داستانهاي كتاب «كليله و دمنه» بسيار خواندني و شيريناند. «بازرگان و چوپان دروغگو» يكي از اين داستانهاست.
روزي بازرگان همهي سرمايهاش را كه مقدار زيادي آهن بود به چوپان سپرد تا به سفر برود؛ اما چوپان امانتدار خوبي نبود. او در امانت دوستش خيانت كرد و وقتي بازرگان برگشت به او گفت: «دوست من! انبار من موش دارد. روزي وارد انبار شدم و ديدم موش همهي آهنهايت را خورده است!»
كدام آدم عاقلي باور ميكند كه موش بتواند آهن بخورد؟ بازرگان هم نه تنها باور نكرد، بلكه با هوش و ذكاوت خود كاري كرد كه چوپان به اشتباه خودش پي ببرد.
داستان چوپان دروغگو و بازرگان زيرك را ميتوانيد در كتاب «بازرگان و چوپان دروغگو» بخوانيد.
اين كتاب، جلد سوم از مجموعهي «داستانهاي ماندگار» انتشارات «حديث نينوا» است كه «ابوالفضل هاديمنش» آن بازنويسي و بازآفريني كرده و «صديقه ياوري» تصويرگري آن را انجام داده است.
كتاب «بازرگان و چوپان دروغگو» 750 تومان قيمت دارد.
نظرات