خطيبی در گفتوگو با خبرگزاری كتاب ايران(ايبنا) با بیان این که در آخرین مقاله خود که حجمی برابر با یک رساله را به خود اختصاص داده، به تفسیر یکی از بیتهای حافظ پرداخته است، گفت: این مقاله با عنوان «فغان که با همه کس غایبانه باخت فلک»، به تفسیر همین بیت حافظ اختصاص دارد.
وی ادامه داد: این مقاله که به زودی در جشننامه اسماعیل سعادت فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر میشود، به رد مستدل این نظر عمومی میپردازد که حافظ، فردی اشعری مذهب بوده است.
مصحح جلد هفتم شاهنامه خالقی مطلق افزود: در این مقاله، تحلیل دقیقی از وجوه شباهت متون پهلوی، شاهنامه و اشعار حافظ صورت گرفته و بر پایه آنها، بر این امر تاکید شده که دلیل اصلی جبرگرایی حافظ، نه اشعری مذهب بودن او – چنان چه بیشتر حافظشناسان از جمله بهاءالدین خرمشاهی معتقدند – که تاثیرپذیریهای او از شاهنامه، و آیین زروانی بوده است.
وی با اشاره به این که دلیل اصلی اشعری مذهب دانسته شدن حافظ تا امروز، باورهای جبری او بوده، اظهار داشت: محکمترین تکیهگاه متخصصانی که تا امروز حافظ را اشعری مذهب میدانستهاند، جبریمسلک بودن حافظ است. میدانیم که در برابر دهها بیتی که بر جبریمسلک بودن حافظ تصریح دارند، تنها پنج بیت در کل دیوان او وجود دارد که بر اختیار دلالت میکنند؛ بیتهایی چون «عقده در بند کمرترکش جوزا فکنم»، و یا «چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد».
خطیبی تاکید کرد: تا امروز، دلیل اصلی این مسلک جبری نزد حافظ، تاثیرپذیریهای او از آیین اسلام، قرآن و بهویژه مذهب اشعری دانسته میشد. در حالی که حافظ گفته است: «میخور که عاشقی نه به کسب است و اختیار». «کسب»، اصطلاح شناخته شدهای در کلام متکلمان اشعری مذهب است. آنها معتقد بودند که فرد، فاعل عمل خود نیست. بلکه مقارنهای بین فعل شخص و کاری که خداوند آفریننده آن کار است، صورت گرفته و انسان، آن فعل خداوندی را «کسب» کرده است.
وی در ادامه گفت: حافظ میگوید عاشقی نه به کسب است و نه به اختیار؛ یعنی در این بیت، حافظ هم اشعری مذهبان را رد میکند و هم قائلین به اختیار – معتزلیان – را. چطور ممکن است چنین فردی اشعری مذهب باشد؟
خطیبی جبرگرایی را از الگوهای مکرر و همیشگی تفکر ایرانی دانست و با تاکید بر این که ریشههای جبرگرایی ایرانیان به ایران باستان بازمیگردد، یادآور شد: حافظ اصولا مخالف اشعریهاست. نه جبرگرایی تاریخی ایرانیان و نه جبرگرایی حافظ، هیچ کدام به مذهب اشعری مربوط نیست. البته بخشی از جبرگرایی حافظ نیز از دو منبع دیگر، که یکی از آنها میراث عرفانی ادب فارسی است، تغذیه میشود.
ابوالفضل خطیبی، شاهنامهپژوه طی مقالهای به رد نظر متخصصانی چون بهاءالدين خرمشاهي پرداخته که جبرگرایی حافظ را برآمده از باورهای اشعری او دانستهاند. خطیبی میگوید: حافظ نه تنها اشعری مذهب نبوده، بلکه حتی مخالف اشعریان بوده است.
نظر شما