چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۹ - ۱۲:۰۰
بازخواني ابعاد ديالكتيك فلسفه هگل در كتاب ماه فلسفه

سي و نهمين شماره ماهنامه تخصصي اطلاع‌رساني و نقد و بررسي كتاب با عنوان «كتاب ماه فلسفه» به سردبيري علي‌اوجبي از سوي خانه كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اين مجله، با هدف رونق بازار نقد، بالا بردن سطح كيفي كتاب‌هاي فلسفي، پيشبرد فرهنگ كتابخواني و ايجاد پيوند خلاق ميان ناشران، پديدآورندگان و خوانندگان حوزه فلسفه منتشر مي‌شود و با تحليل وضعيت نشر آثار فلسفي، دست‌اندركاران اين حوزه را ياري مي‌كند.

سخن سردبیر این شماره ماهنامه، با عنوان «رویکرد بيروني» آغاز مي‌شود. علی اوجبی می‌نویسد: «يكم: كوتاه نوشت‌هاي نگارنده در مطلع مجله كه ناخواسته تكليف شده است، بيشتر حاوي طرح مساله و بيان دغدغه‌هاي يك دانشجوي علاقه‌مند حوزه فلسفه اسلامي است. با اين وجود، گاه هم مخالفان فلسفه اسلامي را آزرده مي‌كند و هم موافقان را به پرسش وا مي‌دارد. روي سخن با گروه نخست نيست، زيرا در عين احترام به آنها طبيعي مي‌نمايد كه اختلاف مباني در مراحل و شرايطي خاص به رنجش يك يا دو سوي بحث بيانجامد. مخاطب من تمامي عزيزاني هستند كه در ساحت فلسفه اسلامي تلاش مي‌كنند و خالصانه در بالندگي و رشد و توسعه آن از هيچ كوششي دريغ نمي‌ورزند.
اگر بر اين اصل معرفت‌شناسانه بديهي اتفاق نظر داشته باشيم كه تمامي دانش‌هاي بشري در معرض خطا قرار دارند؛ و بهترين گواه آن اختلاف‌ها و دسته‌بندي‌هاي موجود ميان پژوهشگران در هريك از شاخه‌هاي معرفتي است، اعتراف خواهيم كرد كه فلسفه اسلامي نيز از اين قاعده مستثنا نيست.
بنابراين بايد نخست كوشيد و از منظري بيروني ـ‌و بدون هيچ تعصب و تقدس‌گرايي‌ـ به سير تاريخي فلسفه اسلامي از آغاز تولد تا زمان حاضر كه به درختي تنومند و پربار تبديل شده، نگريست و خلاها را بازشناخت و در رفع آنها تلاش كرد؛ و اين مهم هنگامي ميسر خواهد شد كه از سوي آگاهان فلسفه اسلامي صورت گيرد، و نه به دست مخالفان كه نه به اين دانش احاطه دارند و نه باور.
نيم نگاهي به آغاز فلسفه اسلامي تا دوران معاصر، بخوبي نشان مي‌دهد كه فلسفه اسلامي به طور مشخص در موضوع اين دانش اجماعي ندارند. حتي در ميان آثار يك فيلسوف نيز مي‌توان ناسازگاري را مشاهده كرد...
روش فلسفه نيز همين داستان را دارد. برخي بر استدلال محض تكيه دارند و شماري آن را در كنار كشف و شهود قرار مي‌دهند. حال جاي اين پرسش هست كه چگونه مي‌توان تمامي جريان‌ها و مكاتب فلسفي در جهان اسلام را تحت عنوان واحد فلسفه اسلامي گردآورد؟! آيا ملاك جغرافيايي و يا باورهاي ديني، عامل وحدت‌بخش آنهاست و يا علتي ديگر چون غايت و خاستگاه فلسفه سبب مي‌شود تا فلسفه فارابي، ابن سينا، شيخ اشراق، ميرداماد و صدرالمتالهين را تحت عنوان فلسفه اسلامي جمع كنيم و تمامي جريان‌هاي ياد شده را در طول هم قرار داده و هريك را مرتبه كمال يافته ديگري بدانيم؟
پس از واكاوي مباني، بايد به سراغ مسائل و ساختار فلسفه اسلامي رفت و با كندوكاو در آنها كاستي‌ها را يافت و درمان كرد.
دوم: در برنامه‌ريزي مطالب مجله، بارها به اين نتيجه رسيديم كه انديشه‌ها و آموزه‌هاي فلسفي هگل را نيز در دستور كار قرار دهيم، اما هربار موانعي ناخواسته سد راه مي‌شد. از اين‌رو در شرايط فعلي قرار شد به انتشار پرونده هگل در شماره حاضر بسنده كنيم. اما به خواست الهي، يكي از ويژه‌نامه‌هاي پربار مهم سال آتي را به هگل پژوهي اختصاص خواهيم داد. پرداختن به اين موضوع به دو دليل است:
نخست آن كه علي‌رغم آثار متعددي كه درباره او تاليف يا ترجمه شده، اما هنوز عمده پژوهشگران تصور درستي از انديشه‌هاي فلسفي وي ندارند و او را فيلسوفي ماترياليست و غيرالهي مي‌انگارند.
نكته دوم، جايگاه بسيار مهمي است كه هگل در تاريخ فلسفه غرب به خود اختصاص داده و تاثيري است كه در مباني بسياري از متفكران غربي دارد.
سوم: نكته پاياني اين كه ـ‌همان گونه كه در شناسنامه مجله نيز آمده است‌ـ نقد و پاسخ‌هاي منتشره در كتاب ماه فلسفه به معناي درستي و پذيرش آنها از سوي مسوولان نشريه نيست. كوشش صادقانه ما اين است كه فضا و بستر سالم و مناسبي براي تضارب آرا آماده سازيم تا در پرتو آن شاهد تعالي انديشه‌هاي فلسفي نسل جوان در ايران اسلامي باشيم». 

مقالاتي با عناوين؛ هگل، مقدمه‌اي آسان‌ياب بر فلسفه‌اي ديرياب(هاشم قرباني)، بازخواني ابعاد ديالكتيك فلسفه هگل(عاطفه‌سادات قريشي)، گفتارهايي درباره فلسفه هگل(ابوالحسن علي‌پور)، فلسفه هگل در بستر ايده‌آليسم آلماني(ميثم سفيدخوش)، روايت لوكاچ از هگل(محمدتقي جان‌محمدي)، هگل و فلاسفه قرن 19(عليرضا آزادي)، در بخش «پرونده هگل» درج شده‌اند.

در بخش نقد و بررسي، اين عناوين به چشم مي‌خورند: الف: در ايران: پژوهش شتاب‌زده در باب كرامات و خوارق(مهدي كمپاني زارع)، تصحيح يا تخريب(احسان كردي). ب: در غرب: درآمدي بر فلسفه معاصر غرب(علي سنايي)، خدا و رنج در رمان برادران كارمازوف(سيدمصطفي موسوي اعظم)، ابن ميمون و توماس آكوئيني: نبوت طبيعي يا الهي؟(عليرضا فاضلي)، تاملي در نظريه‌هاي معاصر در معرفت(خالد زند سليمي). 

در بخش جستار؛ مطلب شهودگروي، حقيقت اخلاقي و مدارا(علي‌اكبر عبدل‌آبادي)، در بخش گفت‌وگوي ماه؛ مطلب گفت‌وگو با توماس بالدوين فيلسوف اخلاق انگليسي(امير يوسفي)، در قسمت ديدار؛ مطلب نشست نقد و بررسي كتاب نفس و قواي آن، در بخش گزارش مولف؛ مطلب زندگي و آثار ابوالحسن عامري نيشابوري(نصرالله حكمت) و در قسمت فلسفه در بهار؛ گزارش كتاب فصل با عنوان فلسفه در ساحت سخن(حسناسادات بني‌طباء) منتشر شده‌اند.

سي و نهمين شماره ماهنامه «كتاب ماه فلسفه» در 136 صفحه و بهاي 12000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط