سه‌شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷ - ۱۵:۴۱
نبود استراتژی و فقدان نظریه منسجم انجمن‌های مطالعات زنان را پراکنده کرد

زهرا شجاعی گفت: انجمن‌های مطالعات زنان از انجمن‌های السابقون هستند و در عین محدودیت‌های که وجود داشته، این‌ها توانسته‌اند به حیات علمی خودشان ادامه دهند. نداشتن استراتژی معین و فقدان یک تئوری و نطریه منسجم که فعالان این حوزه، نسبت به ان اجماع داشته باشند، باعث پراکندگی می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست تخصصی «نقش زنان در مجلس شورای اسلامی» به همراه رونمایی از کتاب «زن در تاریخ مجلس‌های ایران» دوشنبه 12 آذر به کوشش انجمن ایرانی مطالعات زنان با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
 
این نشست با حضور دکتر زهرا شجاعی، استاد دانشگاه و رئیس پیشین مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری، دکتر زهرا نژاد بهرام، عضو شورای اسلامی شهر تهران، دکتر الهه کولایی، استاد دانشگاه و عضو هیات مدیره انجمن ایرانی مطالعات زنان و جمعی از بانوان فعال در حوزه زنان برپا شد.

کولایی در ابتدای جلسه گفت: در روزهای گذشته ما بحث خشونت علیه زنان و نفی خشونت را زیاد شنیدیم. در جامعه ما حرف زیاد زده می‌شود، منتها در عمل هیچ اتفاقی نمی‌افتد. تبعیض‌های رسمی و غیر رسمی و نوشته و نانوشته‌ای اعمال می‌شود که زنان را از حقوق‌شان محروم می‌کند. بسیاری از این تبعیض‌‌ها قانون نیست. دستورالعمل است و یکی از مهم‌ترین نهادهای مدافع حقوق مردم، مجالس قانونگذاری هستند که بُعد نظارتی آن‌ها کم از بعد قانون‌گذاریشان نیست.


زهرا شجاعی

در ادامه شجاعی گفت: انجمن‌های مطالعات زنان از انجمن‌های السابقون هستند و در عین محدودیت‌هایی که وجود داشته، این‌ها توانسته‌اند به حیات علمی خودشان ادامه دهند. نداشتن استراتژی معین و فقدان یک تئوری و نظریه منسجم که فعالان این حوزه، نسبت به آن اجماع داشته باشند، باعث پراکندگی می‌شود.

وی افزود: نخستین سند حضور زنان، قانون اساسی است که آن جامعیتی که انتظار می‌رود در جایگاه و چشم‌انداز زنان وجود داشته باشد، در آن دیده نمی‌شود و به طور کلی در کشور، از فقدان اسناد منشوری در این حوزه رنج می‌بریم و همین فقدان باعث تفاوت آراء می‌شود. یک زمانی اشتغال زنان یا افزایش دانشجویان دختر افتخار محسوب می‌شد، در حالی که در تریبون مقدس نماز جمعه، به عنوان یک مصیبت مطرح می‌شد. چرا این اتفاق می‌افتد، چون ما یک سندی نداریم که جمهوری اسلامی در آن تکلیفش را با زنان روشن کرده باشد. این فقدان از سال 1368 که شورای فرهنگی زنان تشکیل شد، احساس می‌شد. شانزده سال طول کشید تا این برنامه تدوین شود اما نمی‌توان نامش را منشور گذاشت و بیشتر به یک فهرست شبیه است

رئیس پیشین مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری گفت: تشکیلات حوزه زنان به آن بخشی از مساله می‌پردازد که زنان به دلیل زن بودن‌شان دچار تبعیض، محرومیت یا ظلم و خشونت شده‌اند. از سوی دیگر، ما وقتی صحبت از زنان می‌کنیم، منظورمان کدام زنان است. زنان ما صنف یا قشر نیستند. نیمی از جمعیت جامعه هستند و در درون خودشان، می‌توانند به گروه‌های مختلف تقسیم شوند. پس باید کمی دقیق‌تر و علمی‌تر به موضوع زنان نگاه کنیم. چند شاخص در این زمینه می‌تواند وجود داشته باشند که عبارتند از فراوانی، اهمیت، فوریت و ضرورت. البته این‌ها باید تعریف شود.


زهرا نژاد بهرام

در ادامه نژاد بهرام گفت: تعداد نمایندگان زن مجلس، امروز هفده نفر است که با توجه به سهمیه‌بندی که از سوی جناح اصلاح‌طلب صورت گرفته، این تعداد از خانم‌ها به مجلس وارد شدند. طبیعی است که مشارکت سیاسی دغدغه همه زنان نیست، بلکه دغدغه زنانی است که فکر می‌کنند می‌توانند تاثیرگذار باشند. اما آیا این تعداد افراد در بین 290 نفر نماینده، می‌توانند تاثیرگذار باشد؟

وی افزود: بعد از انقلاب مشروطیت به دلیل تغییر در ساختار سیاسی و حرکت به سوی دموکراسی، تغییراتی در جامعه زنان هم به وجود آمد. علت مشارکت سیاسی زنان، حضور داشتن در مسائل تصمیم‌گیری و کوشش برای رفع تبعیض‌ها است. از بعد از انقلاب مشروطه، احزاب حضور پیدا کردند و از بعد از انقلاب اسلامی با تثبیت احزاب مواجه بودیم. احزاب در کشور ما با مشکلات متعددی مواجه بودند و مهم‌ترین آنها در طول تاریخ احزاب، نبود اعتماد به آنها است. به خاطر ضعفی که در احزاب وجود داشته و کم اقبالی مردم به آنها، بدنه قدرت هم در عرصه سیاست چندان با آنها وارد گفت‌وگو نشده است.
 
عضو شورای اسلامی شهر تهران گفت: احزاب سیاسی در کشورهای جهان سوم، بیشتر خانوادگی هستند و احزاب نیمی از جامعه مخاطب خودشان را به بازی نگرفتند. اگر زنان محدودی، پیش از انقلاب در عرصه سیاست فعالیت می‌کردند، به خاطر سابقه سیاسی خانوادگی بود. جریان اصلاح‌طلب در انتخابات دو دوره اخیر، این معادله را به هم ریخت. البته این نکته هم قابل توجه است که نگاه سنتی و عرفی احزاب به زنان از جامعه فاصله ندارد.

وی افزود: کمبود مشارکت سیاسی زنان در جهان، یک پدیده جاری و عام است. اما تغییراتی هم در این زمینه به وجود آمده است. احزاب معمولا در درون شکاف‌های یک جامعه شکل می‌گیرند. زنان تا کنون در جنبش‌های فمنیستی‌شان، رویکرد اجتماعی داشته‌اند و از عرصه سیاسی دوری می‌کردند. اما به تدریج زنان هم وارد عرصه سیاسی شدند. اما چرا احزاب به زنان نیاز دارند و برعکس زنان برای رفع تبعیض، نیاز به نهادهایی برای تجربه فعالیت سیاسی دارند؟

نژاد بهرام در پاسخ به این پرسش این چنین گفت: احزاب این امکان را برای زنان فراهم می‌کنند که مشق سیاسی کنند. در عین حال، احزاب می‌توانند لابی‌گری‌های لازم برای حضور زنان در عرصه سیاسی را انجام دهند. زنان برای حضور در عرصه قدرت، از شبکه‌های حمایتی برخوردار نیستند. و مردان ظرفیت‌های متعددی برای لابی‌گری در قدرت دارند. احزاب می‌توانند این شکاف را برای حضور زنان پر کنند. از سوی دیگر، حضور زنان در احزاب، ظرفیت اعتماد افزایی آنها را گسترش می‌دهد و زنان و احزاب باید با هم به یک اتحاد استراتژیک برسند.


الهه کولایی

در ادامه کولایی گفت: زنان در ایران برای دست‌یابی به حقوق‌شان نمی‌توانند راهی جدا از کشورهای دیگر را انتخاب کنند. ما فکر می‌کردیم در انقلاب اسلامی با امر اخلاقی در حوزه سیاست مواجه می‌شویم و احتمالا مصداق این جمله که می‌گویند؛ سیاست پدر و مادر ندارد را در ایران نبینیم.

عضو هیات مدیره انجمن ایرانی مطالعات زنان افزود: باید مجلس در محتوای سیاسی کشور دیده شود و زنان هم در همین محتوا بررسی شوند. با وجود نقشی که زنان در انقلاب، جنگ و انتخابات داشتند، می‌توان گفت که زنان به شکل توده‌ای همیشه در عرصه سیاست نقش داشته‌اند. اما وقتی که بحث سیاست‌گذاری برای حضور زنان می‌شود، عملی دیده نمی‌شود.

وی همچنین بیان کرد: انتظار ما بعد از انقلاب اسلامی این بود که در این رفتار تغییری ایجاد شود. چرا که انسان فارغ از جنسیت، به ما هو انسان، کرامت دارد. اما این اعتقاد و باور ما به چه میزان، واقعیت پیدا می‌کند. من به عنوان یک زن دانشگاهی، وظیفه خودم دانستم که وارد عرصه عمل شوم. اما آیا می‌توان ساختارها را هم تغییر داد؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها