شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۳:۳۱
صدها سال تنهایی مارکز در ایران!

به‌نظر می‌رسد دست برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب تهران برای کنترل تخلفات نمایشگاهی، چندان باز نیست؛ هرچند حذف کتاب‌های تکراری از فهرست معیارهای تخصیص غرفه و متراژ، اقدام موثری به‌شمار می‌آید.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)-هادی حسینی‌نژاد؛ نمایشگاه کتاب تهران، آیینه‌ای تمام‌قد دربرابر صنعت نشر کشور است. این تعبیر را چند سال پیش از زبان یکی از مسئولان و مدیران فرهنگی شنیدم که در تشریح آن می‌توان گفت، تمام نقاط مثبت و منفی نشر ما، در همین فرصت 10روزه نمایشگاه کتاب تهران، خود را نشان می‌دهد. به زعم نگارنده البته نقاط منفی و به‌قولی؛ آسیب‌های صنعت نشر البته‌که در این رویداد حائز اهمیت، نمود بیشتری دارند.
 
خورشید کتابسازی در آسمان نمایشگاه کتاب
یکی از آسیب‌های جدی نشر کتاب در ایران، «کتابسازی» است. می‌توان از یک صبح تا ظهر، تعریف واقعی کتابسازی را با تورق عناوین مشابه روی پیشخوان ناشران مختلف، دریافت؛ آنقدر که با هیچ روش دیگری نمی‌شود حتی بازدیدکنندگان عبوریِ نمایشگاه را هم با این وضعیت ناگوار که نشر ما را از درون تهی کرده، آشنا کرد: کافی است بازدیدکننده بنا به عرفِ معمول، به یکی از باجه‌های اطلاع‌رسانی مراجعه کند و مثلا سراغ کتاب «صد سال تنهایی»؛ شاهکار گابریل گارسیا مارکز؛ نویسنده شهیر کلمیایی. آن‌وقت؛ کاربر اطلاعات احتمالا باید اطلاعات چنین جدولی را در اختیار بازدیدکننده قرار دهد(البته اگر همه ناشران زیر در نمایشگاه حضور داشته باشند):

 
1 امیرکبیر 16 رسم 31 کتاب پارسه
2 حکایتی دگر 17 کتاب نغمه 32 آذرمیدخت
3 کتابسرای نیک 18 نیک‌فرجام 33 ژکان
4 پارامیس 19 محیط 34 آتیسا
5 آوای مکتوب 20 مجید 35 آوای مهدیس
6 آوای ماندگار 21 عطر کاج 36 مصدق-جامی
7 شبگون 22 ماهابه 37 رادمهر-نکوراد-توسن دانش- دنیای آفتاب
8 شاپیگان کتاب 23 یاران- آذربایجان 38 نظاره
9 اردیبهشت 24 تلاش 39 یاران علوی
10 عصر جوان 25 آسو 40 آوای مهدیس
11 نسل آفتاب 26 مصدق 41 آشیانه مهر
12 جمهوری 27 آهنگ فردا 42 آراستگان
13 هم‌میهن 28 پر 43 سمیر-آبگون
14 توسکا 29 نوید ظهور    
15 فانوس دانش 30 آریابان    
 

 














بازدیدکننده مورد نظر در مواجهه با این فهرست، چه باید بکند؟ اگر فرض کنیم که او، یک کتاب‌خوان حرفه‌ای نیست، شناختی از نام مترجم‌ها و کارنامه‌ناشران ندارد و هیچ توصیه‌ای هم از سوی دوستان کتاب‌خوانش دراین‌باره به او نشده باشد، چه؟ پاسخ کوتاه است و کامل: سردرگمی!
 
رمان مشهور «صد سال تنهایی» در 1968میلادی؛ یعنی سال 1346 به‌قلم مارکز و به‌زبان اسپانیولی منتشر شد. در ادامه، زنده‌یاد بهمن‌فرزانه این رمان را از روی ترجمه ایتالیایی‌اش، به فارسی برگرداند و برای اولین‌بار در سال 1353 از سوی نشر امیرکبیر روانه بازار شد. با یک حساب سرانگشتی باید بگوییم که 45سال است این ترجمه از سوی امیرکبیر در چندین نوبت چاپ و با بیش از 100هزار نسخه شمارگان منتشر شده و روند انتشار آن همچنان نیز ادامه دارد. حالا چه شده است که 46ناشر دیگر(البته با اتکا به اطلاعات خانه کتاب و صرف‌نظر از چاپ‌های مشارکتی) به بازترجمه و بازنشر این رمان علاقه‌مند شده‌اند؟
 
اینکه در میان مترجمان، نام‌های شناخته شده‌تری مانند کاوه میرعباسی هم به‌چشم می‌خورد که کارنامه مشخصی دارد و می‌تواند مدعی باشد ترجمه‌ «دیگری» بر رمان مشهور مارکز داشته، امری‌ است علی‌حده. اما جز این است که اکثر قریب به اتفاق این ترجمه‌ها، تنها با هدف سهم‌بردن از یک بازار حاضر و آماده روانه بازار شده‌اند؟ در این‌صورت، اگر نگوییم «کتابسازی»؛ پس بگوییم چه؟ آیا اینکه ایران عضو معاعده کپی‌رایت نیست و آثار خارجی مشمول حمایت قانون حمایت از مولفان و مصنفان نیست، عذر پذیرفته‌شده‌ای است؟ البته مشکل فقط بازترجمه آثار خارجی نیست؛ بلکه در بسیاری از موارد، پرونده‌های سرقت ادبی و کپی شدن ترجمه‌ها و صرفا انتشار کتاب تازه با تغییر نام مترجم نیز باز است.
 
این توضیح را هم بدهم که رمان مارکز، تنها یک استثنا نیست؛ همین بررسی را می‌توان روی رمان‌های نویسندگانی چون ارنست همینگوی، داستایوفسکی، تولستوی، جین آستین... و از امروزی‌ترها؛ خالد حسینی، الیف شافاک، جوجو مویز و... انجام داد. به‌عبارت دیگر انتشار‌های موازی آثار ترجمه‌ای تا حدی در نمایشگاه کتاب تهران بروز و ظهور دارد که می‌توان گفت بخش قابل توجهی از نمایشگاه، تکرار مکررات است!

بیشتر بخوانید(از همین قلم):
   با تولستوی و داستایفسکی ناشر شوید!
   جوجو مویز، سودجویی و قاچاق کتاب در یک کادر
   سودای ناشر «شدن» با «میشل اوباما»

   جولان کتابسازان در نمایشگاه کتاب تهران
 
دستان بسته آئین‌نامه و مجریان نمایشگاه کتاب
ظهور و بروز معضل کتابسازی که البته در سال‌های اخیر، پیوند محکمی هم با معضل قاچاق کتاب برقرار کرده و حتی به هدفی معین برای اخذ مجوز و برخورداری از بازار کتاب‌های پرفروش انجامیده، در نمایشگاه سی‌ودوم، تا حدی بود که صدای منتقدان را درآورد. حتی مسئولان برگزاری نیز از این قاعده مستثنی نبودند و عزمشان را جزم کردند که هرطور شده، در نمایشگاه بعدی؛ یعنی نمایشگاه سی‌وسوم، هرطور که شده راه را بر سیل کتابسازی‌ها ببندند.
 
اخیرا آئین‌نامه اجرایی نمایشگاه سی‌وسوم منتشر شده و این تلاش را می‌توان هم در بخش «ضوابط حضور ناشران داخلی در نمايشگاه بين‌المللی کتاب تهران» دید و هم در بخش «دستورالعمل هيئت رسيدگی به تخلّفات در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران». مثلا در بند 3-2 از ماده دو(تخصیص غرفه) ضوابط حضور ناشران داخلی در نمايشگاه بين‌المللی کتاب تهران نیز سعی شده تا دست‌کم، کتاب‌هایی که مصداق کتابسازی‌اند، امتیازی برای ناشرانشان به‌شمار نیایند و به تخصیص متراژ بیشتر نیانجامند:

3-2. انتشار کتاب‌های زیر از مصادیق کتاب‌های دارای امتیاز برای تخصیص غرفه در نمایشگاه محسوب نمی‌شود:
الف. کتاب‌هایی که با حفظ محتوا و ظاهر یکسان، به‌صورت جداگانه توسط چند ناشر منتشر شده است.
ب. کتاب‌های افست خارجی که صرفاً با درج شابک (یا با شابک ناشر اصلی) و یا اضافه کردن صفحه شناسنامه، در داخل کشور بازنشر شده باشد.
ج. کتاب‌هایی که ازنظر الزام ناشر به پرداخت حق‌التألیف و کسب اجازه از صاحب اثر، فاقد متولی خاص برای انتشار بوده و به لحاظ قانونی انتشار آن‌ها برای همه ناشران بلامانع و آزاد باشد و بازنشر این کتاب‌ها در عمل تولید جدیدی در حوزه نشر محسوب نشود.
 
همچنین در ماده 7 از فصل چهارم(تخلفات و تعیین مجازات)، علاوه بر برشمردن مواردی ازجمله ارائه و فروش کتاب‌های بدون شناسنامه، ارائه و فروش كتاب‌هاي ساير ناشران، ارائه و فروش کتاب‌های غيرمرتبط با موضوع سالن و ارائه و فروش کتاب‌های افست، بندی به «ارائه و فروش کتاب‌هایی که به‌صورت متقلبانه و غیرمجاز تکثیر و منتشر شده باشد» اختصاص یافته است که در تشریح آن، توبیخ، الزام به تعهد، تعطیلی چند ساعته و چندروزه، محروميت از تسهيلات حمايتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اعمال 50 درصد کاهش متراژ غرفه در نمایشگاه سال بعد، محروميت از شركت در نمايشگاه‏هاي كتاب استاني و ساير نمايشگاهها و محروميت از شركت در نمايشگاه كتاب از يک تا سه سال به‌عنوان احکام قانونی، تعریف شده است.
 
اما با این اوصاف و باوجود تمام حساسیت‌ها و ملاحظات، به‌نظر می‌رسد دست برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب تهران برای کنترل تخلفات نمایشگاهی، چندان باز نیست. آن‌ها نمی‌توانند روند اشتباهی را که سالیان سال است در عرصه نشر ما جریان دارد، در فرصت 10روزه نمایشگاه، کنترل و اصلاح کنند؛ هرچند حذف کتاب‌های تکراری از فهرست معیارهای تخصیص غرفه و متراژ در صورت اجرایی شدن، به‌خودی خود اقدام موثری به‌شمار می‌آید؛ خصوصا وقتی بدانیم بخش قابل توجهی از کتابسازی‌ها، تنها با هدف رسیدن به شرط حضور در نمایشگاه (انتشار 40 عنوان) و دریافت متراژ انجام می‌شود.
 
پیش چشمان بسته قانون!
باری؛ نمایشگاه کتاب تهران، آیینه‌ای تمام‌قد دربرابر صنعت نشر کشور است. این یعنی صنعت نشر را نمی‌توان با اصلاح نمایشگاه، اصلاح کرد؛ بلکه اگر صنعت نشر اصلاح شود، لاجرم فضای نمایشگاه کتاب نیز بهبود پیدا خواهد کرد. با این حساب می‌شود گفت، تا وقتی که در صنعت نشر برهمین پاشنه می‌چرخد، تا وقتی که قانون کپی‌رایتی وجود ندارد که جلوی انتشار عناوین موازی و بعضا کپی‌شده از روی یکدیگر را بگیرد، تا وقتی که نظارت کیفی روی کار ناشران نیست و.... شرایط همین است که است. پیشِ چشمان بسته قانون، عدالت دست نمی‌آید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها