کرنیک از سال 2001 میلادی نوشتن رمان های جنایی را آغاز کرده است و از آن زمان تاکنون 13 رمان بلند در کارنامه ادبی خود دارد.او پیش از اینکه نخستین رمانش با عنوان «شغل مردن» را بنویسد، به مدت چهار سال در یک شرکت فناوری اطلاعات کار می‌کرد اما خودش می‌گوید روحیه‌اش با نوشتن بیشتر سازگار بود. نکته جالب اینجاست که در آن سال خیلی از ناشران از چاپ داستانش خودداری کرده بودند.

کرنیک در مطلبی به معرفی شش کتاب برجسته جنایی که وی را به نویسندگی ترغیب کرد، پرداخته است:

- «قدم زدن در جنگل و آب» نوشته نیک هانت/ انتشارات بریلی
این کتاب نوعی سفرنامه شخصی از روتردام به استانبول است که در سال 1933 میلادی اتفاق می‌افتد. نویسنده در نوشتن این کتاب سبک خاصی ارائه کرده است و همین باعث شد من برای الهام گرفتن از دیگر کشورها به رومانی و بلغارستان سفر کنم.

- «قاتل راجر آکروید» نوشته آگاتا کریستی/ انتشارات هارپر کالینز
تمام نوشته های آگاتا کریستی و به خصوص این کتاب که بهترین داستانش محسوب می‌شود از نظر من می‌تواند الهام بخش هر نویسنده ای باشد. از کودکی داستان های کریستی را می‌خواندم و چیزهای زیادی از این داستان ها یاد گرفتم.

- «کارتل» نوشته دان وینسلو/ انتشارات آرو
وینسلو یکی از نویسنده‌های محبوب من است که بسیاری از نوشته‌هایش الهام بخش کارهای من بوده است. این کتاب داستان کارتل‌های قاچاق مواد مخدر در مکزیک است که خیلی هیجان‌ انگیز نوشته شده است.

- «پارتی» نوشته الیزابت دی / انتشارات فورت استیت
این داستان در سه چارچوب زمانی متفاوت گفته شده و ماجرای اصلی آن درباره مرد جوانی است که در میان محافلی وارد می‌شود که زندگی‌اش را دچار پیچیدگی های خاصی می‌کند.

- «سنگ انداز» نوشته جان ویلیامیز / انتشارات وینتیج
سال ها پیش این کتاب جزء پرفروش ترین کتاب ها محسوب می‌شد. این کتاب یکی از بهترین کتاب های جنایی است که تاکنون مطالعه کرده‌ام. داستان کتاب درباره یک استاد دانشگاه و زندگی خصوصی‌اش است.

- «رقصی در کشتارگاه» نوشته لارنس بلاک/ چاپ نشده است دنیس میلن، پلیس سابقی است که شخصیت تاثیرگذاری دارد. من همیشه در نوشتن داستان هایم از این نوع شخصیت ها کمک گرفته‌ام. در ابتدای داستان کتاب فیلم ویدیویی از قتلی در شهر نیویورک کشف می‌شود، که بقیه داستان از آنجا شروع می‌شود.