گفتوگوی «ایبنا» با ناظر کیفی پروژه تاریخ شفاهی و تصویری ایران در عصر پهلوی دوم
بهشتیپور: کشف حقایق تاریخی از کشف ساختار ژنوم انسان سختتر است/ پروژه تاریخ شفاهی تبلیغ رایگان برای رژیم شاه نیست
حسن بهشتیپور، ناظر کیفی پروژه تاریخ شفاهی و تصویری ایران در عصر پهلوی دوم که در یکی از سلسله نشستهای «کتاب و انقلاب اسلامی» اتاق گفتوگوی «ایبنا» حضور داشت، گفت: کشف حقایق تاریخی از کشف ساختار ژنوم انسانی سختتر است زیرا در علوم انسانی و علوم مرتبط به انسان، پدیدهها سیال و در حال تغییر هستند و فرمولی را نمیتوان برای همیشه درباره آنها تعریف کرد. بنابراین باید دائماً شیوههای نوینی ابداع کرد تا از آن طریق حقایق تاریخی کشف شوند.
همه میدانند و ما نیز بر آن واقفیم که انجام گفتوگو و مصاحبه با افراد تاثیرگذار رژیم پهلوی بعد از گذشت 36 سال از انقلاب در فراسوی مرزها و با صرف هزینههای زیاد، کاری ارزشمند و البته طاقتفرساست اما این کار عظیم توسط گروهی از فرزندان ایران انجام گرفت تا اثری ماندگار و نو برای همیشه در گنجینه تاریخ شفاهی کشور باقی بماند. حسن بهشتیپور یکی از افراد این گروه بود که در نقش ناظر کیفی این پروژه در آن حضور داشت و شاهد گویایی بر سختیها و تلاشهای انجام شده بود. این حضور بهانهای شد تا میزبان بهشتیپور در اتاق گفتوگوی ایبنا باشیم و درباره این پروژه قابل اعتنا با او به گفتوگو بنشینیم.
بهشتیپور خود را از علاقهمندان به تاریخ میداند. وی از سن 12 سالگی به خواندن آثار تاریخی روی آورده اما در دانشگاه رشته اقتصاد را انتخاب کرده است. به گفته خودش در حوزه تاریخ ادعایی ندارد اما تاریخ معاصر را به خوبی مطالعه کرده است. او سابقه فعالیت در حوزه خبر در سمتهایی همچون دبیر و سردبیر مدیرکل خبر را دارد. بهشتیپور مدتی مدیر شبکه العالم بود و در سال 1386 در بخش طرح و برنامه و آموزش شبکه پرس تی وی فعالیت کرده است. او سالهای 87 و 88 مدیریت دفتر تهران شبکه پرس تی وی را به عهده داشته و در حال حاضر در مرکز مطالعات و پژوهشهای سیاسی مشغول کار پژوهشی درباره تاریخ معاصر ایران است.
آقای بهشتیپور به عنوان نخستین پرسش دیدگاه کلی خود را به تاریخ در مقام یکی از علاقهمندان به این حوزه بیان کنید.
معتقدم کشف حقایق تاریخی از کشف ساختار ژنوم انسانی سختتر است زیرا در علوم انسانی و علوم مرتبط به انسان، پدیدهها سیال و در حال تغییر هستند و فرمولی را نمیتوان برای همیشه درباره آنها تعریف کرد. بنابراین باید دائماً شیوههای نوینی ابداع کرد تا از آن طریق حقایق تاریخی کشف شوند. ساختمان ژنها با وجود سختی بسیار، یکبار برای همیشه کشف شدند و شاید در آینده فقط ابعاد بیشتری از آن توسط دانشمندان یافت شود اما کشف حقایق پنهان در حوزه تاریخ شفاهی به مراتب سختتر از سایر حوزههای تاریخی است. در اینجا مهم جسارت پژوهشگر تاریخ شفاهی برای کشف حقایق است زیرا کار در این مقوله با دردسرهای زیادی همراه میشود. عکس این قضیه هم صادق است زیرا گاهی کشف حقیقت باعث بازشدن گره مشکلات شده و رشد سواد تاریخی جامعه را موجب میشود. کار کردن در تاریخ علاوه بر جسارت، فداکاری و از خودگذشتگی را هم میطلبد.
گاهی به زعم بعضی افرادِ کماطلاع از عمق مباحث تاریخی، کار کردن در تاریخ مردهلوژی محسوب میشود و دردسری ایجاد نمیکند درحالی که اینگونه نیست و باید برای درک حقایق زندگی مردگان و واقعیتهای زمان آنها تلاش زیادی صورت گیرد. برای این کار باید از انواع سندها کمک گرفت، حرفهای دیگران را شنید و آنها را با یکدیگر به منظور کشف حقیقت تطبیق داد. برای کار در حوزه تاریخ باید کنشگر خلاق بود تا حقایق شناخته شوند. اگر در حوزه تاریخ گرایش و تمایلات افراد وارد شود، کار را با مشکل مواجه میکند.
به نظر شما آیا در حوزه تاریخ میتوان صرفا بیطرفانه عمل کرد؟
همانطور که در سیاست، بیطرفی معنایی ندارد در تاریخ هم چنین عقیدهای بهصورت مطلق آن مفهومی ندارد. بیطرفی در تاریخ یعنی، پژوهشگر منصفانه همه مطالب را درباره موضوع مورد پژوهش خود جمعآوری و در نهایت تحلیل خود را هم بیان کند. هر پژوهشگر دارای جهتگیری علمی خاص خود است اما اگر روش گردآوری مطالب و تحلیل اسنادی هرچه علمیتر و به دور از گرایشهای سیاسی باشد، به مشخصات یک کار بیطرفانه تاریخی نزدیکتر میشود. ضمن اینکه من کار بیطرف مطلق در نوشتههای تاریخی پیدا نکردم.
آقای بهشتیپور بدون شک یکی از ماندگارترین آثار در زمینه تاریخ شفاهی در کشور پروژه تاریخ شفاهی و تصویری ایران در عصر پهلوی دوم است که به کوشش آقای حسین دهباشی انجام گرفت. شما در این مجموعه به عنوان ناظر کیفی حضور داشتید. ابتدا درباره این کار توضیحاتی ارائه دهید.
یکی از کارهای خوب در زمینه تاریخ شفاهی طی 10 سال گذشته، پروژه تاریخ شفاهی و تصویری ایران در عصر پهلوی دوم بود. این کار توسط شبکه چهار سیما پیشنهاد شد و من در ابتدا به عنوان ناظرکیفی آن انتخاب شدم تا به نمایندگی از این شبکه ناظر بر تحقق اهداف درنظر گرفته شده برای آن باشم. ما در این کار میخواستیم دلایل فروپاشی پهلوی از زبان افرادی که دستاندرکار آن نظام بودند، بیان شود. بعد از پیروزی انقلاب تمامی روایتها از زبان کارشناسان جمهوری اسلامی ایران و کسانیکه از این نگاه آن رژیم را نقد کردهاند، بیان شده بود و هدف ما از انجام این پروژه، دادن فرصتی به شخصیتهای رژیم سابق بود تا درباره دلایل سقوط شاه صحبت کنند. هرچند میتوانستیم این روایت را بدون صرف هزینهای در داخل انجام دهیم چرا که صاحبنظران خوبی در حوزه تاریخ داریم و آنها به خوبی دلایل این اتفاق را میتوانند منصفانه توضیح دهند اما نقد صاحبنظران حتی اگر منصفانه هم باشد تا زمانی که سخنان طرف مقابل شنیده و خوانده نشود، نمیتواند جامع باشد. در کاری که آقای دهباشی و همکارانش انجام دادند زمینه برای گردآوری نظرات کسانی آماده شد که خود مستقیما شاهد ماجراهایی بودند که برای ما نقل میکنند و پژوهشگران درباره صحت و سقم ادعاهای مطرح شده میتوانند از طریق اسناد موجود و رویدادههای ثبت شده در آن زمان به داوری بنشینند.
آیا وزرا و رجال سابق رژیم پهلوی به سهولت با انجام گفتوگو و مصاحبه موافقت کردند؟
قطعا به راحتی راضی به انجام این کار نشدند زیرا این افراد به دنبال شناخت از کسانی بودند که قصد گفتوگو با آنها را داشتند و اطمینان از اینکه در مطالبشان تحریفی اعمال نشود. مهمتر از این مسائل ما با کسانی روبهرو بودیم که بیشتر از 70 سال سن داشتند. چنین کاری باید از 20 سال قبل آغاز میشد زیرا گذشت این سالها در حافظه این افراد تاثیرگذار بود. اگر این افراد نهایت همکاری را با ما میداشتند باز هم مشکلاتی مانند زمان یک ساعته برای گفتوگو که با سختی همراه بود و ما گاهی مجبور به قطع مصاحبه و گذاشتن وقت دیگری برای انجام آن میشدیم.
مشکل دیگر در انجام مصاحبه جلب اعتماد این شخصیتها بود. این افراد دیدگاههای خود را بیان میکردند و این هنر آقای دهباشی و تیم همراه او بود که سوالهای درستی را از مصاحبهشوندگان برای گرفتن جواب بپرسند تا این احساس ایجاد نشود که از آنها بازجویی شده و به همین دلیل در محیطی آزاد و راحت سخنان خود را مطرح کردند.
چرا به سوالهایی که در جریان این مصاحبه پرسیده شدند، نقد وارد میشود؟
بسیاری از سوالهای پرسیده نشده از افراد نه به دلیل ملاحظهکاری، بلکه به این دلیل بود که با طرح بعضی از پرسشها انصراف از مصاحبه صورت میگرفت. آقای دهباشی و همکارانش در انجام مصاحبهها با ترفندهای مختلف پرسشها را مطرح کردند و فکر میکنم در این مقدار هم کار بزرگی انجام شده است.
در دیکتاتور بودن شاه شکی نیست اما آیا اکثریت نسل جوان ما این حقیقت را میپذیرند؟ برای آشکار شدن این حقایق لازم بود تا چنین مصاحبههایی انجام و واقعیات کشف شوند و به جوانان که آن زمان را مستقیما درک نکردند، منتقل شود. پروژه تاریخ شفاهی و تصویری، اقدام اولیهای است و منتقدان باید آن را بررسی و کاوش کنند. در این کار تبلیغ رایگان برای رژیم شاه انجام نگرفته است و در جاییکه احساس شد دروغ آشکاری توسط مصاحبهشوندگان بیان شده، با کمک اسناد و اطلاعات مستندی که وجود داشت تلاش شد تا واقعیت موضوع در کتاب گنجانده شود.
ما طی انجام این پروژه ملاحظهکاری را برای کارمان تعریف نکردیم و هر پرسشی که به آن اشراف داشتیم مطرح کردیم اما در بخشهایی هم که میدانستیم بعضی از سوالات حساسیت برانگیز میشوند، آن را در لابهلای گفتوگو پرسیدیم و اگر سوالی مطرح نشده به این دلیل بود که اصلا به ذهن ما خطور نکرده بود. قبل از انجام گفتوگو و مصاحبه پرسشها در اختیار مصاحبهشوندگان قرار میگرفت که اگر این شرط از سوی ما پذیرفته نمیشد، این افراد از انجام گفتوگو سرباز میزدند. در عین حال مصاحبهکنندگان درصدد بودند در حین انجام مصاحبهها، مطالبی را که مد نظرشان بود، استخراج کنند.
معتقدم این پروژه میتواند در تاریخ معاصر ما راهگشا باشد به عنوان مثال عبدالله آذربرزین، معاون عملیاتی نیروی هوایی ارتش رژیم پهلوی، روایتهای بینظیری را به گفته کسانی که در نیروی هوایی ارتش هستند، بیان کرده است. همچنین حسین نصر در مصاحبه خود نحوه تصمیمگیری برای فرهنگ در سیستم پهلوی و تعارضات میان وزارت فرهنگ و دفتر فرح که 16 نهاد فرهنگی را اداره میکرد، بیان میکند. نصر به دلیل خودشیفتگی علاوه بر مطالب فوق، تعاریف زیادی را از خود در طی انجام مصاحبه بیان میکند و شاید عدهای بر این عقیده باشند که بیان این خودشیفتگیها باعث ایجاد انحراف در تفکر جوانان میشود و لزومی به طرح آن وجود ندارد. ولی ما نمیتوانستیم این نکتهها را از مصاحبه حذف کنیم زیرا با این کار تعهد تاریخی را نادیده میگرفتیم و از سوی دیگر مطالب عنوان شده برای مخاطب باورپذیر نمیشدند. ضمن اینکه اگر میخواستیم برای همه مطالب مطرح شده شرح و پاورقی بنویسیم، حجم کتاب غیر قابل توجیه میشد به همین دلیل به موارد ضروری اکتفا شده بود.
امکان طرح هر پرسشی در گفتوگوها به سه دلیل وجود نداشت؛ اول: سولات مد نظر منتقدان به فکر مصاحبه کنندگان نرسیده بود. دوم: سوالاتی به ذهن منتقدان رسیده و مطرح شد اما از سوی این شخصیتها پاسخی به آنها داده نشد. سوم: بعضی سوالاتی که از سوی گروه طراح سئوال مطرح میشد به دلیل جلوگیری از واکنش منفی مصاحبه شونده که میتوانست کل مصاحبه را برهم بزند، مطرح نشد. با این حال مجموعه سوالاتی که در این پروژه جواب داده شدند، میتواند برای محققان ما بسیار راهگشا باشد زیرا با گرفتن دیدگاههای جدید، کتابهای تازه میتواند در این زمینه چاپ شوند چراکه قبل از مرگ این افراد امکان گفتوگو با آنها فراهم شد.
آیا شما با استقبال از سوی رجال سیاسی رژیم پهلوی برای انجام مصاحبه روبهرو شدید؟
این تفکر که رجال سیاسی رژیم پهلوی بیصبرانه منتظر چنین فرصتی برای مصاحبه با ما بودند تا از این طریق بتوانند حرفهای خود را بیان کنند، اشتباه است. حتی ما متعهد شده بودیم که فیلم گفتوگوها را در اختیار این افراد قرار دهیم تا اگر اشکالی در آن میبینند، آن را به ما بازنگردانند.
آیا مصاحبه و مطالب گردآوری شده میتوانند به صورت موضوعی تقسیمبندی شوند؟
48 نفر از رجال سیاسی دوران پهلوی که با آنها گفتوگو صورت گرفت، مطالب مختلفی را بیان کردند که از نظر موضوعی قابل تقسیم و تطبیق هستند و میتوان برای آن پژوهش تاریخی تعریف کرد. مطالب این پروژه ثبت شده هستند و گفتهها از زبان افرادی است که در جریان انجام امور بودند نه اینکه فقط شنیدهها روایت شوند. افراد انتخاب شده در متن مطالبی که نقل کردند، حضور داشتند. کتابهای این پروژه باید خوانده شوند و مورد نقد و بررسی قرار گیرند. این پروژه، اثر ماندگاری است که میتواند به افراد در شناختن تاریخ عصر پهلوی دوم کمک کند زیرا نقد رژیم پهلوی توسط کسانی است که در درون آن قرار داشتند. در این پروژه کتابسازی انجام نشده بلکه کتاب تولید شده است. من پیشنهاد میکنم به صورت موضوعی از مسائلی همچون سیاست خارجی، دربار شاه، اقتصاد، مستشاران نظامی و... که از زاویه نگاه این شخصیتها بیان شده، کتاب تولید شود.
آقای بهشتیپور چه مشکلاتی در به انجام رسیدن این پروژه بر سر راه آقای دهباشی و همکارانش وجود داشت؟
راضی کردن مصاحبهشوندهها، سفر به شهرهای مختلف در اروپا و آمریکا، مواجه شدن با خطرات مختلف، انتخاب منابع برای رجوع به آن برای تکمیل پاورقیها و گویاسازی بر اساس اسناد و حساسیت بعضی افراد در داخل و خارج از کشور در مصاحبه با شخصیتهای رژیم پهلوی از جمله سختیهای ما در انجام این پروژه بودند.
آیا برای به اطمینان رسیدن صحت مطالب از منابع مکتوب هم استفاده شد؟
بله به عنوان مثال در مصاحبه با حسین نصر از دیگر کتابهای او برای تکمیل اطلاعات استفاده و منبع آن را هم ذکر کردیم. همچنین از اسناد مربوط به نصر و مقالاتی که دیگران درباره موضوعهایی که او نقل میکند و... بهرهبرداری شده است.
علاوه بر انجام مصاحبه، چه کارهای دیگری در تهیه چهار کتاب منتشر شده پروژه تاریخ شفاهی عصر پهلوی دوم انجام گرفت؟
برای انتشار این چهار جلد، مجموعه کارهای زیادی انجام گرفته است. از جمله مهمترین آنها گویاسازی، تهیه چکیده کتاب، ترجمه چکیده کتاب به انگلیسی، پیدا کردن اسناد و عکسهای مرتبط با موضوعهای مطرح شده در کتاب، تهیه اعلام و نیز گرفتن نظر کسانی که درباره آنها اتهامی نقل شده است برای جلوگیری از یکجانبهنگری از جمله کارهای انجام گرفته در انتشار این کتابها بود.
آیا دلیل خاصی در انتخاب چهل و هشت نفری که با آنها گفتوگو و مصاحبه شد، وجود داشت؟
این افراد همه از دست اندرکاران رژیم پهلوی دوم و در قید حیات بودند که حاضر به انجام مصاحبه با آقای دهباشی و همکارنش شدند. از جمله افراد دیگری که در فهرست انجام گفتوگو بودند میتوان به جمشید آموزگار، رضا قطبی و پرویز ثابتی اشاره کرد اما آنها حاضر به گفتوگو با ما نشدند.
آیا تلاشی مبنی بر اینکه گفتوگو با فرح پهلوی هم صورت بگیرد، شد یا به طور کل چنین ملاقاتی از ابتدا منتفی بود؟
تا آنجایی که من در جریان هستم تلاش برای گرفتن مصاحبه با فرح پهلوی صورت گرفت اما او حاضر به انجام مصاحبه نشد. نام او جزو مصاحبهشوندگان در فهرست ما بود و ما در این کار منعی نداشتیم.
چه مطالب یا نکاتی در انجام مصاحبهها بیان شدند که از درج آنها در کتابها معذوریت داشتید؟
ما جای هر مطلبی را که نمیتوانستیم در کتاب بیان کنیم، نقطهچین گذاشتیم و دلیل حذف را توضیح داده و مقدار آن را مشخص کردیم. مطالب حذف شده یا ناسزا و توهین و یا نکاتی بودند که در حوزه صلاحیت راوی نبود و ما ناچار به حذف آن شدیم. ما مجوزی برای انعکاس اتهامی که شخصی از طریق شنیدهها به دیگری وارد میکند، نداریم. تعداد موارد حذف شده در کتابها بسیار اندک و قابل اغماض هستند اما مطالب حذف شده در کتاب در ضبط تصویری نگه داشته شدند و محققان میتوانند از آنها استفاده کنند.
آیا منابع تصویری پروژه تاریخ شفاهی و تصویری عصر پهلوی دوم در دسترس محققان قرار دارد؟
بله در حال حاضر فیلمهای این پروژه در مرکز اسناد انقلاب اسلامی در دسترس پژوهشگران قرار گرفته و با ارائه معرفی نامهای امکان استفاده از آنها وجود دارد. تصاویر ضبط شده با استفاده از دوربینهای فیلمبرداری با کیفیت HD ضبط شدند.
آیا این امکان وجود دارد تا تصاویر ضبط شده در این پروژه از صدا و سیما هم پخش شوند؟
بله صدا و سیما به صلاحدید خود میتواند بخشهایی از این پروژه را با توجه به موضوع به نمایش بگذارد. همچنین میتوان بعد از پخش این مصاحبهها میزگردی با حضور صاحبنظران برای تحلیل و بررسی آن برگزار شود زیرا این رجال سیاسی در مصاحبهها تعاریف زیادی از عملکرد خود داشتند و به مشکلات خود در کار اشاره نکردند.
آیا انتقادهایی را که به آقای دهباشی در بعضی از رسانهها برای انجام این پروژه میشود منصفانه میدانید؟
آقای دهباشی زندگی خود را برای این کار صرف کرد و من شهادت میدهم که مشکلات زیادی از جمله زندانی شدن در آمریکا، صرف هزینههای مالی برای آمادهسازی کتاب و راضی کردن افراد برای انجام مصاحبه برای او بهوجود آمد. اگر اشکالاتی در کار است باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد. دهباشی علاوه بر تولیدات خود، نوارهای صوتی از بخش تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد و تاریخ شفاهی در «برلین» را دریافت کرده است که در مرکز تاریخ شفاهی کتابخانه ملی ایران در اختیار پژوهشگران قرار دارد و محققان با استفاده از آنها میتوانند گرههای تاریخ معاصر ایران را باز کنند.
آیا زمان مشخصی برای انتشار دیگر کتابهای این مجموعه درنظر گرفته شده است؟
ادامه این کار مستلزم صرف پول، زمان و سواد است و برآورد زمانی مشخص برای انتشار دیگر آثار این مجموعه مشخص نشده است.
به نظر شما در برابر مطالب تحریفشدهای که این روزها برای قداست بخشیدن به رژیم پهلوی در رسانههای مختلف پخش میشود، چه سیاستی را میتوان در پیش گرفت؟
تعدادی از شبکههای ماهوارهای مانند «من و تو» و «بی بی سی» در تلاش برای قداست بخشیدن به رژیم پهلوی هستند. علاوه بر این شبکهها، در فضای مجازی هم شاهد چنین فعالیتهایی هستیم که دروغهای بزرگی را در پاک جلوه دادن حکومت پهلوی به آنها نسبت میدهند به عنوان مثال در این رسانهها حکم اعدام خلعتبری وزیر امورخارجه در دادگاه انقلاب را به دلیل امضای قرارداد هستهای بیان میکنند در حالیکه این قرارداد توسط اکبر اعتماد، رئیس وقت سازمان انرژی هستهای امضا شد. همچنین جرم دیگر خلعتبری را در دادگاه انقلاب امضای قراداد الجزیره بیان میکنند در حالیکه این قرارداد برای کشور مفید بوده و حق ایران را در اروندرود در مرز مشترک در قسمت عمیقترین قسمت رودخانه به رسمیت میشناسد.
در فضای اینترنت و شبکههای ماهوارهای به وفور تحریف درباره تاریخ معاصر ما صورت میگیرد و ما باید در مقابل چنین اقداماتی کتابهای فاخر تالیف کنیم تا روایتهای صحیح براساس اسناد و گزارشهای تطبیقی برای دادن پاسخ به مطالب تحریف شده بیان شوند. نقد کردن کار مفیدی است اما بیش از نقد، تولید کارهای فاخر در زمینه تاریخ پهلوی حائز اهمیت است تا با استفاده از اسناد و مدارک، نسبت به رژیم سابق شناخت حاصل شود. معتقدم بیشتر از برگزاری جلسات نقد، کارهای ایجابی باید انجام شود و کتابهای ارزشمند برای توضیح و تبیین جنایات و سوءاستفادههای رژیم پهلوی تالیف شود. این آثار باید مستند و متقن باشند تا صحت مطالب اثبات شوند در غیر اینصورت شعار دادن کار بسیار راحتی است.
به عنوان نمونه جمشید آموزگار در سخنرانی خود در مجلس شورای ملی در سوم شهریور سال 56 زمانی که کابینه خود را به مجلس معرفی میکند ادعای پیشرفتهای نظام شاهنشاهی را در حالی مطرح میکند که خودش از برنامههای دولت برای مبارزه با تورم و بیکاری و مشکلات اقتصادی کشور صحبت میکند. متن کامل سخنرانی او که در اسناد مجلس و اینترنت موجود است، سند خوبی برای افشای ادعاهای کسانی است که به دروغ سعی دارند وضعیت اقتصادی رژیم گذشته را برای نسل جدید خوب جلوه دهند. با نشان دادن اسناد به نسل جدید میتوان از فریب تبلیغات دروغین سلطنت طلبها در این نسل جلوگیری کرد. جوانان نباید در برابر وضعیت و عملکرد رژیم پهلوی دچار توهم تاریخی شوند بلکه میتوان با استفاده از آمار و ارقام، مشکلات ساختاری و اقتصادی کشور در آن دوران را برای مخاطبان آشکار کرد.
تعاریف مطرح شده امروز از وضعیت رژیم پهلوی اشتباه است زیرا آن دوران با وضعیت فعلی مقایسه میشود در حالیکه اقتصادی که با تورم و بیکاری روبهروست دچار مشکل است خواه این مساله در رژیم پهلوی باشد یا در جمهوری اسلامی. برای خواندن تاریخ باید به مستندات مراجعه کرد یا درباره آن استدلال کرد.
چرا در کشور از کتابهایی که در حوزه تاریخ پهلوی درباره اخبار داخلی دربار یا زنان شاه منتشر میشود، استقبال زیادی میشود؟ آیا شما با انتشار چنین کتابهایی موافقید؟
چاپ چنین آثاری در مقوله نشریات زرد میگنجد و من هم با انتشار این نوع از کتابها موافق نیستم اما در جایگاهی نیستم که بخواهم درباره چاپ چنین کتابهایی تصمیمگیری کنم. ما به جای یافتن دلیل استقبال از چنین آثاری باید دنبال چاپ کتابهای فاخر باشیم و اگر وزارت ارشاد هم توانایی مقابله با چاپ چنین آثاری را دارد، باید در مقابل انتشار آن بایستد.
درباره پروژه تسخیر لانه جاسوسی که در حال انجام آن هستید، توضیح دهید.
بیش از پنج سال وقت خود را برای نگارش این کار صرف کردم و در آن با چالشهای مختلفی از جمله چگونگی آماده کردن مجموعه فیشهای مرتبط با این موضوع و قرار دادن خاطرات گفته شده از کسانی که در این واقعه حضور داشتند در کنار یکدیگر بهطوریکه نقل واقعیت شود، روبهرو بودم. در نگارش کتابهایی با این موضوعات امکان نقل داستانسرایی زیاد است اما روش صحیح بیان دقیق اظهارات افراد است. ویژگی دیگر این کار نقل روایت آمریکاییها از واقعه تسخیر لانه جاسوسی در کنار روایت مسئولان و دانشجویان مسلمان پیرو خط امام است.
شما در حال حاضر علاوه بر نگارش کتاب تسخیر لانه جاسوسی، اثر دیگری را در دست دارید؟
به تازگی کتاب «آموزش گام به گام روشهای تحلیل سیاسی» در حوزه تحلیل سیاسی توسط انتشارات سروش منتشر شده است. من در این کتاب دنبال چگونگی تحلیل سیاسی بودم و در ده گام این کار توضیح داده شده است. در نگارش این کتاب سعی کردم تا همه افراد با صفر تا صد کلیات تحلیل آشنا شوند. جلد دوم این کتاب را هم در دست نگارش دارم که به نحوه نگارش تحلیل سیاسی در روزنامه، رادیو و تلویزیون و سایتها میپردازد. بعد از اتمام جلد دوم، درصدد نگارش جلد سوم و چهارم آن هستم و یاداشتهای آن را هم نوشتهام.
آقای بهشتیپور به عنوان سوال پایانی آیا تصمیم به چاپ خاطرات سیاسی خود هستید؟
خاطرات سیاسی من قابل چاپ نیستند اما یادداشتهایی برای جلوگیری از فراموش کردن آنها در زمانیکه مدیر شبکه العالم، گروه تحقیق و تفسیر اداره پشتیبانی خبر و اداره کل آسیای مرکزی و قفقاز بودم، برداشتهام اما برای تدوین آنها به زمان زیادی نیاز دارم ضمن آنکه انتشار آنها باید در زمان مناسب انجام شود.
نظر شما