سه‌شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۳
​بوشهر، شهر کلمه و کتاب

هوای بوشهر با همه جای ایران متفاوت است و بوی کلمه و کتاب در گوشه‌ و کنار شهر پیچیده؛ حتی اگر سفری به این شهر نداشته باشید، احساس غریبگی نمی‌کنید؛ چراکه همه ما بارها با آثار صادق چوبک، منیرو روانی‌پور، محمدرضا صفدری و احمد آرام در کوچه‌های بوشهر قدم زده‌ایم و با شعرهای منوچهر آتشی و علی باباچاهی در دنیای مردمان این شهر زندگی کرده‌ایم.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شهاب دارابیان: هفته کتاب و انتخاب بوشهر به‌عنوان سومین پایتخت کتاب ایران بهانه‌ای شد تا سفری به بوشهر داشته باشم، سری به گوشه و کنار شهر بزنم و ببینم که در شهر شعر و داستان چه خبر است. در نگاه اولیه می‌توان تبلیغات محیطی این شهر را به شدت تایید کرد؛ چراکه در جای جای شهر المان‌ها و نشانه‌هایی از پایتخت کتاب دیده و بوی کلمه و کتاب در هر کجای شهر استشمام می‌شود.
 

شهر شهر کتاب است؛ به همین دلیل حتی برای منی که نخستین بار پا در این شهر می‌گذارم، همه چیز آشناست؛ چراکه ما بارها با آثار صادق چوبک، منیرو روانی‌پور و احمد آرام در کوچه‌های بوشهر قدم زده‌ایم و با شعرهای منوچهر آتشی و علی باباچاهی در دنیای مردمان این شهر زندگی کرده‌ایم.
 
شهر بوشهر بدون شک تنها کاندید انتخاب پایتخت کتاب نبوده است اما می‌توان از آن به‌عنوان لایق‌ترین شهر نام برد؛ چراکه در صحبت با مدیرکل ارشاد این شهر متوجه شدم که پشت این انتخاب شایسته، تلاشی سه ساله خوابیده و این شهر 300 هزار نفری این روزها میزبان برگزاری 32 طرح کتابی است. البته همه‌ی این‌ها بهانه‌های کوچکی است تا به ما بفهماند که کتاب در وجب‌به‌وجب خیابان‌های بوشهر حضور دارد.
 

نکته‌ای که بیش از هر چیز در این شهر توجهات را به سمت خود جلب می‌کند، کتابخانه‌های کوچکی است که در تمام مراکز عمومی دیده می‌شود. نصب این کتابخانه‌ها بدون شک کار بسیار پسندیده‌ای است اما مهم این است که به محتوای کتاب‌های این کتابخانه‌ها نیز توجه ویژه شود؛ چراکه می‌توان با یک نگاه فرهنگی به قضیه، قفسه‌ها را از کتاب‌های پرمخاطب حوزه‌های مختلف پر کرد تا مخاطب رغبتی برای استفاده از این کتاب‌ها داشته باشد.
 
نمی‌دانم که علت چیست اما کتاب در پوست و گوشت بوشهری‌ها نفوذ کرده است و ما حتی شاهد حضور کتاب در تاکسی‌ بی‌سیم‌های سطح شهر هستیم. ماشین‌هایی که به من مسافر این امکان را می‌دهد تا در طول مسافرت‌های داخل شهر از کتاب‌های موجود در تاکسی استفاده کنم. البته طرح استفاده از کتاب در وسایل حمل و نقل تنها مختص تاکسی نیست و برای نخستین بار در کشور، پروازهای داخلی و خارجی از مبدا بوشهر، به کتاب و کتابخانه مجهز شده است.
 
 
دیوار مهربانی کتاب کار خلاقانه‌‌ی دیگری بود که با ورود به میدان رئیسعلی دلواری شما با آن روبه‌رو می‌شوید؛ دیواری که با الگوبرداری از دیوار مهربانی لباس احداث شده است و مردم در طول 24 ساعت شبانه‌روز می‌توانند کتاب‌های خود را در قفسه‌های این دیوار قرار ‌دهند تا افرادی که به آن نیاز دارند، از این آثار استفاده کنند.
 
 
علاوه بر کتابخانه‌های کوچک، تاکسی کتاب، پرواز کتاب و دیوار مهربانی، سفیران فرهنگی نیز در شهر حضور دارند. سفیرانی که با دوچرخه در سطح شهر تردد می‌کنند و به تبادل کتاب با مردم می‌پردازند و به این شکل رودهایی را در این شهر ساحلی به راه انداخته‌اند که در آن کتاب جریان دارد.
 
 
کافه‌ها این روزها به مکانی آرام و دلنشین برای دورهمی شاعران و نویسندگان تبدیل شده است و اگر شما مخاطب یکی از اهل قلم باشید و کافه مورد علاقه او را پیدا کنید، بدون شک در ساعات عصر هر روز می‌توانید با آن فرد ملاقات کنید. در شهر احمد آرام و علی باباچاهی در کنار تمام کافه‌های رنگ‌ و وارنگ، پنج کافه کتاب وجود دارد که به یقین می‌توان گفت که فعالیت این کافه کتاب‌ها از برخی فرهنگسراهای پایتخت بیشتر است؛ چراکه هر هفته برنامه‌های متنوعی را برگزار می‌کنند و به نقد و تحلیل کتاب‌های حوزه‌های مختلف می‌پردازند. با ورود به یکی از این کافه‌ها، فضای دهه 40 و 50 کافه‌های تهران که در داستان‌ها و فیلم‌ها خوانده و دیده‌ایم تداعی می‌شود؛ البته نه از نظر ظاهری بلکه از نظر حضور و فعالیت‌های اهل قلم. بدون شک حضور در این کافه‌ها می‌تواند تجربه جالبی برای میهمانان ایرانی و خارجی بوشهر باشد؛ زیرا در این کافه‌ها صحبت از شعر و ادبیات است و در کنار قهوه و چای، کلمه صرف می‌شود.

چیزی که به وضوح در این شهر مشاهده می‌شود، استفاده حداکثری از حداقل امکانات است. بوشهری‌ها اهل بهانه گرفتن نیستند و برای کتاب نخواندن دست به دامن موضوعات کلیشه‌ای نمی‌شوند. کتاب در این شهر حکم دیگری دارد و اگر سری به بلوار ساحلی شهر بزنید، مشاهده خواهید کرد که معمولا گروه‌های ترویج مطالعه در کنار ساحل حضور دارند، قصه‌خوانی و شعرخوانی می‌کنند و به مردم درباره کتاب و کتابخوانی مشاوره می‌دهند؛ زیرا خوب فهمیده‌اند که دوای درد جامعه مریض بشری، کتاب و مطالعه است.
 
 

با همه این تفاسیر و نکات مثبت شهر بوشهر، تصویری که با گشت‌وگذار در این شهر به‌شدت توی ذوق می‌زند، نبود یک کتابخانه جامع و استاندارد است؛ چراکه در شان شهر نویسندگان و شاعران نیست که فاقد یک کتابخانه خوب و حرفه‌ای باشد و نیاز است که با ورود نهاد‌های مختلف شاهد احداث کتابخانه‌ای استاندارد در سومین پایتخت کتاب ایران باشیم.
 
در پایان باید گفت که یکی از عوامل انتخاب شهر بوشهر به‌عنوان سومین پایتخت کتاب ایران، همکاری همه نهاد‌های سطح شهر بود، بنابراین مردم کتابخوان بوشهر منتظر هستند تا در کنار کارها نمادین، شاهد یک یادگاری ماندگار مانند احداث کتابخانه جامع در سال 96 باشند؛ چراکه چنین اتفاقی کمترین کار ممکن برای شهر آتشی و چوبک‌هاست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها