دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۸
پیچ و خم‌های راه‌اندازی نخستین کتابخانه تخصصی کودک در مشهد

موسس نخستین کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان در مشهد ضمن اشاره به پیچ و خم‌های راه‌اندازی این کتابخانه، از سهم ناچیز نویسندگان و ناشران مشهدی در تولید محتوا برای کودکان، گلایه کرد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خراسان رضوی - فاطمه آصفی:

«الو سلام، خانم لشکری؟
سلام، بله بفرمایید؟
از خبرگزاری کتاب خدمتتون تماس می‌گیرم، خانم لشکری فردا فرصت دارید خدمت برسم و در مورد کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان که تاسیس کردید با هم یه گفت‌وگویی داشته باشیم؟
من فردا کتابخانه نیستم، بچه کوچیک دارم و گفت‌وگو در منزلم سخت است. برای پس فردا در کتابخانه در خدمتم».

شنیدن همین جمله کافی بود تا متوجه شوم چرا یک خانم این همه سختی را به جان می‌خرد تا کتابخانه مستقل کودک و نوجوان را تاسیس کند. مرضیه لشکری، فوق لیسانس پژوهشگری علوم اجتماعی که صاحب سه فرزند است، علاوه بر کودکان خودش دغدغه خوراک فرهنگی همه کودکان و آگاه‌سازی والدین در انتخاب کتاب خوب برای کودکان‌ِشان را هم دارد. به همین جهت با خانواده و دوستانش در سال 91 یعنی زمانی که هنوز در مشهد کتابخانه تخصصی کودک وجود نداشت، اقدام به تاسیس چنین کتابخانه‌ای، در خیابان «سید رضی 29» با نام «بچه‌های آسمان» کرد؛ کتابخانه‌ای که به جهت فضاسازی و رده‌بندی متفاوت کتاب با سایر کتابخانه‌ها و مناسب برای کودک در سال 94 از طرف نهاد کتابخانه‌های کشور به عنوان کتابخانه مستقل برتر انتخاب شد. با مرضیه لشکری به گفت‌وگو نشستیم تا با او و کتابخانه‌اش بیشتر آشنا شویم.


به عنوان موسس اولین کتابخانه تخصصی کودک در مشهد، در روند مجوزدهی با چه مشکلاتی مواجه بودید؟

به لطف خدا این کتابخانه را در پاییز سال 1391 افتتاح کردیم و تقریباً یک سال قبل از آن درگیر آماده‌سازی‌اش بودیم چون مجوزی که اداره کتابخانه‌ها برای افتتاح یک کتابخانه می‌دهد، به این صورت است که باید فضای آماده‌ای را به آنها نشان بدهیم تا بعد آنها برایش مجوز صادر کنند. زمانی که ما اقدام به درخواست مجوز برای کتابخانه تخصصی کودک کردیم، اصلاً چنین چیزی برای آنها تعریف شده نبود و هنگامی که ما به آنها درخواست دادیم، مدتی درگیر بودند و با تهران مکاتبه می‌کردند که آیا اصلاً می‌توانند چنین مجوزی بدهند یا خیر، چون هنوز کتابخانه تخصصی کودک تعریف نشده بود و بخش کودک زیرمجموعه کتابخانه‌های عمومی بود اما اینکه کتابخانه خاص بچه‌ها باشد و غیر از آن عضویت نپذیرند، در روند مجوزدهی آنها تعریف نشده بود.

چرا سراغ تاسیس کتابخانه مستقل رفتید؟

دو نوع مجوز برای تاسیس کتابخانه صادر می‌کردند؛ یکی کتابخانه مشارکتی و دیگری کتابخانه مستقل. کتابخانه مشارکتی به این صورت است که یک سری امکانات محدود مثل نرم‌افزار کتابداری، نیروی کتابدار، آموزش‌های ضمن خدمت و گاهی ارسال کتاب دارند. اما ما با توجه به اینکه کتابخانه تخصصی تعریف نشده بود، تصمیم گرفتیم کتابخانه مستقل را انتخاب کنیم. کتابخانه مستقل هم به این صورت است که فقط مجوز صادر می‌شود، نظارت ماهیانه دارند و آمارهایی می‌گیرند، درواقع همه چیز با خود ما است و کاملاً خصوصی و مستقل است یعنی درآمدی که داشته باشیم و هزینه‌هایی که بخواهیم انجام دهیم، همه به عهده خودمان است هیچ کمکی حتی در حد نرم‌افزار کتابداری به کتابخانه مستقل نمی‌شود و ما اینگونه شروع کردیم.


پس در واقع یک پشتوانه و سرمایه داشتید که به سراغ این کار رفتید؟

پشتوانه و سرمایه ما خدا بود، ما همه چیز را به خدا سپردیم. گاهی که با همکاران در مورد این 7 سال که اینجا را تاسیس کردیم، صحبت می‌کنیم و اینکه واقعاً چگونه توانستیم این کتابخانه را اداره کنیم، به این پشتوانه و سرمایه پی می‌بریم. هر وقت دانشجویان کتابداری به اینجا می‌آیند و در مورد درآمد کتابخانه سوال و جواب می‌کنند، به آنها می‌گویم که من در طول این ۷ سال اصلاً نمی‌دانم که سالانه چقدر درآمد داشته و چقدر هزینه داشتیم، شاید به نظر خیلی‌ها غیرعاقلانه بیاید ولی واقعاً ما از همان اول به خودِ خدا سپردم چون اهل حساب و کتاب نبودیم. هرچه از حق عضویت‌ها به دست می‌آوریم صرف هزینه‌های جاری، آب، برق، تلفن و خرید کتاب و بازی می‌کنیم حتی تا دو سال پیش تمام همکاران ما اینجا افتخاری فعالیت می‌کردند و یک ریال حقوق دریافت نمی‌کردند.

تاسیس و اداره‌ی اینگونه یک کتابخانه، حتما هدف و انگیزه بزرگی را می‌طلبد. برایمان از این هدف بگویید.

ما با توجه به خلاء این نوع کتابخانه و نیاز به وجود آن که در سطح شهر احساس می‌شد، با خانواده دور هم جمع شدیم، چیزی که داشتیم روی هم گذاشتیم و شروع به تاسیس کتابخانه کردیم، اکنون هم با کمک خانواده، دوستان و خیّرین اینجا را اداره می‌کنیم. هدف ما سرمایه‌گذاری روی خانواده‌ها برای کتابخوانی و کتابِ خوب خوانی بوده و هست. در واقع ۷ سال پیش که شروع به تاسیس اینجا کردیم، اصلاً چنین نگاهی به کودک نبود؛ کانون پرورش فکری کودکان سال‌ها در حوزه کودک کار می‌کند اما وقتی وارد فضای آنجا می‌شوید، نه فضا متناسب با کودکان است و نه قفسه‌ها طوری است که بچه‌ها راحت  بتوانند کتاب بردارند، حتی بچه‌های زیر ۶ سال که گروه بسیار مهم و تاثیرپذیری هستند، نمی‌توانند عضو شوند. البته کتاب کودک در مهد کودک‌ها و بخش کودک کتابخانه‌ها به صورت محدود وجود داشت و در حد یک میز و صندلی رنگی، بخش کودک را داشتند اما به منابع آنچنان دقت نمی‌شد. در واقع اینها همه باعث شد که ما این کار را شروع کنیم و بعد از ۷ سال لحظه‌ای پشیمان نباشیم چراکه احساس می‌کنیم قدم در راه درستی گذاشته‌ایم اما همچنان در بحث فرهنگ کتاب کودک مشکلاتی وجود دارد که انشاءالله امیدواریم بتوانیم تاثیرات کوچک و مفیدی در این مسیر داشته باشیم.


گفتید با خانواده اینجا را تاسیس کردید. الان هم اعضای خانواده با شما همکاری دارند؟

بله تقریباً خانوادگی و دوستانه بود و همچنان همکارانی که در اینجا هستند، از دوستان یا دوستان دوستان هستند به‌دلیل اینکه می‌خواهیم در نوع ارائه خدماتمان دقت نظر داشته باشیم به همین خاطر در بحث انتخاب همکارانمان سعی کردیم آن دقت کافی اعمال بشود تا بتوانیم به آن اهدافی که داریم برسیم.

کمی هم درباره نقش خیرین در تاسیس این کتابخانه بگوئید؟

ما خیلی گشتیم تا جایی را پیدا کنیم که مناسب باشد ابتدا مکانی را اجاره کردیم بعد دیدیم که با اجاره‌اش نمی‌توانیم کنار بیاییم چون کتابخانه درآمدی ندارد که بخواهیم از طریق آن اجاره را پرداخت کنیم، به لطف خدا چند نفر خیر پیدا شدند و ساختمان را خریدند و در اختیار ما گذاشتند و الحمدلله تا الان نیاز پیدا نکردند که ساختمان‌ِشان را پس بگیرند، اینجا هم ساختمان خیلی قدیمی بود که بازسازی شد و متناسب با کودک طراحی شد و سعی کردیم هر کاری که می‌خواهیم در اینجا انجام بدهیم، خاص بچه‌ها باشد.

فکر می‌کنید چقدر در سطح شهر مشهد موثر بوده‌اید و تا چه میزان در تاسیس کتابخانه‌های تخصصی کودک تاثیر داشته‌اید؟

الحمدلله بعد از شروع به کارمان احساس کردیم تاثیر خوبی در سطح شهر مشهد داشتیم. گاهی از بخش کتاب کودک کتابخانه‌ها، مدارس و مهدها نزد ما می‌آیند و مشاوره می‌گیرند؛ چه از نظر فضا و چه کتاب. از این بابت خدا را شکر می‌کنیم که این اتفاق افتاد، یعنی همین حضور و وجود این کتابخانه در شهر باعث شده خیلی‌ها به این قضیه فکر بکنند، مثلاً کتابخانه امام خمینی در خواجه ربیع که از کتابخانه‌های آستان قدس و مخصوص نوجوانان است، سال گذشته مسئولش که خانم خوش‌فکر و خوش‌برخوردی بود به اینجا آمد و با ایده گرفتن از اینجا و مشاوره‌هایی که ما به ایشان دادیم، چند ماه پیش در دهه کرامت یک بخش کودک خیلی خوب کنار بخش نوجوان‌شان راه‌اندازی شد. یا مثلاً در سال گذشته فردی از شهر هرات افغانستان به اینجا آمد و از ما مشاوره گرفت، او یک ایرانی بود که در هرات مرکز فرهنگی داشت و می‌خواست در آنجا کتابخانه کودک راه بیاندازند.

 
کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان «بچه‌های آسمان» از چه بخش‌هایی تشکیل شده است؟

از چهار بخش، بخش اصلی همان بخش کودک است که 11 هزار جلد کتاب دارد. این بخش خودش به چهار بخش تقسیم می‌شود: شعر، داستان، غیرداستان و مرجع که هر کدام به چهارده موضوع تقسیم می‌شوند که خود بچه‌ها خیلی راحت می‌توانند بر اساس قفسه‌ها که بر اساس رنگ، رده‌بندی سنی آن مشخص شده است، کتاب مورد نظر خود را پیدا کنند. این کار بازخورد خیلی خوبی داشت در همان ابتدا خیلی فکر کردیم چطور می‌توان به بچه‌هایی که هنوز سواد ندارند، راهنمائی‌های لازم، برای پیدا کردن کتاب مورد نظرشان ارائه کنیم. این ایده به ذهنمان رسید. بخش بعدی، بخش بازی فکری است که هدف ما در این قسمت، هم جذب بچه‌ها از مسیر بازی به سمت کتاب و هم جا انداختن فرهنگ استفاده از بازی‌های فکری بود چون در ابتدای تاسیس این مکان هنوز بازی‌های فکری مثل امروز جا نیفتاده بود. این بخش حدود ۸۰۰ بازی فکری دارد که می‌توان گفت همه بازی‌های فکری را که تا چهار ماه پیش وارد بازار شده‌اند، ما داریم. بخش سوم کتاب‌های تربیتی ویژه والدین و مربیان است و ۱۵۰۰ جلد کتاب در این بخش داریم، کتابهای خیلی خوبی چه ترجمه و چه کتاب‌های تالیفی داخلی در این بخش قرار دارد که سعی کردیم کتاب‌های به‌روز و خوبی را انتخاب کنیم. بخش چهارم که از سال گذشته تابستان به این مجموعه اضافه شد، بخش دوره طلایی مخصوص نوجوانان است که حدود 400 جلد کتاب برگزیده و خوانده شده و اکثراً با محوریت رمان که درخواست این گروه سنی است، تشکیل شده است. با اینکه فضایمان محدود بود و از نظر بودجه دچار مشکل می‌شدیم، اما از آنجایی که افرادی که از همان ابتدای تاسیس کتابخانه عضو شده بودند، اکنون وارد دوره نوجوانی می‌شدند و ما تنها تا 12 سال عضو می‌پذیرفتیم اقدام به راه‌اندازی این بخش کردیم.

کتاب‌ها را که در قفسه‌ها دیدم، هر کدام با رنگ خاص و رده‌بندی که تا به حال ندیده بودم تقسیم‌بندی شده بودند. در صحبت‌هایتان هم به آن اشاره کردید. لطفا در این مورد بیشتر توضیح دهید.

در بحث رده‌بندی کتاب‌ها هم خاص «بچه‌های آسمان» است و خودمان طراحی کردیم، چون رده‌بندی‌های معمول اصلا به درد کتاب کودک نمی‌خورد؛ کتاب کودک ویژگی‌های خاصی دارد مثلا ساده‌ترین آن اندازه کتاب است که از کتاب 5 سانتیمتری داریم تا نیم متری و این‌ها با رده بندی‌های معمول کنار هم قرار می‌گیرد که برای کودک سخت می‌شود. به همین دلیل یکسری مشخصات کتاب مثل اندازه و 14 موضوعی که تعریف کردیم، عنوان کتاب و نام نویسنده را در فرمولی کنار هم قرار دادیم و رده‌بندی خاصی طراحی کردیم که کودک و والدین راحت‌تر بتوانند کتاب‌ها را از قفسه‌ها پیدا کنند. خُب سال‌ها رده‌بندی قدیمی کانون پرورش فکری کودکان روی کتاب‌ها بود که از آنجایی که در کتابخانه‌هایشان بچه‌های کوچک را راه نمی‌دهند، گروه سنی الف را پیش از دبستان در نظر گرفته بودند یعنی کودک 1 ساله و 5 ساله را یک مخاطب در نظر گرفته بودند. خُب دیدیم این رده‌بندی به درد ما نمی‌خورد و آمدیم 4 گروه سنی تا 12 سال را تقسیم کردیم و بر اساس رنگ‌ها که بچه‌ها به راحتی بتوانند پیدا کنند تقسیم‌بندی کردیم. رنگ بنفش را تا 3 سال، رنگ صورتی 4 تا 7 سال ،8 تا 10سال رنگ زرد و 10 تا 12 که سال‌های پایانی دوره ابتدایی است، با رنگ سبز تعریف کردیم و این گروه‌های سنی روی تک تک کتاب‌ها قرار داده می‌شود یعنی اگر کسی بخواهد برای بچه‌ی 6 ساله کتاب تهیه کند، به او می‌گوییم هر کتابی را که رنگ صورتی دارد، می‌تواند انتخاب کند. البته که بچه‌ها با هم متفاوت‌اند شاید بچه‌ای که کتاب بیشتر خوانده باشد و درک بیشتری داشته باشد، بخواهد از رده سنی بالاتر خود نیز کتاب انتخاب کند.


کتابهای جانمایی شده در کتابخانه توسط چه کسانی بررسی می‌شود؟

ما یک تیم بررسی داریم که با اصولی که از همان ابتدا آنها را بر اساس فرهنگ دینی و فرهنگ بومی تدوین کردیم، کتاب‌هایی که خریداری شده، توسط آن تیم خوانده و بررسی می‌شود. در این رابطه هم اصلاً هزینه برای ما مهم نیست ما حتی خیلی هزینه کردیم برای کتاب‌هایی که اصلاً در قفسه‌ها قرار ندادیم چه برای کتاب‌هایی که لایق سطل زباله بودند و چه کتاب‌هایی که به دلایل مختلف چون تناسب فرهنگی نداشتند، ما آنها را جدا گذاشتیم. در واقع آنها را خریداری کرده، می‌خوانیم و در صورت مناسب بودن آنها را در قفسه‌ها جایگزاری می‌کنیم. در واقع هم روی مفهوم نوشته‌ها دقت می‌کنیم و هم روی تصاویر به کار برده شده.

کتاب‌ها را می‌خرید و اگر خوب نبود کنار می‌گذارید؟ این کار به لحاظ اقتصادی برای شما مشکل ایجاد نمی‌کند؟

بله کتاب‌ها را خریداری می‌کنیم، بعد می‌خوانیم البته برخی از کتابفروشی‌های بزرگ مثل «به‌نشر» به ما پیشنهاد کردند که شما بیایید کتاب از ما بگیرید، بخوانید در صورت عدم تمایل آن را برگردانید. ولی خُب نکته‌ای که هست ما فقط نسبت به کتابخانه خودمان احساس وظیفه نداریم، بلکه کتاب را می‌خریم تا در حد همین خرید ما اگر کتاب مناسب نباشد، یک کودک کمتر آن کتاب را بخواند. سال گذشته مجموعه کتابی خریداری کردم که قیمت 10 جلد آن 200 هزار تومان شد. احساس کردیم از این 10 جلد چند جلدش را بتوانیم استفاده کنیم؛ 6 جلدش را کنار گذاشتیم چون خوراک فرهنگی خوبی نبودند و 4 جلد باقیمانده را تصمیم گرفتیم در قفسه‌ها بگذاریم اما به این جهت که اگر 4 جلد را می‌گذاشتیم، در واقع داریم کتاب را به او معرفی می‌کنیم و بچه‌ها راغب به خواندن 6 جلد دیگر می‌شدند به همین علت کل 10 جلد را کنار گذاشتیم و حتی آنها را پس ندادیم تا به اندازه این 10 جلد از بازار کتاب، این کتاب را کم کنیم تا یک بچه کمتر آن کتاب را بخواند.

با این دقت نظر شما به سلیقه‌ای کار کردن متهم نمی‌شوید؟

چرا، بعضی فکر می‌کنند اینکه ما می‌گوییم کتاب‌ها را مطالعه می‌کنیم، درواقع سلیقه‌ای و سختگیرانه عمل می‌کنیم و موضوعات‌مان محدود به موضوعات مذهبی است ولی اصلاً این خبر‌ها نیست؛ اگر شما در کتابخانه قدم بزنید، می‌بینید که تنوع کتاب‌ها بسیار بالاست. ما 14 موضوع طبقه‌بندی شده از کتاب‌های تخیلی، علمی و آموزنده، کتاب‌های مرتبط با ایران، حوزه دفاع مقدس و موضوعات اجتماعی که گستره زیادی از جمله تاریخی و اخلاقی را شامل می‌شود، داریم چه از نویسندگان داخلی و چه خارجی. ما برای فکر و قلب کودکان ارزش قائل هستیم که هر کتابی را به دست او ندهیم. محدود هم عمل نمی‌کنیم مثلا یک دسته از کتاب‌ها هستند که نه فایده‌ای دارند و نه ضرری، ما این دسته از کتاب‌ها را از بچه‌ها نمی‌گیریم چراکه بعضاً مسیر ورود بچه‌ها به کتابخوانی هستند. مثل کتاب‌هایی که تصاویر جذاب دارند و داستان معمولی. ما نمی‌گوییم داستان حتماً باید یک نکته آموزنده داشته باشد و بچه درس اخلاقی بگیرد، خیر، اصلاً دنبال این نیستیم. هدف اصلی‌مان همانطور که حضرت آقا فرمودند این است که عادت به مطالعه را ایجاد کنیم.

به عنوان فردی که کتاب‌های حوزه کودک را به دقت بررسی می‌کند، سهم مشهد را در تولید کتاب‌های حوزه کودک از لحاظ انتشار یا نویسنده چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سهم مشهد هم از لحاظ نویسنده و هم از لحاظ انتشارات و هم از لحاظ تصویرگر بسیار کم و ضعیف است. در حال حاضر ناشر بزرگ مشهد در این زمینه «به‌نشر» است که خیلی خوب فعالیت می‌کند، «عروج اندیشه» هم که قدیمی است و سال‌ها دارد کار می‌کند اما موضوعاتش خیلی محدود است و کتاب جدید خیلی به ندرت وارد بازار می‌کنند اما «به‌نشر» در بخش کودک خوب کار می‌کند؛ چه از لحاظ موضوعی و چه از لحاظ تصویرگری، به ذهن من مورد خاص دیگری نمی‌رسد که بتوان به آن اطلاق «ناشر کودک» داد. درواقع مشهد هم از لحاظ ناشر و هم نویسنده عملکرد ضعیفی دارد.

با توجه به اینکه در مشهد رشته ادبیات کودک هم داریم، فعالیت دانشجویان و اساتید این حوزه را چطور ارزیابی می‌کنید؟

با توجه به آشنایی که من با آنها دارم، بیشتر فعالیت آنها در حوزه تحلیل است تا تولید؛ و تولید و خروجی خاصی در زمینه تولید کتب کودک ندارند. علاوه بر این مشهد در زمینه توزیع کتاب هم ضعف‌های جدی دارد مثلاً ما معمولاً تمامی کتاب‌های‌مان را از نمایشگاه کتاب تهران تهیه می‌کنیم و کتاب‌های جدید در مشهد به‌ندرت دیده می‌شوند و حتی بسیاری از کتاب‌های کودک با وجود چاپ قدیم اما در مشهد باز هم توزیع نمی‌شوند که این اتفاق برای من بسیار تعجب‌برانگیز است.
 
نیاز کودک در زمینه یک کتاب را چطور ارزیابی می‌کنید و مراجعه کننده‌ها معمولاً به چه موضوعاتی علاقه‌مند هستند؟

معمولاً بچه‌ها تا ۲ سالگی کتاب‌هایی با ریتم شعر را می‌پسندند و در بازار هم کتاب‌های شعر را برای این سن زیاد و خوب می‌بینیم. شاعران ایرانی نمونه‌های موفقی در این زمینه با تصویرگری خوب و جذاب و نوع چاپ مناسب کتاب برای کودکان دارند به‌علاوه شاهد پیشرفت در سال‌های اخیر هم بودیم اما هم چنان ضعف کتاب‌های داستان مناسب برای رده سنی 4 تا 7 سال که نیازمند داستان‌های کوتاه و تصویر محور هستند، مشاهده می‌شود، به همین خاطر ما معمولاً به مادران کتاب‌های شعر مناسب با این رده سنی تحویل می‌دهیم و می‌گوییم که این شعرها را خودتان تبدیل به داستان کنید. برای سن‌های ۵ تا ۶ سال و تا ۱۰ سال هم که معمولاً کتاب‌های داستانی می‌پسندند، وضعیت بهتری داریم و این وضعیت هر سال رو به بهبود است البته در سال‌های اخیر نوع مراجعه کودکان به کتاب تغییر پیدا کرده است بالاخص برای بچه‌های 9 و 10 سال به بالا. در واقع نوعی تغییر ذائقه در آنها مشاهده می‌شود که باعث شده این کودکان به سمت کتاب‌های مناسب با نوجوانان بروند. البته تعدادی از ناشران هم هستند که از این تغییر ذائقه سوء استفاده کردند و یا خود باعث آن شدند و کتاب‌هایی با محتوای نامناسب و بعضاً تماماً با فرهنگ غربی اما در ظاهری جذاب برای این رده سنی منتشر کردند. از طرف دیگر متاسفانه ناشران خوب ما ذره‌ای روی مخاطب‌شناسی کار نمی‌کنند و کتاب‌هایی با محتوای بسیار خوب با تصویرگری بسیار پایین عرضه می‌کنند که اصلاً برای کودک جذاب نیست و یا مشکلاتی در زمینه فونت کتاب و اندازه آن وجود دارد؛ طوری‌که حتی افراد بزرگسال هم رغبتی برای خواندن آن کتاب‌ها ندارند. بعضی ناشران هم هستند که تنها کار ترجمه انجام می‌دهند و حتی ضعف‌هایی در ترجمه دارند اما به خاطر تصویرنگاری مناسب و تولید قطع مناسب کتاب، فروش بالایی دارند.


چه راهکاری را برای این نوع کتاب‌های ترجمه شده که بعضاً فاخر هستند اما دارای مواردی مفاهیم نامناسب برای فرهنگ ما هستند دارید؟

به نظر من بهتر است این نوع کتاب‌ها علاوه بر ترجمه با اجازه صاحب اثر با فرهنگ خودمان بومی‌سازی شوند مثل کاری که در زمینه بازی‌های کودکان و حتی نوجوانان انجام می‌دهیم و با استقبال خوبی مواجه شده است و متاسفانه در بعضی از کتاب‌ها عبارات نامناسبی به کار رفته است، از طرفی مادران هم از برخی محتوا‌های موجود بی‌اطلاع‌اند و حتی آموزشی در این زمینه جهت تهیه کتاب مناسب برای کودک خود ندیده‌اند ما سعی کردیم در کنار تهیه کتاب مورد نیاز کودک در کتابخانه مشاوره‌های لازم را نیز به مادران برای انتخاب کتاب بدهیم و این نکته را به آنها یادآور می‌شویم که اگر دوست دارید کودکتان کتابخوان شود کتابی را که شما دوست دارید او بخواند، برایش انتخاب نکنید بلکه بگذارید خودش آنچه را دوست دارد، انتخاب کند

این مشاوره‌ها را در قالب برگزاری کارگاه در کتابخانه انجام می‌دهید؟

اعتراف می‌کنم در زمینه برگزاری کارگاه موفق نبوده‌ایم دو سال پیش برگزاری کارگاه برای والدین را شروع کردیم با اینکه به‌شدت از نظر هزینه و از نظر فضا برایمان سخت بود. در حد 45 جلسه هم برگزار کردیم که استقبال خوبی نشد البته تبلیغات محدودی هم به دلیل بودجه کم داشتیم. فضایمان هم محدودتر شده بود چون قفسه‌ها را بیشتر کردیم به همین علت فعلاً کارگاه‌های آموزشی را کنار گذاشتیم اما همین صحبت‌های رودررو با والدین را تا جایی که از دستمان برمی‌آید، انجام می‌دهیم از آنجایی که همکارانی که در اینجا فعالیت می‌کنند، همگی با کتاب‌ها آشنا هستند این اتفاق به‌خوبی انجام می‌شود و این راهنمایی‌ها به‌گونه‌ای است که والدین یاد بگیرند چگونه برای کودکشان کتاب انتخاب کنند نه‌اینکه هر دفعه که مراجعه می‌کنند، ما به آنها بگوییم چه کتاب‌هایی را بردارند در واقع اصولش را به آنها می‌گوییم.

مراجعه‌کنندگان به کتابخانه از چه مناطقی هستند؟ بیشتر محله را پوشش داده‌اید یا از کل سطح شهر مشهد هستند؟

ما از سطح شهر مشهد مراجعه کننده داریم چه اطراف همین محدوده و چه دورتر. خُب در همان ابتدا که ما به دنبال مکان بودیم، در مرکز شهر متوجه شدیم که کتابفروشی‌های زیادی وجود دارد و به لحاظ کتاب غنی‌تر است سعی کردیم محدوده‌ای را انتخاب کنیم که کتابفروشی کودک کم باشد و بتواند محدوده زیادی از شهر را پوشش بدهد. با این وجود هستند کسانی که از راهی دور به اینجا می‌آیند.


مراجعه‌کننده خاص مثل معلولیت‌های جسمی و ذهنی داشتید؟

خیلی محدود و کم داشتیم. مثلاً همان سال‌های اول یک دختر کم‌بینا به ما مراجعه کرد و درخواست کتاب بریل داشت که ما متاسفانه نداشتیم و این خیلی ناراحت‌کننده بود و بلافاصله از کانون اقدام به خرید این کتاب‌ها کردیم البته که این نوع کتاب‌ها کم هستند. مراجعه کننده‌ای که دچار مشکلات گفتاری و بیش‌فعالی باشد، داشته‌ایم اما مراجعه‌کننده شامل معلولیت‌ها و اوضاع جسمی خاص نداشتیم.

زمان فعالیت کتابخانه به چه صورت است؟

شنبه تا چهارشنبه 4 تا 7 بعد از ظهر و پنجشنبه‌ها هم از 10 تا 13 هستیم.

کم نیست؟

خیلی کم است، ما دوست داریم شبانه‌روزی باشیم ولی از آنجایی که ما یک عده خانم خانه‌دار و بچه‌دار هستیم، بیشتر از این در توانمان نیست.

خانم لشکری شما چند فرزند دارید؟

سه فرزند. پسر بزرگم کلاس هشتم، دخترم کلاس اول و پسر دیگرم دوساله است.

با توجه به اینکه اینجا کتابخانه کودک است و میزان خرابی کتاب بالاست در چه بازه زمان‌هایی وجین کتاب انجام می‌دهید؟

اوایل هر زمان که احساس نیاز می‌کردیم این کار را انجام می‌دادیم و کتاب‌ها را حذف می‌کردیم یا به جایی هدیه می‌ددادیم اما الان هیچ کتابی را حذف نمی‌کنیم. به این کتاب‌ها برچسب غیرقابل امانت می‌خورد مگر اینکه کتاب دیگر غیرقابل استفاده باشد. خُب همانطور که گفتید اینجا چون کتابخانه کودک است، خرابی کتاب هم بالاست مثلا کتابی می‌آید که آدامس میانش چسبیده یا ماکارانی رویش ریخته است. به هر حال ما کتابی را که در شان مراجعه کننده نباشد، حذف می‌کنیم.

چه برنامه ای برای آینده کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان دارید؟

ما خیلی ایده داریم، در حد کتاب ایده برای بچه‌ها داریم ولی چه از نظر وقت و چه از نظر مالی و چه از نظر فضا، محدودیت داریم دلمان می‌خواهد فضای بزرگتری داشته باشیم تا بتوانیم کار را گسترش دهیم و با اینکه خیلی از ادارات دولتی برای بازدید، به اینجا آمدند و گفتند چه می‌خواهید، ما گفتیم هیچ نمی‌خواهیم چون نمی‌خواهیم به جایی وابسته باشیم و این حس کودکانه استقلالمان را دوست داریم. خدا را شکر تا الان توانسته‌ایم روی پای خودمان بیاستیم و مشکلی نداشتیم فقط بحث کمبود فضا کم کم ما را اذیت می‌کند خصوصاً در تابستان که اوج مراجعات ماست. اصلی‌ترین ایده‌ای که از همان روز اول داشتیم، این بود که در هر مربع قفسه کتاب کودک 1015 کتاب نباید بیشتر باشد که کودک بتواند آنها را همانجا به‌راحتی نگاه کند و انتخاب کند و در شروعمان که 3700 جلد کتاب بود این اتفاق افتاد، اما حالا که کتاب‌ها بیشتر می‌شوند دیگر این اتفاق نمی‌افتد و ما فضا نداریم که قفسه اضافه کنیم کتاب‌ها را هم نمی‌توانیم محدود کنیم چون نیاز است کتاب‌ها هر چندماه یک‌بار به‌روز رسانی شود و 500، 600 جلد کتاب اضافه می‌کنیم. در همان سال‌های ابتدایی مراجعه‌کنندگان به‌راحتی می‌توانستند اینجا برای کودکانشان کتاب بخوانند اما حالا ما فقط در حیاط اجازه می‌دهیم والدین برای کودکشان کتاب بخوانند.


به عنوان آخرین سوال بخش کودک کتابخانه عمومی امام خمینی مشهد را چطور ارزیابی می‌کنید؟

من یک بار به آنجا رفتم و خدا را شکر خیلی خوب روی فضاسازی آن کار کرده بودند اما چون از همان رده‌بندی معمول استفاده می‌کردند، جداسازی و رده‌بندی سنی کتاب‌ها ضعف داشت و می‌توانست دقیق‌تر انجام شود تا بچه‌ها و والدین راحت‌تر از فضا استفاده کنند. بخش کودکان زیر 4 سالشان هم چه از نظر حجم کتاب‌های خوب، چه به لحاظ اندازه و شکل و چه محتوا، ضعیف بود. موضوع بندی‌ها تفکیک شده نیست و بعضاً موضوعات نامناسب به کار برده شده است. البته آنها می‌گویند که اینجا به عنوان کتابخانه عمومی باید هر کتابی با هر سلیقه‌ای داشته باشد. اما ما معتقدیم اتفاقاً چون اینجا کتابخانه عمومی است و من نسبت به تک تک افراد جامعه و کسانی که حتی دنبال انتخاب کتاب خوب نیستند، مسئول هستم پس باید شرایطی را فراهم کنم که کسی که توان انتخاب کتاب خوب را ندارد، با خیال راحت به اینجا آمده و کتاب انتخاب کند. ما همه سلیقه‌ها را پوشش می‌دهیم اما کتاب‌هایی را که ضرر دارد، کنار می‌گذاریم اما کتابخانه عمومی از این نظر این ایرادات را دارد.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • نرجس ۰۰:۵۸ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۳
    چه گزارش خوب و جالبی و کامل
  • f ۲۰:۵۴ - ۱۳۹۸/۰۸/۱۳
    واقعا عالی بود من هم برای فرزندان از این کتابخانه استفاده میکنم وفرزندانم کلی لذت میبرند خدا خیرشان دهد
  • ۱۳:۴۸ - ۱۳۹۸/۰۸/۲۱
    بسیار عالی. برای خودم متاسفم که به عنوان مادر دو کودک تا الان با این کتابخانه آشنایی نداشتم. حتما کودکانم رو برای استفاده به اینجا خواهم برد

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها