شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۱:۰۹
غزليات سعدي برآيند حكمت نظري و عملي است

مدير مركز سعدي‌شناسي در همايش «سعدي در غزل» گفت: «بوستان» آرماني‌ترين كتاب سعدي است و «گلستان» زميني‌ترين سخن او. سعدي در «بوستان» به حكمت نظري و در «گلستان» به حكمت عملي پرداخته است. غزليات او برآيند اين دو حكمت است.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، كوروش كمالي‌سروستاني در این همایش که پنج شنبه (2 ارديبهشت) در مركز فرهنگي شهركتاب برگزار شد، گفت: يكم ارديبهشت در كنار آرامگاه سعدي و گل باران آن، جشن بزرگداشت سعدي آغاز و نشست‌هاي علمي با حضور شماري از استادان و با عنوان «غزل سعدي» انجام شد. 

مدير مركز سعدي‌شناسي خاطرنشان كرد: در حوزه سعدي‌شناسي، امسال سال «غزل سعدي» ناميده شده است و همايش‌هايي هم در ايران و هم در كشورهاي ديگر، به اين مناسبت برگزار خواهد شد. 

وي افزود: سير ادبيات فارسي هم نشان مي‌دهد كه ما از حماسه به روايت و از روايت به غنا رسيده‌ايم. در اين مسير، شعر فردي، انساني شده و اين نكته‌اي است كه در رنسانس اروپايي نيز وجود داشت. سعدي هنگامي كه مي‌بيند كه از آرمان‌سازي گره‌اي گشوده نمي‌شود و بايد بر داشته‌ها و داده‌ها تكيه كند، به «گلستان» مي‌پردازد و در غزلياتش اين شور و شيدايي و حكمت را به اوج مي‌رساند. 

كمالي‌سروستاني تأكيد كرد: حقيقت اين است كه غزل سعدي مهجور مانده است. آمار گواه اين سخن است. در سال 1388، در مجموع 147 عنوان كتابي كه درباره سعدي و آثار او نوشته شده است، تنها چهار عنوان مستقل به غزل سعدي اختصاص داشته است. آن 147 عنوان با شمارگان 423 هزار نسخه (90 عنوان چاپ اول و 57 عنوان چاپ دوم) منتشر شده است. چيزي كه از اين تعجب برانگيزتر محسوب مي‌شود آن است كه از زماني كه شيوه تصحيح متن رواج يافته است، مجموع كتاب‌هاي مستقل درباره غزل سعدي، تنها هشت عنوان بوده است كه امروزه تنها به دو عنوان آن ارجاع داده مي‌شود و 6 عنوان ديگر جنبه تفنني داشته است تا آن كه دربردارنده كشف و سخن تازه‌اي باشد.

نام‌گذاري روزها به نام بزرگان ادب فارسي
سپس علي‌اصغر محمدخاني معاون فرهنگي شهرکتاب گفت: روز اول ارديبهشت، روز بزرگداشت سعدي است. در طي سال، چند روزي را به نام بزرگان ادب فارسي داريم. 20 مهر روز حافظ است؛ 8 مهر روز مولوي و در ارديبهشت نيز روز فردوسي و خيام. روز سعدي نيز هر سال در اول ارديبهشت برگزار مي‌شود. نزديك به 10 سال است كه چنين روزي را در شيراز و ايران و ديگر كشورها جشن مي‌گيريم. 

وي افزود: از چند سال گذشته در روزهاي چهارشنبه در شهر كتاب، درس‌گفتارهايي درباره شاعران فارسي برگزار مي‌شود. 62 جلسه را در طي يك سال و نيم درباره مولوي برگزار كرديم. 50 جلسه به درس‌گفتارهايي درباره فردوسي اختصاص يافت و از اول ارديبهشت سال گذشته نيز درس‌گفتارهايي درباره سعدي را آغاز كرده‌ايم. در كنار آن، مسابقه حفظ ديباچه «گلستان» را برگزار كرديم كه اين كار براي انس بيشتر با «گلستان» بوده است.

حيات انساني با داشتن زبان امكان‌پذير است
سپس رضا داوري اردكاني رييس فرهنگستان علوم كه موضوع سخنراني وي «هر كس به تماشايي» بود، گفت: معمولا تصور مي‌شود كه شعر نياز اصلي ما نيست، پس با شعر تفنن مي‌كنيم. اما واقعيت اين است كه اگر شعر نبود، ما نبوديم. پندار متداول هم اين است كه شاعران، زبان را به خدمت مي‌گيرند، يعني زبان وسيله‌اي است براي بيان مقاصد. 

وي افزود: اما اگر خوب توجه كنيم مقاصد بشر از آن جهت است كه زبان دارد. اگر زبان نداشت، غايت و مقصودي هم نداشت. ما نخست زبان داشته‌ايم و بعد تاريخ پيدا كرده‌ايم. حيات انساني با داشتن زبان امكان‌پذير است و در اين ميان، شاعران بنيانگذاران و آغاز كنندگان زبان‌اند. 

ریيس فرهنگستان علوم خاطرنشان كرد: اول كسي هم كه در و دروازه را به روي مردم گشود، شاعران بودند. خيلي‌ها تصور مي‌كنند كه شاعران، نان را از دست رنج مردم مي‌خورند. اما اين سخن درستي نيست. شعر وجود آدمي است و اين شعر است كه به ما نان مي‌دهد. اگر هم شاعراني مانند سعدي، حافظ و شكسپير حفظ شده‌اند و باقي مانده‌اند، از آن جهت است كه تاريخ و زمان، قدر زبان شعر را مي‌دانند. 

غزل سعدي دربردارنده نكته‌هاي باريک و دقيق
سپس دكتر نصرالله پورجوادي عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسي كه عنوان سخنراني‌اش «گله از فراق» بود، گفت: سعدي غزلي دارد كه چنين آغاز مي‌شود «همه عمر برندارم سر از اين خمار مستي/ كه هنوز من نبودم كه تو در دلم نشستي». عنوان سخنراني‌ام را با اشاره به اين غزل انتخاب كرده‌ام. 10 بيت اين غزل همه دل‌انگيز است و هر بيت نكته‌اي باريک و دقيق در بردارد. 

وي افزود: اما به‌نظر من شاه بيت غزل همان بيت نخستين است. الفاظ بيت روشن است و هيچ گونه پيچيدگي لفظي ندارد. به همين دليل، ظاهرا معناي آن هم روشن است. آن معنا از عميق‌ترين معاني مابعدالطبيعي، درباره عشق و ارتباط آن با جان آدمي است. در سرتاسر غزل لفظ عشق نيامده، فقط يك‌بار، سعدي در بيت هفتم از عاشقي خود همراه با مستي ياد كرده است. اما بايد توجه داشت كه مستي و خماري، تعبيري است شاعرانه و مراد از باده كه اين مستي را مي‌آورد، عشق است.

تاريخ شادخواري در شعر فارسي به دوره رودكي و فرخي
مريم حسيني استاد دانشگاه كه عنوان سخنراني وي «فلسفه خرمي و خوش‌دلي در غزل سعدي» بود، گفت: من غزل «به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست/ عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست» را انتخاب كرده‌ام. اما لازم است پيش از توضيح دادن درباره اين غزل، مقدمه‌اي درباره خوش‌دلي و شادخواري‌هاي سعدي در غزل را برشمارم. 

وي افزود: تاريخ شادخواري در شعر فارسي به دوره «رودكي» و «فرخي» مي‌رسد. آنان دل‌داده طبيعت بودند. مي و معشوق و مطرب نيز از وجوه و نشانه‌هاي شيدايي آنان بود. به روزگار سعدي، شيراز عهد سلغريان، به دور از كشاكش مغول، مهد شاعر بزرگي همانند سعدي بود. حتي امروز نيز شيريني و لطف كلام طرب‌افزاي او پيداست. 

واسازي عشق در غزل سعدي
اميرعلي نجوميان استاد زبان و ادبيات انگليسي دانشگاه شهيد بهشتي كه عنوان سخنراني وي «واسازي عشق در غزل سعدي» بود، گفت: من مدتي است كه بدنبال تعريف‌هايي از عشق، مخصوصا از ديد نظريه‌هاي فلسفي كلاسيك و معاصر هستم. در نهايت با تركيب تعاريف و كمك از رهيافت‌هايي در نقد ادبي كه به آن واسازي مي‌گويند، مي‌كوشم به فهم پارادوكسيكالي از عشق برسم. 

وي افزود: من عشق را يك مفهوم پارادوكسيكالي مي‌دانم و مي‌خواهم اين مفهوم را در غزليات سعدي پيدا كنم. تمركز بيشتر سعدي بر عشق ميان انسان به انسان است، اگر چه عشق عارفانه را هم از ياد نمي‌برد. در غزل «عشق داغي است كه تا مرگ نيايد نرود/ هر كه بر چهره از اين داغ نشاني دارد»، او نشان مي‌دهد كه مساله اصلي‌اش عشق بوده است. از اين ديد مي‌توان پرسيد كه آيا سعدي به عشق جسماني نظر دارد و آن را در برابر عشق عارفانه مي‌آورد؟ 

اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: من وارد اين بحث نمي‌شوم. عشقي كه من از آن صحبت مي‌كنم يک منظر فلسفي است. اما مي‌توان پرسيد كه چرا اين عشق پارادوكسيكال است؟ عشق در معني اصالت محور و كلاسيك آن، يک مفهوم واحد و بدون تناقض و دست يافتني است. در تعريف متافيزيكي آن گنجي است كه هر چند پيدا نمي‌شود اما اصالت دارد. تعريف من ضد اين نگاه اصالت محور است. نگاه پارادوكسيكالي به عشق آن را درگير يک سري تناقض‌ها مي‌كند. 

وي افزود: اين پارادوكسيكال حضور و غياب است. مي‌خواهم اين را بگويم كه عشق هميشه در آستانه است و هيچ‌وقت تمام نمي‌شود. در اين ميان به 6 پارادوكسيكال مي‌توان دقيق‌تر نگاه كرد. 

نجومیان در پایان سخنان خود آن‌چه ۶ پارادوکسیکال در عشق سعدی خوانده بود را برشمرد و گفت:آن پارادوكسيكال‌هاي شش‌گانه عبارتند از «عشق در عين حال هم متن است و هم فرامتن»؛ «عشق ميان كمال و نقصان گرفتار است»؛ «عشق در پارادوكسيكال خود و ديگري گرفتار است»؛ «عشق درگير يک پارادوكسيكال فعال و منفعل است»؛ «عشق درگير تناقض بين نگهداري و ويراني است و هم كشنده است و هم زنده كننده» و «پارادوكسيكال شباهت و تفاوت است».

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها