پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۳:۱۰
عنوان اثر، قلمروي سفر نویسنده را ترسیم می‌کند

کارشناسان نقد و بررسی کتاب «متدولوژی قرآنی» نوشته ابراهیم فتح‌الهی، با اشاره به برخی از ویژگی‌های این اثر که به نوعی می‌توان از آن به عنوان نخستین گام در راه روش‌شناسی علوم قرآنی نام برد، معتقد بودند كه توجه به عناوین و موضوعات کتاب، چارچوب‌هایی را برای تالیف تعیین می‌کنند./

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، این نشست شب گذشته(پنجم اسفند ماه) با حضور دکتر بخشعلی قنبری، نویسنده و کارشناس عرفان و ادیان و دبیر این جلسه و دکتر عبدالهادی فقهی‌زاده، استاد دانشگاه امام صادق(ع)، کارشناس مباحث علوم قرآنی و منتقد محتوایی کتاب، درسرای اهل قلم برگزار شد.

در ابتدای این برنامه، دکتر بخشعلی قنبری، استاديار دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز، با ارايه توضیحات مقدماتی درباره کتاب‌های مقدس به ویژه قرآن کریم و تفاوت آنها با سایر مکتوبات، عنوان داشت: کتاب مقدس یعنی اثری که از سایر آثار مجزا باشد و ویژگی‌های جذابیت و رازآلود، آن را از سایر آثار متمایزش سازد. نکته اصلی آن که معتقدان به آنها نمی‌توانند نقدشان کنند، چرا که نقد یک اثر مقدس موجب از میان رفتن تقدس آن در نظر منتقد می‌شود.

وی با اشاره به این پرسش كه «آيا درباره کتاب‌های مقدس و مفاهیم آنها اشکالی به وجود می‌آورد؟» گفت: کتاب قرآن نیز غیر قابل نقد است یعنی به عنوان یک معتقد نمی‌توانیم آن را نقد کنیم.

کارشناس عرفان و ادیان تصریح کرد: عالمان در طول تاریخ درباره علوم گوناگونی که درباره قرآن موجود است، کاوش‌های فراوانی انجام داده‌اند تا در نهایت امروز به دانشی با نام علوم قرآنی رسیده‌ایم و کتاب‌های فراوانی در این زمینه به رشته تحریر درآمده‌اند که از آن میان می‌توان به «متدولوژی علوم قرآنی» نوشته ابراهیم فتح‌الهی  اشاره داشت که دانشگاه امام صادق(ع) آن را منتشر کرده است.

سپس دکتر عبدالهادی فقهی‌زاده، استاد دانشگاه امام صادق(ع) و کارشناس علوم قرآن و حدیث با بیان این که «دو سال قبل که نویسنده اثر از آن به عنوان رساله دوره دکترایش دفاع می‌کرد، من داوری آن را بر عهده داشتم» گفت: با توجه به این که قرآن کریم کتابی است که موضوعات و مباحث گوناگونی را به شکل در هم تنیده شده در بردارد، علوم آن هم متنوع و با سایر علوم در ارتباطند.

وی با تاکید بر این که تمام تلاش‌هایی که درباره این کتاب آسمانی صورت می‌گیرد، در راستای درک آن است، عنوان داشت: علوم قرآنی در کنار هم قرار گرفته‌اند تا به فهم تفصیلی کلام الله بیانجامند.

کارشناس علوم قرآنی و حدیث با ذکر این که از این اثر بدون تردید به عنوان تنها کتاب مهم و مستقل در باب متدولوژی قرآن می‌توان یاد کرد، اظهار داشت: من در زمان داوری این رساله هم بر این نکته اشاره کرده بودم. ماهیت کلی این نوشتار در سلک مطالعات مبادی‌شناسانه و از نوع مطالعات درجه دو به شمار می‌آید که بر دستاوردهای پیشینیان تکیه دارد.

منتقد محتوایی اثر، با اشاره به تفصیلاتی که نویسنده برای روشن کردن مطالب به دست می‌دهد، عنوان کرد: متاسفانه در برخی از متون این اثر، به ویژه فصل نهایی آن، نویسنده تا حدی به شاخ و برگ‌های حاشیه‌ای مطلب پرداخته است که حذف آنها هیچ خللی در ساختار اساسی کتاب ایجاد نمی‌کند.

وی افزود: نویسنده کوشیده در هر حوزه‌ای که وارد شده است، ادبیات آن موضوع را تا حد نیاز بیان کند و تا حدی در این زمینه حساسیت به خرج داده، لذا از مطالب اصلی خارج شده و موجبات حجیم‌تر شدن اثر را فراهم کرده است. او روش‌های جدیدی را در تعاریف خود برگزیده، اما در برخی مواقع برای گنجاندن مطالب، به ارتباط معنایی آنها با عنوان توجهی نکرده است.

دکتر فقهی‌زاده ادامه داد: برای رده‌بندی و شناخت دقیق علوم قرآنی و نسخ هر یک از علوم قرآنی از نظر ارتباط آنها با سایر علوم، آگاهی همه جانبه از طیف تخصصی و نیمه تخصصی لازم است که به نظر می‌آید مولف این اثر، از این آگاهی هم برخوردار بوده و با مباحث عام علم حدیث و کلام آشنایی داشته است. 

مدرس دانشگاه امام صادق(ع) توجه به آسیب‌شناسی علوم قرآنی را از دیگر نکات جالب توجه این کتاب خواند که تاکنون در هیچ کتاب و مقاله‌ای به آن پرداخته نشده و از قابلیت‌های فراوانی برای گسترش و ادامه بحث برخوردار است. وي گفت: تبیین تداخل علوم قرآنی با سایر علوم از دیگر نکات ویژه‌ای است که نگارنده اثر بر آن توجه خاصی داشته و معتقد است که در برخی حوزه‌های خاص علوم قرآنی تداخل‌هایی حادث می‌شوند. این موضوعات پیش از این کمتر سابقه داشته‌اند و از توجهات خاص نگارنده اثر به شمار می‌روند.

کارشناس علوم قرآنی و حدیث با تاکید بر ضرورت رعایت سلسله مراتب در عنوان و فصل‌بندی کتاب‌ها، اظهار کرد: اگر بحث‌های روش‌شناسی در تحقیقات علوم قرآنی به طور تقریبی مغفول مانده‌اند، این قلمرو عرصه‌ای به شمار می‌آید که به ضرورت باید به آن پرداخت. نگارنده این اثر نیز در این کار موفق بوده است.

در ادامه، دکتر قنبری، دبیر این نشست، با یادآوری این نکته که موضوع و عنوان اثر، چارچوب‌های پژوهش را تعیین می‌کند، گفت: خارج شدن از این حدود تنها موجب کسل شدن خواننده، حجیم‌تر شدن مطالب کتاب و غفلت از تبیین موضوع اصلی تالیف می‌شود، مطلبی که نویسندگان غربی آن را دریافته‌اند و در نگارش آثارشان به خلاصه نویسی، ساده‌نویسی و رعایت چارچوب‌های موضوع توجه خاصی دارند.
استاديار دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز با بیان این که برخی از مطالب بی‌ارتباط با موضوع را نباید به استناد خوب بودن در متن گنجاند، ادامه داد: مطالبی که با حذف آنها خللی به متن اصلی وارد نمی‌شود، تنها اثر را حجیم می‌کنند، نظیر «تاریخچه نقد ادبی در مغرب» که هیچ ارتباطی با قرآن ندارد و نگارنده بدون در نظر گرفتن جایگاه و ارتباط آن با موضوع، این مطلب را در متن جای داده است.

کارشناس عرفان و ادیان در جمع‌بندی نهایی نقد و بررسی کتاب «متدولوژی علوم قرآنی» با تاکید بر لزوم دقت بر عناوین فصول و سرفصل‌ها با موضوع اصلی و توجه به ترتیب قرار گرفتن آنها اظهار کرد: نویسنده اثر باید در آثار بعدی‌اش، به این موضوع توجه خاصی داشته باشد تا پس از نگارش ۲۴۰ صفحه از کتاب ۶۰۰ صفحه‌ای وارد بحث اصلی کتاب نشود و از همان ابتدا به خواننده بگوید که این کتاب درباره چه مطلبی سخن می‌گوید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط