شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۰
«نادرشاه و دختر کولی» رمانی پلی‌فونیک است

علیرضا حسن‌زاده، نویسنده کتاب «نادرشاه و دختر کولی» گفت: «نادرشاه و دختر کولی» رمانی پلی‌فونیک است که از طریق آن صداهای مختلف شنیده می‌شود. من در آثارم سعی می‌کنم تا صدای خاموش گروه‌های مختلف باشم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،‌ نشست نقد و بررسی رمان «نادرشاه و دختر کولی» نوشته علیرضا حسن‌زاده روز شنبه (۱۹ مردادماه)‌ با حضور نویسنده اثر، بابک خلعتبری و حسین میرزایی در سرای اهل قلم برگزار شد.

گمشده‌ زبان فارسی، زبان‌ قصه‌گوست
حسین میرزایی در ابتدای این نشست با اشاره به ویژگی‌های این اثر اظهار کرد: مطالعه آثار ادبی در سال‌های اخیر این نکته را به ما یادآور می‌شود که ما گمشده‌ای در زبان فارسی داریم و آن زبان‌ قصه‌گوست. حتی در دنیا نیز زمانی که ما از این زبان فاصله می‌گیریم، آرامش روح را از دست می‌دهیم. بنابراین می‌توان گفت که سینما و رمان قصه‌گو همیشه طالب دارد.
 
وی ادامه داد: این مطالب به ما این نکته را گوشزد می‌کند که گویی همه وجود انسان واقعیت نیست. با این حال در جوامع مدرن هر وقت صحبت از رویا، الهام یا عرفان می‌شود با سدی مواجه می‌شویم که آن را پس می‌زند. به هر حال وجود انسان با خیال و رویا آمیختگی نزدیک دارد.نمونه آن، رمان «هری‌پاتر»‌ که به دلیل رویا و خیال‌پردازی به حدی از فروش رسید که غیرقابل درک بود. این کتاب قصه‌ای دارد که با رویا و خیال درهم آمیخته شده است و به همین دلیل مخاطب با هر سنی با آن ارتباط برقرار می‌کند.
 
 
این مدرس دانشگاه در تشریح توجه این اثر به مقوله عشق گفت: آن چیزی که در این کتاب برجسته است، ‌ستایشگری عشق است؛ پدیده‌ای که بشر از قرن‌ها قبل و حتی پیش از تاریخ به دنبال آن بوده است و هیچ وقت نتوانسته آن را تعریف کند. یعنی فردی نمی‌تواند به فردی دیگر بگوید که اگر می‌خواهد عاشق شود چه کار انجام دهد.
 
وی افزود: داستان این کتاب در یک روستایی شکل می‌گیرد؛ روستایی که بین شیراز و بوشهر قرار دارد. به اعتقاد من این انتخاب بسیار هوشمندانه است؛ چراکه ما این دو شهر را به استعاره‌هایی می‌شناسیم. شیراز شهر عشق است و عشق با آن گره خورده و بوشهر نیز سرزمینی اسرارآمیز است که در قصه‌ها و داستان‌ها از آن زیاد خوانده‌ایم. بنابراین شخصیت‌های داستان در جایی ریشه می‌گیرند که عشق و اسطوره در کنار هم قرار دارند.
 
میرزایی با اشاره به خیال‌پردازی داستان اظهار کرد: در این داستان ما متوجه می‌شویم که زندگی انسان‌ها آمیخته‌ای از واقعیت و خیال است؛ بنابراین خیلی وقت‌ها ما با خواب‌هایمان زندگی می‌کنیم و در واقع این رفت و آمد بین واقعیت و رویا بخشی از زندگی ماست. یکی دیگر از نکات جالب این کتاب، پدیده‌هایی مثل مرگ و ازدواج است که نویسنده با سرعت زیادی از کنار این اتفاقات می‌گذرد. من وقتی به قسمت ازدواج در داستان رسیدم، ابتدا شوکه شدم؛ اما بعد متوجه شدم که نویسنده با این اتفاق قصد دارد تا این نکته را گوشزد کند که این موارد جزو چرخه طبیعی زندگی است.
 
وی افزود: ما در این اثر شاهد تکامل فرد هستیم؛ همان چیزی که در زندگی تک‌تک افراد اتفاق می‌افتد و همه ما با گذر زمان باتجربه‌تر می‌شویم و پخته‌تر عمل می‌کنیم. ما در عرفان مراحل تحول انسانی را داریم که فرد با تلاش پله‌ها را طی می‌کند اما در این کتاب می‌خوانیم که تحول در طول عمر چند نسل اتفاق می‌افتد و این برای من جالب بود.
 
این پژوهشگر در تشریح محمور اصلی اثر گفت:‌ محور اصلی این داستان کولی است و نشان می‌دهد که یک انسان که اسیر زندگی زمینی است، چطور با موجوداتی که با او متفاوت هستند، ارتباط برقرار می‌کنند. در این داستان زندگی کولی‌وار به عنوان یک سبک زندگی مطرح می‌شود و نشان می‌دهد که این افراد در حال زندگی می‌کنند.
وی ادامه داد: کولی‌ها در زندگی واقعی هیچ وقت تقدیر نشدند و شرایط سختی را تحمل کرده‌اند. زندگی مدرن هیچ وقت به ما اجازه نمی‌دهد تا در این سیستم زندگی کنیم. قصد ندارم که بگویم کولی‌ها نمونه یک انسان کامل هستند؛ اما می‌توانم بگویم که آنها می‌توانند بخش گمشده انسان مدرن باشند.
 
میرزایی در بخش پایانی صحبت‌هایش اظهار کرد: این اثر در مدت 10 سال نوشته است و به نظر من کارهایی که در طول زمان نوشته می‌شوند جذاب هستند. به اعتقاد من نویسنده در همه این سال‌ها هر زمان که قصد داشته از دنیای واقعی فرار کند به نوشتن این اثر روی آورده است. این کتاب نثر روان و دلنشینی دارد و من در کمتر اثری دیدم که متن آن به این اندازه بی‌اشکال و سالم باشد.
 
 
این رمان، ادای احترام به کولیان است
در ادامه این جلسه بابک خلعتبری با اشاره به کتاب گفت:‌ این اثر یک رمان کاملا ایرانی است. این رمان، روایت همه جنبه‌های «زندگی» انسان از خیال رؤیا، خواب، هنر و بالاخره آن چیزی است که واقعیتش می‌نامیم؛ و واقعیت این است که رؤیا تعبیری ندارد که خود تعبیر آدمی است.

وی ادامه داد: در حالی که فلسفه غرب فاقد این واسطه‌گری است و فقط از عقل مدد می‌گیرد. بی‌تردید، رؤیاهای هرکس با زندگی او و داشته‌ها و دانسته‌ها و خواسته‌ها و تجربه‌ها و به‌طور کلی با «زیست‌ْ جهان» او و با گذشته و آینده‌اش رابطه‌ای تنگاتنگ دارد. ارتباطی که هم برای خود او هم برای دیگران، مبهم، تیره و تازه و ظاهراً به هم ریخته است. نویسنده این اثر، این هنر را داشته است که این ارتباط ظاهرا به هم ریخته را در قالب یک اثر هنری عرضه کند که نظم خود را از به منصّه ظهور رسیدن توانش‌های آدمی در رؤیا و خواب و بیداری و هنر می‌گیرد.

این مدرس دانشگاه در توضیح این اثر گفت:‌ این رمان، ادای احترام زیبایی به کولیان و دنیای خاص‌شان نیز هست که بسی گسترده‌تر، زیباتر و دوست‌داشتنی‌تر است؛ چراکه نویسنده به دلیل آزادی از قید و بندهای مادی، از طریق قوه خیال و واسطه هنر، چونان پرندگان به ظاهر سیاه‌رنگی که نورهای سپیدی از آنان می‌تابد، با سبکبالی به عالم مثال پرمی‌کشند و بدین‌گونه افق‌های نگاه خود را گسترش می‌دهند و مسائل خود را بهتر حل می‌کنند.

وی افزود: ‌آنچنان کولیان رویاپرداز و هنرمند را در برابر فاتحان و پادشاهانی چون نادرشاه، فتحعلی‌شاه و محمدعلی شاه قرار می‌دهد، همین سبکبار بودن آنها از آرزو و نادانی‌ای است که همراه آن است و همین است که توان آن را دارند که آگاهی رو از پایین‌ترین سطح به بالاترین سطح هوشیاری انتقال دهند و زندگی روحی را آغاز کنند.
 
خلعتبری با اشاره به عنوان رمان اظهار کرد:‌ در عنوان این رمان ـ که به دلیل اشاراتی که به تاریخ ایران در آن می‌رود جای جای رنگ و بوی رمان تاریخی به خود می‌گیرد ـ نام نادرشاه به چشم می‌خورد. می‌گویند نام‌های بزرگ و اصیل مسئولیت سنگینی برای صاحبان آن نام‌ها دارند. اینجا اما، مسئولیت قهرمان داستان، که با وجود چندتن بودن، گویی یک ذات بیش نیست، مسئولیت سنگین و خطیر رهاشدن از آرزو در ساخت آزادی و بی‌قید و بندی‌ رؤیا، خیال، خواب و هنر است که مرزهایشان در تار و پود داستانی که با هنرمندی بسیار رشد و تکامل معنوی یک وجود واحد را دنبال می‌کند، از بین مهمترین آموزه کولیان، آزادی از ظاهر و مادیات و داشته‌هاست و ایمان به غیب از طریق خیال است.

وی ادامه داد: درد ما دانسته‌های ماست و درمان این درد، رهایی از دانسته‌هاست؛ چرا که در وضعیت خودِ آگاه، قدرت‌های درونی در عشق‌ورزی و زیبابینی و آفرینش فضای زیستِ خود به‌ظهور می‌رسند. خودِ آگاه بی‌نیازی خود از منطق دانش را از اتصال خود با مبدأ علم و معرفت و حکمت می‌گیرد. کولیان که به واسطه رهابودن از همه بایدها و نبایدها و داشته‌ها و دانسته‌ها و حتی در این رمان با استغنا از داشتن نام گویی همگی یک تن سبک و آزاد را تشکیل می‌دهند، به بهترین نحو توانایی مدیریت شاکله‌شان را دارند و آن سرشت یگانه نیز در پایان «رمان» قابلیت پیوستن به آنان را، با پرواز به عالم بالا می‌یابد؛ اما این خواستن، از نوع مفهومِ میل به زندگی در جهان کائنات نزد شوپنهاور نیست.

این پژوهشگر با اشاره به زمینه اصلی اثر گفت: تم اصلی این کار پیشروی ذات واحد است که در جسدهای مختلف تبلور می‌کند؛ جسدهایی که هر کدام قسمتی از تاریخ ایران هستند. بسیاری از منتقدین یکی از نقاط مشترک فرهنگ شرقی و غربی را تقابل پدر و پسر می‌دانند.اما این نکته مشترک تفاوت‌هایی نیز دارد. در غرب برای استقلال پدرکشی داریم اما در فرهنگ ایرانی سابقه پسرکشی وجود دارد.

وی ادامه داد: ما در این رمان به این نتیجه می‌رسیم که برای رسیدن به اهداف زمینی نیازمند جسم سالم هستیم اما برای رسیدن به اهداف روحی نیاز به دارایی‌های دنیوی نیست. داستان در این کتاب ادامه پیدا می‌کند تا به آزادی روح می‌رسد و اشاره خوبی به آزادی دارد. ما در این اثر متوجه می‌شویم که شرط عاشقی آزادی است. آن چیزی که به فرد اصالت می‌دهد، آزادی فکر کردن است. نویسنده در این رمان شادی را قبل از خوشبختی قرار می‌دهد؛ چراکه خوشبختی مفهومی است که انسان برای خودش فراهم کرده؛ اما شادی وجود دارد.

خلعتبری در توضیح اشاره‌های این اثر گفت:‌ ما در این رمان شناخت خوب نویسنده از رمان و آثار ادبی را نیز مشاهده می‌کنیم. ما با خواندن این کتاب یاد «سرخ و سیاه»،‌ «شازده کوچولو» و برخی آثار ژول ورن می‌افتیم. سمبل‌ها و نمادها نیز در این اثر بسیار زیاد است، نمادهایی مانند شاخ، افعی، باد، آتش و دریا در این اثر بارها استفاده شده است.
 
این مدرس دانشگاه در پایان اظهار کرد: من هنر و ادبیات را از هم جدا نمی‌دانم؛ چراکه در یک نقطه یعنی آفرینش به هم می‌رسند و به این شکل بین ادیب و هنرمند تفاوتی وجود ندارد.
 
 
علیرضاحسن‌زاده، نویسنده کتاب که آخرین سخنران این نشست بود گفت: اولین کتاب من «افسانه زندگان» بود که در مقدمه آن گفته‌ام که این اثر بازتاب صدای خاموش گروه‌های مختلف است. آن کتاب نقدی است به تقابل فرهنگ رسمی و غیررسمی. کتابی که در 27 سالگی نوشتم و در 31 سالگی منتشر شد.

وی ادامه داد: بعدها کمی عقاید من تغییر کرد. به نظر من کولی‌ها نیز از آن دسته افرادی هستند که صدای آنها به خوبی شنیده نشد. کولی‌ها افرادی هستند که همیشه تحت فشار بوده‌اند و به نظرم پرداختن به آنها باعث می‌شود تا ما نگاه بهتری به آنها داشته باشیم و انسانی‌تر به قضیه نگاه کنیم.

این انسان‌شناس با اشاره به ویژگی‌های اثرش اظهار کرد: این کتاب رمانی پلی‌فونیک است که از طریق آن صداهای مختلف شنیده می‌شود. من معتقدم ما به صلح نمی‌رسیم مگر عاشقانه به پیرامون نگاه کنیم. ما در اینجا با ستایش تخیل همراه هستیم و این برای پیشرفت به ما کمک می‌کند.

حسن‌زاده در پایان گفت: جامعه‌ای که تخیل ندارد، آینده را نیز از دست خواهد داد. این کتاب رابطه بین عشق و جنگ را نشان می‌دهد و می‌گوید که عشق بهترین راه برای صلح است. این رمان می‌گوید خیر قدرت آفرینش دارد؛ اما از اهریمن چیزی آفریده نمی‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها