهش یافت، در حالی که در سال اول جنگ یکی از دلایل توقف ارتش عراق، برتری هوایی ایران بود. از سال دوم جنگ، نیروی هوایی ایران تحلیل رفت و پروازها به سختی انجام میشد. پس از بررسیهای کامل، برنامهریزی برای یک پرواز شناسایی صورت میگرفت تا با کمترین تلفات همراه باشد. در سال نخست وقتی هواپیماهای شناسایی بلند میشدند از تانکر سوختگیری میکردند و اسکورت داشتند ولی در ادامه با ورود هواپیماهای «میراژ» و «میگ -25» به ناوگان هوایی عراق، شرایط سخت شد. آواکسهای عربستان هم اطلاعات پروازها را به عراق میدادند. تعداد پروازها کم و با شرایط سخت صورت میگرفت. با ادامه جنگ تعدادی از هواپیماهای شناسایی مورد هدف قرار گرفتند و خلبانان آن نیز به شهادت رسیدند.
نخستین هواپیما در 14 مهر 1359 در مأموریت عکسبرداری از کرکوک به سمت شمال عراق رفت که از خلبانان آن، شهیدان علیرضا دریانیان و غلامرضا خسروپور هیچ اطلاعی به دست نیامد. به تدریج تعداد دیگری از خلبانان هم به شهادت رسیدند که بزرگترین آنها، فریدون ذوالفقاری از فرماندهان به نام گردان و از زمره بهترین خلبانان نیروی هوایی بود. به دلیل پروازهای مکرر، هواپیماهای باقیمانده نیاز به تعویض قطعات داشتند که به دلیل تحریمهای صورت گرفته، عملیاتی نگهداشتن این نوع پرندهها با وجود تلاش متخصصان فنی نیروی هوایی به سختی انجام میشد. کار به جایی رسید که در بیشتر مواقع یک هواپیمای عملیاتی بیشتر در خط پرواز وجود نداشت. به این دلیل باید طراحی پرواز، بسیار دقیقتر انجام میگرفت. با وجود این شرایط تا روز 18 مرداد 1367 که آغاز آتشبس بین ایران و عراق بود، گردان شناسایی پروازهای خود را ادامه داد و با انجام آخرین پرواز هواپیمای RF-4 در این روز، پرونده فعالیت گردان شناسایی در جنگ نیز بسته شد.
تفاوت پرواز شناسایی با دیگر پروازهای هواپیماهای نظامی در چیست؟
پرواز شناسایی با سایر مأموریتها دارای یک تفاوت اساسی است. زمانی یک پرواز شناسایی بهطور کامل انجام میشود که هواپیما سالم پرواز کند، عکسبرداری را انجام داده و سالم برگردد، در ادامه عکسها چاپ شوند و اگر عکسها قابل تفسیر بودند آنگاه مأموریت کامل خواهد بود. از این نظر خلبانان شناسایی که برای این گردان انتخاب شدند، دو ویژگی مهم داشتند؛ نخست اینکه از نظر فنی بسیار ماهر و شجاع بودند و دوم دانش بالای این خلبانان بود. به بیان متخصصان این حوزه، 70 درصد کار مربوط به طراحی پرواز و تنها 30 درصد مربوط به خود پرواز است. از قبل باید مسیر، ارتفاع و اهداف مشخص شود و در هنگام پرواز با طراحی انجام شده و مهارت خلبان، میتوان یک پرواز موفق را انجام داد.
شعار گردان شناسایی که روی آرم آن نیز نوشته شده «غیرمسلح، تنها و شجاع» است. روی این هواپیماها هیچ سلاحی نصب نمیشود و حق درگیری هم ندارند و بهترین سلاح این نوع هواپیماها، فرار آنهاست. زمانی که برای عکسبرداری روی هدف میرفتند، هیچ هواپیمایی آنها را اسکورت نمیکرد و تنها بودند، بنابراین شجاعت در کنار مهارت و دانش میتوانست این خلبانان را نجات دهد. به همین خاطر در جریان تحقیقات متوجه شدم تعداد خلبانان این گردان که پروازهای شناسایی برونمرزی را انجام دادند، انگشتشمار بودند.
من تاریخ پرفراز و نشیب این گردان را بسیار پرافتخار و مملو از حماسه دیدم. در روند پژوهش، سراغ خلبانان این گردان رفتم که پس از جنگ نامی از آنها نبود. برخی از آنها اظهار میکردند که شما نخستین کسی هستی که به سراغ ما آمدی! ابتدا من را نمیپذیرفتند که از طریق یکی از همین خلبانان یعنی محمود کنگرلو که از آشنایان خودم هستند، توانستم با دیگر خلبانان ارتباط بگیرم.
درباره مشخصات فنی هواپیماهای شناسایی و ساختار این گردان بیشتر توضیح دهید.
از نظر تاریخی در سال 1337 اولین هواپیماهای جت شناسایی یعنی RT-33 وارد این گردان شدند که در زمان خود هواپیماهای مدرنی محسوب میشدند. بین سال 1347 تا 1349 آمریکا هواپیماهای پیشرفتهتری به نام «RF-5» را به ایران داد که همان هواپیمای «F-5» هستند، با این تفاوت که در قسمت دماغه آن چند دوربین نصب میشود. با این هواپیماها پروازهای شناسایی عمق بیشتری گرفت. در ادامه هواپیمای بسیار پیشرفتهتر «RF-4» در اختیار ایران قرار گرفت که در دماغه این هواپیما هشت نوع دوربین نصب میشد؛ دوربین جلو، دوربینهای جانبی که بهصورت مایل عکسبرداری میکردند، دوربین عمودی ارتفاع پایین، دوربین عمودی ارتفاع متوسط و دوربین ارتفاع بسیار بالا که از ارتفاع 15 کیلومتری در صورت مساعد بودن شرایط، عکسهای بسیار واضح از سطح زمین میگرفت. همچنین این هواپیما به چند نوع دوربین مادونقرمز جهت عکسبرداری در شب نیز مجهز میشد.
از نظر ساختار، گردان شناسایی شامل چند بخش بود؛ یک بخش پروازی متشکل از خلبانان خبره، بخش دوم لابراتوار (که کار ظهور فیلم و چاپ عکسها را در ابعاد بزرگتر و گاهی تا 16 برابر را انجام میداد) و بخش سوم یعنی شعبه تفسیر عکس بود. در این شعبه افسران آموزشدیدهای حضور داشتند که عکسها را تحلیل و تفسیر کرده و نیروهای هوایی، زمینی و دریایی برحسب نیاز خود از این عکسها استفاده میکردند. نکته جالب اینکه در بین متخصصان بخش لابراتوار بانوان سختکوشی حضور داشتند که تا سال 60 نیز به فعالیت خود ادامه دادند. همچنین شعبه دوربین نیز با وجود آنکه از نظر اداری زیر مجموعه گردان نگهداری محسوب میشد اما در ارتباط نزدیک با گردان 11 شناسایی بود. در این شعبه کار تعمیر و نگهداری انواع دوربینهای پیشرفته توسط متخصصان نیروی هوایی انجام میگرفت.
مطالعات قبلی و رشته تحصیلی، چقدر در نوشتن این کتاب به شما کمک کرد؟
کارشناسی من در رشته علوم سیاسی و کارشناسی ارشد در رشته روابط بینالملل است و از سال 1374 مطالعاتی در این زمینه داشتم. در آن دوره اولین تحقیقی که انجام دادم با موضوع ارتش در قبل از انقلاب بود و به دنبال آن به این موضوع و سایر مسائل نظامی علاقهمند شدم. در دوره فوقلیسانس هم بیشتر مطالعاتم در حوزه مسائل استراتژیک، نظامی و تاریخ جنگ بود و به همین دلیل پایاننامهام را با موضوع «سیاست خارجی شوروی و جنگ ایران و عراق» نوشتم. با این پیشزمینه و تجربیات کتاب قبلیام، کتاب «چشمان عقاب» را در مدت 6 ماه نوشتم، ولی حدود دو سال مراحل مختلف بررسی، صدور مجوزها و چاپ کتاب طول کشید.
پس از نگارش کتاب، متن آن توسط خلبانان و افسران دفتر مطالعات نیروی هوایی مورد بررسی قرار گرفت. سپس کتاب به حفاظت اطلاعات و عقیدتی سیاسی نیروی هوایی ارسال و با اخذ مجوزهای لازم، بالاخره اواخر اسفند 1396 کتاب توسط مرکز انتشارات راهبردی نهاجا در 400 صفحه به چاپ رسید و در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در اردیبهشتماه برای نخستین بار عرضه شد.
آیا کتاب در ویرایش و چاپهای بعدی تغییراتی خواهد داشت؟
«چشمان عقاب» نخستین کتابی است که درباره گردان شناسایی نوشته میشود. البته در مدتی که کار بررسی و صدور مجوزها در حال انجام بود، من به دنبال مدارک جدید بودم و مطالبی در مورد نیروی هوایی عراق به زبان عربی نیز پیدا کردم که بخشهای مربوط به شناسایی هوایی آن را ترجمه کردم تا بتوانم در ویرایش بعدی به کتاب اضافه کنم.
در چاپ دوم، همچنین منابع جدید انگلیسی هم به کتاب افزوده خواهد شد. با چند نفر دیگر از خلبانان و همچنین افسران ارتش در نیروی زمینی و دریایی نیز صحبت کردم تا مطالب ایشان مرتبط با موضوع عکسهای هوایی در زمان جنگ را هم به کتاب اضافه نمایم. همچنین در نظر دارم تا اسناد و مدارک جدیدی که به دست آوردهام را هم در چاپ جدید مورد استفاده قرار دهم که شاید حدود 200 صفحه را در برگیرد.
ساختار این کتاب چگونه است و طرح جلد و عنوان آن چگونه انتخاب شد؟
درباره خود کتاب نیز باید متذکر شوم که از نظر ساختاری در چهار فصل تنظیم شده است. فصل نخست به معرفی شناسایی هوایی و تاریخچه آن در جهان اختصاص دارد. فصل دوم به ساختار گردان 11 شناسایی تاکتیکی پرداخته میشود که تاریخچه شناسایی هوایی در ایران، تجهیزات مورد استفاده این گردان و ساختار س اداری آن در این فصل توضیح داده شده است. فصل سوم کتاب به اقدامات گردان قبل از انقلاب و زمان جنگ میپردازد. فصل چهارم کتاب نیز به تشریح اقدامات این گردان در دوران دفاع مقدس از شهریور 1359 تا مرداد 1367 اختصاص دارد. در چند صفحه بهصورت کوتاه به معرفی فعالیتهای این یگان در زمان پس از جنگ هم پرداختهام.
این کتاب چند پیوست نیز دارد. در یک پیوست اسامی کامل خلبانان هواپیماهای «RF-4» و برخی از خلبانان هواپیماهای «RT-33» و «RF-5» را آوردهام. همچنین اسامی برخی کارکنان بخش لابراتوار ، تفسیر عکس و شعبه دوربین هم در این پیوست ارائه شده است. کتاب پیوست دیگری شامل عکسهای پرسنلی و عکسهای حین خدمت و عکسهای از چهره فعلی خلبانان و متخصصان گردان 11 شناسایی را نیز دارد. همچنین تعداد زیادی از عکسهای هوایی که ماحصل کار خلبانان این یگان از پیش از انقلاب تا سال 67 و پایان جنگ میباشد، هم ارائه شده است. گزیده اخبار و مطالب مربوط به گردان شناسایی در مطبوعات، بخش دیگری از پیوستهای کتاب را شامل میشود. پیوست آخر کتاب نیز به منابع و تشکر از کسانی که در چاپ کتاب کمک کردهاند، اختصاص دارد.
طرح جلد کتاب برگرفته از مفهوم آرم گردان شناسایی است. آرم این گردان یک عقاب میباشد که دو اشعه از چشمانش ساطع شده است. همانطور که میدانید دید چشمان عقاب بسیار دقیق بوده و از لحاظ فیزیولوژیک، حالت تلسکوپی دارد. درباره عنوان کتاب نیز گفتنی است که یاسر موسوی گرمارودی، شاعر جوان کشور، برای این کتاب شعری با عنوان «چشم عقاب» سرود که با مشورت دکتر حبیبی، به این نتیجه رسیدیم که متأثر از این شعر، نام کتاب را «چشمان عقاب» که کنایه از عکسبرداری هوایی و دقت خلبانان است، بگذاریم.
سخن پایانی ...
لازم میدانم از توجه ویژه امیر سرتیپ خلبان دکتر نیکبخش حبیبی، ریاست محترم دفتر پژوهشهاي نظري و مطالعات راهبردي نهاجا، سرهنگ هوشنگ خادم دقیق، مدیر محترم مرکز انتشارات راهبردی نهاجا و سایر افسران کادر و وظیفه این مرکز برای نگارش و چاپ کتاب «چشمان عقاب» تشکر کنم.
نظرات