یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۱
ادب فارسی از ظاهر هر پدیده به باطن آن منظر می‌سازد

رئیس موزه هنرهای معاصر اصفهان در کنفرانس میراث ناملموس شانگهای گفت: ادب فارسی، از ظاهرِ هر پدیده، به باطن آن منظر می‌سازد. از این رو، کنایه و استعاره در ادب فارسی، نقش مهمی ایفا می‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان، مهدی تمیزی؛ رئیس موزه هنرهای معاصر اصفهان، سخنرانی خود در هفتمین کنفرانس بین‌المللی حفاظت از میراث ناملموس شانگهای را با اشاره به تجربه زیستی یگانه و بی بدیل هنرمندان مشرق زمین آغاز کرد و گفت: شناخت مفاهیم نمادها در ادبیات فارسی، مستلزم رسیدن به جوهره الفاظ و حقیقت معانی است.

وی در ادامه جایگاه عشق در ادب فارسی را بسیار ویژه می‌داند و می‌افزاید: گاهی عاشق، صورت و سیرتِ خویش را در چشم معشوق می‌بیند؛ گاهی عشاق با هم بر سر پیمانی مشترک، گرد می‌آیند و راهِ عاشقی می‌پیمایند. اینان همان سی مرغ عشق‌اند؛ سی‌مرغی که در باغ و راغ، در جست‌وجوی یار است. این مفاهیمِ عاشقانه، دستمایه هنرمندان می‌شود برای به نقش درآوردن.

رییس موزه هنرهای معاصر اصفهان ادامه داد: نقش‌ها، گل و مرغ و پیچک و اسلیمی می‌شود و بر روی جلد کتاب‌ها، قلمدان‌ها، آینه‌ها، پارچه‌ها، ظرف‌ها، زیورها، فرش‌ها و پنجره‌ها و دیوارها جان می‌گیرند تا حضور خود را در هر لحظه از زندگی با آدمی حفظ کنند. 

تمیزی عشق را یک مفهومِ جهانی که مستلزمِ ترجمه و تبدیل نیست، دانست و گفت: ادبیات و در پی آن، عشق، همواره پا به پای هنرهای تجسمی ایران، سهم داشته و دارد. این عشق در هنرهای تجسمی، گاهی با صورتِ انسانی نمایش داده می‌شود و گاهی همچون ادبیات، در پرده‌ای از راز و رمز تصویر می‌شود. راز و رمزی ادبی، با خیال پردازیِ عاشقانه هنرمند قرابتی تاریخی دارد.

رئیس موزه هنرهای معاصر اصفهان در ادامه سخنرانی‌اش به هنر «گل و مرغ» اشاره کرد و گفت: ممزوج این دو، نوعی هنر است که به آن گل و مرغ می‌گویند. مرغ، عاشقی است که برای حظ حال معشوقش (گل) تا دم صبح آواز می‌خواند و چون خسته و نزار تا سحر تاب آورده، به خواب صبحگاهی فرو می‌رود و شکفتن صورت زیبای معشوق را نمی‌بیند. چشم‌های بسته مرغ، گاهی دلیل خواب صبحگاهی و گاهی دلیل شرم عاشق از معشوق است. مرغ، سمبلِ پرواز و رهایی است. رهایی برآمده از صلح و به آرامش رسیدن در گستره امن آسمان؛ آسمانی که سمبلِ لایتناهی بودن است. رهایی از زمینی که آدمی را مقید می‌کند و پریدن در ساحتی که از آنچه در آن به سر می‌بریم، والاتر است. گاهی مرغ را مثالی از روح شخص درگذشته دانسته اند که به نزد بازماندگان بازمی‌گردد. این وجه از مرغ، سمبل مسافری است که میانِ دو عالم در رفت و شد است. مفاهیم جهان‌شمول و بی جغرافیا، نگاره‌های گل و مرغ را نگاره‌هایی بین المللی قلمداد کرده است. 

سخنرانی تمیزی در اجلاس شانگهای با نمادشناسی برخی از مفاهیم در نگارگری ایرانی و اشاره به این نکته که نقش گل و مرغ نمایانگر بخشی از باغ بهشت در تفکر ایرانی است، ادامه می‌یابد: گل و به ویژه گل سرخ، سمبلِ عشق و مهرورزی است. پرنده، سمبل آزادگی و وارستگی و نشانِ معشوقی که تا پای جان به دیدن یار اصرار دارد. عشق، بی نیاز از تفسیر و ترجمه است و شادی که در تعاریف شرقی، با دریافت‌های معنوی و لذتِ روح به دست می‌آید. در تمامی نگاره‌های ایرانی، با هر تکنیک، متریال و کاربری که خلق شده‌اند، نقشِ گل و نقش مرغ، هم به صورتِ مجزا و هم به صورتِ ترکیبی بسیار دیده می‌شود.

او نهایت سخنرانی و صحبت از این تفاوت‌ها و فرم‌های هنری را سخن بر سر مفاهیمی می‌داند که این نسخه‌های تجسمی، به عنوان راهکاری انسانی برای تمامی جهانیان ارائه می‌کنند و به لزوم  وجود این گفت‌وگوها آن هم در زمان حاضر اشاره می‌کند:انسانی که تمدن‌هایی را پایه‌گذاری کرد بر اصلِ مدارا، گفت‌وگو و مهرورزی، تمدن‌هایی که هم زیستِ اجتماعی سالمی داشته اند و هم در انتقالِ فرهنگ و هنر و سیاست و اقتصاد به سایر ملل، گشاده دست و با احترام بوده اند.

او ادامه داد: به نظر می‌رسد زمانه جنگ افروزی و لشگرکشی‌های نظامی گذشته است. به غیر از هزینه‌های مادیِ این قشون‌کشی‌ها، هزینه‌های انسانی و سرمایه‌های فرهنگی و اجتماعی بی شماری بر باد خواهد رفت. چه می‌شد اگر بخشی از آن همه هزینه و میل به نابودی، صرفِ نمایش، آموزش و گفت وگوهایی از این دست، پیرامون هنر، ادبیات و فلسفه می‌شد.

تمیزی معتقد است: با وجود تغییر پرداخت‌های هنری و مضامین آثار، هنر همچنان به مسیر متعالی‌اش ادامه می‌دهد:به لطفِ این بی‌مِهریِ جهانی، هنر، امروزه مفاهیمِ انتقادی پیدا کرده است. پرداخت‌های هنری و مضامینِ آثار، تغییر کرده اند؛ اما همچنان هنر، در هر شکلش، پویاترین مانیفستِ انسانی و پدیده متکثری است که مرزها را تاب نمی‌آورد. خودش راه خودش را پیدا می‌کند. مخاطبِ هنر نیز در هر کجای جهان باشد، از آنچه به او از این طریق فهمانده می‌شود، برداشت‌های متعالی خواهد داشت. تصویرِ مرغ یا پرنده در کنارِ گل یا درخت، اگر چه تغییرِ اندکی در ترکیب بندی خود پیدا کرده است، اما در لایه‌های پنهان و خفته‌اش، همچنان مصداقِ مفاهیمی چون عشق و شادی است.

مدیر موزه هنرهای معاصر اصفهان سخنانش در اجلاس شانگهای را این گونه به پایان می‌برد: به عنوانِ نماینده‌ای از جامعه هنری ایران، خود را حاملِ پیامِ عمیقِ عشق می‌دانم. پیامی که صلح و دوستی و دیگرخواهی، از نخستین خواسته‌های آن است. پیامی که سال‌هاست در راه‌ها و جاده‌ها سرگردان مانده و هر بار به کسی می‌رسد، تن و روحش را آغشته می‌کند و به سرگردانی ادامه می‌دهد.

یادآور می‌شود، هفتمین کنفرانس بین‌المللی حفاظت از میراث ناملموس شانگهای همزمان با نمایشگاه بین‌المللی هنرهای زیبای سنتی طی دو روز به طور همزمان، با حمایت 14 کشور آسیایی و اروپایی و با هدف بازخوانی اهمیت فرهنگ هنر در جاده ابریشم به صورت سالانه در شانگهای چین برگزار می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها