چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۴:۰۹
نجفی:‌ هرچه امپراتوری انگلستان رو به اضمحلال رفت، ادبیات شکوفا شد

جلسه «مروری بر تاریخ ادبیات انگلیس» با حضور دکتر امیرعلی نجومیان، مدرس دانشگاه و رضا نجفی، مترجم، عصر سه‌شنبه ۹ شهریور در سرای دایمی اهل قلم برگزار شد. نجفی در این جلسه ادبیات انگلستان در قرن ۲۰ را دوره شکوفایی ادبیات این کشور دانست.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در جلسه گذشته سرای اهل قلم که به همین موضوع اختصاص داشت همین منتقدان به بررسی و مرور ادبیات انگلستان تا قرن ۱۹ میلادی پرداختند. در جلسه حاضر، بررسی ادبیات انگلیس بعد از قرن ۱۹ محور بحث‌ها بود.

در ابتدای این جلسه امیرعلی نجومیان، خاطرنشان کرد که در جلسه گذشته سرای اهل قلم که به ادبیات انگلستان اختصاص داشت، به اندازه کافی به «چارلز دیکنز» نپرداخته‌اند و با ذکر مختصری از زندگی نویسنده این نویسنده تصریح کرد: انگلستان در دوره رمانتیک ۶ شاعر قابل توجه دارد، اما بعد در قرن ۱۹ شاید هیچ کس به اندازه دیکنز آن روح خاص ادبیات انگلیسی را نمایان نکرده باشد. این امر دلایل زیادی دارد. دیکنز در دوره‌ای و با ژانری می‌نوشت که ژانر و مسایل دوره، با یکدیگر بسیار همخوان بوند. او درباره دردها و مسایل جامعه صنعتی متقدم، صحبت می‌کرد و نکته مهم درباره او این است که خودش درد کشیده جامعه صنعتی و سرمایه داری بوده است.

وی افزود: دیکنز از نظر ترسیم آن فضای مخوف شروع دوره سرمایه‌داری بسیار مهم است. اهمیت دیگر او در شخصیت‌پردازی‌هایش است. دیکنز در داستان‌هایش لشکری از شخصیت‌ها را می‌سازد و به‌گونه‌ای توصیف می‌کند که انگار همه برای خواننده واقعی هستند. به نظر من هیچ رمان نویسی در ادبیات انگلیسی به این تعداد شخصیت‌های مهم و شخصیت‌های پیچیده خلق نکرده است.

وی خاطرنشان کرد هر یک از شخصیت‌های چارلز دیکنز برای خود می‌توانند یک رمان مستقل باشند و گفت: من احساس می‌کنم هر یک از شخصیت‌های دیکنز را می‌توان بیرون کشید و برای او یک یا چندین رمان جدا تالیف کرد. یعنی هر شخصیت به میزان قابل توجهی پتانسیل داستانی دارد.

این مدرس دانشگاه درباره دیکنز اضافه کرد: دیکنز به روح و سرشت رمان وفادار است. رمان درباره رابطه انسان با جهان و جامعه است. در شعر ما بیشتر فرد و مسایل فرد را داریم. در نمایش رابطه کوچک‌تری میان انسان‌ها است. اما ژانر رمان، رابطه‌ای است که رابطه یک فرد را با اجتماع و جهان نشان می‌دهد. برای همین رمان ژانری بوده که برای منتقدهای علاقه‌مند به جامعه‌شناسی، ژانری مهم بوده. به نظر من دیکنز در این‌باره حق مطلب را ادا می‌کند.

وی ادبیات انگلستان قرن بیست را به دو بخش «تا پایان جنگ جهانی دوم» و «بعد از پایان جنگ دوم» تقسیم کرد و گفت: شاید این تقسیم‌بندی اندکی مشکل داشته باشد، اما برای این‌که به این موضوع بپردازیم، شاید راه دیگری نداشته باشیم.

نجومیان ادبیات آغاز قرن ۲۰ تا پایان جنگ دوم جهانی در سال ۱۹۴۵ میلادی را آغاز و انجام ادبیات مدرنیستی دانست و توضیح داد: ادبیات انگلیسی قرن بیست به دو دوره مدرنیسم و پست مدرنیسم تقسیم می‌شود. ادبیات مدرنیسم در همان سال‌ها اول قرن ۲۰ شکل می‌گیرد. ویرجینیا وولف، یکی از مهم‌ترین نویسندگان ادبیات مدرنیستی انگلستان در مقاله‌ای حرف مهمی می‌زند. او می‌گوید ادبیات تا به امروز ماتریالیستی و ماده‌گرا بوده و ما می‌خواهیم معنویت را به ادبیات برگردانیم.

نجمومیان افزود: نکته‌ حرف وولف این است که واقعیت در ادبیات دوره‌های مدرنیسم یک امر درونی است، نه یک امر بیرونی که بشود با روش‌های مشاهده‌ای به آن پرداخت. جمله درخشان اگزوپری در رمان «شازده کوچولو» مدرنیسم را خلاصه می‌کند «آن‌چه اصل است از دیده پنهان است.»

به عقیده نجومیان روح مدرنیسم درون‌گرایی شخصیت‌ها و توصیف واقعیت درونی آن‌ها است و دیگر گونه‌های ادبی و هنری قرن ۲۰ چون اکسپرسیونیسم، داداییسم یا سوررئالیسم هم انشعابی از همین دیدگاه مدرنیسم هستند.

این منتقد درباره ادبیات آغاز قرن ۲۰ انگلستان ادامه داد: این دوره بین دو جنگ جهانی بوده است و از این جهت بسیار دوره پرتلاطم و ناگوار است ولی به همین دلیل از بهترین دوره‌های تاریخ ادبیات انگلستان است. ویرجینیا وولف، جیمز جویس، تی‌اس الیوت، دی‌اچ لارنس، ویلیام گلدینگ و خیلی‌های دیگر آثارشان در این دوره از ادبیات انگلستان پدید آمد و در میان آثار ماندگار قرار گرفت.

وی با این توضیح که این‌گونه نویسندگان مدرنیسم هرگز مشابه هم نبوده‌اند و او تنها بر عوامل مشترک این نویسندگان اشاره می‌کند تاکید کرد: به باور من سینما، نگاه فروید و کاوش دنیای ناخودآگاه، از عوامل تاثیرگذار و مشترک در آثار ادبی آغاز قرن بیست انگلستان است.

رضا نجفی، مترجم زبان آلمانی و مدرس دوره‌های کارگاهی سبک‌های ادبی، نیز در این جلسه به «جوزف کنراد»، دیگر نویسنده انگلیسی اشاره کرد و گفت: جالب این‌جاست که کونراد تا ۱۹ سالگی اصلا انگلیسی بلد نبود. یک لهستانی بود که به انگلستان مهاجرت کرده است. خیلی عجیب است آدمی که تا آن سن انگلیسی صحبت نکرده و ننوشته، به یکی از بزرگ‌ترین نثرنویسان ادبیات انگلستان تبدیل می‌شود.

وی افزود: هرچند کنراد خودش خارجی است، اما از طرف برخی متهم می‌شود که عقاید نژادپرستانه و استعماری دارد. ادوارد سعید، شرق‌شناس، می‌گوید کنراد برای اینکه از انگلستان قدرشناسی کرده باشد، درباره استعمار انگلستان مواضعی ملایم اتخاذ می‌کرده است. این بر می‌گردد به یک نکته روان‌شناسی درباره کونراد.

نجفی در این جلسه خاطرنشان کرد: ما سعی کرده‌ایم وارد بحث ادبیات هر کشور می‌شویم،‌ پیشینه‌ها و شرایط سیاسی و مسایل دیگر را هم بسنجیم. اتفاقی که برای انگلستان در قرن ۲۰ افتاد این است که آن امپراتوری که در آن خورشید غروب نمی‌کرد،‌ رو به اضمحلال می‌رود و مشکلات زیادی برایش پدید می‌آید. مثلا جمهوری‌خواهان ایرلند فعال می‌شوند، جنگ جهانی اول و دوم پدید می‌آید یا وضعیت اقتصادی آن‌ها بدتر می‌شود. نکته بامزه یک وضعیت معکوس است، در حوزه افتصاد و سیاست و نظامی‌گری، انگلستان رو به افول می‌رود ولی در ادبیات شاهد رونق و شکوفایی هستیم.

وی ادامه داد: این بحث من را یاد حرفی از نیچه می‌انداز که می‌گفت دوره‌های شکوفایی اقتصادی، دوره افول فرهنگ است و برعکس!

نجفی همچنین «جیمز جویس» را از دیگر نویسندگان قابل توجه انگلستان در قرن ۲۰ دانست و گفت: به عنوان یکی از شاخه‌های ادبیات مدرن اگر بخواهیم درباره جویس صحبت بکنیم، خیلی از ویژگی‌های ادبیات مدرن را در آثار او می‌شود پیدا کرد. 

این مترجم درباره «اولیس» جیمیز جویس تاکید کرد: درک این اثر اصلا ساده نیست. اگر کسی بخواهد این اثر را کامل درک کند باید با الهیات پروستان، کاتولیک، و یهودی، اساطیر رومی و یونانی و ایرلندی، نجوم،‌ زبان‌های عبری، لاتین، آلمانی، اصطلاحات کولی‌ها و خیلی چیزهای دیگر آشنا باشد و خود جویس در جایی گفته است من آن‌قدر چیستان در این کتاب کار گذاشته‌ام که تا ۱۵۰ سال زبان‌شناسان انگشت به دهان بمانند. در ادبیات فرانسه و کار‌های مارسل پروست، جریان سیلان ذهن انسجام می‌یابد، اما در جویس این‌گونه نیست و ارجاعات بسیار زیاد است.

نجفی دشوارخوانی و بدبینی و سیالیت و به‌هم‌ریختگی زمان را از دیگر ویژگی‌های آثار جویس برشمرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها