دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۱
قراردادهای ناشران با نویسندگان مثل قرارداد ترکمانچای است!

احمد اکبرپور می‌گوید: میزان قراردادها مخصوصا در زمینه کتاب‌های تصویری بسیار ناچیز و ظالمانه است؛ مثل قرارداد ترکمانچای و عهدنامه گلستان و نویسندگان، حتی نویسندگان صاحب‌نام و شناخته ‌شده، مجبورند به خاطر چاپ کتاب تصویری که برایش زحمت کشیده‌اند، تن به قراردادهای چهاردرصدی بدهند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در سال ۱۹۴۶ بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا، مجمع عمومی سازمان ملل به‌منظور حمایت از کودکان، سازمانی به نام یونیسف را ایجاد کرد که نخست «انجمن بین‌المللی ویژه کودکان سازمان ملل» نام گرفت. در سال ۱۹۵۳، یونیسف یکی از بخش‌های دائمی در سازمان ملل متحد شد و روز ۸ اکتبر مصادف با 16 مهرماه، روز جهانی کودک نام‌گذاری شد.

روز جهانی کودک بهانه‌ای برای ورود به جهان کودکان است؛ برای ورود به اين جهان بايد آگاهی‌های خود را فراموش کنيم و با ناآگاهی‌هاي کودکان همراه شويم و به زبان خودشان با آن‌ها سخن بگوییم و کمک کنیم تا راه و رسم درست زیستن را بیاموزند. بی‌شک پدیدآورندگان ادبیات کودک و نوجوان نقش مهم و موثری در این زمینه دارند، آن‌ها باید با انگیزه و با جان و دل بنویسند تا بر جان و دل بچه ها اثرگذار باشد. اما این انگیزه چقدر در نویسندگان کودک و نوجوان وجود دارد و چه دغدغه‌هایی دارند؟
 
احمد اکبرپور از نویسندگان کودک و نوجوان در این باره می‌گوید: مهم‌ترین دغدغه نویسندگان ایرانی اهمیت دادن به آثار تالیفی در مقابل سیل آثار ترجمه است. ما هم مانند سایر کشورها آثار خوب تالیفی قابل توجهی داریم که متاسفانه دیده نمی‌شوند. آثاری که در جشنواره‌های مختلفی مانند شورای کتاب کودک، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، لاک‌پشت‌پرنده، کتاب سال و ... موفق به کسب جوایزی شده‌اند.
 
خالق «شب بخیر فرمانده» توضیح می‌دهد: باید توجه داشت اگر در ایران سالیانه 10 کتاب تالیفی خوب منتشر می‌شود در کشورهای دیگر هم وضعیت همین‌طور است و سالیانه 10 کتاب خوب دارند اما وقتی این 10 ‌کتاب از 50 کشور، ترجمه و وارد ایران می‌شود با 500 کتاب خوب ترجمه در مقابل 10 کتاب تالیفی خوب روبه‌رو می‌شویم که سبب می‌شود کتاب‌های تالیفی ما به چشم نیاید و این ذهنیت در مخاطب شکل بگیرد که همه آثار خوب، ترجمه است و کتاب تالیفی خوبی نداریم.
 
او در ادامه بیان می‌کند: باید برای جامعه مخاطب توضیح دهیم که در مقابل این 500 کتاب، 10 کتاب خوب تالیفی هم داریم اما این آثار در سیستم توزیع و پخش، به دست مخاطب نمی‌رسد. باید تدابیری اندیشیده شود که نهادهایی که برای کتابخانه‌ها، نمایشگاه‌ها، مدارس و ... کتاب تهیه می‌کنند، به این آثار برگزیده هم توجه کنند.

لزوم حمایت نهادها و موسسات مربوطه در زمینه خرید آثار برگزیده
خالق «لحظه‌های سکسکه» به لزوم حمایت نهادها و موسسات مربوطه در زمینه خرید آثار از کتاب‌های برگزیده و خوب تالیفی تاکید می‌کند و می‌افزاید: در این راستا حرکت خوبی در طرح‌های فصلی فروش کتاب از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجرا شد و تخفیف 25 درصدی برای آثار تالیفی و تخفیف 15 درصدی برای آثار ترجمه ارائه شد که نشان‌دهنده توجه بیشتر به حوزه تالیف از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و به نظر من هرچه میزان اختلاف بین این تخفیف‌ها بیشتر شود، مثلا 30 به 10 شود، انگیزه بیشتری هم در مخاطب برای خرید آثار تالیفی ایجاد می‌شود و سبب می‌شود این کتاب‌ها مورد توجه قرار گیرند.

نیازی به اعمال کارشناسی‌های سخت‌گیرانه برای نویسندگان شناخته‌شده نیست
اکبرپور همچنین برخورد ناشران با نویسندگان را عامل مهم و موثر دیگری در روند تولیدات بومی عنوان می‌کند و می‌گوید: بسیار محدودند ناشرانی که خوب باشند. از دید من سه یا چهار ناشر در حوزه کودک و نوجوان داریم که تعامل خوبی با نویسنده دارند و نویسنده را به نوشتن آثار بهتر و بیشتر، تشویق می‌کنند. معمولا وقتی اثری به دست‌ ناشران می‌رسد، حتی اگر مربوط به نویسنده‌ای باشد که جا افتاده و پیشکسوت است، باز هم آن را در روال کارشناسی پیچیده و طولانی قرار می‌دهند و دقیقا با او مثل یک نویسنده نوقلم و تازه کار رفتار می‌کنند. درحالی‌که وقتی نویسنده‌ای شناخته‌شده می‌شود، مسئولیت کارش با خودش است و بیشتر از ناشر به کیفیت و حرمت اثرش توجه می‌کند چون به نوعی شناسنامه او محسوب می‌شود و نیازی به اعمال کارشناسی‌های سخت‌گیرانه و طولانی‌مدت نیست و این مساله باعث از بین رفتن انگیزه نویسندگان می‌شود.
 
وقتی ناشر، نویسنده‌ای را انتخاب می‌کند باید به او اعتماد کند
به گفته این نویسنده کودک و نوجوان، ناشری که بعد از مدتی کار کردن با نویسنده‌ای، او را انتخاب می‌کند باید به او اعتماد کند و کارش را با او ادامه دهد. هر ناشری باید تعدادی نویسنده را برای خودش نگه دارد و با آن‌ها کار کند. ناشر نباید به گونه‌ای برخورد کند که نویسنده مجبور شود به سراغ ناشردیگری برای چاپ کتابش برود اما این مساله در ایران سبب شده هر نویسنده‌ای با تعداد زیادی ناشر ارتباط داشته باشد درحالی‌که در کشورهای دیگر این‌گونه نیست و معمولا هر نویسنده‌ای ناشر مشخصی دارد.
 
 

اگر اسمم «ادوارد» بود کتاب‌هایم سریع‌تر مجوز می‌گرفت
نویسنده «من نوکربابا نیستم» دغدغه دیگر در این زمینه را سخت‌گیری‌ها برای اهدای مجوز در زمینه چاپ کتاب‌های تالیفی می‌داند و می‌گوید: خواه‌ناخواه این سخت‌گیری‌ها در ذهنیت نویسندگان تاثیرگذار است. میزان سخت‌گیری‌ها مخصوصا در زمینه کتاب‌های طنز و فانتزی که نوشته می‌شود خیلی زیاد است. این درحالی‌ست که سخت‌گیری‌هایی که نسبت به آثار تالیفی اعمال می‌شود خیلی بیشتر از آثار ترجمه است و همین مساله انگیزه مولف و ناشر را در تولید آثار تالیفی کم می‌کند؛ گاهی تصمیم می‌گیرم به‌جای «احمد اکبرپور» اسم خارجی برای خودم انتخاب کنم مثلا «ادوارد» تا کتاب‌هایم سریع‌تر مجوز بگیرند. واقعیت این است که در ترجمه دست مترجمان خیلی بازتر است و شرایط ترجمه مساعدتر از تالیف است.
 
اکبرپور می‌‌افزاید: البته نویسندگان هم لازم است در نوشتن آثار تالیفی مخصوصا فانتزی که امروزه طرفدار بیشتری در بین کودکان و نوجوانان دارد، معیارهای و قواعد لازم را رعایت کنند و تلاش کنند آثار جذابی برای مخاطب تولید کنند. فانتزی نوظهور است و خیلی‌ها فهم دقیقی از فانتزی ندارند. ما احتیاج داریم فانتزی را خوب بشناسیم و نمونه‌های موفقی که در این حوزه نوشته شده را بخوانیم و تلاش کنیم آن را بومی کنیم. به‌هرحال در هر حوزه‌ای که قلم می‌زنیم چه رئال و چه فانتزی باید بیشتر بخوانیم و بیشتر تلاش کنیم. باید بتوانیم رقابت کنیم و رقابت طبیعی این است که کار ضعیف دیده نمی‌شود. دلیل نمی‌شود چون من ایرانی هستم حتی اگر کارم هم ضعیف باشد دیده شود.
 
قراردادهای نویسندگان ناچیز و ظالمانه است
خالق «امپراطور کلمات» قراردادهایی که با نویسندگان بسته می‌شود را به عنوان دغدغه دیگر نویسندگان حوزه کودک و نوجوان معرفی می‌کند و می‌افزاید: متاسفانه میزان قراردادها مخصوصا در زمینه کتاب‌های تصویری بسیار ناچیز و ظالمانه است؛ مثل قرارداد ترکمانچای و عهدنامه گلستان و نویسندگان، حتی نویسندگان صاحب‌نام و شناخته ‌شده، مجبورند به خاطر چاپ کتاب تصویری که برایش زحمت کشیده‌اند، تن به قراردادهای چهاردرصدی بدهند. البته وضعیت قراردادها در حوزه ادبیات نوجوان مناسب‌تر است.
 
لزوم توجه به صراحت در قراردادها
اکبرپور می‌گوید: مساله دیگر در این زمینه لزوم صراحت در قراردادها است که وجود ندارد، مثلا اگر کتابی به صورت اینترنتی فروخته می‌شود مشخص نیست چقدر فروخته‌اند. من سال‌ها پیش که کتاب‌های «قطار آن شب» و «شب‌بخیر فرمانده» را در کانادا منتشر کردم قراردادهایی با آن‌ها بستم که کاملا صریح و روشن و مشخص بود ولی به این صراحت در قراردادهای ناشران در ایران وجودندارد و باید قراردادها اصلاح شود و صراحت داشته باشد.
 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • elahi ۱۹:۱۰ - ۱۳۹۸/۰۷/۱۵
    تنها راه آزادی نشر خود ناشر است. این امری طبیعی است که آنکس که در سر دسته بلند اهرم نشسته است بتواند و بخواهد و نیز تحمیل کند. نویسندگان هم چاره ای ندارند. جامعه خود را بدست خود بیمار کرده است. چه بسیار اثاری که ناشران تن به نشر انها نمیدهند اما اثاری خوب هستند. فقط سود اور نیستند و یا سریع سود و سرمایه را باز نمی گردانند. ناشر اول سرمایه دار است و می خواهد سود ببرد. مانند کسی که قطعات یدکی می فروشد و یا پارچه وارد می کند و سود میبرد. اما حلقه نویسنده و ناشر چاپ و صحافی حامی صاحب قدرتی که از حاصل و از قبل کار انها سود کلان ببرد ندارند بنابر این هرکس زورش بیشتر باشد گوش دیگری را می برد. خودناشری مانع اجحاف ناشر خواهد شد. این کشورهای پیشرفته انرا پذیرفته اند و بهمین جهت در میان اثار خودناشران هم کتابهای بسیار خوب یاف می شود و پس از مدتی کوتاه ناشران بسوی انان می ایند و با قراردادهای مناسب کارشان را حرفه ای انتشار می دهند. جهان سوم از هر پدیده ای هراس دارد. یادم می اید که در همین سایت ابنا مقالات ناشران را علیه خودناشران خواندم. یکی پیدا شود و به ادمهای نواهل قلم توضیح دهد اگر ناشران مایل بانتشار کار انان نباشند چگونه باید کارشان را به جامعه ارایه دهند؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها