جمعه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۹
​مسئول کتاب‌سازی‌های حوزه گردشگری کیست؟

گردشگری یکی از حوزه‌های مغفول‌مانده در بازار کتاب ایران است؛ حوزه‌ای که به عقیده عده‌ای نیاز به تحقیق و پژوهش ندارد و هر فرد دست به قلمی می‌تواند کتابی در این زمینه بنویسد و منتشر کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- گردشگری و به‌صورت خاص ایرانگردی از آن موضوعات جذابی است که نظر نویسندگان و ناشران زیادی را به خود جلب می‌کند و  بسیاری از آنها به زعم اینکه نوشتن کتابی در این زمینه (معرفی جاذبه‌های تاریخی و طبیعی ایران) تخصص نمی‌خواهد و کار چندان سختی نیست، در کنار رمان و کتاب آشپزی و... در طول سال چند کتاب گردشگری با موضوعات تکراری و بعضا اطلاعات و داده‌های اشتباه تالیف و روانه بازار کتاب ایران ‌کنند. عرضه و فروش گسترده این قبیل آثار در سی‌ودومین نمایشگاه کتاب تهران بهانه‌ای شد تا با گشت‌وگذار در راهروهای شبستان از نزدیک کتاب‌سازی‌های حوزه گردشگری را رصد کنم.
 
وقتی «گنبد سلطانیه» در شمار آثار باستانی قرار می‌گیرد!

در غرفه یکی از ناشران مجموعه‌ای تحت عنوان «دانشنامه موضوعی» نظرم را جلب می‌کند، البته نه فقط به دلیل عنوان این مجموعه بلکه به علت قرار گرفتن آن در کنار کتاب‌های رمان، روانشناسی و طب سنتی! اصولا دانشنامه عنوان عمومی کتاب‌های جامعی است که عصاره و گزیده‌ای از همه شاخه‌های دانش یا شاخه‌ مشخصی از دانش را دربرمی‌گیرد. برای تالیف دانشنامه  در هر رشته‌ عده‌ای از مؤلفان و محققان آن رشته بعد از انجام مطالعات بسیار و بررسی ریشه‌ای موضوع‌های مورد نظر خود، نتیجه پژوهش‌های خود را به‌صورت چکیده مکتوب می‌کنند. اینکه مجموعه‌ای با عنوان «دانشنامه موضوعی» منتشر شود و اطلاعات اینترنتی و به اصطلاح ویکی‌پدیایی را بدون نظم و پیوستگی مشخصی در خود بگنجاند و مجوز نشرهم بگیرد، سوال برانگیز است.



مجموعه «دانشنامه موضوعی» ناشر مذکور عناوینی همچون «دیدنی‌ها و آثار باستانی»، «افسانه‌ها و اسطوره‌ها»، «قلعه‌ها و کاخ‌ها»، «زیارتگاه‌ها و بقاع متبرکه»، «پادشاهان و ملکه‌ها»، «لیگ‌ها و باشگاه‌ها»، «ورزش‌ها و مسابقات»، «دانشمندان و شاعران» و... را شامل می‌شود و نکته جالب اینکه تمام این عناوین توسط دو نویسنده نوشته شده است.

متناسب با موضوعی که برای گزارشم انتخاب کرده‌ام یکی از عناوین این دانشنامه با عنوان «دیدنی‌ها و آثار باستانی» را تورقی می‌کنم؛ نکته اولی که توجهم را جلب می‌کند آوردن اسامی بناهایی مانند گنبد سلطانیه و ارگ تبریز در شمار آثار باستانی است! گویا نویسنده حتی توجهی به مطالبی که خود از روی ویکی‌پدیا رونویسی کرده، نداشته وگرنه متوجه می‌شد که این دو اثر در دوره اسلامی بنا شده‌اند!


کتاب‌سازی؛ تضییع حقوق ناشران، مولفان و خوانندگان
 
یکی از نکات دیگری که درباره کتاب‌های گردشگری و ایرانگردی جلب توجه می‌کند، انتشار این‌گونه آثار از سوی ناشرانی است که از کتاب‌های طب سنتی و روانشناسی تا رمان‌های معروف جهان را چاپ می‌کنند. از جمله آنها ناشری که در کنار «شدن» میشل اوباما و «دکتر آز» اطلس تصویری ایران را چاپ کرده، یا ناشر دیگری که در کنار کتاب‌های روانشناسی «راهنمای گردشگری گیلان» منتشر کرده است. «طبیعت‌گردی در ایران» عنوان کتاب دیگری است که از سوی یکی از ناشران کتاب‌های پزشکی به چاپ رسیده است.

اینکه چرا ناشر در حوزه تخصصی و مشخصی فعالیت نمی‌کند، بحثی جداگانه می‌طلبد. آنچه در این گزارش میدانی اهمیت دارد چرایی انتشار آثاری بدون محتوا و بعضا دربردارنده اطلاعات نادرست در حوزه ایرانگردی از سوی ناشران مختلف و مهمتر از آن اجازه انتشار این قبیل کتاب‌ها است. ناشران انگشت‌شماری به‌صورت تخصصی در حوزه گردشگری و ایران‌گردی فعالیت می‌کنند. ناشرانی که سال‌ها در این حوزه حضور داشته‌اند و با در اختیار داشتن پژوهشگران و کارشناسان متعهد و متخصص آثاری ارزشمند در حوزه گردشگری و به‌ویژه ایرانگردی منتشر کرده‌اند. تالیف آثاری از این دست، هزینه و زمان زیادی می‌طلبد. متأسفانه انتشار آثار کتاب‌سازان حوزه گردشگری این هزینه و زمان را صرف تولید کتابی پُربار و معتبر شده، ضایع می‌کند. از دیگر سو اطلاعاتی نادرست و طبقه‌بندی نشده درباره اماکن تاریخی و آثار طبیعی شهرهای مختلف ایران در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد.
 
در گشت‌وگذار میان راهرو‌های شبستان غرفه‌ای تزئین‌شده با عکس‌های تهران قدیم نگاهم را به طرف خود می‌کشد. غرفه پر از کتاب‌های عکس و آثاری در معرفی شهرهای ایران است که مولف بیشتر آنها شخص ناشر و همسر اوست. اینکه ناشر، مولف هم باشد، خالی از اشکال است، اما اینکه ناشر صرفا آثار خود را منتشر کند و مهمتر از آن در اینکه موضوعات تخصصی تاریخی صلاحیت نگارش داشته باشد، تأمل‌برانگیز است. تامل‌برانگیزتر از آن اینکه چرا متراژ غرفه این ناشر باید دو برابر غرفه ناشری باشد که سال‌هاست به‌صورت تخصصی در حوزه گردشگری فعالیت دارد و بیشتر آثاری که در این زمینه تولید کرده به‌عنوان مرجع شناخته می‌شود؟ آیا تعداد عناوین چاپ شده ناشر می‌تواند معیار درستی برای دریافت مجوز حضور در نمایشگاه باشد؟
 
نکته دیگری که در حوزه کتاب‌های ایران‌گردی حائز اهمیت است، انتشار کتاب‌های عکس از جاذبه‌های تاریخی و طبیعی ایران است. آنچه در بیشتر این آثار مصور که از سوی ناشران نامعتبر چاپ شده به چشم می‌خورد، عدم ساختار و چارچوب مشخص در به نمایش گذاشتن تصاویر است. اکثر این کتاب‌ها عکس‌هایی از بناهای تاریخی و آثار طبیعی را پشت سر هم و بدون پیروی از قاعده‌ای خاص ردیف کرده‌اند. افزون بر این، بسیاری از تصاویر این کتاب‌های عکس فاقد کیفیت استاندارد است. در کنار این ناشران، ناشرانی هم هستند که سال هاست کتاب‌های عکس ارزشمندی در زمینه ایرانگردی منتشر کرده‌اند. خانه فرهنگ و هنر گویا یکی از این ناشران است که با همکاری عکاسان حرفه‌ای و به‌نام ایرانی، آثاری باکیفیت و ماندگار منتشر می‌کند و به‌عنوان یک برند در حوزه کتاب‌های تصویری ایرانشناسی و ایرانگردی شناخته می‌‌شود.
 



به یاد دارم حدود پنج سال پیش گزارشی درباره کتابی با موضوع جاذبه‌های گردشگری ایران که توسط یکی از ناشران تهرانی منتشر شده بود، تهیه کردم. چند سال بعد باخبر شدم این ناشر همان کتاب را در قالب 31 عنوان جداگانه منتشر کرده که هرکدام از آن عناوین به معرفی جاذبه‌های گردشگری یکی از 31 استان کشور می‌پردازد. نکته تعجب‌آور اینکه این ناشر تنها با همین یک عنوان کتاب در نمایشگاه امسال حضور داشت و جالب‌تر اینکه نقشه‌های گردشگری غیر مجاز ناشر دیگری را عرضه می‌کرد. نقشه‌هایی که نه مجوز انتشار دارند و نه اعلام وصولی و تنها با چاپ شابک در پایین آن در نمایشگاه امسال به فروش می‌رسید.
 
گشتن در بازار آشفته کتاب‌های ایرانگردی دو سوال را در ذهنم ایجاد می‌کند؛ نخست اینکه ضرورت تالیف آثاری متعدد در معرفی اماکن تاریخی و جاذبه‌های طبیعی ایران در شرایطی که به‌روزترین اطلاعات و تصاویر درباره آنها در سایت‌ها و وبلاگ‌های شخصی وجود دارد چیست؟ انتشار اطلاعات تکراری درباره جاذبه‌های گردشگری ایران در قالب کتاب قرار است کدامیک از نیازهای امروز گردشگران داخلی را برطرف کند؟

موضوع بعدی اینکه وقتی کتابی بی‌محتوا و فاقد استانداردهای لازم نوشته می‌شود، چرا از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز نشر دریافت می‌کند؟ کتابی که اشکالات و رونویسی‌های آن با یک تورق سرپایی و  چند دقیقه‌ای در شلوغی نمایشگاه عیان می‌شود چرا از چشم کارشناسان اداره کتاب وزارت ارشاد دور می‌ماند؟

این دو سوال بهانه‌ای خواهد شد تا بعد از پایان سی‌ودومین نمایشگاه کتاب تهران به سراغ ناشران کارشناسان حوزه گردشگری بروم و در گفت‌وگو با آنها وضعیت آشفته کتاب‌های ایرانگردی را بررسی کنم. 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سید ۱۱:۲۲ - ۱۳۹۸/۰۲/۱۴
    متناسب با موضوعی که برای گزارشم انتخاب کرده‌ام یکی از عناوین این دانشنامه با عنوان «دیدنی‌ها و آثار باستانی» را تورقی می‌کنم؛ نکته اولی که توجهم را جلب می‌کند آوردن اسامی بناهایی مانند گنبد سلطانیه و ارگ تبریز در شمار آثار باستانی است! گویا نویسنده حتی توجهی به مطالبی که خود از روی ویکی‌پدیا رونویسی کرده، نداشته وگرنه متوجه می‌شد که این دو اثر در دوره اسلامی بنا شده‌اند! باسلام باتوجه به متن فوق در گزارش متوجه ایراد کار نشدم.کلمه باستان در مفهوم کلی یعنی قدیمی منظور از آثار باستانی در مفهوم عام یعنی آثار قدیمی مربوط به گذشته پس در کل به تمام آثار گذشته آثار باستانی می گوینداعم از دوران پیش از اسلام یا بعد از اسلام اما اگر بخش بندی در کتاب صورت بگیرد آنگاه باید دوران پیش از اسلام و بعد از اسلام تفکیک شود وخیلی کم است که بجای دوران پیش از اسلام کلمه باستان را به کار ببریم باتشکر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها