چهارشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۳
بدترین دوران زندگی من زمانی بود که با افراد شنوا درس می‌خواندم

مهدی آبفروش در نشست علمی بهینه‌سازی آموزش ناشنوایان گفت: من تقریبا ناشنوای مادرزادی و از جمله کسانی هستم که هم در مدرسه ناشنوایان درس خوانده‌ام و هم در مدرسه شنوایان. بدترین دوران زندگی من زمانی بود که با افراد شنوا در یک جا درس می‌خواندم اصلا نمی‌توانستم مفاهیم را متوجه شوم.

به گزارش  خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست علمی بهینه‌سازی آموزش ناشنوایان با حضور کیمیا توللی کارشناس آموزش بهزیستی؛ زهره عارفی، نویسنده و ایده‌پرداز در زمینه آموزش ناشنوایان؛ کوکب طاهباز، معلم ناشنوایان و جمعی دیگر از کارشناسان این حوزه و افراد کم‌شنوا و ناشنوایان روز سه‌شنبه دوم بهمن ماه سال جاری برگزار شد.
 
در ابتدای این مراسم عارفی گفت: به نظر می‌رسد آموزش ناشنوایان در کشور ما مغفول مانده است. امیدواریم بتوانیم این روند را گسترس دهیم و حتی فراتر از مرز‌های ایران در این زمینه حرفی برای گفتن داشته باشیم.
 
طاهباز درباره طرح مناسب‌سازی کتاب‌های آموزشی برای ناشنوایان گفت: از مشکلات اصلی ناشنوایان خواندن و بعد از آن نوشتن است. در این نشست می‌خواهم از مشکلات عدیده‌ای که ناشنوایان در طول زندگیشان با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنند بگویم.

 
وی افزود: کتابخانه‌ها برای کودکان ناشنوا در حقیقت کیفیت و استاندارد مناسبی ندارد. همچنین متن کتاب‌ها برای ظرفیت کودکان کم‌شنوا و ناشنوا به نگارش در نمی‌آید. در حقیقت کودکان این‌چنینی نمی‌توانند به درستی کتاب‌های رده سنی خود را درک کنند و به همین دلیل کتاب‌‌هایی را می‌خوانند که از رده سنی خود پایین‌تر است. این اتفاق تا حدی برخورنده و ناراحت‌کننده است. اغلب نویسندگان مناسب با ظرفیت و مشکلات ناشنوایان کتاب نمی‌نویسند. اگر نویسندگان کودک و نوجوان یک نسخه از آثارشان را با ترکیبی متفاوت از همان محتوا برای ناشنوایان به نگارش دربیاورند و از کلمات راحت‌تری استفاده کنند، حتما روند یادگیری ناشنوایان راحت‌تر خواهد شد.
 
این معلم با سابقه افزود: در کل در حوزه ادبیات، نویسندگی و آموزش روش‌های کلامی بر دیداری و شنیداری مقدم است در حالی که باید برای ناشنوایان برعکس این حالت اتفاق بیفتد. اگر بتوانیم در متون به این مسئله دقت داشته باشیم که کتاب‌ها حس دیداری به ناشنوا بدهند با حفظ ادبیات آن کمک زیادی به آن‌ها کرده‌ایم.
 
طاهباز گفت: از دیگر مشکلات این است که به طور کامل جای خالی کتاب‌های مناسب‌سازی شده حس می‌شود. ناشنوایان دوست دارند به تنهایی کتاب بخوانند اغلب آن‌ها علاقه چندانی ندارند که در جمع کتاب بخوانند. چراکه اصلا اعتماد‌به‌نفس کافی برای این مسئله ندارند. در کل فعالیت‌های گروهی برای ناشنوایان دارای پیچیدگی است. آن‌ها می‌ترسند از اینکه در کنار دوستان و همکلاسی‌های شنوای خود مورد نقد قرار گیرند و بدانند که وضعیتشان باعث خستگی دوستانشان شده است.
 
وی با اشاره به فعالیت تسهیل‌گران در این عرصه گفت: کسانی که تسهیل‌گر هستند و به فعالیت گروهی کتاب‌خوانی کمک زیادی می‌کنند، باید مهارت زیادی داشته باشند و شرایط را به‌گونه‌ای فراهم کنند که کودکان ناشنوا مشکلاتشان را به راحتی ابراز کنند.
 
در ادامه این معلم ناشنوایان درباره روشی که خود در فرآیند مناسب‌سازی آموزش و کتاب‌ها برای ناشنوایان ایجاد کرده بود گفت: ابتدا باید در کتاب‌هایی که برای رده‌های سنی متفاوت برای ناشنوایان نوشته می‌شوند دایره لغات ویژه‌ای طراحی کرد و کتاب‌ها دارای واژه‌نامه مخصوص ناشنوایان باشد. در حقیقت کودکان باید در انتهای هر کتاب معنای لغاتی که نمی‌دانند را بتوانند بخوانند یا با اشکال دقیق کلمات را بفهمند.
 
وی ادامه داد: از دیگر کتاب‌ها در این روش کتاب‌های ویدیویی با زبان اشاره است. لازم است بگویم نمی‌توان تمام این روش‌ها را برای تمام سنین به اجرا درآورد.
 
طاهباز درباره لزوم استفاده از کتاب های کمیک‌استریپ گفت: همانطور که می‌دانید کتاب‌های کمیک‌استریپ از نظر تصویری بسیار هیجان‌انگیز است و این نوع از کتاب‌های می‌تواند برای ناشنوایان آموزش‌های زیادی را بدهد هرچند این کتاب‌ها با اقبال خوبی در ایران مواجه نشده‌اند. 
 
وی با اشاره به دیگر روش‌های مناسب‌سازی کتاب برای ناشنوایان گفت: کتاب‌های مصور بی‌کلام هم می‌تواند برای ناشنوایان ثمربخش باشد. می‌توان این کتاب‌ها را به زبان اشاره درآورد البته چون افراد کمی می‌توانند از این زبان استفاده کنند هنوز چنین کتاب‌هایی در ایران جا نیفتاده است. برای رسیدن به این هدف شاید آموزش زبان اشاره در مدارس راه حل مناسبی باشد.
 
طاهباز در ادامه از موفقیت شبکه‌های اجتماعی در امر آموزش ناشنوایان خبر داد و گفت: گرچه ما بیشتر شاهد ضررهای شبکه‌های اجتماعی در اغلب موارد بوده‌ایم؛ اما در مسئله آموزش ناشنوایان، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به درد کودکان کم‌شنوا و ناشنوا خورد. تجربه ثابت کرده این فضا می‌تواند تاثیر مثبتی بر آموزش و یادگیری مفاهیم برای ناشنوایان داشته باشد.
 
 قصه‌گویی جمعی با زبان اشاره برای کودکان آخرین روش بهینه‌سازی آموزش برای ناشنوایان بود که طاهباز درباره آن گفت: در قصه‌گویی نمایشی هم از تصاویر و هم از زبان اشاره می‌توان استفاده کرد که تجربه‌های موفقیت‌آمیزی هم در این زمینه حاصل شده است.
 

 
در ادامه این نشست علمی عارفی درباره طرحی که به تازگی خود برای بهینه‌سازی کتاب برای ناشنوایان ارائه داده است توضیح داد: لازم است بدانید که بهینه‌سازی برای آموزش ناشنوایان می‌تواند در روش‌های زیادی خود را نشان دهد که در این مراسم من می‌خواهم تنها بر بهینه‌سازی کتاب تاکید کنم.
 
وی افزود: امیدوارم که بدون تغییر مفاهیم، کتاب‌های آموزشی که برای افراد شنوا مورد استفاده قرار می‌گیرد برای ناشنوایان هم به کار گرفته شود. در حقیقت هدف اصلی رشد و بالابردن توانایی نوشتن و درک انتزاعی کم‌شنوایان و ناشنوایان است.
 
عارفی گفت: این فرآیند به جایگزین‌های مناسب می‌پردازد. در حقیقت مراحل آموزش در این پروژه به چهار دوره تقسیم می‌شود که در اینجا می‌خواهیم به گروه سنی نوجوانان کم‌شنوا و ناشنوا بپردازیم. ابتدا باید به دو سوال پاسخ داد، این که هدف از بهینه‌سازی کتاب ناشنوایان چیست و چرا باید از کتاب استفاده کنیم.
 
عارفی گفت: تعدادی از مشکلاتی که در زمینه کتاب‌ها وجود دارد عدم وجود زمان افراد کافی است ما برای بهینه‌سازی کتاب نیازمند افراد و زمان تقریبا زیاد هستیم. یکی از کارهایی که باید برای کتاب‌ها انجام داد این است که با برچسب زدن روی کلمه‌ها یا واژه‌ها فهم آن‌ها را برای ناشنوایان بهتر کنیم که این امر نیازمند افرادی است که به صورت تخصصی به این فعالیت بپردازند.
 
این نویسنده ادامه داد: معتقدم نباید ناشوایان را از جامعه کم‌شنوا دور کرد و موقعیت آموزشی آن‌ها را با این کار به خطر انداخت. از طرفی هزینه چاپ و نشر بسیار گران است و حتی نباید کلمات را برای آن‌ها ساده کرد چرا که باعث می‌شود آن‌ها بسیاری از مفاهیم انتزاعی را فرا نگیرند. در واقع باید آموزش صحیح به ناشنوایان داد.
 
وی افزود: در بهینه‌سازی آموزش می‌توان از تکنولوژی و فناوری‌های به‌روز مانند کارگاه‌های خلاق، تخته‌های هوشمند و تبلت‌های مجهز به ابرکتاب‌ها بهره جست. در حقیقت رویکرد اصلی صحبت من درباره ابرکتاب‌ها است.
 
عارفی ادامه داد: ابرکتاب‌ها را می‌توان به صورت لوح‌فشرده در کنار کتاب‌های اصلی آموزشی به ناشنوایان ارائه داد. در این نوع از کتاب‌ها کلماتی که شاید ناشنوایان متوجه نشوند با تصاویر دقیق و کارشناسی شده یا با فیلم‌ها آموزش داده خواهد شد. یادگیری در این روش به ناشنوایان امکان پژوهش و جستن را می‌دهد و در حقیقت ناشنوا خودش به مفهوم دست‌می‌یابد.
 
وی گفت: با این روش دایره لغات ناشنوا به علت جست‌وجو در اینترنت و یافتن معنای دقیق کلمات حتی از دوستان شنوای خود همچنین قدرت یادگیری آن‌ها بیشتر می‌شود. من چندان با آموزش فقط از طریق زبان‌ اشاره موافق نیستم چراکه بسیاری از مفاهیم انتزاعی را نمی‌توان با زبان اشاره آموزش داد.
 
در ادامه توللی با اشاره به روش‌های استاندارد آموزش به ناشنوایان گفت: تمامی تحقیقات نشان می‌دهد که ناشنوایان به‌رغم داشتن هوش طبیعی در خواندن دچار مشکلاتی هستند در حقیقت روند رشد زبان و گفتار در ناشنوایان با افراد عادی چندان متفاوت نیست. البته در بحث زیستی و عصب‌شناسی تفاوت‌های بارزی دارند.
 
وی افزود: آموزش ناشنوا باید از بدو تولدش شروع شود همان‌قدر که جنین ناشنوا از پنج ماهگی در شکم مادر چیزی نمی‌شنود فرآیند آموزش را دشوار می‌کند و در توانایی‌های زبان و گفتار وی به شدت اثر منفی می‌گذارد. بنابراین آموزش باید در سنین بسیار کم آغاز شود. امروزه به راحتی می‌توان نوزادان ناشنوا و کم‌شنوا را به طور کامل تشخیص داد و فرآیند آموزش آن‌ها باید از ابتدای تولد شروع شود.
 
وی مشکلات خاص سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بحران‌های پس از انقلاب مانند جنگ و تحریم که در طول سال‌ها کشورمان درگیر آن‌ها بوده است را عامل اصلی بی‌توجهی به آموزش ناشنوایان دانست و گفت: سال‌ها است که آموزش ناشنوایان در کشور به فراموشی سپرده شده است و هرکسی هر گونه که خواست عمل کرد. برای مثال سال‌ها زبان اشاره آموزش داده نشد در حقیقت نه زبان اشاره باید به فراموشی سپرده می‌شد و نه روش‌های شنیداری. باید بگویم تقریبا روش استانداردی در این زمینه به علت مشکلات سیاسی و اجتماعی که در طول این سال‌ها داشتیم اتخاذ نشده است.
 
این متخصص گفت: در حال حاضر در ایران ناشنوایان وضعیت‌های گوناگونی دارند و یک‌دست نیستند و در کل آموزش به ناشنوایان در ایران بستگی به کارشناس و یا تسهیل‌گر فرد ناشنوا داشته است و اگر ناشنوایی شانس داشته باشد آموزش تقریبا درستی را دیده است. خوشبختانه نسل جدید ناشنوایان که از بدو تولد ناشنوا بودنشان تشخیص داده شده هیچ‌گاه به مشکلاتی که ناشنوایان نسل گذشته داشتند بر نمی‌خورند.
 
توللی گفت: در قوانین بین‌المللی این حاکم است که کودک ناشنوا از ابتدای تولدش سمعک دریافت می‌کند و از همان ابتدا باید آموزش خاص به وی داده شود این افراد در سنین بزرگسالی به لحاظ بهره هوشی و میزان دریافت آموزش فرقی با دیگر افراد شنوا ندارند و به راحتی آموزش می‌بینند. از عوامل موفقیت ناشنوایانی که به لحاظ گفتار فرق زیادی با افراد عادی ندارند خواندن کتاب بوده است. این همان چیزی است که ما باید به ناشنوایان آموزش صحیح بدهیم.
 
این پژوهشگر درباره مناسب‌سازی آموزش و کتاب گفت: مناسب‌سازی چیزی است که به لحاظ علمی درست نیست و هیچ کشوری در دنیا این روند را طی نکرده است؛ اما در حال حاضر ما به آن نیاز داریم. جالب است بدانید که این نوع از ناشنوایی که ما در ایران داریم تقریبا در هیچ کشور هم‌سطح خود نداریم که این قدر آموزش آن‌ها از علم روز به دور باشد. اگر آموزش استاندارد برای ناشنوا از همان ابتدا شروع شود اصلا به مناسب‌سازی نیاز نخواهیم داشت. ناشنوایان باید از سن بسیار پایین آموزش ببینند و آموزش آنان باید از طریق متخصصان صورت گیرد و نباید فقط بر دوش معلمان گذاشت.
 
در ادامه مهدی آبفروش عضو انجمن شعر و داستان‌نویسی ناشنوایان درباره اهمیت روش آموزشی ناشنوایان گفت: من تقریبا ناشنوای مادرزادی و از جمله کسانی هستم که هم در مدرسه ناشنوایان درس خوانده‌ام و هم در مدرسه شنوایان. بدترین دوران زندگی من زمانی بود که با افراد شنوا در یک جا درس می‌خواندم اصلا نمی‌توانستم مفاهیم را متوجه شوم. در سنین نوجوانی مادرم بسیار با من تمرین کرد و با خواندن کتاب داستان‌ها مفاهیم و لغات را به من آموزش داد.
 
وی افزود: اگر می‌توانم امروز صحبت کنم نتیجه آموزش‌هایی بود که مادرم در خانه با من تمرین می‌کرد و کتاب داستان‌هایی که در سنین کم می‌خواندم، کتاب‌هایی خواندم که به فهم من از کلمات کمک زیادی کردند مانند رمان‌های محمود دولت‌آبادی. اما واضح بگویم آموزش مدرسه‌ای درستی نداشتم.
 
   
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها