چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۵
کتاب‌دزدی در مترو

ناشران بازاری ترجمه‌ها را رونویسی می‌کنند و در واقع می‌دزدند، بعد هم مجوز و چاپ و بعد فروش با ۵۰ درصد تخفیف. برخی دیگر حتی زحمت این کار را هم به خودشان نمی‌دهند و همان کتاب اصلی را افست یا کپی می‌کنند؛ همان کاری که با کتاب‌های تألیفی خوش‌فروش می‌کنند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مهدی صالحی؛ دبیر انجمن ویرایش و درست‌نویسی با ارسال یادداشتی به ایبنا به موضوع فروش کتاب‌های قاچاق در مترو اشاره کرده و نکات و پیشنهاداتی را در این زمینه مورد اشاره قرار داده است. متن این یادداشت به شرح زیر است:

کتاب‌دزدی در مترو
در مترو تهران، ایستگاه کتاب راه انداخته‌اند و با پنجاه درصد تخفیف، می‌فروشند. چه چیزی؟ کتاب. کتاب؟ بله. ولی چه نوع کتابی؟ کتابِ دزدی. بله کتابِ دزدی. بنده اسم این کار را می‌گذارم دزدی در روز روشن. چگونه؟ عرض می‌کنم.
 
مترجم و نویسنده‌ای خوشنام و خوش‌قلم و گزیده‌کار، سال‌ها خون جگر می‌خورد و شب‌بیداری می‌کشد و متن مهمی را ترجمه می‌کند و با زحمت بسیار، در این اوضاع نشر، ناشر را قانع می‌کند تا کتاب چاپ و عرضه شود و بالاخره موفق می‌شود و از قضا کتاب، خوب در بازار می‌درخشد و به چشم مخاطب می‌آید و خوش می‌فروشد.
 
ناگهان چندین ناشر بازاری ترجمه را رونویسی می‌کنند و در واقع می‌دزدند و نامی ناشناس به‌عنوان مترجم بر جلد می‌نشانند تا دزدی‌شان قانونی شود و بعد هم مجوز و چاپ و بعد فروش با ۵۰ درصد تخفیف. برخی دیگر حتی زحمت این کار را هم به خودشان نمی‌دهند و همان کتاب اصلی را افست یا کپی می‌کنند؛ همان کاری که با کتاب‌های تألیفی خوش‌فروش می‌کنند.
 
چه می‌شود؟ هیچ! کک کسی هم نمی‌گزد و هیچ مرجع و منبعی هم اعتراض نمی‌کند. مترجم و نویسنده و ناشر اصیل و دست‌اول هم به خاک سیاه می‌نشینند و این دزدان روزرو (رفقای همان دزدان شب‌رو) با زدوبند، غرفه‌های کتاب اماکن عمومی را در مترو و ادارات و... اجاره می‌کنند به اندک‌قیمتی و کتاب‌فروش می‌شوند و سود می‌کنند چه سودها.
 
در این میدان‌دهی به دزدان کتاب، فروشندگان این غرفه‌ها می‌گویند که مجوز از ارشاد داریم و شهرداری و مترو و اداره و... پشت این کار هستند. بله دقیقاً این‌ها پشت و پشتیبان این کار هستند؛ اما چگونه؟
 
کاش به‌جای شعار نمایشگاه کتاب امسال، شعار «نه به کتاب‌دزدی» را انتخاب می‌کردیم. حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، منتظر چه اتفاقی است تا وارد عرصه شود؟ چرا مجوز این کتاب‌دزدان لغو نمی‌شود؟ بی‌حیثیتی کشورمان در نمایشگاه‌های بین‌المللی به‌سبب حضور همین ناشران افست‌کار کم نبوده؟ خبر دارید که ناشران لبنانی در مقابله با افست‌کاران ایرانی، کتاب‌‌های فارسی را پی‌دی‌اف و در اینترنت منتشر می‌کنند، شاید کسی توجهی کند؟
 
مترو و شهرداری و... با چه مبنایی چنین اجازه‌ای به این دزدان می‌دهند؟ جالب است: اجاره چنین غرفه‌هایی برعهده کسانی افتاده است که به‌هیچ‌وجه در امور فرهنگی، خاصه کتاب، تخصص که هیچ، سرک هم نکشیده‌اند و از همه جا بی‌خبرند و فقط به مبلغ اجاره و نقد شدن چک‌ها فکر می‌کنند. هرکس بیاید، ان‌شاءالله در مزایده، و بیشترین قیمت را پیشنهاد بدهد، غرفه‌ها را برده است. در این بین، آنچه می‌بینیم این است: دزدها گوی سبقت ربوده‌اند و با کمال آرامش و زیر چتر نهادهای دولتی و حکومتی و مردمی و... کتاب بی‌کیفیت دزدی و قاچاق و حتی ممنوعه می‌فروشند و دست‌کم روزی هشتصدهزار تومان دخلشان را پر می‌کنند چه پرکردنی: هم خرج یک نفر فروشنده در می‌آید، هم خرج غرفه، هم سود ناشر و مجری و احتمالاً شیرینی بچه‌ها.
 
خوب با این اوضاع، چه می‌شود؟ همان اندک‌مخاطب کتاب، با همان بودجه اندک، گول می‌خورد و جنس بنجل یا تقلبی می‌خرد و بعد چه می‌شود، خدا می‌داند! کتاب‌فروش‌های اصیل و جدی و رگ‌وریشه‌دار و ناشران و نویسندگان و مترجمان هم از همین اندک مخاطب محروم می‌شوند و روز‌به‌روز چک‌‌هایشان برگشت می‌خورد و کوچک‌تر می‌شوند و در راستۀ انقلاب یا تن به فلافلی‌شدن و پیتزایی‌شدن می‌دهند یا با این عرصه خداحافظی می‌کنند.
 
در این بین، بر این فرهنگ‌کشی، گویا همه چشم بسته‌اند. رسانه‌ها هم خواب هستند؛ نه پیگیری و شفاف‌سازی می‌کنند و اطلاع‌رسانی. حتی کسی گمان نمی‌برد که این گرگ‌ها لباس میش پوشیده‌اند که کالبد فرهنگ و کتاب را بدرند. کاش رسانه‌ها برخیزند. کاش دست‌کم افراد مشهور، سلبریتی‌ها، این کتاب‌دزدی‌ها را تحریم کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها