گزارش ایبنا از نشست «جایگاه نقد در توسعه کتاب کودک و نوجوان»
تحمل نقد علمی و درست را نداریم/ پرسشهای 50 سال پیش حوزه ادبیات کودک و نوجوان هنوز به قوت خود باقی است
سید علیرضا حافظی در نشست «جایگاه نقد در توسعه کتاب کودک و نوجوان» گفت: به نظر میرسد هنوز آب و هوای جامعه ما به نقد آنطور که باید و شاید اجازه رشد نمیدهد و ما تحمل نقد علمی و درست را نداریم. سید علی محمد رفیعی نیز اظهار کرد: پلی بین نقد و مخاطبان نقد و فرهنگ تعریف نشده است و تا زمانیکه این مشکل حل نشود کارهای انجام شده در این زمینه به تاریخ میپیوندد و نمیتواند تاثیراتش را آنطور که باید و شاید بر جامعه و فرهنگ بگذارد.
سیدعلی کاشفی خوانساری در این مراسم گفت: نشست امروز در امتداد جلسات و نشستهایی است از سوی سرای اهل قلم در نمایشگاه بینالمللی کتاب برگزار شده. این جلسه به بررسی کاربردی نقد کتاب کودک و نوجوان میپردازد و جایگاه نقد کتاب کودک را بررسی میکند.
وی تصریح کرد: نقدهایی که نوشته میشوند به نظر میرسد تاثیر چندانی در فروش کتابها و جشنوارهها و جوایز ندارند. امروزه کمتر متنی منتشر میشود که نسخه دیجیتال آن وجود نداشته باشد و خیلی زود میتوان در اینترنت به آن دسترسی پیدا کرد. ولی به طور کلی میتوان گفت نقد ادبیات کودک وجود دارد. به عنوان مثال در کشور ما سه مجله تخصصی نقد ادبیات کودک وجود دارد. همچنین مجلات تخصصی کتاب هم گاهی به نقد کتاب کودک میپردازند. از طرفی در مجلات کودک و نوجوان هم گاهی نقد کتاب کودک به چشم میخورد. ما تعداد زیادی نقد داریم و در طول سال بیش از صدها نقد در حوزه کودک و نوجوان منتشر میشود اما نتیجهدهی و تاثیرشان در جامعه کم و دلیلش این است که بسیاری از نقدها از قوت لازم برخوردار نیست و روابطعمومی خوبی بر آنها حاکم نیست.
ظرفیت نقد منتقدان از موانع نقد کتاب است
سیدعلیرضا حافظی در ادامه این نشست گفت: پذیرنده نبودن صاحبان آثار از نقد و ظرفیت نقد کردن منتقدان از موانعی است که بر سر راه نقد کتاب وجود دارد. باید ببینیم مخاطب نقد کتابهای کودک و نوجوان در جامعه کیست؟ آیا کودکان و نوجوان مقالات انتقادی را میخوانند و میتوانند همزمان نقد کتاب مورد نظرشان را بخوانند؟ همچنین باید ببینیم که نقد کتابهای کودک و نوجوان باید از چه ویژگیهایی برخوردار باشد تا بتوانیم آن را یک نقد خوب به حساب آوریم.
وی افزود: وضعیت نقد کتاب کودک ونوجوان حاکی از آن است که کمتر به اصول و مبانی نقد کتاب کودک توجه میشود و آنچه اکنون وجود دارد بیشتر بر حسب سلایق شخصی است. به عنوان مثال اگر کتابماه کودک و نوجوان را که در طول سالیان متمادی منتشر شده است ورق بزنیم به ندرت نقد متولوژیک در آن میبینیم و عموما نقدهایی که در آن وجود دارد براساس برداشتهای شخصی و فردی از کتاب است، به گونهای که از این نقد تا نقد دیگر معیارهای منتقدان متغییر و ناپایدار است.
مشکل ما انقطاع فرهنگی است
حافظی تصریح کرد: باید دید نقد چه اهدافی را دنبال میکند و متناسب با آن هدف نقد نوشته شود. گاهی به نظر میرسد هنوز آب و هوای جامعه ما به نقد آنطور که باید و شاید اجازه رشد نمیدهد. ما هنوز تحمل نقد علمی و درست را نداریم و نقدپذیر نیستیم.
وی گفت: مشکل ما انقطاع فرهنگی است. میراث گذشتگان به آیندگان منتقل نمیشود و بسیاری از جوانان این حوزه بسیاری از پیشکسوتان حوزه خودشان را نمیشناسند و خود را آغازگر بسیاری از موضوعات میدانند. به عنوان مثال کارگزان و مباشران جوان در مجلاتی مانند کتاب هفته یا کتاب ماه به دلیل همین بیاطلاعی افرادی را به عنوان نویسنده یا محقق یا پژوهشگر معرفی میکنند که چندان واقعیت ندارد.
پرسشهایی که هنوز به قوت خود باقی است
حافظی گفت: واقعیت این است که بسیاری از پرسشهایی که 50 سال پیش با آن در حوزه ادبیات کودک و نوجوان درگیر بودهایم هنوز به قوت خود باقی مانده است و یکی از این پرسشها همین موضوع نقد کتابهای کودک و نوجوان است.
لزوم توجه به اطلاعرسانی نقد در جامعه
سیدعلی محمد رفیعی از دیگر شرکتکنندگان این مراسم گفت: اطلاعرسانی نقد و روابطعمومی نقد از جمله موضوعاتی است که در حوزه نقد کتاب بسیار اهمیت دارد. وقتی نقدی نوشته میشود مخاطبانش افرادی مانند خود پدیدآورنده، کودکان و نوجوانان در نقش مخاطب، ناشر اثر، دیگر پدیدآورندگان، اولیا و مربیان و جامعه است. باید ببینیم که صاحب اثر چگونه میتواند متوجه شود اثرش نقد شده است. برخی از منتقدان از طریق تماس با نویسنده یا ناشر اثر به او اطلاع میدهند که کتاب موردنظر نقد شده است.
سازمانی برای اطلاعرسانی به پدیدآورنده یا ناشر وجود ندارد
وی افزود: به طور کلی سازمانی برای اطلاعرسانی به پدیدآورنده یا ناشر وجود ندارد و بیشتر اطلاع رسانیها به صورت اتفاقی انجام میشود. آنچه در مجلات مربوط به نقد کتاب کودک و نوجوان مهم است، سیستم اطلاعرسانی به پدیدآورنده اثر است که اغلب چندان مورد توجه قرار نمیگیرد و نیاز به یک سازمان اطلاعرسانی وجود دارد. البته این مشکل تنها مربوط به نقد نمیشود و در بیشتر حوزههای پژوهشی به چشم میخورد.
پلی بین نقد و مخاطبان نقد و فرهنگ تعریف نشده است
رفیعی تصریح کرد: پلی بین نقد و مخاطبان نقد و فرهنگ تعریف نشده است و تا زمانیکه این مشکل حل نشود کارهای انجام شده در این زمینه به تاریخ میپیوندد و نمیتواند تاثیراتش را آنطور که باید و شاید بر جامعه و فرهنگ بگذارد. بسیاری از نویسندگان زمانی که از نقد کتابشان مطلع میشوند تشکر میکنند و بسیاری از موارد را در تولید اثر بعدی به کار میگیرند.
وی افزود: بعد از انتشار نقد حتماً باید پیگیری شود و به کسانی که مورد نظر است برسد و تاثیرات آن در جامعه بررسی شود. اما این اتفاقاتی است که باید بعد از نقد رخ دهد. پیش از انتشار نقد باید به بحث آسیبشناسی نقد، آسیبشناسی ناقد و ذکر ویژگیهای ناقد، منتشر کننده نقد یعنی اصحاب رسانه پرداخت.
رفیعی ادامه داد: در واقع ماتریس وسیعی میتوان تعریف کرد و بر اساس آن مشخص کرد نقد خوب باید چه ویژگیهایی داشته باشد. بررسی باید از ناقد و انگیزه نقد شروع شود تا به پیگیری نقد و تاثیراتش بر روی جامعه برسد. باید توجه داشت نقد به لحاظ ساختار و ویژگیهایش کاری تخصصی است و یک ناقد هم باید در حوزههای تخصصی خودش اقدام به تولید و نقد کتاب کند. ناقد باید در حوزهای بنویسد که در آن مهارت داشته باشد و بتواند در آن حوزه سخن بگوید و پاسخگو باشد. در واقع یک ناقد باید حرمت خود و محدوده و تخصص خود را نگهدارد و در هر حوزهای به نقادی نپردازد.
لزوم توجه به اخلاق نقد در جامعه
وی افزود: میزان تخصص ناقد و دانش و بینش آن باید عمیقتر و بیشتر از پدیدآورنده اثر باشد تا بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد. تخصصی بودن در نقد و تعریف حوزهها در آن بسیار اهمیت دارد. از موارد دیگری که باید در نقد رعایت شود «اخلاق نقد» است که شامل اخلاق خود ناقد است. اگر ناقد به این سمت برود که برای خودش بنویسد و نقد کند آن نقد، نقدی شخصی است. همچنین باید ببینیم کسی که میخواهد نقد را منتشر کند چقدر برای این کار وارستگی دارد. گاهی اصحاب رسانه حاضر نیستند نقدی را علیه کسی منتشر کنند، چون میترسند عوارض ناخوشایندی برایشان در پی داشته باشد. گاهی اوقات پیش میآید که یک ناقد به دلیل نقد کتاب از یک شخص معروف مجبور به استعفا شده یا سمت خودش را از دست داده است و البته ما کم و بیش با این بیاخلاقیها مواجهیم.
نقد کتاب موضوعی ملی است نه شخصی
رفیعی ادامه داد: اگر نظام تعریف شدهای با کارمندان موظف، برای روابط عمومی و سنجش تاثیر نقد تعریف شود، نقد کتاب میتواند پروژهای باشد برای به سرانجام رساندن بسیاری از پژوهشها و رسالهها. همچنین میتواند در آینده فرهنگی کشور تاثیرگذار باشد. نقد کتاب موضوعی ملی است نه شخصی و باید پیگیری و نظارت در این مورد صورت گیرد. در واقع نقد یک اثر میتواند پایه پژوهش، تخیل و ... داشته باشد و نقد ضرورت پیشرفت است.
چرخدندههای حوزه نقد با هم نمیچرخند
مهدی کاموس از دیگر شرکتکنندگان این نشست گفت: واقعیت این است که ما در حوزه کتاب کودک و نوجوان و نقد آن با دو مقوله تخصصی مواجه هستیم که یکی از آنها نقد و دیگری کتاب کودک و نوجوان است که هر دو این مقولهها کارکرد تخصصی دارند و اهمیت آنها از سایر حوزهها بیشتر است. در حوزه نقد کتاب کودک و نوجوان یک بحث اثر خوب و کتاب خوب داریم و اثری که میخواهد نقد شود باید حرفی برای گفتن داشته باشد. نکته دوم بحث حرفهای بودن منتقد است و مساله سوم چرخه معیوب تولید کتاب در کشور است که شامل 3 حوزه است. سیاستگذاری فرهنگی، اقتصاد نشر و تبلیغات.
وی افزود: با تغییر مدیران دولتها و نظامهای سیاسی سیاستگذاری فرهنگی نیز تغییر میکند. از طرفی اقتصاد نشر و توزیع هم با مسایلی مانند دولتی و خصوصی بودن و عدالت روبرو است. مبحث بعدی تبلیغات است که برنامههای مکرری در رسانهها در خصوص نقد کتاب دارد اما به طور کلی این چرخدندهها با هم نمیچرخند و حرکتشان جدای از یکدیگر است.
نقد به بهبود چرخه مصرف کتاب کمک نمیکند
کاموس گفت: امروزه نقد به بهبود چرخه مصرف کتاب کمک نمیکند. جایگاه نقد باید به گونهای باشد که وقتی نقدی نوشته میشود مسئولان و نویسندگان و مردم واکنش نشان دهند اما این اتفاق نمیافتد. کسی که به نقد اهمیت نمیدهد «من» را به «فرهنگ» ترجیح میدهد و این بیاهمیت کردن نقد است که فرهنگ را تضعیف میکند و سبب شده است که جایگاه نقد در حوزه کتاب جایگاه ارزشمندی نباشد و این تاثیر در حوزه کودک و نوجوان نسبت به حوزههای عمومی محسوستر است.
کاموس تصریح کرد: تولیدکننده و مصرف کننده در حوزه نقد بسیار مهم است. گاهی نقد را جامعه دانشگاهی تولید میکند برای حوزه دانشگاهی و گاهی نقد را نویسنده صاحبتجربه برای اصلاح روش نویسنده دیگر مینویسد. گاهی نقد همان نظر خوانندگان است که بیشتر شکل ذوقی و سلیقهای به خود میگیرد. ازطرفی اینکه نقد چگونه تولید و مصرف میشود، چرا نقدها موثر نیستند و راهکارهای بهبود نقد در حوزه کودک و نوجوان بسیار مهم است.
تولید شبه نقد سبب افت نقد میشود
وی گفت: در جامعه و فرهنگ ما در خصوص نقد محوری آستانه تحمل نویسنده، ناشر و خواننده پایین است. البته یکسری شبه نقدها داریم که نقد نیستند و درک و فهم شخصی از یک اثر را در حد یک نظرسنجی ارایه میکنند و بازتاب یک ایدئولوژی است. نقد کتاب اندیشیدن درباره محتوا و ساختار یک اثر در بستر زبان علمی است. من درک و فهمی را که چنین نباشد شبه نقد میدانم که سبب افت نقد میشود و جایگاه آن را پایین میآورد. همچنین در فناوریهای نوین در رسانه میبینیم که هرکسی منتقد شده و یک باشگاه خوانندگان تشکیل داده است بدون آنکه اطلاعات لازم را در این زمینه داشته باشد. از طرفی کم اهمیت بودن نقد از نظر کارشناسان و مسئولان فرهنگی کشور نیز عامل دیگری است که سبب پایینآمدن جایگاه نقد در جامعه میشود.
وی ادامه داد: باید راهکارهای بهبود نقد در حوزه کودک و نوجوان مورد توجه قرار گیرد. نظام آموزشی کشور یعنی آنچه در اجتماعیسازی کودکان ونوجوان نقش دارد نیاز به یک مهندسی مجدد دارد، چون کل نظام آموزشی ما فردی را تربیت میکند که سوال محور نیست. در فرهنگ عمومی ما سوال پرسیدن تبعات دارد و این نظام عوارضی دارد از جمله اینکه انسانهای همه چیزدان تولید میکند که در مواقع بحران ضعفشان مشخص میشود. ازطرفی جامعهای که سوال محور بار نیاید و نتواند مسئله یابی کند نقشه راه ندارد و راه را اشتباه میرود.
کاموس گفت: باید الگوی مصرف کتاب در حوزه کودک و نوجوان اصلاح شود و برای آن باید به دوران کودکی اهمیت داده شود و این دوران به رسمیت شناخته شود و بتوانیم کتاب را به عنوان یک عضو از خانواده بپذیریم و آن را در سبد خانوادهها قرار دهیم.
نظر شما