سه‌شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۶
شعرهای یمینی‌شریف نوعی آموزش مدرن است

شهرام اقبال‌زاده، نویسنده، مترجم و ویراستار ادبی، معتقد است عباس یمینی‌شریف از پیشگامان شعر کودک است و شعرهایی که برای بچه‌ها سروده نسبت به آموزش و پرورش خشک و خشن آن زمان که کودک را آدم حساب نمی‌کردند، آموزش مدرن محسوب می‌شود.

شهرام اقبال‌زاده در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به مناسبت سالروز درگذشت عباس یمینی‌شریف، آموزگار، شاعر و نویسنده پیشکسوت ادبیات کودک، گفت: اگر سیر تحولات ادبیات کودک و نطفه‌های اولیه ادبیات کودک نوین را، از مشروطیت تابه‌حال، بررسی کنیم می‌بینیم که سرآغاز شعر کودک به صورت نوشتاری و کتاب اختصاصی شعر کودک به یمینی‌شریف برمی‌گردد؛ آن هم در زمانی که کودک و شعر کودک خیلی جدی گرفته نمی‌شد. اگر خاطرات یمینی‌شریف را در کتاب «تاریخ ادبیات کودکان ایران» بخوانیم، می‌بینیم درباره مشقات آموزش در مکتب‌خانه‌ها صحبت کرده است؛ چه از نظر روش‌های سخت‌گیرانه آموزش و چه از نظر متن‌های دشوارخوانی که آموزش داده می‌شد.
 
این نویسنده و مترجم افزود: یمینی شریف زمانی شروع به شعر گفتن برای کودکان و نوجوانان می‌کند که ادبیات کودک و شعر کودک برهوتی بیش نیست و شاعر کودک به آن معنا که باید وجود ندارد و همه آثار بیشتر حول محور داستان بوده است. یمینی شریف از پیشتازان شعر کودک در ایران محسوب می‌شود، که خیلی جدی وارد این عرصه شد و همه نقدها را به جان ‌خرید.
 
نویسنده «ارج‌نامه عاشقی» ادامه داد: هرچند نگاه آموزشی و اندرزگویانه در شعرهایش دیده می‌شود، اما با این حال شعرهای ماندگاری مانند «گل‌های خندان / فرزندان ایران» را نیز در کارنامه خود دارد که همه ما ایرانی‌ها آن را حفظ هستیم و در آن با زبانی ساده و روان، حس وطن‌دوستی را بیان می‌کند. یمینی شریف از این دست شعرها کم ندارد اما در عین حال در برخی شعرهایش نگاه‌های آموزشی و اندرزگویانه وجود دارد که بعدا از سوی منتقدان مورد نقد قرار گرفت.


 شهرام اقبال‌زاده

به گفته این ویراستار، صمد بهرنگی نخستین کسی است که این نقد را به شعر یمینی شریف وارد کرده و بعدها محمود کیانوش در کتاب «شعر کودک» روی آن تاکید می‌کند. اما به‌طور کلی کسی که راه را باز کرد یمینی‌شریف بود و نمی‌توانیم او را از ریشه نفی کنیم. چند سال پیش زری نعیمی، منتقد ادبی، در نکوداشت عباسی یمینی شریف نقد تند و تیزی علیه این شاعر ارایه کرد و معتقد بود که یمینی‌شریف اصلا شاعر کودک نبوده است. این حرف صحیح نیست و فرافکنی تاریخی است. نعیمی انتظار داشته محصولی که تازه کاشته شده یک‌دفعه ثمر بدهد و این امکان‌پذیر نیست. واقعیت این است که در آن زمان خلأ و برهوت، یمینی‌شریف به عنوان پیشگام شعر کودک اشعار ماندگاری هم دارد و اینچنین نقدهای تند و تیزی به او غیر تاریخی است و روا نیست، چون دچار زمان‌پریشی است. یمینی‌شریف جایگاه ویژه‌ای از نظر تاریخی در شعر کودک دارد.
 
اقبال‌زاده در ادامه به دو ویژگی برجسته دیگر یمینی‌شریف اشاره کرد و گفت: او بنیان‌‌گذار یکی از نخستین مدرسه‌های نوین در ایران است و تاحدی نگاهی متفاوت به آموزش‌وپرورش کودکان دارد و از پیشگامان مدارس مدرن در ایران است. دومین مساله فعالیت او در نهادسازی در ایران است؛ او از بنیانگذاران شورای کتاب کودک محسوب می‌شود. یمینی‌شریف به همراه کسانی چون توران میرهادی، معصومه سهراب، یحیی مافی، صمد بهرنگی، محمود کیانوش و افرادی دیگر از بنیانگذاران نهاد کودکی در ایران بود.
 
مترجم «دولت‌های فرومانده» گفت: در آن زمان همه موسسان شورای کتاب کودک نگاه انتقادی به آموزش رسمی آموزش و پرورش وقت داشتند. در نتیجه مدارسی مدرن تاسیس کردند. بر این اساس شعرهایی هم که در آن زمان یمینی‌شریف برای بچه‌ها سروده است نسبت به آموزش و پرورش خشک و خشن آن زمان به‌نوعی کمابیش آموزش مدرن محسوب می‌شده است چرا که در آن زمان معلمان مدارس معتقد بودند «تا نباشد چوب تر/ فرمان نبرد گاو و خر» و اگر خطایی از دانش‌آموزان سر می‌زد، می‌گفتند: «از کدام طویله آمده‌اید؟» یعنی بچه‌ها را نوعی حیوان تلقی می‌کردند و به بچه‌های خاطی می‌گفتند: «آدمت می‌کنم!». یعنی بچه، آدم نبود و قرار بود در مدرسه به وسیله معلمان آدم شود! یمینی شریف این نگاه را نداشت و در فضایی که شعر کودک را مسخره می‌کردند و کودک را آدم حساب نمی‌کردند این جسارت را داشت که شعر کودک بسراید. نمی‌شود، بی‌توجه به آن زمان و آن فضا بی‌پروا به او تاخت.
 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • نسرین انصاف پور ۲۰:۱۱ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۹
    عباس یمینی شریف از بهترین شاعران دوران کودکی ما بود. در شعرهایش روح لطیف کودکانه به خوبی قابل درک است. گرچه ما هم مثل بسیاری از کودکان در دوران کودکی در رفاه نبودیم و از خانواده ای زحمتکش بودیم. ولی هرگز نسبت به خانواده بخصوص پدر و مادر نگاهی خشن چنان که در داستان های بهرنگی هست نداشتیم . من عاشق پدر و مادرم بودم مثل همه کودکانی که پدر خود را قهرمان می دانند و او را قادر به انجام هر کاری. متاسفانه در داستان صمد بهرنگی نگاهی که اولدوز به پدر و زن پدر خود دارد نگاهی غیرطبیعی و بیشتر از نگاه سیاسی صمد و گرایش خام سیاسی اوست . ضمن این که پدر اولدوز باید آدمی زحمتکش باشد و مورد احترام صمد بهرنگی. پرورش حس انتقام و غیرانسانی نسبت به نزدیکان بدترین زاویه دید بهرنگی بود بدون آن که بتواند جایگزین بهتری برای روحیه او داشته باشد. برای تحلیل جامعه آن روز ایران اگر نمی توانستند برای بزرگسالان کتاب مورد نظرشان را بنویسند کودکان چه گناهی داشتند که باید قبل از آموختن مهر و عشق و انسانیت ، بذر کینه در دل شان کاشته شود آن هم نسبت به نزدیکان. متاسفانه اشتباه شان این بود که نفهمیدند سیاست کار کودکان نیست در شرایطی که پدران شان نیاز به آموزش دارند. وسیله قرار دادن آنها همان می شود که ما در دوران دانشجویی دیدیم . جوانانی که حتی از خانواده های متوسط و مرفه بودند نسبت به خانواده خود بیگانه بودند و جز شعار هیچ نیاموخته بودند. نسبت به تاریخ و فرهنگ سرزمین شان بیگانه بودند و عاشق ماجراجویی و تیر و ترقه و آن هم در شرایطی که در عمرشان حتی یک بار هم اسلحه ندیده و آن را در دست نگرفته و طرز استفاده از ان را بلد نبودند. به هر حال تجربه ای تلخ بود که بدجوری گذشت و دیکتاتوری شاهانه هم محرک اصلی چنین احساساتی بود .

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها