مريم مقيمي_ جهاني كه انسان در آن متولد ميشود، ميزيد و مي ميرد، تجلي ذرهاي از عظمت خداوند لايتناهي است و هرچه آدمي در ژرفاي اين عظمت بيشتر فرو ميرود به كوچكي و ناتواني خود بيشتر پي ميبرد. انساني كه با همه ناچيزي به عنوان اشرف مخلوقات از او نام برده شده، براي جاري شدن و رسيدن به آنچه بر او تكليف است، نياز به سرچشمه قدرتمندي دارد كه او را در جريان رشد و رسيدن به كمال همواره ياري رساند. آنچه اين سرچشمه را به ما ميشناساند كلام خداوند است كه از سوي بالاترين مقام بشري به انسان ابلاغ شده. اما بيان اين احاديث گوهربار و پرداختن به لايههاي دروني اين انوار الهي را كساني برعهده دارند كه سراسر زندگي خويش را به بررسي و تحقيق در زندگي ائمه اطهار عليهم اسلام و ژرفنگري خاص در انديشههاي اسلامي گذراندهاند و حاصل سالها تلاش خود را در قالب داستان و حكايت به زباني ساده و شيوا در اختيار ما و نسل جوان قرار دادهاند. محمود حكيمي از جمله آنان است./
محمود حكيمي در نهم شهريور 1323 در تهران در خانوادهاي مذهبي متولد و در سن 5 سالگي به مدرسه آمادگي برهان كه مدرسهاي با زمينه مذهبي بود، وارد شد. سپس به دبستان «بندار رازي» رفت و در سال چهارم به علت خواندن مداوم «مجله دانشآموز» در كلاس، علاقه بسياري به خواندن و مطالعه پيدا كرد و در سال پنجم نيز با تهيه روزنامههاي ديواري با نوشتن انس گرفت.
به گفته خودش در واقع از سال 1335، نويسندگي را آغاز كرد. بعد از پايان دوره ابتدايي، به دبيرستان حافظ، جنب امام زاده زيد رفت . بعد از كسب مدرك ديپلم، به عنوان سپاه دانش در يكي از روستاهاي كردستان به تدريس مشغول شد و سپس به مدت يك سال در برخي از مجلهها، مقالات سياسي، داستاني و علمي مينوشت . بعد از درگذشت پدرش به دليل كافي نبودن حقوق معلمي، كار ترجمه و نوشتن را با شدت بيشتري ادامه داد. وي درباره اين دوره از زندگيش ميگويد:
"در آن بحران مالي، يكي از ناشران از من خواست كه كتابهايي به زبان ساده درباره زندگاني پيامبران بنويسم. من اين پيشنهاد را پذيرفتم و شروع به مطالعه كردم. در ميان چندين كتاب كه درباره زندگاني پيامبران مي خواندم، كتاب قصص قرآن، تاليف مرحوم سيدصدرالدين بلاغي، توجهم را جلب كرد. نثر شيرين و فاخر مرحوم بلاغي آنچنان جالب بود كه در مدت پانزده روز كتاب را دوبار خواندم. پس از خواندن آن كتاب احساس عجيبي به من دست داد. احساس كردم كه حضرت ابراهيم(ع) و حضرت موسي(ع) و حضرت عيسي(ع) را به طور عجيبي دوست دارم. اين بار تصميم گرفتم مثل يك عاشق يك دوره تفسير قرآن الميزان، تاليف علامه طباطبايي را بخوانم. در آن زمان با زبان عربي آشنايي زيادي نداشتم. لذا ترجمه فارسي آن را ميخواندم. متاسفانه نثر مترجمان برخي از مجلدات اين تفسير گران سنگ چندان جالب نبود و من با وجود علاقه بسيار نتوانستم بيش از 10 جلد از آن را به اتمام برسانم. ولي به هر حال عشق و علاقه من به پيامبران، مخصوصا حضرت ابراهيم(ع) هر روز بيشتر ميشد و گاه احساس ميكردم آتش فروزان از عشق آن پيامبر بزرگ در قلبم زبانه ميكشد".
استاد محمود حكيمي از سال 1345 كه به عنوان معلم روستا وارد آموزش و پرورش شد، تا پايان دوره خدمتش مشاغل بسياري را برعهده داشت از جمله، معلمي در روستا، دبير و معاون راهنمايي، دبير دبيرستان، مولف برخي از كتاب هاي درسي تاريخ، ويراستار كتاب هاي درسي علوم انساني، سرپرست واحد مطالعات آموزش كودكان استثنايي، معلم مدرسه نابينايان خزائلي و مدرس مراكز تربيت معلم تهران. وي در چند سال گذشته، در آموزش ضمن خدمت زبان انگليسي، مرجع شناسي و روش تحقيق، ادبيات كودك و نوجوان تعليم و تربيت دبستان و قبل از دبستان نيز تدريس كرده است.
حكيمي از سال 1348 تا 1352 در دانشگاه تربيت معلم در رشته زبان انگليسي مشغول به تحصيل بود و بعد از دريافت مدرك كارشناسي به شهر قم رفت و ضمن تدريس، از درسهاي حوزوي نيز استفاده كرد. حكيمي خود در اين باره ميگويد: "درسهاي حوزوي استفادهاي بزرگ برايم داشت، شركت در بحثهاي ديني با طلاب و استفاده از كتابخانههاي آيتالله مرعشي و كتابخانه دارالتبليغ اسلامي موجب شد كه درباره تاريخ صدر اسلام بيشتر مطالعه كنم. در همان سالها بنا به درخواست آيتالله بهشتي در مدرسه فيضيه به تدريس زبان انگليسي و شيوه نگارش مشغول شدم كه 2 سال به طول انجاميد."
وي از سال 1351 در مجلههاي مكتب اسلام، نسل جوان، نسل نو، مكتب تشيع و پيام شادي شروع به داستاننويسي كرد كه بعدها داستانهايش به صورت كتاب، چاپ و منتشر شدند. استقبال از آثار وي در دوران قبل از انقلاب اسلامي واكنش تند نيروهاي چپ، لائيك و ضدمذهبي را به دنبال داشت.
تاكنون 134 اثر از استاد محمود حكيمي به چاپ رسيده كه 26 مورد آن ترجمه و بقيه تاليف و داستانند. 36 اثر وي درونمايهاي مذهبي دارند و همه آثارش ويژه نوجوانان و جوانانند. دوره 22 جلدي تاريخ تمدن ويژه نوجوانان، تاكنون جوايز بسياري را به همراه داشته و مجموعه دانشنامه نوين ويژه كودكان نيز در سال 1378 در جشنواره رشد برنده جايزه شد. استاد محمود حكيمي در شهريور 1381 در پنجمين جشنواره شهيد رجايي لوح افتخار را از رياست محترم جمهوري به خاطر تاليف آثار بسيار در زمينه ادبي و هنري دريافت كرد.
فهرست آثار استاد محمود حكيمي
*كتابهاي تاريخي و اجتماعي و سياسي: تاليف و ترجمه
نگاهي به تاريخ معاصر يا بحرانهاي عصر ما، امير كبير، چاپ چهارم1385
ناپلئون بناپارت، امبير كبير، چاپ دوم، 1380
تاريخ تمدن 22 جلد، شركت انتشار، چاپ چهاردهم، 1378
ايران در عصر ناصرالدين شاه، قلم، چاپ ششم، 1370
از تاريخ بياموزيم، خرم، چاپ اول، 1370
هزار و يك حكايت تاريخي 4 جلد، قلم، چاپ هشتم،1380
داستانهايي از زندگي اميركبير، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ سي و هشتم، 1383
داستانهايي از عصر رضاشاه، قلم، چاپ سوم، 1371
سيري در خاطرات سياسي رجال ايران، پيدايش، چاپ اول، 1371
سيرت و شخصيت حضرت محمد(ص)، شركت انتشار، 1371
نگاهي به حوادث تاريخ جهان، مفيد، 1361
جهانبيني و حكمت فردوسي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1370
زندگي حضرت امام حسين(ع)،قم، اميرالمومنين(ع)، 1379
زندگاني حضرت زينب(س)، نشر اميرالمومنين(ع)، 1372
اشرافزاده قهرمان، انجام كتاب، 1363
نهضتهاي آزاديبخش در آفريقا، نسل جوان-قم، 1358
ريشههاي ما زندهاند،تاريخ مبارزات مردم فلسطين، 5 جلد، اميد-قم، 1358
غرب بيمار است، 1356
ديدنيهاي جهان، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1370
ماشين قدرت و اختناق، امير كبير، 1365
ماخذشناسي و روش تحقيق، تربيت معلم، بلال حبشي، 1374
در مدرسه مولانا، انتشارات قلم، 1379
لطيفههاي سياسي، انتشارات خرم- قم، 1373
شهداي فخ، جهان آرا-قم، 1352
آشنايي با شخصيت شهيد مدرس، اميد ،قم،1356
يادداشتهايي در بين راه، اميد قم،1356
اسلام و مساله گرسنگي، جهان آرا قم،1356
خود روشنفكر بيني،تشيع،1355
سلحشوران علوي، اميد-قم، 1362
زنجيرها، انجام كتاب، 1396
* كتابهاي تعليم و تربيتي و ادبيات
كودك و نوجوان 6 جلد، انجام كتاب، 1364
شناخت كودكان استثنايي، دفتر كودكان استثنايي، 1367
آموزش كودكان نابينا، دبيرستان خزائلي، 1368
تيزهوشي و خلاقيت، مقالاتي در مجله اطلاعات علمي، 1366
مجموعه مقالات براي بانوان، اميد، قم 1363
درباره ادبيات كودكان و نوجوانان، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1360
آموزش و پرورش در دبستان و قبل از دبستان، مجد، 1374
آموزش و پرورش خودكامگان، شركت انتشار، 1379
مباني ادبيات كودكان و نوجوانان، آرون، 1383
مجموعه:" در مدرسه..."ها:1- در مدرسه مولانا.2- در مدرسه حكيم توس. 3-در مدرسه پير نيشابور.4-در مدرسه ناصر خسرو قبادياني.5- در مدرسه سعدي شيرازي.6-در مدرسه پروين اعتصامي، انتشارات قلم، 1385.
گشت وگذاري در لطيفه هاي ادبي،نشر لوح زرين،تهران،1387
*كتابهاي علمي: تاليف و ترجمه
انسان، ميكروسكوپها، موجودات زنده- فرجام كتاب، 1371
شگفتيهاي جهان حيوانات، انجام كتاب، 1369
اختراعات بزرگ، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1370
دانشمندان بزرگ، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1370
انسان و الكترونيك، 1352
شگفتيهاي جهان پرندگان، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1369
دانشنامه نوين 4 جلد، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1370
با پيشگامان آزادي،2جلد،قم،1383
هزار و يك پرسش و پاسخ علمي، 6 جلد، قلم، 1371
شناخت بيماريها، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1371
حس ششم، خرم- قم، 1371
شگفتيهاي جهان خلقت، 2 جلد، انجام كتاب، 1371
هنر زندگي، خرم- قم، 1370
كاشفان و سياحان، انجام كتاب، 1375
زرافه، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1370
خزندگان، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1371
داستانهاي آموزنده براي كودكان، انتشارات اميد قم، 1361
شگفتيهاي دريا، انتشارات انجام كتاب، 1373
شگفتيهاي آسمان، انتشارات انجام كتاب، 1374
بدن انسان، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1373
همراه با عارفان- عياران و جوانمردان، انتشارات حرير ، 1379
سيارات، آواي نور، 1379
شگفتيهاي حيوانات، آواي نور، 1379
ما از پي سنائي وعطار آمديم،نشرلوح زرين،1386
دانشنامه علوم و هنر، جلد 2، نشر حرير، 1383
* كتابهاي داستاني:
وجدان، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ 18، 1378
نقابداران جوان، قلم، 1364
به سوي ساحل،نشر اميرالمومنين(ع)، 1363
ساندر، خرم-قم، 1370
پيام آور محبت، انجام كتاب، 1365
عبدالله دريايي و زميني، فرجام كتاب، 1365
طاغوت، جهان آرا ،قم، 1362
در سرزمين يخبندان، اميد-قم، 1362
فرار از ظلمت، اميد-قم، 1362
غرور قدرت، اميد-قم، 1362
فلسطين آزاد ميشود، اميد-قم، 1362
پيكار سرنوشت، جهان آرا، 1362
سرودهاي رهايي، جهان آرا، 1362
سوگند مقدس، دارالتبليغ اسلامي، 1362
پرواز به سوي سياره آزادي، اميد-قم، 1362
قهرمان كيست، اميد-قم، 1362
نبرد عليه استعمار، انجام كتاب، 1369
مسلمان شجاع، 1354
داستانهايي از زندگاني حضرت محمد(ص)، نامك، 1376
داستانهايي از زندگاني امام علي(ع)، نشر نامك، 1377
و امام حسين(ع) و فاطمه زهرا(س) و زينالعابدين(ع)، جلد، نشر نامك، 1376-82
رودخانه خوشان عشق، قلم، 1384
زندگاني ميرزا حسن رشديه، قلم،1385
* همكاري در نشريات
همكاري با مجله درس هايي از مكتب اسلام، نسل نو، نسل جوان،پيام شادي،كيهان بچه ها، ماهنامه آموزش و پرورش، معلم و خانواده كيهان بچه ها.
نشريه علمي- تخصصي آوا 5 شماره، مركز تربيت بلال حبشي، 1373
ياد يار مهربان، زندگاني معلمان نمونه 3 جلد، ستاد بزرگداشت معلم، 1379
***
- كارهايتان بيشتر بر محور چه موضوعاتياند؟
قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، بيشتر كتابهايم داستان و رمان بودند كه از زبان شخصيتها و كاراكترهاي داستان به بيان مطالب ديني و اسلامي براي نوجوانان ميپرداختم. اما پس از انقلاب بيشتردر مورد تاريخ اسلام،تاريخ جهان و تاريخ علم ، آثاري منتشر كرده ام.
- درباره رمانهايي كه مينوشتيد توضيح دهيد؟
تا سال 1347 در برخي از نشريات، داستانهاي پليسي ترجمه ميكردم و بعد از آن در مجله پر تيراژ «درسهايي از مكتب اسلام» مشغول به نوشتن مقالاتي شدم. از سال 1349 به تدريج به نوشتن داستان در همان مجله پرداختم كه بيشتر در مورد نهضتهاي آزادي بخش اسلامي در كشورهاي افريقا و آسيا بود.
- اهميت ترجمه داستانهاي پليسي چه بود كه به آن پرداختيد با توجه به اين كه كتاب هاي شما بيشتر در زمينه داستانهاي دينياند؟
بعضي از ماجراهاي پليسي، داستانهايي معمايياند كه براي فعال شدن ذهن كودك و نوجوان بسيار مفيد است و باعث خلاقيت افكار آنها ميشود. انتخاب و ترجمه آن كتابها نيز با نظر به همين هدف انجام شد كه البته موفق هم بود.
-چرا قبل از انقلاب اسلامي بيشتر به نهضتهاي آزادي بخش اسلامي مي پرداختيد؟
نويسنده بايد شرايط خاص اجتماع خود را در نظر داشته باشد. در دهه چهل و پنجاه در بيشتر كشورهاي افريقايي و آسيايي نهضتهاي ضد استعماري به وجود آمده بود كه بيان و شناساندن اين نهضتها ميتوانست در ايجاد افكار ضد طاغوتي در ميان نوجوانان و جوانان كشورمان در آن زمان بسيار موثر باشد. لذا پرداختن به آن را ضروري دانستم و داستانهايي با همين موضوع در مجله درسهايي از مكتب اسلام از من به چاپ رسيد. مثل «سوگند مقدس» در مورد نهضت آزادي بخش اسلامي گينه بيسائو، داستان «طاغوت» درباره نهضت آزادي مسلمانان در جنوب شرقي آسيا و «پيكار سرنوشت» كه داستان سرگذشت مسلمانان فيليپين بود و بعدها به صورت كتاب نيز منتشر شدند. داستان سلحشوران علوي كه درباره سربداران بود با استقبال فراوان روبرو شد.
- اين موضوعات در قالب داستانهاي واقعي بودند يا تخيلي؟
برخي از مطالب تاريخي كه در مورد نهضتهاي اسلامي بود، مثل نهضت امام حسين(ع) يا در مورد حكومت حضرت علي(ع) و از اين قبيل، همه براساس واقعيت تاريخ اسلام بودند، اما داستانهايي كه در مورد نهضتهاي آزادي بخش به چاپ ميرسيدند، تخيلي و از زبان كاراكترها و شخصيتهاي داستاني بود كه در آن بسياري از آموزههاي اسلامي را مطرح ميكردم.
- پيش از انقلاب با توجه به شرايط اجتماعي كه وجود داشت از نوشتن و چاپ اين موضوعات جلوگيري نميشد؟
ميشد. ساواك آن زمان 2 بار بسيار خشمگين شد. خصوصا درباره داستاني با عنوان «طاغوت». زيرا در آن داستان، طاغوت به معني گستردهتري خود را نشان ميداد. در آن دوره، مردم، بيشتر طاغوت را به معني بت ميپنداشتند. در آن داستان با استفاده از آيات قرآن كريم و آموزههاي ائمه اطهار عليهم السلام نشان داده شد كه طاغوتها بيشتر حكومتهاي خود كامهاند. در اين داستان با استفاده از نهضت حضرت ابراهيم(ع)، حضرت موسي(ع) عليه فرعون و... توضيح كافي درباره طاغوت وجود داشت و در برخوردي كه دستگاه ظالم آن زمان با اين داستان داشت، انتشار مجله درسهايي از مكتب اسلام 2 بار و هر بار به مدت چند ماه متوقف شد.
- چه عاملي سبب شد كه به تاليف كتاب هاي ديني و نوشتن داستان هاي اسلامي علافه مند شويد؟
من در يك خانوادهاي مذهبي در محلي مذهبي خيابان خراسان متولد شدم. پدر و مادرم از دو كتاب قرآن و مفاتيح جدا نميشدند. از سنين كودكي با پدرم در هياتهاي ديني حضور داشتم. حضور در آن جلسات بر عشق و علاقه من به اهل بيت(ع) بشدت افزود. از 15 سالگي در بعضي از مراسم مذهبي سخنراني ميكردم و همين انگيزهاي شد تا قبل از شروع به سخنراني به مطالعه كتابهاي ديني بپردازم. در سال پنجم ابتدايي نيز وجود معلمي به نام آقاي غروي، از من خواست كه هر هفته يك روزنامه ديواري تهيه كنم و آن آغاز نويسندگي بود. در اين روزنامه بخشي به زندگاني ائمه اطهار عليهم السلام اختصاص داشت و براي نوشتن آن مطالب نيز بايد مطالعه ميكردم و مينوشتم. اين باعث ورود من به عرصه نويسندگي شد. با مطالعه و خواندن كتاب هاي ديني و تاريخ، به تدريج متوجه اين موضوع نيز شدم كه در بيشتر كتابهاي داستاني كه منتشر ميشوند آموزههاي اسلامي بسيار كم رنگند. بنابراين تصميم گرفتم در زمينه داستانهاي ديني كار كنم و خدا را شاكرم كه داستانهايم با استقبال بسيار زيادي روبهرو شد. داستان «سوگند مقدس» تا پيروزي انقلاب اسلامي به تيراژ بالاي 300 هزار رسيد. در حالي كه جمعيت آن زمان ايران 31 ميليون نفر بيشتر نبود.
- در برخي از آثار خود به اديان پرداخته ايد، علت آن چيست؟
از حدود 40 سال پيش تاكنون و از زماني كه به نگارش «تاريخ تمدن» پرداختم، در اديان مختلف تحقيق كردم. هم اديان توحيدي مثل، مسيحيت، يهود، اسلام و... و هم اديان غير توحيدي مثل شينتو، بوديسم، هندونيسم و... و نتيجه اين مطالعات و پژوهشها درك اين حقيقت است كه جامعه بشري هميشه براي اين كه بتواند از بحرانها نجات پيدا كند، به آموزههاي اسلامي و خصوصا به آموزههاي تشيع محتاج است.در آغاز پژوهش دراديان زماني كه حديث ثقلين از رسول اكرم(ص) را خواندم دليل تاكيد بر قرآن و ائمه اطهار(ع) را همتراز با هم نميفهميدم. تا اين كه بعد از تحقيقات زياد در كتاب هاي احاديث اهل سنت و تشيع متوجه شدم كه اگر آموزههاي امامان شيعه نبود، بدون ترديد اسلام با انحرافات بزرگ مواجه بود. مطالعه در آثار انديشمندان بزرگ به من نشان داد بدون آموزههاي امامان نميتوانيم اسلام خالص را به جامعه بشري نشان دهيم. بنابراين؛ انگيزه نوشتن كتابهاي ديني و مذهبي در من بيشتر تقويت شده و نياز جامعه امروزي را به اين كتابها بيشتر ميبينيم.
- شما فصل دوازدهم كتاب مباني ادبيات ديني كودك و نوجوان را به آسيب شناسي ادبيات ديني اختصاص داده ايد، علت آن چيست؟
بعضي از كساني كه كتاب ديني مينويسند، شناخت درستي از تاريخ اسلام و احاديث ندارند. ما نميتوانيم هر كتاب حديثي را باز كنيم و هر روايتي را كه مي خواهيم برداريم و داستان بسازيم. احاديث مختلفند: حديث حسن، حديث آحاد، حديث جعلي و... از هر روايت و حديثي نميتوان استفاده كرد. خصوصا در زمينه داستانهاي پيامبران بايد بسيار دقت كرد تا گرفتار اسراييليات نشويم. اسراييليات داستانهايياند مربوط به فرهنگ يهود و مسيحيت تحريف شده، كه در آغاز اسلام با حيلهگري خاصي به فرهنگ ديني وارد كردهاند. بايد دانشكدهاي تاسيس شود براي تربيت كساني كه ميخواهند داستانهاي ديني بنويسند.
- مخاطبان شما در گذشته و امروز چقدر متفاوتند؟
بيشتر مخاطبان من، قبل و بعد از انقلاب، نوجوانان و جوانان هستند.
-علت اينكه در آثارتان به آموزه هاي تشيع بيشتر مي پردازيد چيست؟
امروزه، تشيع توجه جهانيان را به خود جلب كرده است. اديان ومذاهب غير شيعي اعتقادات مختلفي دارند؛ عدهاي جبرگرا هستند و معتقدندكه انسان موجودي مختار نيست .بدبختي يا خوشبختي او از آغاز تعيين شده است. جبر گرايي واقعا مصيبت بار است در حالي كه در اعتقادات تشيع اينگونه نيست. هم در قرآن و هم در نهجالبلاغه انسان به عنوان موجودي مختار مطرح ميشود و ميتواند راه درست يا غلط را خود انتخاب كند. عدهاي ديگر از مذاهب غير شيعي نيز معتقدند هر حكومتي، چه حاكمش عادل باشد و چه ظالم؛ بايد از آن اطاعت كرد. اما در اعتقادات تشيع نبايد فرامين حكومت ظالم را پذيرفت و زير بار ظلم رفت. همانگونه كه ميبينيم حضرت علي ابن ابيطالب(ع) و امامان بعد از ايشان در برابر حكومتهاي ظالم ميايستادند. بنابراين بيشترين خطر براي دشمنان اسلام و حكومت هاي خودكامه ،از سوي اعتقادات شيعي و تشيع است. تشيع مذهب مهر و محبت است در حالي كه وهابيت سعي بر اين دارد كه از اسلام چهره بسيار هولناكي نشان دهد. در حالي كه اسلام شعارش با رحمن و رحيم شروع ميشود. البته اسلام نسبت به متجاوزان به حقوق مردم هيچگونه گذشتي ندارد. اما نهضت پيامبران و مخصوصا پيامبر اكرم(ص) ايجاد محبت و پيوستگي بين انسانهاست. بنابراين يك نويسنده بايد آگاهي كافي و كامل از اوضاع جامعه خود در گذشته و حال داشته باشد و نسبت به اتفاقات رخ داده در زمان خاص خودش بنويسد. آنچه براي مخاطب امروز درس است و تاثيرگذار، بيان محبت و مهرورزي است كه الگوي آن ائمه اطهار (ع) ند.
نويسندگان بايد دقيق باشند و از محبت اهل بيت (ع)بنويسند. ويژگيهاي اخلاقي امامان خصوصا حضرت وليعصر(عج) را بيان كنند و به طور قطع به زودي در چندين دهه ديگر انديشههاي تشيع به عنوان يك اسلام راستين در سراسر جهان مورد قبول قرار خواهد گرفت همان طور كه تاكنون رويكردهاي بسياري در سراسر دنيا به اسلام و تشيع داشتهايم.
- با توجه به تحول در نگاه مخاطبها چقدر در روش نويسندگيتان تغيير ايجاد كردهايد؟
اگر نويسندهاي بگويد در سراسر عمرم تغييري در نوشتههايم ايجاد نشده، در اشتباه است. هرقدر انسان مطالعه ميكند زمينه انديشهاش وسعت بيشتري پيدا ميكند و طبعا، هم از نظر شيوههاي نگارش و هم از نظر محتوا و درون مايه تقويت ميشود. در چند سال اخير با مطالعه تاريخ اسلام، اطلاعات بيشتري به دست آوردهام. يكي از معروفترين آثارم داستان «سلحشوران علوي» است كه دو ناشر ميخواهند آن را تجديد چاپ كنند.
- نظرتان درباره شيوه نگارش امروزي براي جذب بيشتر مخاطب چيست؟
عقيده دارم كه نويسندگان كودك و نوجوان، مطالب را ساده و روان بنويسند.
- آثار شما قبل از پيروزي انقلاب استقبال بهتر و بيشتري داشت يا بعد از آن؟
تيراژ كتاب در ايران بسيار پايين است در حالي كه در كشورهاي ديگر اينگونه نيست. در سال هاي پيش از انقلاب، داستانهاي انقلابي كه مينوشتم استقبال خيلي خوبي داشت، بعد از پيروزي انقلاب، بعضي از آثارم بيشتر مورد توجه بودند. داستاني با عنوان «وجدان» كه دفتر نشر فرهنگ اسلامي آن را چاپ كرده، با استقبال بسيار خوبي روبهرو شد. «داستانهايي از زندگي امير كبير» نيز به چاپ سي و هشتم رسيد. كتابهايي كه داستانهاي كوتاه دارند با استقبال خوبي روبهرو بودهاند مثل كتاب «هزار و يك حكايت تاريخي» كه چاپ هشتم آن تمام شد يا «لطيفههاي ادبي». اما برخي از كتابها آنچنان كه انتظار داشتم مورد استقبال واقع نشدند؛ چون جنبه آكادميك داشت. «نگاهي به تاريخ معاصر» بعد از هفده سال تازه به چاپ چهارم رسيده است.
- در اين دوره مخاطبان شما چقدر به آثارتان احساس نياز ميكند؟
مساله تبليغات يكي از مسايل مهم و تاثيرگذار بر اذهان است. در اين دوره به دلايل متفاوت آن استقبالي كه پيش از انقلاب از داستانها مخصوصا كتابهاي ديني و داستان ديني ميشد، نيست. البته كودك و نوجوان از داستان خيلي استقبال مي كند.بعضي از كتابهايي كه درباره ائمه نوشتهام، بعد از سال هفتاد بوده، مانندداستانهايي از زندگاني رسول اكرم(ص) تا امام صادق(ع) كه همه بارها چاپ شده وبه فروش رفته و الان انتشاراتي قصد چاپ مجدد آن را دارد. كتابهايي كه درباره تعليم و تربيت نوشتهام نيز مورد استقبال خانوادهها قرار گرفتهاند؛ مثلا كتابي ترجمه كردهام با عنوان، «هوش، تيزهوشي و خلاقيت» كه استقبال عجيبي از آن شد.
- با توجه به گستردگي كارهايتان چگونه تقسيم كار ميكنيد؟
بسياري از كارهايي كه انجام ميدهم با يادداشت برداري شروع مي شود. به عنوان مثال، از سال 1354 درباره تاريخ مطبوعات ديني يك سري فيشبرداريهايي كردهام كه انشاا... اين مجموعه به زودي منتشر خواهدشد. شبها نيز اگر كاري مانده باشد، بيدار ميمانم و تلاش ميكنم، زيرا معتقدم بايد همچنان بياموزم.
- همسرتان چقدر در موفقيت شما موثر بودهاند؟
خوشبختانه همسرم بسيار موجب موفقيت من بوده و هست. به طوري كه مطلقا كاري به جز مطالعه و نوشتن انجام نميدهم. ايشان بعد از فارغ شدن از كارها و مسووليت خانه، در نوشتن هم كمكم ميكند. حتي گواهينامه رانندگي هم ندارم و براي بيرون رفتن از خانه و رسيدگي به كارهايم، همسرم اين زحمت را قبول ميكند.
- چند ساعت در روز مطالعه ميكنيد؟
گاهي 12 ساعت.
- غير از رشته تخصصيتان به چه موضوعات ديگري براي مطالعه علاقهمنديد؟
طنز و لطيفه را دوست دارم. مخصوصا طنزي كه شاعران و لطيفهپردازان در مقابل حكومتهاي خودكامه داشتهاند. تاريخ ايران شاهد حكومت خودكامگان بسياري بوده و مردم آن زمان تا جايي كه ميتوانستند مقاومت ميكردند اما وقتي عرصه را تنگ ميديدند، به لطيفه و طنز روي ميآوردند، مثلا، «نسيم شمال» با روزنامه و اشعاري كه منتشر ميكرد، يكي از عوامل سقوط حكومت استبدادي محمدعلي شاه بود كه در مقدمه 90 صفحهاي «گشت و گذاري در لطيفههاي ادبي» از انتشارات لوح زرين آوردهام.
- گاهي طنزها زيبايي خود را از دست ميدهند، نظرتان در اين باره چيست؟
در بخش اول كتاب"گشت و گذاري در لطيفه هاي ادبي" آورده ام كه ما دو گونه طنز داريم. ما حق نداريم با طنز و لطيفه با حيثيت انسانها بازي كنيم. طنز و لطيفه زماني ارزش دارند كه ما بتوانيم توسط آنها متجاوزان به حقوق انسانها را به مردم معرفي كنيم.
-شما به كداميك از شاعران معاصر بيشتر علاقه داريد؟
من اشعار پروين اعتصامي را بسيار دوست دارم زيرا كه بيشتر اشعارش بر اساس خداپرستي و توحيد است.
نظر شما