سومين همايش دوسالانه انجمن مطالعات جوامع فارسي زبان در انستيتو مطالعات شرقي شهر تفليس، برگزار شد و 50 نقشه كهن از ايران و گرجستان مورد بررسي قرار گرفت.
وي در ادامه افزود: نقشههاي قاره ها و مناطق جهان كه ايران و گرجستان در بخشي از آن آمده، مورد نظر نيست، بلكه نقشه هاي جفرافيايي که توسط نقشه نگاران صرفاً براي گرجستان (منطقه قفقاز) و ايران ترسيم شده مورد بررسي قرار مي گيرد و در مقاطعي از تاريخ كه نقشه هاي خاص آن موجود نيست، ناگزير از ارائه نقشه هاي ديگر مي شويم.
"سحاب" نقشه هاي تاريخي و كهن دنياي قديم را به چهار دسته تقسيم كرد و گفت: اين نقشه ها به دوره باستان (از آغاز تا سده هشتم ميلادي)، دوره اسلامي (از سده هشتم تا پانزدهم ميلادي) هم زمان با قرون وسطي در اروپا، دوره رنسانس (از سده شانزدهم تا اواخر سده هجدهم ميلادي) و دوره مدرن و امروزي (از اواخر سده هجدهم تا سده بيستم ميلادي) را شامل مي شود.
وي در ادامه افزود: قديميترين نقشه جغرافيايي كشف شده، لوح گِلي بابلي كه مربوط به هزاره دوم پيش از ميلاد است كه در آن شهر بابل مركز جهان انگاشته و ساير نقاط به نام"نواحي ديگر"خوانده شده است. دراين نقشه، بابل و آشور در احاطه خليج فارس ديده ميشوند و در بالاي نقشه، ارمنستان مشخص شده است.
رئيس موسسه جغرافيايي و كارتوگرافي سحاب به نقشه هاي دوره باستان اشاره كرد و افزود: نقشه هاي ديگري نيز از دوره باستان در دست است كه بيشتر آنها متعلق به يونانيان است. ايرانيان از زمان مادها و سپس هخامنشيان (550 ق.م) به ويژه در زمان كوروش كه بر امپراتوري بزرگ ايران فرمانروايي داشت و تقسيمات اداري و سيستم حكومتي پيشرفته اي را در اين سرزمين پهناور اداره مي كرد، قطعاً از نقشه هاي جغرافيائي و ساير ابزار و وسائل براي حکومت خود بهره مند بود اما به جز سنگ نبشته ها و حجاريها، چيزي به دست ما نرسيده است.
وي افزود: متاسفانه چنين بنظر مي رسد كه آتش زدن تخت جمشيد(پرسپوليس) به دست اسكندر مقدوني و لشكركشي هاي مكرر اقوام مختلف به ايران و كتاب سوزان برخي از آنها ما را از داشتن چنين ميراث پرارزشي محروم كرده است.
وي در ادامه يادآور شد: از ميان نقشهنگاران بنام اين دوره كه در نقشههاي مختلف دنياي قديم از ايران و گرجستان نام بردهاند تنها ميتوان از "كلوديوس بطلميوس" يوناني(87-150م) نام برد. وي در اثر مشهور خود به نام اطلس بطليموس نقشه هايي از ايران و قفقاز را با اطلاعات نسبتاً كامل آورده است. از اطلس بطلميوس نسخه هاي متعددي توسط نقشه نگاران شرقي و غربي تهيه شده كه از آن جمله مي توان به نسخه لاتيني مربوط به قرن پانزدهم ميلادي در كتابخانه ملي ناپل و نسخه خطي ترجمه عربي با مُهر بايزيد دوم دركتابخانه اياصوفيه، استانبول اشاره كرد.
"سحاب" از ديگر جغرافيدانان و نقشهنگاران مشهور اين دوره نام برد و ابراز داشت: از ديگر جغرافيدانان و نقشهنگاران مشهور كه نقشه هاي مستقلي از ايران و گرجستان ندارند، بلكه در آثار و نقشههاي خود نامي از ايران و گرجستان آورده اند، ميتوان از "هكاتوس" و "هرودُت" (سده پنجم ق.م)، "اراتوستن" (سده سوم ق.م)، "استرابو" و "پومپونييوس مِلا" (سده اول ميلادي)، "ژوليوس اونوريوس" و "اوروزيوس"(سده پنجم)، "ايزيددور"(سده ششم)، "نقشه راونا" (سده هفتم) و" سن بئاتوس"(سده هشتم) نام برد.
وي همچنين به دوره اسلامي اشاره كرد و گفت: دورة اسلامي(سدهاي هشتم تا شانزدهم ميلادي) هم زمان با قرون وسطي در اروپاست كه نخستين نقشههاي اين دوره ترجمههاي اطلس بطليموس به عربي و مشابه آن است اما نخستين نقشة جهان كه توسط مسلمانان تهيه شده و به "صوره المأمونيه" مشهور است، به وسيله جغرافيدانان معروف و براساس اطلاعات متصرفات اسلامي و ديگر سرزمين ها به سرپرستي "ابوموسي خوارزمي" (780 ـ 847) رياضي دان بزرگ ايراني ترسيم شده است. از اين نقشه نُسَخ مختلفي تهيه شده كه يكي از زيباترين آنها در كتاب"مسالك الابصار" ابن فضل الله العُمري (متوفي1349) در كتابخانة توكاپي سراي موجود است.
رئيس موسسه جغرافيايي و كارتوگرافي سحاب، با اشاره به ديگر نقشه ها افزود: در اين دوره نقشههاي بي شماري از رياضي دانان، جغرافي دانان و نقشهنگاران مسلمان كه اكثراً ايراني بودهاند باقي مانده و مجموعه اي از آنها توسط "کنراد ميلر" گردآوري شده كه مشهورترين آنها "كَنّدي"، "ابن خرداذبه"، "الحَرّاني" معروف به "البَتاني"، "مسعودي" و "جيهاني" است كه همگي در نقشههاي گوناگون جهان و مناطق مختلف خود از ايران و منطقه قفقاز ياد كردهاند، اما نقشه ويژهاي از اين سرزمين ها در آثار آنان به دست ما نرسيده است.
وي در ادامه افزود: "ابوزيد بلخي"صاحب مکتب نقشه نگاري اسلامي، در نقشه هاي خود از مناطق مختلف ايران اطلاعات زيادي را ارائه کرده و در نقشه"ارمنيه، الران و آذربايجان" خود از شهرهاي تفليس، شمکور و بردعه نام برده كه نمونههايي از آثار بلخي در کتابخانهها و موزههاي جهان موجود است. "ابواسحق استخري"علاوه بر نقشههاي جهان آن روز و مناطق مختلف، در كتاب هاي خود به نام"صُورِالاقاليم" و"المَسالِك و الممالك" نقشههايي ازمناطق مختلف ايران از جمله آذربايجان و قفقاز آورده و به شهرهاي بزرگ گرجستان اشاره كرده است. اين نقشهها در نُسَخ مختلف كتاب هاي استخري به زبان هاي فارسي، عربي و تركي به دست ما رسيده و تعدادي از آنها در کتابخانه ها و موزه هاي جهان محفوظ مانده است. "ابن حوقل" در كتاب"صوره الارض" نقشهاي از "ارمنيه، اران و آذربايجان" دارد که از تفليس و ديگر شهرهاي گرجستان نام مي برد. "ازمقدسي"، "ابن سعيد"، "خواجه نصيرالدين طوسي" و "حمدالله مستوفي" نيز در نسخ کتاب هاي "المسالک و الممالک" و مانند آن، شهرهاي گرجستان را در نقشه هاي خود نشان مي دهند.
"سحاب" با اشاره به دوره رنسانس يادآور شد: دوره رنسانس (ازسده شانزدهم تا اواخر سده هجدهم ميلادي) است كه اين دوره را مي توان تجديد شکوفايي دانش کارتوگرافي در اروپا دانست. به خصوص پس از کشف دنياي جديد و قاره آمريکا و گسترش اکتشافات، تهيه نقشه هاي جغرافيايي از سراسر جهان در برنامه کار اروپاييان که قرون وسطي را پشت سر گذاشته بودند، قرارگرفت. با مطالعه کتاب ها و نقشه هاي جغرافي دانان مسلمان و همچنين آثار گذشتگان خود از دوران شکوفايي تمدن يونان و روم به ابداعات بزرگي در زمينه رياضيات و نقشه نگاري دست يافتند.
رئيس موسسه جغرافيايي و كارتوگرافي سحاب، به دوره مدرن و امروزي اشاره كرد و افزود: دوره مدرن و امروزي (از اواخر سده هجدهم تا سده بيستم ميلادي) است كه در اين دوره با پيشرفت هاي تازه در فن نقشه نگاري، اين علم از روش هاي سنتي خارج شده و نقشه هائي با اطلاعات و جرئيات بيشتر و دقيق تر تهيه شد. توسعه برنامه هاي استعماري اروپائيان موجب شد تا روز به روز بر اهميت کارتوگرافي و ارزش نقشه هاي مفصل به ويژه از کشورها و سرزمين هاي ناشناخته افزوده شود. در قرن بيستم نيز با فن آوري نوين، دقت تصاوير هوايي و سپس ماهواره اي کار به صورتي شكل گرفت که مي توان از طريق ماهواره به کمک رايانه تصاوير بسيار ريز و دقيق را دريافت كرد.
نظر شما