گفتوگو با بهزاد کریمی، دبیر مجموعه «تاریخ ایران: روایتی دیگر»
قصد داریم روایتگر تاریخی دموکراتیک و فراقومیتی باشیم
کریمی میگوید: مجموعه گرچه سیری وقایعنگارانه دارد، اما اصولا رویدادهای تاریخی را به صورت پیوسته دنبال نمیکند. برای مثال ما در رویدادهای مربوط به عصر صفویه فقط به چند موضوع خواهیم پرداخت که از منظر دبیر مجموعه تامینکننده اهدافی است که در پاسخ نخست به آنها اشاره شد. در واقع ما باکسهایی وقایعنگارانه و پیوسته داریم که در درون هرکدام از آنها صرفا موضوعاتی مشخص روایت میشود.
درباره روند شکلگیری مجموعه «تاریخ ایران: روایتی دیگر» توضیح دهید. چه عاملی باعث شد حس کنید نیاز است چنین مجموعهای شکل بگیرد؟
ایده اصلی این مجموعه به سالهای قبل بازمیگردد اما هر بار در آستانه انسجام طرح و نگارش آن از سوی دبیر مجموعه، به دلایلی پیگیری نشد. سه سال پیش طرح اولیه این مجموعه به صورت پیشنهادی در اختیار انتشارات ققنوس قرار گرفت و با پذیرش آن از سوی این انتشارات، فرایند نگارش مجموعه بلافاصله آغاز شد. گرچه تا زمان نهایی شدن این ایده، مجموعههای مختلف تاریخی با مخاطب عام به صورت عموما ناقص منتشر شده بود، اما این مجموعه هدفی سخت را فرا روی خود قرار داد. بارها شده بود که دبیر مجموعه با این درخواست از سوی علاقهمندان غیرمتخصص مواجه شده بود که کتابهای مفیدی در حوزهها و موضوعات مختلف تاریخی به آنها معرفی شود که ساده فهم و دور از پیچیدگیهای کتابهای تخصصی تاریخی باشد.
این پرسشی است که بیتردید بسیاری از دانشآموختگان رشته تاریخ با آن روبهرو شدهاند و متاسفانه پاسخ سرراست و روشنی برای آن وجود ندارد. این سردرگمی خود نشان از نبود مجموعهای تاریخی به زبان ساده و مستند دارد که جزء نخستین گزینهها برای معرفی به مخاطبان غیرمتخصص باشد. این به معنای انکار تلاشهای صورت گرفته برای نگارش و تدوین مجموعههای تاریخی عمومی نیست، اما تقریبا هیچکدام از این مجموعهها به سرانجام نرسیده است.
جدیدترین نمونه این کوششها، مجموعه تاریخ ایران انتشارات پارسه بوده است که از قضا دبیر مجموعه خود نویسنده یکی از مجلدات آن است. هدف سخت این مجموعه که تا اندازهای میتوان آن را سهل-ممتنع یا متناقضنما دانست، تلاش برای تولید کتابهایی در مجموعه «تاریخ ایران روایتی دیگر» است که همزمان با جذب مخاطبان غیرمتخصص بتواند نیازهای مقدماتی و گاه پیشرفته علاقهمندان حرفهای تاریخ را برآورده سازد. رسیدن به این هدف مستلزم داشتن روایتی گیرا، اتکاء به منابع دست اول و مطالعات معتبر و پیروی از روشهای نگارش متعارف تاریخی است.
«روایتی دیگر» در بستر مطالعات تاریخی میتواند معناهای متفاوتی را به ذهن متبادر کند. اولین برداشت این است که این هم یک روایت است در کنار دیگر روایتها. اما این برداشت را هم به ذهن متبادر میکند که در این کتاب با روایتی دیگرگون و کمتر گفته شده درباره تاریخ ایران مواجه خواهیم شد. هدف از این نامگذاری چه بوده؟
برداشت اولیه شما کاملا درست است. بر این باورم که هر کدام از مورخان روایت یا تفسیر خاص خودشان را از تاریخ ارائه میکنند. مجموعه «تاریخ ایران، روایتی دیگر» هم از این قاعده مستثنی نیست. ضمن آن که برداشت ثانویه شما نیز به حقیقت نزدیک است. این مجموعه دستورکارهای مشخصی را دارد که در پس پشت آن نهفته است و مجموعه را به لحاظ محتوایی صورتبندی میکند. گرچه شاید این دستور کارها در جلدهای نخستین به آسانی قابل شناسایی نباشد، اما خطوط کلی آن در پیشگفتار دبیر مجموعه به روشنی مورد اشاره قرار گرفته است. ما قصد داریم روایتگر تاریخی دموکراتیک، فراقومیتی، انتقادی و راهگشا برای آینده باشیم.
روند انتشار کتابها نظم مشخصی ندارد. اولین کتاب درباره آغاز حکومت صفویان است، کتاب دوم مرتبط با عصر مغول است و کتاب سوم به ورود اسلام به ایران و استقلالطلبی ایرانیان پس از این ورود اختصاص دارد. کتاب چهارم نیز به ایران در زمان جنگ جهانی دوم میپردازد. دلیل این بالا و پایین شدنها چیست چرا یک نظم کورنولوژیک را برای روایت خود از تاریخ ایران اتخاذ نکردید؟
بله. از نگاه مخاطبان که از پشت پرده مجموعه بیخبر هستند، این تلقی در دسترسترین تلقی میتواند باشد اما مجموعه اساسا مبتنی بر یک توالی وقایعنگارانه است. توالی تاریخنگارانهای که از تغییر ساختار قدرت تبعیت میکند، برداشتی متعارف از توالی حکومتها و سلسلهها در تاریخنگاری ایران. اما یک تفاوت بسیار مهم در این جا قابل تأمل است. مجموعه گرچه سیری وقایعنگارانه دارد، اما اصولا رویدادهای تاریخی را به صورت پیوسته دنبال نمیکند.
برای مثال ما در رویدادهای مربوط به عصر صفویه فقط به چند موضوع خواهیم پرداخت که از منظر دبیر مجموعه تامینکننده اهدافی است که در پاسخ نخست به آنها اشاره شد. در واقع ما باکسهایی وقایعنگارانه و پیوسته داریم که در درون هرکدام از آنها صرفا موضوعاتی مشخص روایت میشود. اما درباره نخستین کتابهای مجموعه به لحاظ انتشار، دبیرمجموعه و ناشر توأمان قصد داشتیم فراگیری و گستردگی مجموعه را برای مخاطبان روشن سازیم. از همین رو نگارش چهار کتاب با موضوعات قرون نخستین اسلامی، تاریخ میانه ایران، تاریخ جدید ایران و تاریخ معاصر ایران در اولویت قرار گرفت.
در متن پشت جلد از جمله مزیتهایی که برای این کتابها در نظر گرفته شده، اتکا به منابع تازه است. اما نکته این است که در جلد اول این مجموعه که خود شما مولف آن هستید فهرستی از منابع ارائه نشده است. چرا در آن جلد فهرست منابع وجود ندارد و در سه جلد دیگری که از مجموعه منتشر شده این فهرست به کتابها اضافه شده است.
به گمانم منظور شما از فهرست منابع، ارجاعات به منابع باشد، زیرا جلد اول همانند سه جلد بعدی دارای فهرست منابع مفصلی است. در این صورت، بله حق با شماست. در جلد نخست گرچه نویسنده کاملا در فرایند نگارش به منابع معتبر تکیه دارد، اما در پانوشتها خبری از ارجاعات نیست. بخشی از این پرسش یا «حیرت» را باید به کلیشه ارجاع در پاورقی یا پی نوشت ربط داد و این که چشمان مخاطبان حرفهای در جستجوی سندی است که گزارههای متن از آن استخراج شده است. اما در اساس، این کار کاملا با تعمد انجام شده است.
ایده اولیه دبیر مجموعه این بود که نباید مخاطبان غیرمتخصص را درگیر منابع پرشمار پانوشتها کرد تا به صورت منسجم و یکدست دلمشغول روایت شود. مهم جلب اعتماد مخاطب برای نگارش یک کار مستند است. اما این ایده از جلد دوم پیگیری نشد. مهمترین عامل آن همین عادتهای چشمی و نیز درخواست و اصرار نویسندگان جلدهای بعدی بود که این نوع نگارش را به دلایلی غیرمتعارف ارزیابی میکردند. البته با این حال تلاش شده است تا حتیالمقدور پانوشتهای پر و پیمان نداشته باشیم، موضوعی که ویژگی بارز نگارشهای آکادمیک است و این مجموعه تلاش دارد تا با آن مرزبندی مشخصی داشته باشد.
تا چه میزان از مطالعات تازه محققان غیرایرانی یا ایرانیانی که آثار خود را به زبانهای غیرفارسی منتشر میکنند استفاده شده است. در اولین نگاه به فهرست منابع آنچه جلب نظر میکند این است کلیه منابع یا فارسی هستند یا ترجمه شده به فارسی. آیا منابع بهروزی که هنوز به فارسی ترجمه نشدهاند مدنظر نویسندگان نبوده است؟
پاسخ به بخش دوم پرسش شما نیازمند نوعی اعتماد به نفس است. دبیر مجموعه بر این باور است که متکّای اصلی پژوهشهای این مجموعه باید منابع دست اول و مطالعات معتبر داخلی باشد، زیرا بر این باور است که برای تولید روایتی جدید حتیالامکان باید مواد و مصالح لازم را از سرچشمههای تاریخیای استخراج کرد که نویسندگان غربی نیز عمدتا به سراغ آنها میروند. البته این رویکرد به معنای بی نیازی مطلق به روایتهای غیرایرانی نیست، طبیعی است در دنیای روایتها تفاوت عمدهای بین روایتها وجود ندارد. اما تلاش این است که منابع دست اول پیش از عبور از صافی نگاههای غربی به صورت مستقیم از سوی نویسندگان مورد استفاده قرار گیرد. البته این نکته در حد توصیه به نویسندگان است و هیچ محدویتی برای استفاده از منابع غیرفارسی وجود ندارد و بخش عمدهای از این کار بر عهده نویسنده است و بر حسب نیازمندیهای پژوهشی او صورت میپذیرد.
از جمله خصوصیات کتابها این است که علاوه بر مصور بودن، کادرهایی در بعضی صفحات قرار داده شده و اطلاعاتی جانبی را به مخاطب ارائه میدهد. این اطلاعات جانبی از چه جنسی هستند و مطالبی که در کادرها آمده چه خصوصیاتی دارند که در متن اصلی به آنها اشاره نشده است؟
هدف اصلی از تعبیه این کادرها آشنا ساختن خوانندگان غیرمتخصص با تعدادی از ادبیات منابع دست اول است که شاید مواجهه با آن برای این گروه از مخاطبان در بدو امر خوشایند نباشد، زیرا عمدتا این بریدهها به ویژه تا پیش از دوران معاصر که نثر به نثر امروزین ما نزدیک میشود، بریدههایی سخت خوان و غریب است. البته به نویسندگان توصیه میشود که متن کادرها با متن اصلی همخوان باشد تا باعث سردرگمی خواننده نشود و بالعکس به درک بهتر مطالب اصلی کمک کند.
در جلسه رونماییای که برای این مجموعه برگزار شد آقای کاوه بیات با تمرکز بر کتاب ایران در جنگ جهانی دوم درباره برخی اطلاعات تاریخی نادرست این کتاب سخن گفت. در غرب یکی از سنتهای رایج درباره کتابهای علمی این است که پس از انتشار چاپ اول ویرایشهای دیگری از کتاب ارائه میشود که هم آن را روزآمد میسازد و هم بر مبنای برخی انتقادات وارد متن را تصحیح میکند. آیا ارائه ویرایشهایی دیگر از مجلدهای منتشر شده، در کنار انتشار دیگر کتابهای این مجموعه در دستور کارتان هست؟
جالب است بدانید دعوت از استاد کاوه بیات که با ابتکار دبیر مجموعه و ناشر صورت گرفت با این پیش آگهی انجام شد که حضور مغتنم ایشان با نقد جدی همراه خواهد بود، با این حال بر این دعوت پای فشردیم، زیرا اصولا بر این باوریم که پژوهشهای علوم انسانی که در آنها با انگارهها و پسندها و زیستجهانهای متفاوت و متضادی روبهرو هستیم، نمیتواند کاملا خالی از اشکال باشد. در واقع ما بیصبرانه و مشتاقانه چشم انتظار نقدهای سازنده هستیم. تکمیل و پیشرفت این مجموعه که در ذات خود نوعی نقد تاریخی را جستجو میکند، بدون داشتن نگاه منتقدانه به آن ناممکن است. اما در پاسخ به بخش اصلی پرسش شما باید بگویم، بله. ارائه ویرایشهای جدید بر اساس تجدید نظر نویسنده و نقدهای طرح شده درباره کتابها در دستور کار قرار دارد، اما طبیعی است که با توجه به اوضاع آشفته اقتصادی بازار نشر، چاپ ویرایشهای تازه پس از گذشت چندین چاپ مقرون به صرفه است. ما نه تنها تلاشی در پنهان ساختن اشکالات کتابهای مجموعه نخواهیم کرد بلکه بالعکس میکوشیم با برگزاری جلسات نقد، یا شیوههایی همانند این مصاحبه روشنگریهای لازم را انجام داده و با چشمانی بازتر و اعمال سختگیریهای بیشتر میزان و درجه اشکالات احتمالی در مجلدات بعدی را به حداقل ممکن برسانیم.
درباره زمانبندی احتمالی انتشار دیگر مجلدات مجموعه هم توضیح دهید.
ما برنامههای مشخصی برای انتشار مجلدات بعدی مجموعه داریم. انتظار این است در نیمه دوم سال آینده چهار کتاب دیگر را به مجموعه «تاریخ ایران، روایتی دیگر» بیفزاییم. این کتابها البته دورههای مختلفی را پوشش میدهد. شاید نخستین آنها روایت استبداد صغیر باشد که در مرحله ویرایش و بازبینی نهایی قرار دارد. سه مجلد بعدی بدون ترتیب زمانی شامل مجلداتی درباره شورشهای دو قرن نخست اسلامی و مناسبات خلافت و کارگزاران ایرانی، ریشههای فکری مشروطیت و روند تاریخی جدا شدن قفقاز خواهد بود. عناوین دقیق این مجلدات در مراحل پایانی آمادهسازی کتابها و در آستانه انتشار اطلاعرسانی خواهد شد.
نکته شایان توجه درباره این مجموعه این است که دبیر مجموعه میکوشد در گزینش نویسندگان نگاهی ملی داشته باشد، بر حسب این دیدگاه نویسندگان تنها مرکزنشینان نیستند و تلاش داریم نویسندگان شایسته را در گسترهای به وسعت ایران در مجموعه ای که در واقع نهایتا به یک مجموعه ملی تبدیل خواهد شد، جستجو کنیم.
نظر شما