عایشه کولین در جمع خبرنگاران مطرح کرد:
وقتی شعرهای حافظ را خواندم از هیجان گریه میکردم/اجدادم ایرانیالاصل بودند
عایشه کولین نویسنده ترک که برای بررسی وضعیت انتشار کتابهایش یک هفته به ایران سفر کرده است صبح امروز در نشستی دوستانه با اهالی رسانه درباره نقطه نظرات خود، رابطه ادبی ایران و ترکیه و علاقهاش به حافظ گفت.
عایشه کولین در ابتدای صحبتهای خود و در توضیح تجربه سفرش به ایران گفت: چند روز است که در ایران هستم و حس خوبی نسبت به اینجا دارم چرا که از کودکی حس خاصی به ایران داشتم. نسل پدر و مادر مادربزرگم ایرانیالاصل بودند. پدر مادربزرگم احمد رشاد و دوستش احمد رشید که عضو کابینه حکومت عثمانی بودند من را به ایران بسیار علاقهمند کردند. پدر مادربزرگم ایرانی بود و اهل موسیقی و امروز یک سالن بزرگ موسیقی به نام اوست.
وی ادامه داد: پدر مادربزرگم و دوستش بسیار اهل شعر بودند و برای همدیگر شعر میخواندند و همین کار باعث شد که لحظات خوشی را برای من ایجاد کنند.
این نویسنده ترک زبان در ادامه با اشاره به دلایل علاقه به ایران گفت: سالها پس از آن اتفاق، داشتم درباره گوته تحقیق میکردم که متوجه شدم او به دلیل علاقه زیادش به حافظ فارسی یاد گرفته است. من قبل از این اتفاق حافظ را میشناختم اما این حس که یک مرد 60 ساله بیاید و به خاطر حافظ فارسی یاد بگیرد مرا دگرگون کرد و باعث حافظخوانی من شد. وقتی به سراغ حافظ رفتم و شعرهایش را خواندم از هیجان گریه میکردم و حس میکردم کشوری که چنین شاعرانی را پرورش داده است بسیار دوست دارم و علاقهمندم که آن کشور را ببینم.
وی در پاسخ به این سئوال که از چه زمانی متوجه ترجمه آثارش در ایران و علاقه ایرانیان به او شد گفت: من در این سفر متوجه علاقه ایرانیان به آثارم شدم و فهمیدم که برخی از آثار من از سوی برخی ناشران در ایران ترجمه شده است.
این نویسنده ترکزبان در توضیح شناختاش از ادبیات فارسی گفت: برخی شخصیتهای کلاسیک زبان فارسی مانند حافظ را میشناسم اما اطلاعات زیاد و قابل توجهی درباره ادبیات معاصر ایران ندارم. چرا که دسترسی به ادبیات معاصر ایران بسیار کار سختی است.
نویسنده «یک روز» با اشاره به دیدارش با نویسندگان و شاعران ایرانی گفت: در سفری که به ایران داشتم با ناهید طباطبایی دیدار داشتم و متوجه شدم که وی برخی از آثار من را به فارسی ترجمه کرده، همچنین دیداری را با شاعر خوب ایرانی سیدعلی صالحی داشتم و از مهماننوازی ایرانیها بسیار لذت بردم.
وی ادامه داد: من با برخی از ترجمههای کتابهایم آشنا شدم اما بسیار علاقهمندم که آثارم از ترکی به فارسی ترجمه شود و نه از زبانهایی مثل انگلیسی و فرانسه. چراکه وقتی که چنین اتفاقی رخ میدهد اثر غنی بودن خودش را از دست میدهد. کتابهایم در ایران ترجمه شده است و من از این بابت ناراحت نیستم چون کاری هم از دستم برنمیآید.
عایشه کولین در توضیح دستاوردهای این سفرش اظهار کرد: با چند مترجم و ناشر مجموعه کولهبار سفر صحبت شده است که نتایج دقیق آنها را به زودی اعلام خواهیم کرد، بهتر است کتابها زیر نظر خودم منتشر شود.
وی با اشاره به علاقهاش برای خواندن آثار ایرانی گفت: بسیار علاقهمندم که آثار دوست جدیدم ناهید طباطبایی را بخوانم و همچنین علاقهمندم تا سری کتابهای چهارتایی من که با اثر «وداع» شروع میشود و درباره تاریخ اشغال استانبول است به فارسی ترجمه شود.
این نویسنده ترکزبان در توضیح وضعیت ادبیات ترکیه در سالهای اخیر گفت: بعد از جمهوریت ترکیه که خانمها وارد عرصه هنر شدند حرکت بهتری را در ادبیات شاهد هستیم. چراکه جریان کشورهای دیگر را بررسی کردم و بر همان اساس جلو رفتهاند. امروز شرایط نسبت به گذشته بهتر شده است و این نشان میدهد که هرچه فشارها بیشتر باشد. هنر خودش را بهتر نشان خواهد داد.
نویسنده «گره کور» در ادامه با اشاره به استقبال از آثارش گفت: کتاب «رودررو» که به اشتباه در برخی از کشورها «نفس نفس» یا «آخرین قطار به استانبول» ترجمه شده است خیلی مورد استقبال قرار گرفت و به اکثر زبانهای زنده دنیا ترجمه شد. برای مثال تنها در کشور آمریکا این اثر 250هزار نسخه فروخت. این کتاب درباره دیپلماتهای عثمانی که به یهودیها کمک کردند تا هیتلر کاری با آنها نداشته باشد. در این کتاب من دیپلماتها را پیدا کردم و با آنها که سن و سال بسیاری زیادی داشتند صحبت کردم و نتیجه این کتاب شده است که با عناوین مختلف در دنیا چاپ شده است. البته باید این نکته را بگویم که چندان علاقهمند نیستم که عناوین کتابم تغییر کند.
عایشه کولین در توضیح آثار جدید در دست انتشارش گفت: کتاب «سون» که به تازگی وارد بازار نشر شده است جدیدترین اثر من است. نام این کتاب به معنی پایان است و وقتی که کتاب را تحویل ناشر دادم از من خواست که نام آن را تغییر دهم چرا که با توجه به سن و سالم میخواست که نام کتاب معنای استعاری از پایان نباشد. اما وقتی طرح روی جلد را دیدم متوجه شدم که میشود برایش مُرد.
این نویسنده ترکزبان با اشاره به دوست همراهش، شاهزاد ایگوال گفت: شاهزاده ایگوال نویسندهای ایرانیالاصل است که در ترکیه زندگی میکند و به ترکی کتاب مینویسد و چون این نویسنده از ما و شماست پیشنهاد میکنم که اگر آثار ترجمه شد حتما آن را بخوانید. چراکه قلمی شعرگونه دارد.
وی ادامه داد: من هیچوقت در غربت نبودم اما غربت را به عنوان نمونهای زنده در آثار شاهزاده ایگوال میبینم.
عایشه کولین با اشاره به شیوههای نوشتن گفت: معمولا یک کتاب را شروع میکنم و عادت ندارم که چند کتاب را با هم بنویسم و این عادت کلی من در نوشتن است. اما این امکان وجود دارد که کاراکتری که در یک کتاب وجود داشته را به یکباره بردارم و در کتاب دیگر بیاورم. من با احساسات مختلف به سمت نگارش آثار میروم و تاریخ در نگارش برای من اهمیت دارد و سعی میکنم جوری بنویسم که رد امروز را آیندگان ببینند.
نویسنده کتاب «صداهای شب» در پایان با اشاره به مطالعاتش گفت: با توجه به اینکه در مدرسه انگلیسی خواندم و برای دانشگاه به این کشور سفر کردم بیشتر ادبیات انگلستان را مطالعه میکنم. بعد از جنگ بوسنی نیز به آثار نویسندگانی مانند امین معلوف و خالد حسینی که نویسندگان خاورمیانه هستند پرداختم. من علاقه زیادی به ادبیات غرب داشتم اما زمانی که متوجه دورو بودن اروپا شدم به سمت ادبیات خاورمیانه کشیده شدم.
نظر شما