سه‌شنبه ۴ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۰
«فردا مسافرم» تصنعی روایت نمی‌شود

قائم‌مقام انتشارات کتاب نیستان در نشست نقد و بررسی کتاب «فردا مسافرم» گفت: از ویژگی‌های مهم این اثر، انطباق صددرصدی بین فرم و محتوا و همچنین بین مخاطب و راوی است. احساس نمی‌کنیم که قصه به‌طور تصنعی برای ما روایت می‌شود. این دو انطباق، به‌طور شگفت‌انگیزی اثر را باورپذیر می‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست نقد و بررسی رمان «فردا مسافرم»، اثر برگزیده دومین دوره کتاب سال عاشورا (جایزه دعبل)، دوشنبه سوم مهرماه با حضور مریم راهی، نویسنده اثر و سید علی شجاعی، نویسنده و مدیر انتشارات کتاب نیستان در سرای اهل قلم برگزار شد.
 
سیدعلی شجاعی در جایگاه ناشر این اثر عنوان کرد: بحث درباره ادبیات آیینی بسیار مفصل است، اما می‌توان در این مجال به دو شاخه اصلی آن اشاره کرد. نخست تخیل صرف و دوم بر مبنای واقعیت. شاخه دوم خود شامل دو گونه است، گونه اول تاریخی و گونه دوم حضور یا نقش‌آفرینی یکی از اولیاء یا قدیسین. در شکل تاریخی به همه وجود تاریخ وابسته نیستیم و تاریخ فقط بستر روایت است و می‌توان در دل آن با استفاده از تخیل، موضوع دیگری را مطرح کرد. در گونه دوم نمی‌توان تاریخ را ثانویه دید، بلکه تاریخ اصل است، چراکه با معصوم (ع) یا اهل بیت معصوم روبه‌رو هستیم و نمی‌توان چیزی را کم و زیاد کرد و این موضوع کار را سخت‌تر می‌کند.
 
قائم‌مقام انتشارات کتاب نیستان ادامه داد: در ادبیات آیینی، اثر باید با خط‌کش قواعد کلاسیک داستان امتیاز بیاورد. وقتی می‌گوییم، ادبیات، یعنی قصه داریم و هدف همراهی با شخصیت‌‌های داستان است. وقتی در چنین موضوعاتی قصه‌ای می‌نویسیم، چون مخاطب پایان قصه را می‌داند، دیگر چه می‌شود مهم نیست، بلکه چگونه می‌شود مهم است؛ این چگونگی، همان عنصر تعلیق در داستان است. البته ما در این گونه از نوشتن، محدودیت‌هایی را نیز رعایت می‌کنیم، چراکه برای معصومان شأن قائل هستیم. باید به این نکته نیز توجه داشت، هر اثری در این گونه ادبی تولید می‌شود، در حال مانیفست‌سازی است. «فردا مسافرم» یک قدم در ساخت این‌ گونه ادبی است. برای بررسی چنین آثاری باید دقت بیشتری صورت گیرد، چراکه برخی از وقایع که نویسنده در آثار به‌وجود می‌آورد، خلقی است که یک مکتب می‌سازد.
 
این نویسنده با اشاره به اینکه «فردا مسافرم» کار کاملی است، در بیان دلایل این سخن، گفت: هدف و مضمون داستان به تمامی پوشش داده شده و چیزی از هدف باقی نمانده که داستان به آن نرسیده باشد. این داستان می‌خواهد ضمن معرفی این پنج بانوی بزرگ، دلیل اهمیت آن‌ها در تاریخ را نیز به مخاطب بگوید. موضوع دیگر، نوع ارتباط این بانوان با امام حسین (ع) است که نویسنده در ابلاغ این مضمون نیز موفق بوده است. فرم داستان، فرمی درست است و شکل روایت، نقطه شروع، سیر روایت، اوج و پایان‌بندی همه به‌جا و درست ارائه شده‌اند. نویسنده در این داستان، به یک راوی درست رسیده که این راوی همسنگ نویسنده، نسبت به مقام معصوم (ع)، متواضع و مودب است.
 
شجاعی درباره زبان اثر افزود: زبان اثر، بهترین پل برای نویسنده است که از سال 61 هجری، قصه‌ای را برای مخاطب در سال 1449 هجری روایت می‌کند؛ نه آنقدر ادبیات آن کهن است که برای مخاطب فهم آن دشوار باشد و نه آنقدر مدرن و امروزی است. به اعتقاد من، از ویژگی‌های مهم این اثر، انطباق صددرصدی بین فرم و محتوا و همچنین بین مخاطب و راوی است. نجوایی که هیچ چیز از این پنج بانو نمی‌داند، قدم به قدم پیش می‌رود تا بشناسد. شخصیت اصلی داستان، نویسنده و مخاطب، همه به دنبال دانستن هستند. این اتفاق، اثر را رشد می‌دهد. احساس نمی‌کنیم که قصه به‌طور تصنعی برای ما روایت می‌شود. فرم روایت که جستجوگری است با مضمون قصه که عطشی برای معرفت و شناختن این بانوان است، واقعی است. این انطباق به‌طور شگفت‌انگیزی اثر را باورپذیر می‌کند.
 
نویسنده کتاب «هیچ طوفانی راهش را عوض نمی‌کند»، درباره اهمیت و جایگاه تحقیق در ادبیات آیینی نیز اظهار کرد: امکان دخل و تصرف در آنچه از گفتار و کنش متعلق به معصوم (ع) است، وجود ندارد و این محدودیت در خروجی اثر به‌جز در مواردی خاص دیده می‌شود؛ البته می‌توان شرح کنش را کمی پر و بال داد. نویسنده باید به تمام کنش‌ها و وجود شخصیت معصوم (ع) اِشراف داشته باشد. همچنین باید درنظر داشت که تحقیق فقط شامل شخصیت‌های اصلی نمی‌شود، بلکه باید درباره تمام حواشی و جزئیات نیز تحقیق کرد. باید جزئیات را شناخت و این شناخت، بستر تحقیق را سخت می‌کند و نویسنده باید به نقطه‌ای برسد که انگار در آن مقطع زمانی با تمامی جزئیات آن زندگی کرده است. تحقیق هم در مسیر روایت و هم در بستر روایت، به نویسنده کمک می‌کند تا قصه را باورپذیرتر روایت کند.

مطالعه منابع معتبر برای خلق «فردا مسافرم»

مریم آهی نیز در این نشست در معرفی مختصری از داستان گفت: «فردا مسافرم» رمانی عاشورایی و عاشقانه بوده که در فضای بعد از واقعه عاشورا اتفاق افتاده است. نجوا، راوی و شخصیت اصلی داستان، دختری است که عاشق پسری از اهالی کوفه می‌شود و طی اتفاقاتی که پس از واقعه عاشورا رخ می‌دهد، تصمیم می‌گیرد با کاروان اسرا همراه شود. شروع داستان با ورود اسرا به کوفه و پایان آن بازگشت اسرا به مدینه است.
 
وی ادامه داد: محور رمان، معرفی پنج شخصیت و بانوی بزرگ حضرت ام‌البنین (س)، لیلا، رباب، شهربانو و حضرت سکینه (س) است. عشق همه شخصیت‌ها از راوی تا این پنج بانو به امام حسین (ع)، محور داستان است. از نظر من احساس این بانوان در قبال امام حسین (ع)، فراتر از عشق است؛ نوعی خلوص، ولایت‌مداری و مودت محکم در شخصیت همه آن‌ها بارز است. وقتی می‌خواستم کتاب را بنویسم، نیازمند کشف این شخصیت‌ها بودم تا بتوانم این کشف و نتیجه آن‌را در قالب داستان به مخاطب منتقل کنم. سعی کردم تا حد ممکن، با تحقیق خودم را به این پنج بانو نزدیک کنم تا بتوانم در حد توانم از طریق کلمات و روایات، آنچه از شخصیت آن‌ها وجود دارد، انتقال دهم.
 
نویسنده کتاب «فردا مسافرم» درباره میزان بهره‌گیری از منابع مختلف برای خلق این اثر، اظهار کرد: روایت داستان به‌غیر از مواردی که تخیل در آنجا دخیل است، باید حتما مستند باشد. در اتفاقات مستند، از عنصر تخیل برای داستانی شدن، استفاده شد. برای تالیف این اثر، منابع دست اول و معتبر مطالعه و مورد استفاده قرار گرفت.
 
راهی درباره ویژگی‌ متمایزکننده این کتاب نیز گفت: چیزی که بیشتر روی آن انرژی گذاشتم، بخش احساسی بود، چراکه شاید توانایی من بیشتر در این بخش باشد. سعی کردم در این کتاب، حس قلبی خودم را منعکس کنم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها