سه‌شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۴:۴۰
فوکویاما زوال لیبرال دموکراسی ها را منتفی نمی داند

فرانسیس فوکویاما نظریه پرداز پرآوازه پایان تاریخ، در تازه ترین کتابش تلاش کرده شرایط مورد نیاز برای تبدیل یک کشور به یک دولت- ملت دموکراتیک را بیان کند._

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران( ایبنا) به نقل از گاردین، فرانسیس فوکویاما که اخیرا کتاب جدیدش را با نام «ریشه های نظم سیاسی: از دوران ماقبل انسان تا انقلاب فرانسه» منتشر کرده و اكنون در بیست و چهارمین روز تور معرفی کتابش در انگلیس به سر می برد، در گفت و گویی با رونامه گارین، ضمن معرفی کتابش که جلد اول آن منتشر و جلد دوم آن نیز در آینده منتشر خواهد شد، به بیان دیدگاه هایش درباره دموکراسی، مسایل اروپا، جنگ آمریکا در عراق و ... پرداخته است.

فوکویاما در کتاب جدیدش سعی کرده از طریق بیان روند توسعه دولت ها، نحوه شکل گیری لیبرال دموکراسی ها را تشریح و توضیح دهد که چرا و چگونه برخی دولت ها تبدیل به لیبرال دموکراسی و برخی دولت ها مانند چین، به بیان او تبدیل به مدل هایی اقتدارگرا شده اند.
 
به عقیده او ، تبدیل شدن به لیبرال دموکراسی نیازمند 3 پایه اصلی است که البته هز 3 پایه باید در توازن با یکدیگر قرار داشته باشند. این 3 پایه عبارت است از: «دولت کار آمد، حکومت قانون و حکومت پاسخگو».

او معتقد است که چین دولتی به شدت قدرتمند است که خیلی زود به مدنیت دست پیدا کرد. همچنین انگلیس بعد از وقوع یکسری رویداد هایی که ناشی از خوش شانسی آن بود، در قرن هفدهم به هر 3 پایه فوق دست پیدا کرد و از طریق مهاجران این عوامل را به آمریکا نیز صادر کرد. نظریه پرداز پایان تاریخ ادعا کرده که معجزه سیاست مدرن این بود که برخی از کشورها هر 3 پایه فوق را به صورت متوازن ایجاد کرده اند ولی معلوم نیست که بقیه کشور ها نیز بتوانند آنها را باهم ادغام کنند.
 
خبرنگار گاردین در بخشی از گفت و گو با فوکویاما از او درباره وضعیت بحرانی بدهی های اروپا سوال می کند و از او می پرسد که چطور با وجود ترکیب این 3 پایه چنین وضعی در کشورهایی مانند یونان، ایرلند، پرتغال و اخیرا هم اسپانیا بروز کرده است؟ فوکویاما معتقد است که اروپا در وضع کنونی دسته جمعی اش با یک آشفتگی بزرگ روبرو است. او با اشاره به اتحادیه اروپا می گوید:«آنها به طور اصولی به گروهی از کشورها اجازه ورود دادند که نباید این کار را می کردند. همین که این کشور ها وارد اروپا می شوند، هیچ گونه سازو کاری برای نظم دادن به آنها و هیچ گونه استراتژی هم برای خروج( آنها) وجود ندارد.»
 
به عقیده فوکویاما، اصلا قابل درک نیست که چرا اروپا، یونان، ایرلند و پرتغال را در خود جای داده است. او در توصیف حوزه یورو یا اروپا از اصطلاح جالب استریت جکت، یعنی لباسی که دیوانگان را با آن مهار می کنند استفاده می کند. فوکویاما معتقد است که سیاست هایی که اکنون به کشورهای خارج از برلین (یعنی اروپای بعد از جنگ سرد) دیکته می شود، احمقانه است و تاکید می کند که اروپا باید خارج کردن این کشورها را نیز به عنوان یک گزینه در نظر بگیرد.. 

خبرنگار گاردین در بخش دیگری از گفت و گو، احتمال انفجار اروپا به خاطر سیاست های ملی را با فوکویاما مطرح کرده که او نیز با این دیدگاه موافق است. فوکویاما می گوید:« این یکی از چیزهایی است که در کتاب پرداخته شده ولی بحث اصلی آن نیست. احتمال زوال سیاسی وجود دارد. اگر حتی شما یک کشور لیبرال دموکراسی هم باشید، هیچ دلیلی وجود ندارد که دچار زوال نشوید. ممکن است نهاد های شما خیلی متصلب شوند و حتی ایده های شما هم ممکن است خیلی دچار تصلب شوند. من فکر می کنم اكنون بسیاری از لیبرال دموکراسی های توسعه یافته باید قراردادهای اجتماعی پایه خودشان را بازخوانی کنند، زیرا خیلی از ترتیبات دولت- رفاه دیگر مناسب نیستند.» 

فوکویاما می پذیرد که وضعیت اروپا ممکن است که به سرعت رو به وخامت بگذارد. او می گوید:« ما شاهد تقویت احزاب پوپولیست در سراسر اروپا هستیم . مسایل سیاسی بسیار زیاد و البته درستی درباره مهاجرت وجود دارد و کل مشکلات نیز به همین مساله پیوند خورده است. افراد زیادی هستند که به آنها اجازه داده نمی شود درباره این مساله صحبت کنند ولی تاکنون نوعی حالت انفجاری در داخل جناح راست وجود داشته و افراد نه تنها درباره مساله مهاجرت صحبت کرده اند بلکه حرف های زننده ای درباره آن مطرح کرده اند.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها