پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۰
عبدالمجید نجفی: نمایشگاه فروشگاه نیست؛ نمایشگاه است

نجفی به ایبنا گفت: جدای از بحث فروش کتاب‌ها ‌بحث نمایشگاهی و به نمایش گذاشتن کتاب‌ها نیز مهم است. منتها در ایران به دلیل برخی مشکلات تاکید ناشرین بیشتر بر فروش کتاب است.

عبدالمجید نجفی نویسنده حوزه کودک، در سی‌دومین نمایشگاه‌ بین‌المللی کتاب تهران در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) بیان کرد: فکر می کنم اگر بخواهیم از بسیاری از گرفتاری‌ها برون رفتی تعریف کنیم راهش همین است که دوستان نسبت به کار همدیگر عطف داشته باشند و از یکدیگر حمایت کنند؛ به نظر من زیبایی این عرصه همین است که ما از کار همدیگر خوشحال شویم، به باور من این امر هم از نظر انسانی باعث رشد و اعتلا است و هم این که اگر بخواهیم مفری از بسیاری از گرفتاری‌ها تعریف کنیم راهی جز فرهنگ، کتاب، فهم و دانستن نداریم؛ برای همین این کار برای من زیبا بود.

وی درباره اهداف نمایشگاه کتاب بیان کرد: بخشی از اهداف نمایشگاه این است که ناشران آثارشان را به نمایش بگذارند؛ جدای از بحث فروش کتاب‌ها ‌بحث نمایشگاهی و به نمایش گذاشتن کتاب‌ها نیز مهم است. نمایشگاه فروشگاه نیست؛ نمایشگاه است. نمایشگاه بیشتر تبادلات، تعاملات و دیدارهای مولفین، مصنفین و ناشرین است. بیشتر نمایشگاه‌هایی که در سطح جهان می‌بینیم بدین شکل است که آثار خود را برای نمایش می‌گذارند، مانند نمایشگاه کتاب فرانکفورت چند روز آخر را برای فروش کتاب قرار می‌دهند. ولی باقی روزها به تعاملات و دیدارها می‌گذرد و این‌ها بسیار مهم است. منتها در ایران به دلیل برخی مشکلات تاکید ناشرین بیشتر بر فروش کتاب است.

وی در ادامه افزود: من هرسال به نمایشگاه کتاب تهران می‌آیم، به این دلیل که دوستان، مترجمین و مولفین را ببینم و حال در این بین اگر شد کتابی هم می‌خرم. ما یک ربط داریم و یک عطف، که در تعاملات انسانی عطف بسیار مهم است، ربط برای سیم تلفن و تلگراف است اما انسان‌ها با یکدیگر عطف دارند و باید کسانی که در عرصه کتاب، کتابت و نوشتن فعال هستند و به بهانه‌های مختلف که نمایشگاه کتاب یکی از آن بهانه‌های کلان است با یکدیگر ارتباط چهره به چهره داشته باشند.
 
این نویسنده درباره کتاب‌های جدید خود گفت: واقعیت این است که من بیشتر از خواندن لذت می‌برم. البته نوشتن هم چیزی است که فرد خود انتخاب می‌کند؛ همیشه ترس و واهمه این را دارم که روزی به نقطه‌ای برسم که بگویم عجب کاری کردم کارستان! من فکر می‌کنم آن روز خاتمه است.‌
 
نجفی درباره داستان‌نویسی در تبریز اظهار کرد: همانطور که ما داستان‌نویسی جنوب را داریم و می‌توانیم چند چهره دانه درشت از جنوب معرفی کنیم در آذربایجان و تبریز هم می‌توان چنین کاری کرد و از منظر سنت نمایشنامه‌نویسی، نثرنویسی و داستان‌نویسی کسانی را نام برد. پتانسیل داستان‌نویسی تبریز با توجه به پیشینه‌ای که دارد زیاد است. تبریز افرادی چون غلامحسین ساعدی، ‌رضا براهنی و صمد بهرنگی را پرورش داده است؛ همچنین اولین نمایشنامه‌هایی که نوشته شده نیز توسط میرزاآقا تبریزی است.

او در ادامه بیان کرد: جوانانی که در حال حاضر در زمینه نویسندگی فعالیت می‌کنند، به ویژه بانوان نویسنده مانند آرزو اسلامی، نعیمه کرداوغلی،‌ رقیه کبیری و فریبا چلبی‌یانی که خوب و علاقه‌مندانه کار می‌کنند، جلساتی در این زمینه برگزار می‌کنند و در فضای مجازی هم مشغولند سرمایه ادبیات ایران و تبریزند.

این نویسنده همچنین گفت‌: به هر حال داستان یک مفری است که در درون خودش مکاشفه و استعاره‌ای دارد و زندگی را باز تعریف می‌کند. یعنی زندگی روزمره امر واقع است؛ امر واقع تحلیل برنده است؛ و ادبیات داستانی است که زندگی را باز تعریف می‌کند و با استعاره‌هایی که در جوهر خود دارد انسان‌ها و جوامع انسانی را از منظر‌های مختلف می‌نگرد. زندگی موهبتی است که یکبار به انسان داده می‌شود، ما همچنان داستان می‌خوانیم و می‌نویسیم چرا که به انسان، زندگی و حیات باور داریم. در تبریز جوانانی با سلایق متفاوت داریم که این گوناگونی سلیقه‌ها امری بدیهی است و حسن  ماجرا در همین است که با سلیقه‌های متفاوت و وجه مشترکشان که آن تعهد به نوشتن و داستان‌نویسی است.

نجفی درباره رونق کتاب‌خوانی و کتاب‌فروشی‌های تبریز اظهار کرد: اگر نسبت به سال‌های قبل مقایسه کنیم،‌ روزی روزگاری جمعیت تبریز 500 هزار نفر بود و ما بیست‌ودو کتاب‌فروش داشتیم. در حال حاضر این شهر نزدیک به دومیلیون جمعیت دارد و شش یا هفت کتاب‌فروش جدی داریم؛ این مورد اتفاقی است که در همه مراکز استان‌ها حتی تهران‌ هم رخ داده و این هشدار خوبی نیست. اما علی‌رغم این قضیه کتاب‌های تاریخی،‌ فلسفی و داستانی در تبریز فروش خوبی دارد. حتی اگر در استان‌های همجوار چندین نسخه از کتاب‌های دیگر به فروش نرود آن‌ها را به تبریز می‌فرستند و در این شهر جذب می‌شود.
 

عبدالمجید نجفی

وی در ادامه افزود: قشر متوسط شهری در تبریز به لحاظ اقتصادی، سرمایه ملی و کارآفرینی پیشینه‌ای طولانی دارد؛ عده‌ای از این کارآفرینان مانند برادران نخجوانی زمانی که به شهرهای دیگر سفر می‌کردند به عنوان سوغات از این شهر‌ها با خود کتاب‌ می‌آوردند. این امر مهمی است که قشر متوسط شهری در حوزه تولید کار می‌کند اما به کتاب و فرهنگ هم بها می‌دهد. باید بگویم این کتاب‌ها جمع شده و کتاب‌خانه ملی تبریز را شکل داده است.

او درباره نویسنده شدن بیان کرد: علی‌رغم تمام سختی‌ها و مشکلاتی که در حال حاضر در زندگی ما و به ویژه جوانان وجود دارد به باور من غیر از کتاب، داستان، نوشتن و همین عطف‌ها برون‌رفت دیگری تصور نمی‌کنم؛ ما غیر از آموزش باید تاریخ، فرهنگ و ادبیات بدانیم. اگر شما پیش فلان نویسنده بروید سوال اولی که از شما می‌پرسد این است که «تاریخ بیهقی» خوانده‌ای؟

این نویسنده در ادامه افزود: خواندن این اثر آغاز کار است. ما باید کار همدیگر و متون کهن را بخوانیم. آثار گذشتگان دریای بی‌کران است. رویکرد هوشنگ گلشیری هم همین بود؛ اگر شاملو و گلشیری به جایی رسیده‌اند از قبل نثر قرن چهارم و پنجم است و نمی‌توان در آن واحد شاملووار شعر گفت اگر ادبیات کهن و تاریخ نخواند. فقط سی‌ سال اولش سخت است و بعد از آن عادی می‌شود.

عبدالمجید نجفی درباره  فریبا چلبی‌یانی اظهار کرد: مجموعه داستان «زنانی که زنده‌اند» اثر چلبی‌یانی اخیرا از نشر حکمت کلمه منتشر شده است؛ او علاوه بر این که مولف است سالیان سال است که در بحث داستان، جلسات نقد و بررسی برگزار می‌کند و افراد این حوزه را جمع می‌کند. همچنین در فضای مجازی نیز فعالیت‌های در زمینه ترویج ادبیات و ادبیات داستانی دارد و از این بابت بودن او در تبریز مغتنم است.

فریبا چلبی‌یانی هم در غرفه ایبنا در سی ودومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران حاضر شد و  در رابطه با کتاب خود بیان کرد: این کتاب جریان طولانی دارد، من دو سال با ناشری دیگر برای انتشار این کتاب قرارداد بسته بودم که بر حسب اتفاقاتی که برای نشر رخ داد و دیگر نمی‌توانستند کتاب چاپ کنند دو سالی در این نشر ماند. شش ماه قبل که نشر حکمت کلمه از این موضوع مطلع شد گفت که کتاب را پس بگیریم و در این نشر منتشر کنیم که همین‌طور هم شد و فریاد ناصری آن را منتشر کرد.

وی در ادامه افزود: کتاب «زنانی که زنده‌اند» مجموعه داستانی است در 100 صفحه که سیزده داستان کوتاه را در برمی‌گیرد و منتخبی است از داستان‌های کوتاهی که از سال 1380 تا 1394 نوشته‌ام. دو داستان «همان زنانی که زنده‌اند» و «ضرب‌ آهنگ»  برگزیده جایزه ادبی شده بودند و بیشتر این داستان‌ها مانند«مردی کنار خیابان» در نشریات خارجی، اینترنتی و محلی چاپ شده‌اند.

این نویسنده همچنین اظهار کرد: این کتاب در نمایشگاه عرضه شد و باتوجه به اینکه اطلاع‌رسانی در حوزه نشر این کتاب به خوبی انجام شد استقبال مخاطبان به نسبت خوب بود؛ این که کتاب اول بود و انتشار آن ریسک بالایی داشت اما بلاخره این کار انجام شد.

فریبا چلبی‌یانی در پایان گفت: استقبال مخاطبان از نمایشگاه کتاب هم بسیار خوب است و دیروز که روز تعطیل بود نمایشگاه روز شلوغی را پشت‌سر گذاشت. این اتفاق و حضور زیاد مخاطبان در نمایشگاه‌های کتاب بسیار زیباست. این اتفاق در نمایشگاه کتاب تبریز هم رخ می‌دهد و شاهد تعداد زیاد علاقه‌مندان به کتاب در نمایشگاه هستیم با این که پنج روز طول می‌کشد اکثر مخاطبان می‌آیند و کتاب‌های خود را تهیه می‌کنند.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها