پنجشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۴
هنر قداست دارد و هرگز نباید کار هنری را برای پول انجام داد

صادق صندوقی، تصویرگر پیشکسوت کتابهای درسی و آثار ژول ورن، معتقد بود هنر قداست دارد و هرگز نباید کار هنری را برای پول انجام داد و در طول عمر پربارش تصاویری خلق کرد که هنوز هم الگوی بسیاری از کارتون‌ها، فیلم‌ها و تصاویر کتاب‌ها و دایره‌المعارف‌هاست.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)_ملیسا معمار:یاد و خاطره تصاویر کتاب‌های درسی دوره دبستان چیزی نیست که از ذهن و اندیشه بچه‌های دهه شصتی و پدر و مادرهایشان خارج شود. تصاویری مانند داستان اصحاب فیل، شیخ فضل‌الله نوری، امیرکبیر، ابوعلی سینا یا تصویر کارتون‌‌های مورد علاقه‌مان مانند هاکلبری فین، آلیس در سرزمین عجایب، تام سایر و تصاویر کارت‌های صدآفرین، تصاویری هستند که هنوز هم وقتی آن‌ها را می‌بینیم خاطرات روزهای شیرین کودکی در ذهنمان تداعی می‌شود. اما آیا هرگز به این موضوع فکر کرده‌ایم چه کسی خالق این تصاویر زیبا و خاطره‌انگیز بوده است؟
 
 
صادق صندوقی از ماندگارترین نام‌ها و از پیشکسوتان در حوزه تصویرگری کتاب‌های درسی و آثار ژول ورن است. کسی که کارش را از نقاشی با مدار رنگی در کودکی شروع کرد و پس از تصویرگری کتاب‌های درسی و قصه‌های قرآنی به عنوان تصویرگر کتاب شناخته شد و هنوز اغلب طرح‌های روی جلد کتاب‌های ترجمه شده از ژول ورن، نویسنده مشهور فرانسوی مزین به نقاشی‌های صندوقی است.

شب گذشته (31 مرداد 1397) که در کمال ناباوری خبر درگذشت این استاد پیشکسوت نقاشی را شنیدم بسیار متاثر شدم و به یاد چند روز قبل یعنی 21 مردادماه افتادم که با خالق تصاویر به یادمانی دوران کودکی‌هایم در دفتر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گپ و گفت صمیمانه‌ای داشتم. قرارمان ساعت 10 و 30 دقیقه صبح بود و من برای دیدنش لحظه‌شماری می‌کردم. تا اینکه مرد سپیدمویی با لبخند، عصا زنان به همراه خانمی مهربان که معلوم بود همسرش است، در چهارچوب درب ورودی نمایان شد.
 
با دیدن لبخند پرمهر این مرد 72 ساله در یک لحظه تمام تصاویری که از نقاشی‌هایش در ذهنم مانده بود، از جلوی چشمم عبور کردند و لحظه‌ای را به یاد آوردم که به جای حفظ کردن سوره فیل در کتاب درسی دبستان، ساعت‌ها به تصویری که بالای سوره از اصحاب فیل و پرنده‌های ابابیل کشیده شده بود، خیره شده بودم. در همین فکرها بودم که پرسید: «شما اینجا کار می‌کنید؟» گفتم: «بله، استاد» و با هم از بخش‌های مختلف خبرگزاری بازدید کردیم و برایش از سرویس‌های مختلف گفتم و همکاران را معرفی کردم. سپس باهم به اتاق گفت‌وگو رفتیم و برایم از گذشته‌ها گفت، از پدرش که اصالتا روس بوده و عاشق نقاشی، اما مادر پدرش به دلیل اعتقادات مذهبی که داشته مانع از نقاشی کشیدن پدرش شده است. از روزهایی برایم گفت که برای نخستین بار مداد رنگی به دستش گرفته و به همراه برادرش که چهار سال از خودش بزرگتر بوده، تصاویر سیاه و سفید کتاب‌های درسی برادرش را رنگ می‌زده است.
 
 
صادق صندوقی در خبرگزاری ایبنا

هنوز هم طنین صدای گرم و دلنشینش در گوشم مانده، صدایی که با آن مرا با خود به روزهای کودکی‌اش برد. زمانی‌که کلاس اول ابتدایی بوده. او می‌گفت: «بچه‌ها در كلاس شلوغ مي‌كردند و معلم‌مان براي ساعتي كلاس را ترك كرد و به بچه‌ها گفت: «تا برمي‌گردم هر كدامتان يك نقاشي بكشيد.» و من تصويري از يک خرگوش کشيدم. سایر همکلاسي‌هايم خوششان آمد و از من خواستند براي‌شان يکي از  همان تصوير طراحي کنم. اما مبصرمان مرا تهديد کرد که به معلم مي‌گويد من تقلب کرده‌ام تا مرا تنبیه کند. اما من حتی معنای تقلب را نمی‌دانستم و با چهره‌اي نگران منتظر آمدن معلم بودم. وقتي در کلاس باز و معلم وارد شد اضطراب داشتم و هر لحظه فکر مي‌کردم معلم از کلاس اخراجم مي‌کند اما برخلاف تصورم وقتي معلم نقاشي‌ها را ديد و متوجه شد که همه نقاشي‌ها را من کشيده‌ام به جاي تنبيه، تشويقم کرد و بچه‌هاي کلاس برايم دست زدند و با اين تشویق معلم مسير زندگي‌ام به کلي تغيير پيدا کرد و به طور جدي همه فکرم ورود به دنياي نقاشي شد. شاید اگر آن روز معلم‌مان مرا تشويق نمي‌کرد راه ديگري را انتخاب می‌کردم.
 
استاد با همان لحن دلنشینش ادامه داد: «17 ساله که بودم در مجله‌ای به نام صبح امروز برای نخستین‌بار تصویرگری که درباره ظهر عاشورا انجام داده بودم روی جلد مجله چاپ شد. برادرم وقتی این تصویر را دید روبه قبله ایستاد و شکر کرد و گفت کارت را ادامه بده. و من ادامه دادم و بعد از مدتی برای نخستین بار برای کتاب «ببرهای غریبه» کار شکوه میرزادگی تصویرگری کردم- شیری بود که در میان ببرها اسیر شده بود- این کتاب با استقبال خوبی روبه‌رو شد و انگیزه‌ام برای تصویرگری بیشتر شد.
 
 

او همچنین به روزهایی اشاره ‍‌کرد که به حرمت ارزش و اعتبار هنر، به جنبه اقتصادی آن فکر نمی‌کرده و حاضر نبوده هرکاری را بپذیرد اما دست روزگار او را به سوی دیگری کشانده است. همسرش می‌گفت: در آن زمان خرج و مخارج زندگی زیاد بود و ما هم مستاجر بودیم. اما صندوقی حاضر نبود نقاشی‌های سفارشی بکشد و معتقد بود که هنر قداست دارد و هرگز نباید کار هنری را برای پول انجام داد. تا اینکه یک روز از پشت پنجره خانه، زن صاحبخانه را دید که به دخترمان که در آن زمان کوچک بود و کنار شیر آب حوض بازی می‌کرد، اخم و نامهربانی کرد و دخترمان با بغض به خانه برگشت. از آن روز بود که تصمیم گرفت به جنبه اقتصادی هنر توجه کند و پیشناد استاد سلحشور که در انستیتوی آموزش مربیان به آنها خوشنویسی تدریس می‌کرد و مدت‌ها بود از صندوقی خواسته بود در دفترش کار کند را پذیرفت و ما در طول کمتر از یکسال صاحبخانه شدیم.
 

صادق صندوقی و همسرش
 
همین موقع بود که استاد صندوقی با لبخندی که نشان از یادآوری آن روزها بود، درحالیکه به همسرش نگاه می‌کرد، می‌گفت: «من همیشه سرم در کتاب بود و هیچ وقت فکر اقتصادی نداشتم. همیشه همسرم مدیرت امور مالی و اقتصادی را برعهده داشت. من فقط کتاب می‌خواندم و نقاشی می‌کشیدم ولی به خاطر مشکلات اقتصادی از سال 1353 به طور جدي شروع به کار کردم و سفارش‌هايي را مي‌پذيرفتم و با تدبیر همسرم مشکلات مالی را حل می‌کردیم.»
 
صندوقی که در طول دوران کاری‌اش تمام توجه‌اش را به سمت کودکان و نوجوانان جلب کرد و دوست داشت اثري ماندگار و تأثيرگذار برايشان طراحي کند همواره آينده‌نگري را در نقاشي‌هايش نشان می‌داد، معتقد بود با اینکه در عصر جديد تمام کارها با رايانه پيش مي‌رود و با تکنولوژي جديد و ديجيتالي شدن وسایل کار سريع‌تر و بهتر شده است اما حال و هواي هنري ندارد و اين موضوع کمي علاقه‌ها و انگيزه‌ها را کمرنگ کرده است. کار مدرن در جايگاه خود ارزشمند است اما نه براي کتاب‌هاي درسي و اين نوع طراحي‌ها براي کتاب‌هاي غيرآموزشي و تخيلي مناسب‌تر است.


 
به اعتقاد او، مخاطب باید با دیدن تصاویر کتاب و روی جلد به راحتی بفهمد فضای این کتاب چگونه است و رمانی که در دست دارد، رمان پلیسی، عشقی یا ترسناک است. درحالی‌که امروزه گاهی با تصاویری روبه‌رو می‌شویم که مخاطب را سردرگم می‌کند.
 
به گفته این استاد پیشکسوت تصویرگری، در کشورمان فکر و ايده‌هاي خوبي وجود دارد و با اینکه از نظر تکنولوژي و صحافي کشورهاي ديگر بالاتر هستند اما از نظر نقاشي و طراحي تقريباً برابري مي‌کنيم.
 
استاد صندوقی در طول عمر پربارش توانست تصاویری خلق کند که هنوز هم الگوی بسیاری از کارتون‌ها، فیلم‌ها و تصاویر کتاب‌ها و دایره‌المعارف‌هاست. او همیشه دوستدار جاودانگی قبل از مرگ بود و در آخرین روزهای عمرش تلاش می‌کرد مجموعه‌ای از تصاویرش را با عنوان «تصویر و تصور» چاپ کند که میسر نشد.

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها