چهارشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۷:۳۸
سنت مونوگرافی و اتنوگرافی شهری از سنت علوم اجتماعی ما دور مانده است

امیر طهرانی در نشست نقد و بررسی کتاب «یک مردم‌شناسی در مترو» گفت: مساله اصلی اوژه در این کتاب رابطه امر فردی با امر جمعی است و آنچه که این کتاب می‌تواند برای ما راهگشا باشد سنت مونوگرافی و اتنوگرافی شهری است که در مطالعات شهری ما غایب است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ششمین نشست از سلسله نشست‌های نقد و بررسی حلقه مطالعاتی متون شهری در فصل تابستان  به نقد و بررسی کتاب «یک مردم‌شناسی در مترو» نوشته مارک اوژه اختصاص داشت که با حضور ایمان واقفی و امیر طهرانی به همت انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات و با مساعدت معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران و انتشارات علمی و فرهنگی در سالن موسسه تحقیقات و مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
 
واقفی در این نشست با بیان اینکه مهم است که بتوانیم از زوایای مختلف شهر را بررسی کنیم نه فقط آنگونه که در دپارتمان‌های شهری به آن پرداخته می‌شود، گفت: در این کتاب اصطلاحات و ترم‌های جدیدی در حوزه شهر بیان شده است. تجربه‌ای که در این کتاب منعکس می‌شود، فردی است که از هفد‌ه سالگی تا زمان نگارش این کتاب متروسواری کرده است. این تجربه بسیار متفاوتی از ما در ایران نسبت به مترو است. این فضا به قول نویسنده کتاب نامکان است و برای گذر و رسیدن از مبدا به مقصد است. این در حالی است که اتفاق خاصی در متروهای ما نمی‌افتاد ولی نویسنده نشان می‌دهد که در پاریس و شهرهای دیگر مترو تجربیات ظهری و خاطره‌های مختلفی می‌سازد.
 
وی ادامه داد: تاریخ مترو در پاریس در این اثر بررسی می‌شود. عملی شدن ساخت مترو تاسیس اولین خط مترو در 1900 شکل می‌گیرد و بیش از صد سال است که فرانسوی‌ها مترو دارند و شهری هم برایشان زیر زمین است و نویسنده نشان می‌دهد مترو چیزی بیش از مترو است و یک واقعیت اجتماعی است.

امیر طهرانی، ناقد کتاب نیز در این نشست طی سخنانی گفت: نویسنده این کتاب را در سال 1990 نوشته و در سال 2002 از متن فرانسوی آن ترجمه شده است. ترجمه کتاب روان نیست و ایرادات بسیار دارد. اگر بخواهیم به سراغ متن کتاب برویم باید بگویم حیطه مردم‌شناسی اکنون با تاریخ خودش یعنی تاریخ استعماری و درگیری‌اش با رشته‌های دیگر مواجه است.
 
وی افزود: در دهه 80 و 90 فرانسه مردم‌شناسی واژگون مطرح است بدین معنی که مردم‌نگاری مرسومی وجود داشته که قوم و قبایل دوردست را مورد بررسی قرار می‌دهد. از آن زمان افرادی می‌آیند و مردم‌نگاری نزدیک را به جای مردم‌نگاری دور دست مورد توجه قرار می‌دهند و مقوله مکان و دیگری اهمیت می‌یابد. اگر قبلا مکان و افراد با هویت مشخصی وجود داشته که مردم‌نگار باید آن را شناسایی و بررسی می‌کرده است، حالا با مسایل دیگری مواج‌‌‌اند از جمله اینکه «دیگری» که اکنون وجود دارد «دیگری» فرهنگ خودش است و در همه جا وجود دارد! برای این است که مفهوم سوپر مدرن را در کتاب نامکان‌ها مورد استفاده قرار می‌دهد. در نامکان‌ها نویسنده می‌گوید که چگونه شهرهایی مانند فرانسه نامکان‌های مانند مترو وجود دارد که در اطرافتان شما دیگری رنگین‌پوست، مهاجر، جوان و .... را مشاهده می‌کنید. نویسنده می‌گوید چگونه از تک دیگری به دو دیگری می‌رسیم و دیگری مفهوم نسبی می‌شود. پس اکنون این فرهنگ به فرد نزدیک می‌شود و البته فرد مرزهایش را همواره با فرهنگ تعریف می‌کند.
 
به گفته این دانشجوی جامعه‌شناسی، اوژه نویسنده کتاب از مردم‌شناسی نزدیک سخن می‌گوید و چالش‌های از دست رفتن هویت یکپارچه بیان می‌کند؛ یکی این است که باید مرکز زدایی شدن مکان‌ها در کتاب بیان شود به طور مثال گفته می‌شود که مترو چگونه مرکز زدایی شده است و در آنجا مرکزی ندارید و مسیرهای متفاوتی ندارند. یکی دیگر از چالش‌ها این است که باید پیکربندی جدیدی ارائه شود. پیش از این امر محلی وجود داشته که پیکربندی در آورده است اما اکنون این قبیله وجود ندارد و همه چیز مرکز زدایی است. از سوی دیگر فرد حالا باید به سراغ زندگی‌نامه‌های شخصی برود.
 
وی با بیان اینکه مساله اصلی اوژه در این کتاب رابطه امر فردی با امر جمعی است و می‌خواهد این رابطه را به واسطه مترو شناسایی کند گفت: در فصل دوم از متفکرانی چون اشتراووس و ... سخن گفته می‌شود. اوژه تلاش می‌کند توضیح دهد که چگونه پدیده مترو یک واقعیت اجتماعی است و در تمام کتاب به آن پرداخته می‌شود. اشتراوس می‌گوید تجربه‌های ملموس فرد است که می‌تواند به شناسایی واقعیت تام اجتماعی بیانجامد پس او از فرایندی نام می‌برد که فرایند نامحدود عینیت‌بخشی به سوژه است که متاسفانه در کتاب به اشتباه فرایند محدود ترجمه است یعنی همه واقعیت تام اجتماعی در ذهنیت فرد قابل شناسایی است. بنابراین همواره سوژه باید مدام عینیت بخشی شود.
 
طهرانی یادآور شد: اوژه زمانی که از فرایند نامحدود عینیت‌بخشی به سوژه در کتاب سخن می‌گوید بیان می‌کند که چگونه سطوح معنایی اقتصادی، آیینی و قضایی و در یک پدیده تام اجتماعی وجود دارد و چگونه آن واقعیت تام اجتماعی توسط افراد تجربه می‌شود. پس ما در اینجا دو سطح فردی و جمعی می‌بینیم.
 
وی عنوان کرد: نویسنده می‌گوید که معانی چگونه در پدیده مترو شکل می‌گیرد. او سطح زندگی روزمره را در این مورد موثر می‌داند. در مترو وقتی اوژه سخن می‌گوید آن را دارای نظم می‌داند که برای حرکت و جابه‌جایی افراد مفید است. از سوی دیگر افراد در این فضا، مسیرها و عادات خودشان را می‌سازند به طور مثال وقتی فرد به سکو نزدیک می‌شود نزدیک کدام درب بیاستند. گویی آگاهی عملی برای فرد ساخته می‌شود! وقتی نویسنده از خاطره سخن می‌گوید فصل جالبی است. او نقشه مترو را مطرح کرده و آن را در ارتباط با زندگی افراد تشریح می کند. هر فردی خاطره شخصی‌اش را در بستر مشترکی با سایر فرانسوی‌ها دارد.
 
به گفته طهرانی، خاطره‌های روزمره افراد در دیاگرام زیرین مترو به خاطرات افراد دیگر در آن گره خورده است. این آن چیزی است که به آن چهارچوب اجتماعی خاطره می‌گویند و مترو برای فرانسوی‌ها چهارچوب اجتماعی خاطره است. البته از سوی دیگر افراد همه به صورت شخصی از مترو استفاده می‌کنند و مسیر خود را دارند. در کتاب بیان می‌شود که چگونه در مترو مناسک بی آیین و تنهایی بدون انزوا مشاهده می‌شود. یعنی تنهایی بدون انزوا فضایی است که برای همه افراد در مترو وجود دارد.
 
وی با بیان اینکه در ادامه تنهایی بدون انزوا در مترو پاریس در کتاب بیان می‌شود که همواره افراد با دیگری ها مواجه می‌شوند و در حال مرزساختن با خودمان هستیم توضیح داد: در فصل آخر کتاب هم به ایستگاه‌های مرکزی که در آن خطوط به هم می‌رسند اشاره می‌شود و بیان می‌شود که افراد با عوض کردن خطوط وارد نظام‌های متفاوت نمادین می‌شوند به طور مثال یک خط مترو ممکن است برای فرد عاشقانه‌تر باشد! گاهی افراد اگر مدتی در مترو به بمانند می‌توانند ببینند که افراد در خطوط مختلف چه کاری می‌کنند یا چه موسیقی گوش می‌دهند. وقتی کتاب را می‌خوانیم این سوال مطرح می‌شود که این اثر به چه دردی می‌خورد؟
 
طهرانی در بخش پایانی سخنانش گفت: آنچه که از سنت علوم اجتماعی ما دور مانده سنت مونوگرافی و اتنوگرافی شهری است. ما اکنون در مطالعات شهری‌مان مفاهیم از پیش تعیین شده‌ای داریم که این‌ها را در همه علوم اجتماعی‌امان داشتیم که مال ما نیست و همواره از نبود تولید مفاهیم در علم خودمان انتقاد کردیم. ما با اقتدار نظری در مطالعات شهری مواجه هستیم. ما که در جهان جنوب هستیم با مفاهیمی روبه رو هستیم که فقط می توانیم آنها را به کار بگیریم و یا شکل دیگری از آن مفاهیم و روایت را بیان کنیم و راه دیگری نداشتیم به همین دلیل هیچ گاه نظریه نداشتیم. اما واقعیت این است که برخی از مفاهیم جهانی است و از متن غرب اگرچه درآمده اما ما می‌توانیم از درون آن مفاهیمی چون دولت رانتینر دربیاوریم. در حوزه شهری نیز تهران چون متروپلیس نیستند مگا پلیس داریم!
 
وی یادآور شد: ما امروز نیازمندیم مونوگرافی شهری در حوزه‌هایی چون رانندگی و ... هستیم و به صورت عملی می‌توانیم با سوالات عملی ببینیم که امروز در مترو ما چه اتفاقی می افتد! این کتاب از این منظر می‌تواند راهگشا باشد و به ما سرنخ‌هایی درباره روش اتنوگرافی شهری بدهد!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها