دوشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۹
«ملانصرالدین زمان» به خانه ابدی تشییع شد

مراسم تشييع پيكر ابوالفضل زرویی‌نصرآباد، طنزپرداز و شاعر فقيد كشورمان با حضور چهره‌های سرشناس ادبی و هنری از مقابل حوزه هنری صبح امروز در میان خیل طرفداران و دوستدارانش برگزار شد.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، مراسم تشييع پيكر ابوالفضل زرویی‌نصرآباد، طنزپرداز و شاعر مطرح كشورمان از ساعت  9:30 صبح امروز دوشنبه (12 آذرماه) با حضور چهره‌های سرشناس حوزه فرهنگ و ادب از مقابل حوزه هنری تهران آغاز شد و پيكر اين طنزپرداز فقيد برای خاكسپاری در میان خیل دوست‌دارانش به قطعه هنرمندان بهشت زهرا منتقل شد.

در این مراسم عکس‌ها و شعرهايی از ابوالفضل زرویی‌نصرآباد همراه حاضران است و از جمله نوشته‌هایی که در این مراسم به چشم می‌خورد عنوان‌ «گریه لبخند» است.

مراسم تشييع پيكر ابوالفضل زرویی‌نصرآباد با حضور چهره‌های سرشناس حوزه فرهنگ و ادب مانند غلامعلی حدادعادل، حسین انتظامی، محمدجواد حق‌شناس، علی‌موسوی‌گرمارودی، سیدمهدی شجاعی، سیدمحمود دعایی، محمدرضا زائری، محسن مومنی‌شریف، ناصر فیض، اسماعیل امینی، خلیل جوادی، صابر قدیمی، افشین داورپناه، علیرضا لبش، شهرام شکیبا، رضا رفیع، سعید بیابانکی، هادی حیدری، امیدصباغ‌نو، ساعد باقری، مهدی قزلی، علی مودب، سهیل محمودی، ابراهیم زاهدی‌مطلق، فاضل نظری، حامد عسکری و... در حوزه هنری تهران برگزار شد.


شهرام شکیبا که مسئولیت اجرای این مراسم را برعهده داشت در ابتدای این مراسم گفت: اولین‌بار که زرویی نصرآباد را دیدم او دانشجو و من دانش‌آموز بودم، کم‌کم رابطه‌ام با او نزدیک‌تر شد و به خاطر دارم زمانی را که او به اتاقی در حوزه هنری آمد که در آنجا یک رئیس و کارمند وجود داشت که آن رئیس و کارمند خودش بود و من نیز نه به عنوان یک نیروی سازمانی اما به‌عنوان یک دوست و همراه او را همراهی می‌کردم.
 
وی ادامه داد: این همکاری ادامه داشت تا روزی که آن اتفاقات افتاد، همان اتفاقاتی که نباید می‌افتاد، برخلاف صحبت‌ها هیچ وقت خودش را از حوزه جدا نمی‌دانست و تا آخرین روزهای عمر نیز در حوزه کار می‌کرد و به همین دلیل می‌گویم برخی حرف و حدیث‌ها درست نیست.
 
این طنزپرداز در توضیح سال‌های آخر عمر زنده‌یاد زرویی نصر‌آباد گفت: او خیلی بریده بود و انگار این روزها را می‌دانست بنابراین باید چنین اتفاقاتی تذکری برای همه ما باشد. اگر هرکدام از ما که امروز جمع شدیم هر سه سال یکبار به او سر می‌زدیم او سه سال تنها نبود. البته نمی‌خواهم گلایه کنم و جای این حرف‌ها اینجا نیست اما می‌تواند این حرف‌ها تذکری باشد تا خط‌کشی‌ها و فاصله‌ها را کنار بگذاریم.
 

                    

وی ادامه داد: موسوی‌گرمارودی به حق او را عبید زاکانی زمانه می‌دانست چراکه او به راستی ادیب زمانه ما در حوزه طنز و سایر حوزه‌ها بود و درک زیبایی از ادبیات داشت.
 
در ادامه این مراسم علی موسوی‌گرمارودی با اشاره به درگذشت زنده‌یاد زرویی گفت: می‌خواستم چیزی بنویسم از استعدادهای زرویی‌نصرآباد، اما در اینجا فرصت اندک است و اگر به اجمال بخواهم بگویم باید بگویم که او در نقیضه‌پردازی بی‌نظیر بود و اگر منصف باشیم شاید خیلی‌ها به استعداد و توانایی او در ادبیات طنز ما نرسند. من در مقدمه‌‌ای که برای یکی از کتاب‌های او نوشتم سعی داشتم که به این موضوع اشاره کنم.
 
ساعد باقری دیگر سخنران این مراسم گفت: دیروز به سهیل محمودی گفتم که ما با داغ قیصر و سیدحسن حسینی شکستیم و فرو ریختیم اما داغ ابوالفضل زرویی‌نصر‌آباد از آن جنس داغ‌هایی است که هرچه بگذرد بیشتر می‌فهمیم و متوجه عمق آن می‌شویم.
 
وی ادامه داد: شاید وجه متمایز زرویی اصالت او بود که جوهر کمیاب در دنیای امروز ماست. در دنیای اداها و اطوارها زرویی نصرآباد گوهر اصالت بود. رگ و ریشه‌ای از ادبیات می‌گرفت که برای هرکسی آشکار و نمایان بود.
 
این شاعر پیشکسوت در توضیح ویژگی‌های اخلاقی زرویی نصرآباد گفت: زرویی نصرآباد فردی آزاده بود که آزاد زیستن او برای همه ما آشکار و نمایان است. سه سال پیش قبل از عمل جراحی به عیادت او رفتم در صورتش اضطراب وجود داشت به او گفتم می‌ترسی در جواب گفت بله ساعد می‌ترسم. به او گفتم که به خدا توکل کن و تو سلامت از اتاق عمل خارج خواهی شد.
 
وی ادامه داد: بعدها که بعد از آن عمل او را دیدم گفت که حرف‌های تو آن شب مرا آرام کرد من فکر می‌کنم که او متوجه این رفتن شده بود و از مدت‌ها قبل جایگاه و محل قرارش را به او نشان داده بودند و او امروز با فراغ‌بال و آسوده به سمت جایگاهش رفت.
 
در ادامه این مراسم غلامعلی حدادعادل درباره ویژگی‌های طنز مرحوم زرویی نصرآباد گفت: امروز در کنار پیکر مردی ایستاده‌ایم که در کمتر از یک عمر 50 ساله خودش را به‌عنوان یک چهره موثر و ماندگار در عرصه ادب فارسی تثبیت کرده است. او در نیمروز یک روز طبیعی مانند خورشید در میانه روز غروب کرد و ما را تنها گذاشت.
 
وی ادامه داد: او از دوران نوجوانی و از زمانی که دانش‌آموز راهنمایی بود شعر طنز می‌گفت و یک عمر مردم را خنداند و امروز آن جامعه به اندازه همه آن خنده‌ها اندوهگین است.
 
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به کارنامه زرویی نصرآباد گفت: با نگاهی به کارنامه فعالیت‌های یک عمر زرویی نصرآباد به این نتیجه می‌رسیم که او تنها کار فکری نمی‌کرد و یک شاعر منزوی از جامعه نبود. در کارنامه کاری او کار ادبی، کار مدیریتی، کار ذهنی، توجه به دیگران و کمک به بهبود وضعیت طنز دیده می‌شود. این یعنی زرویی شأن اجتماعی موثر در کنار قدرت ذهنی خود داشته است.
 
وی ادامه داد: زرویی هرجا که توانسته به ادبیات خدمت کرده است، شاید تصور بعضی‌ها این باشد که او از سر ناچاری به سراغ شعر طنز آمده و شعر جدی نمی‌توانست بسراید این حرف اگر درست یا غلط باشد مصداقش زرویی‌نصرآباد نیست چراکه او با کل تاریخ ادبیات فارسی آشنا بود و آن را در مشت داشت.
 
وی ادامه داد: از او اشعار جدی نیز به یادگار مانده است که قدرت زرویی را در سرودن شعر جدی نشان می‌دهد. شاعری که آشنا با همه دوره‌های ادبی این کشور بوده است و طنز را از این میان انتخاب می‌کند بیانگر آن است که از سر ناچاری به سراغ طنز پردازی نرفته است و این انتخاب او بوده است. او وارد حوزه طنز شد و به خوبی از پس آن برآمد.
 
حداد عادل با اشاره به ضرورت طنز در جامعه گفت: همان‌طور که تک‌تک افراد نیاز به خنده دارند جامعه نیز به طنز احتیاج دارد و جامعه‌ای که در آن طنز وجود نداشته باشد دچار نقص شده است بنابراین این طنز‌پردازان هستند که به جامعه خدمتی جدی می‌کنند و حرف‌هایی را که نمی‌شود در قالب حرف جدی مطرح کرد در ظرف طنز بیان می‌کنند.
 
وی ادامه داد: در جامعه دینی و اسلامی ایران طنزپردازی کار سختی است نه به دلیل خط قرمزهای کشور که این خط‌قرمزها در هر جامعه‌ای وجود دارد بلکه به دلیل اهمیت ارزش‌های اخلاقی که دست طنزپرداز را محدودتر می‌کند. شما توجه داشته باشید که دست مجله گل‌آقا از مجله توفیق که قبل از انقلاب منتشر می‌شد بسته‌تر بود به همین خاطر طنزپردازان گل‌آقا 50 درصد مسایلی را که در دنیا به آن می‌پردازند را نمی‌توانستند بیان کنند و در ایران امکان پرداختن به آن‌ها نبود.
 
رئیس بنیاد سعدی با اشاره به مجله گل‌آقا گفت: گل‌آقا در این محدودیت‌ها گل کرد و دلیل آن این بود که مجموعه‌‌ای از استعدادها مانند ابوالفضل زرویی‌نصرآباد در آن فعالیت می‌کردند و این مجله توانسته بود چنین استعدادهایی را کشف کند. فعالیت‌های زرویی‌نصرآباد در 23سالگی در مجله گل‌آقا بی‌نظیر بود و شاید به همین دلیل کیومرث صابری می‌گفت که زرویی قلم عبید و دهخدا را در دست گرفته است.
 
حداد عادل در توضیح اعتقادات دینی و مذهبی زرویی نصر‌آباد گفت: اعتقادات دینی زرویی عنصری بود که در او می‌درخشید، اگر از شعر جدی او هیچ چیز به جز آن قصیده‌ای که برای حضرت عباس(ع) سروده بود به یادگار باقی می‌ماند قدرت شعری او را نشان می‌داد.
 
وی ادامه داد: این جمع امروز مرا یاد مراسم تشییع گل‌آقا (کیومرث صابری) می‌اندازد و باید امروز از او نیز یاد کنیم که تاثیری زیادی روی طنز جمهوری اسلامی ایران داشته است. باید در اینجا بگوییم که گل‌آقای عزیز امروز یار دیرین تو ابوالفضل زرویی نصرآباد به تو می‌پیوندد.
 
ناصر فیض که آخرین سخنران این مراسم بود در سخنانی کوتاه گفت: از طرف جامعه طنز به همه مردم تسلیت می‌گویم چراکه رفتن ابوالفضل زرویی نصرآباد همه ما را داغدار کرد. زرویی نصرآباد محبوب بود و به پاسداشت زبان فارسی قلم زد. او حرمت سخن نیکوگفتن را رعایت می‌کرد و ادبیات و اخلاق را کنار هم داشت.
 
وی ادامه داد: زرویی برای خوشایند کسی شعر نمی‌گفت و دل و جانش خردمندی بود به همین دلیل است که تاکید دارم او نمونه یک انسان خردمند و شریف بود. ما در حوزه هنری جز مهربانی و انتقال دانش از او چیزی ندیدیم او اصیل و اصیل‌زاده بود.
 
مسئول دفتر طنز حوزه هنری با اشاره به فعالیت‌های زرویی نصر‌آباد گفت: او حرکت‌های مختلف شعر طنز را می‌شناخت اما هیچ‌وقت از حرکات اصیل فاصله نگرفت. ایمان و تعهد زرویی ویژگی‌ای بود که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را انکار کند.
 
ناصر فیض در بخش پایانی صحبت‌هایش گفت: زرویی نصرآباد در این سال‌ها به‌دنبال نگرانی‌هایش از بیراهه‌رفتن طنز قدم گذاشت که با تشکیل دفتر طنز در حوزه هنری این امر تحقق پیدا کرد و ما تا امروز شاهد برکات آن هستیم.

در پایان مراسم پیکر این شاعر فقید به بهشت زهرای تهران منتقل شد تا در قطعه هنرمندان آرام گیرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها