یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۱
کار نشر در شاهرود منحصر به کتاب‌های دانشگاهی است

الهه ابراهیمی، شاعر و مولف ساکن شاهرود، گفت: در شهرستان شاهرود بجز انتشارات مربوط به کتب دانشگاهی، انتشاراتی‌های دیگری که در حوزه چاپ کتب ادبی و غیردرسی فعالیت کنند، وجود ندارند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در سمنان - محمود بانی: «الهه ابراهیمی»، مولف و سراینده مجموعه شعر «عارفانه‌ها» از نویسندگان جوان و خوش‌ذوق ساکن شاهرود است. این بانوی کم‌حرف ولی پرتلاش که چند سال قبل با رتبه 8 در مقطع دکتری رشته مدیریت رسانه پذیرفته شد، درباره اینکه چگونه نویسنده و شاعر شده است، اطلاعات، استعداد و هوش را برای رسیدن به انتهای جاده علم و دانش بسیار مهم می‌داند و می‌گوید: اصلاً اهل قلم و شعر نبوده‌ام و آشنایی من با این دنیای ادبی اتفاقی بود. وی اعتقاد دارد تنها راه رسیدن به تکامل فکری و اندیشه‌ای، ابتدا خودپیدایی و بعد خودباوری است که این مهم با تلاش مضاعف و با اتکال به خداوند متعال امکان‌پذیر می‌شود.

ابراهیمی اگرچه در حوزه شعر، شاعری نوپا به‌شمار می‌رود ولی پیش از این با همکاری دکتر آیباغی اصفهانی کتابی با عنوان «سروش، سکوی آرامش» را به چاپ رسانده است و کتاب «مدیریت بحران از نگاه اسلام» او در مرحله داوری است و به‌زودی منتشر خواهد شد. او همچنین نگارش کتاب دیگری با مضامین عرفانی و تحت عنوان «متن چکامه» را به نیمه راه رسانده است. ابراهیمی معتقد است که جوانان هم در علم و دانش می‌توانند موسپید باشند.

آنچه می‌خوانید خلاصه‌ای است از گفت‌وگوی ما با این شاعر و مولف جوان اهل گنبدکاووس و ساکن شهرستان شاهرود.
 
لطفا ابتدا خودتان را برای مخاطبان ما معرفی کنید.

به نام او که همه چیز اوست. الهه ابراهیمی هستم. متولد 29 تیر 1364 در شهرستان گنبدکاووس متولد شدم. پدرم بازنشسته شرکت نفت فلات قاره است. به دلیل شغل عملیاتی او دوران ابتدایی و راهنمایی را در شهرستان گرگان و گنیدکاووس گذراندم. دوران متوسطه را نیز در شهرستان شاهرود به اتمام رساندم. در مقطع کارشناسی در رشته مدیریت جهانگردی دانشگاه پیام نور بندرعباس و در مقطع کارشناسی ارشد مدیریت منابع انسانی در دانشگاه آزاد اسلامی شاهرود تحصیل کردم و به‌خاطر علاقه ای که به حوزه مدیریت داشتم، این رشته را انتخاب نمودم و با آنکه در رشته کامپیوتر مقطع کاردانی در شهر مقدس مشهد نیز تحصیل کردم و مجددا ترجیح دادم تا خود را آماده ورود به این رشته تحصیلی کنم.
 

چند کتاب تا کنون تالیف کرده‌اید و هر کدام در چه مرحله‌ای است؟

در حوزه رشته تحصیلی خودم مدیریت دولتی، کتاب‌هایی شامل «سکوی سروش، سکوی آرامش؛ با رویکردی بر اعتیاد به کار» را با همکاری دکتر سعید آیباغی اصفهانی تالیف و چاپ کردم و نیز کتاب «مدیریت اسلامی (حوزه مدیریت بحران انبیاء الهی)» را با همکاری ایشان که عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شاهرود است و نیز دکتر امیر غفوریان شاگردی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام رضا (ع) به اتمام رسانده‌ام که آن هم در دست داوری بوده و انشاءلله به‌زودی به چاپ می‌رسد.
در حیطه کتب غیردانشگاهی نیز کتاب «عارفانه‌ها» از من، توسط انتشارات مه میترا به چاپ رسیده است؛ همچنین کتابی با عنوان «متن چکامه» را نیز با مضمونی عرفانی به نیمه راه رسانده‌ام که آن هم به امید خدا به‌زودی چاپ و منتشر می‌شود.
 
اولین بار چه زمانی احساس کردید که ذوق سرودن شعر دارید و از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟

از 7 سال پیش بنده شروع به شعر گفتن، کردم که ابتدا بیشتر شبیه دل‌نوشته‌هایی بود و به مرور نظم بیشتری پیدا کرد. اولین نوشته من در واقع متنی بود بعد از مراسم تعزیه عاشورا که در شهرک مروارید بندرعباس برگزار شده بود و به همین دلیل است که طرح جلد عارفانه‌ها را این گونه انتخاب کرده‌ام.
 
آثار چه شاعرانی را بیشتر مطالعه می‌کنید و در سرودن تحت تأثیر کدام شاعر هستید؟

بیشتر آثار مولانا و حضرت حافظ را می‌پسندم و مطالعه می‌کنم. به دلیل اینکه این اشعار به‌شدت عمیق، مفهومی و زیباست و نیز هر کس می‌تواند عمیق‌ترین معانی را از اشعار آنان تا حد درک خود استنباط کند؛ چیزهایی که در حوزه عرفان و شهود بی‌واسطه نازل شده‌اند و می‌توان به طور خلاصه این طور بیان کرد: «ز معانی تا تفاسیر حرف است اینجا / دریای رموز است ظرف است اینجا». اگر بخواهیم به‌طور مختصر آن را معنی کنیم اینگونه است که: از معانی عالم بالا تا تفاسیر ما و برداشت‌های ما حرف و فاصله بسیار است و نیز در مصرع دوم خواهیم فهمید که آن طرف که دریای رموز و معانی است در ظرف و پیاله دنیا جای نمی‌گیرد لذا این اشعار خواهند توانست هر کس را در حد فهم خود به عالم بالا وصل کند.
 
چرا عرفان؟ تخصصی در این زمینه دارید، یا فقط علاقه است؟ شناخت شما از عرفان تجربی است یا علمی؟

عرفان تنها حوزه‌ای است که بی‌واسطه و در هر دین و مسلکی می‌توان به‌نهایت و غایت خود وصل شد و منتهای انسانیت و آزادگی را درک کرده و اوج معانی را دریافت. هرچند عرفان را می‌توان به صورت علمی نیز بررسی کرد ولی شدیدا و مطمئنا زمانی به درک حقایق خواهیم رسید که آن را تجربه کرده و گوشه‌ای از این حکمت‌ها را دریابیم. من خود نیز در ابتدای راه هم نیستم؛ راهی که پیمودن آن بس دشوار، عمیق و مطمئنا زیباست. شاید به لحاظ اوزان در برخی از شعر‌ها مشکلاتی وجود داشته باشد که باید اساتیدم در این حوزه مرا یاری کرده و به لطف خدا آن نیز برطرف شوند؛ هر چند این مضامین با حالتی فی‌البداهه و به‌صورت جوششی تحریر می‌شوند؛ من مضمون کتاب را به این دلیل عارفانه‌ها انتخاب نموده‌ام. گاه درک زیبایی‌ها آنقدر عمیق است و می‌تواند به عمق وجود رسوخ کند که باید از شراب روحانی سرشار شد و از دایره عالم به عالم معنا رفته و آن حالت بی‌خودی در او را دریافته و از هر گونه نظم گریزان شد و...

از نظر شما شعر گفتن قابل یاد گرفتن است یا ذاتی‌ است؟

فکر می‌کنم فراگرفتنی است و البته با تمرین و ممارست زیاد، در مورد اشعار من که به‌صورت فی‌البداهه است، این موضوع متفاوت است.
 
درباره وضعیت شعر کشور به‌ویژه شعر بانوان نظری دارید؟

من مطالعه‌ای در حوزه شعر بانوان کشورم نداشته‌ام و اینکه شعر را بخواهیم به لحاظ جنسیتی مطرح کنیم، جالب به نظر نمی‌رسد، شعر تماما از عشق سخن می‌گوید و باید در این حوزه بی‌پروا سخن گفت، خود را از بند قید رها کرده و معانی را رساند و به دلیل اینکه خود نیز ابتدای راه هستم خواستار راهنمایی‌ها و ارشادات شاعران سرزمینم هستم.
 

چه عاملی سبب نگارش كتاب «عارفانه‌ها» شد؟

قصد من این بود که همه اشعارم به صورت مجموعه‌ای منظم باشد تا در اختیار علاقه مندان قرار گیرد.
 
با عنایت به اینکه طراحی جلد کتاب توسط خودتان انجام شده است، لطفا بفرمایید چرا این نام را برای كتاب خود انتخاب كردید و مضمون طرح جلد کتاب چیست؟

چون بیشتر ابیات عرفانی هستند این اسم را انتخاب کردم و طراحی جلد کتاب می‌تواند استنباطی از ظهر عاشورا باشد و یا تنها معبود حقیقی و البته هر دو را می‌توان استنباط کرد.
 
مشکل اصلی مولفین برای چاپ کتاب در کشور ما چیست؟

بنده موقع چاپ کتاب «عارفانه‌ها» به تنها مشکلی که برخوردم این بود که در شهرستان شاهرود بجز انتشارات کتب دانشگاهی، انتشاراتی مجهز به تجهیزات چاپ کتب ادبی و غیردرسی وجود نداشت. به همین دلیل بنده کتاب عارفانه‌ها را در انتشارات مه میترا در شهرستان بابل به چاپ رساندم.
 
به نظر شما چرا سرانه مطالعه در کشور ما اینقدر پایین است؟

اینکه می‌گویند علت اصلی پایین بودن سرانه کتاب به علت بالا بودن قیمت آن است، می‌تواند اشتباه باشد. به نظر من علت اصلی آن عدم اقدام فرهنگی عمیق در این حوزه است به دلیل آنکه هر کس به هر چیزی علاقه‌مند باشد، با هر مبلغی آن را به دست می‌آورد، حال آنکه مبالغ کتاب در کشورمان آنقدر بالا نیست که جلوی علاقه مندان را بتواند بگیرد.
 
نزدیکانتان درباره شعرهایتان نظر خاصی دارند؟

خانواده بنده به‌ویژه مادرم و همسرم همیشه از اشعار من لذت می‌برند هر چند اذعان می‌کنند که ابیات کمی مشکل هستند، با توجه به اینکه شعر گفتن آرامشی درونی می‌خواهد و حالتی عرفانی، باید متذکر شوم همسرم که همیشه یاور و همراهم در زندگی مشترکمان بوده همیشه مشوق من بوده و در دست یافتن به این آرامش درونی قطعا تاثیری بی‌نظیر داشته‌اند. هرچند ایشان فارغ التحصیل دکتری تخصصی برق - الکترونیک هستند و بیشتر کتب تخصصی رشته خود را مطالعه می‌کنند ولی اخیرا به کتب حوزه عرفان و علوم انسانی علاقه‌مند شده و نه تنها در رابطه با من، بلکه همه اطرافیانشان را تشویق به پیشرفت و مطالعه می‌کنند.


دیدگاه‌تان درباره جایگاه عشق در شعر امروز چیست؟

به نظرم اگر عشق نباشد، هرگز شعری هم سروده نخواهد شد، عشق اصلی و ناب همان عشق به پروردگار است و بقیه عشق‌ها مثل عشق به فرزند و همسر با اینکه عشق مجازی‌اند ولی لازمه رسیدن به عشق حقیقی هستند.

تجربیات زندگی در منطقه صنعتی تاثیری در آثار شما داشته است؟

با توجه به اینکه من و همسرم حدود 5 سال از زندگی مشترکمان را به دلیل کار ایشان در پالایشگاه نفت بندرعباس در شهرک اختصاصی مروارید گذراندیم فکر می‌کنم شاید به دلیل آرامش آن منطقه و البته سکوت و تنهایی آنجا نیز در لطافت و ایجاد حس شاعرانه بی‌تاثیر نبوده است هرچند من مدت 4 سال از این 5 سال زندگی در آن منطقه را مشغول تحصیل در رشته مدیریت جهانگردی بودم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها