عباس بهارلو، نويسنده و پژوهشگر سينما، معتقد است سينماگران و فيلمنامهنويسان به ادبيات بياعتنايند يا اعتناي چنداني ندارند و اظهارنظرهاي بسياري از آنها نشان ميدهد كه اغلب كتابهاي معروف ادبي را نخواندهاند.\
وي ادامه داد: تا زماني كه اين بياعتنايي به ادبيات داستاني وجود دارد، حوزه فيلمنامهنويسي در گفتوگونويسي، شخصيتپردازي، روايت داستاني و نظاير اينها ضعف اساسي خواهد داشت.
بهارلو افزود: تصور غلطي بين فيلمنامهنويس و نويسندگان درباره همكاري مشترك وجود دارد. بههمين سبب در نيم قرن گذشته به جز چند مورد انگشتشمار ارتباط خوبي بين آنها شكل نگرفته است.
وي توضيح داد: پارهاي از نويسندگان معتقدند فيلمنامهنويس و كارگردان بايد به اثر ادبي كاملا وفادار باشد. واقعيت اين است كه اغلب نويسندگان ما نپذيرفتهاند كه همانقدر كه داستانشان اثري مستقل است، فيلم سينمايي اقتباسشده از اثر ادبي هم اثري مستقل است.
بهارلو افزود: برخي نويسندگان براي نوشتن يك داستان سه چهار سال وقت ميگذارند؛ ولي در حوزه سينما، چه در عرصه نوشتن فيلمنامه و چه ساختن فيلم، فيلمنامهنويسهايي هستند كه در مدت سه چهار ماه سريالهاي چندين و چند قسمتي مينويسند، يا كارگردانهايي در بهترين حالت سالي يك فيلم توليد ميكنند. واقعا چهگونه چنين خلاقيتي امكان دارد؟
بهارلو گفت: ارتباط ميان نويسنده و فيلمنامهنويس، بيترديد موجب خلاقيت در هر دو طرف و ارتقاي سينما و حتي ادبيات ميشود. به نفع سينما و سينماگران ما است كه به ادبيات ايران و جهان ارجاع داشته باشند.
وي اضافه كرد: اصلا چهگونه است كه بسياري از كارگردانهاي ما فكر ميكنند فيلمنامهنويس هم هستند و نميخواهند نوشتن فيلمنامه را به اهل آن بسپارند.
نظر شما