شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۸
«الروح» ابن قیم جوزی به آلمانی منتشر شد/لزوم نقد ابن قیم در آلمان

کتاب «الروح» اثر ابن قیم جوزی، شاگرد ابن تیمیه، به آلمانی ترجمه و منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «الروح» یکی از مشهورترین آثار محمد بن ابی بکر مشهور به ابن قیم جوزی است. این کتاب به تازگی به قلم  Alper Soytürk  (آلپر زویتورک) به آلمانی ترجمه و در ۳۳۰ صفحه منتشر شده است.

ابن قيم، مفسر و فقیه حنبلی در قرن هشتم هجرى به زبان عربى نوشته است. او در اين كتاب تلاش کرده تا با استناد به آيات و روايات، مسائلى پیرامون روح و نفس را برای علاقه‌مندان توضیح دهد. ابن قيم در بخش‌های مختلف کتاب درباره مفهوم روح، ابدی و فانی بودن آن، عذاب قبر و برزخ توضیح داده است.

انسان‌ها در طول زندگی خود همواره، با سوالات مختلفی درباره خدا و جهان‌هستی مواجه می‌شوند. به طور مثال، گروهی سوالاتی درباره وجود خدا و زندگی پس از مرگ مطرح می‌کنند و برخی دیگر نیز می‌پرسند که آیا روح واقعا وجود دارد؟ حتی مسلمانان که معتقدند انسان از جسم و روح ساخته شده است، سؤالات بسیاری در این ارتباط دارند که جواب آن‌ها را هنوز نمی‌دانند. ابن قیم سعی کرده در آن دوران به این سوالات پاسخ دهد. 

نخستین بحث كتاب اين است كه آيا اموات سلام و زيارت احياء را متوجه مى‌شوند يا خیر؟ نویسنده در پاسخ به اين سئوال به روايتى از پيغمبر اكرم (ص) استناد مى‌كند كه حضرت فرمود: «ما من سلم يمرّ على قبر اخيه كان يعرفه في الدنيا فيسلم عليه الاّ ردّ اللّه عليه روحه حتى يرد عليه‌السلام» یعنى خداوند روح ميّتى را كه به او سلام مى‌كند برمى‌گرداند تا جواب سلامش را بدهد. نویسنده مى‌گويد اين نصى است كه بيانگر اين معناست؛ اموات صداى زيارت كنندگانشان را مى‌شنوند و به سلامشان پاسخ مى‌دهند.

او به عنوان دليل به مسائلى همچون تلقين ميّت اشاره مى‌كند كه اگر قرار بود ميّت صدايى نشنود و مطلبى را متوجه نشود تلقين ميت كه امرى مرسوم در بين مسلمانان از صدر اسلام تاكنون بوده است كارى عبث و بيهوده مى‌شد.

دومين مسئله‌اى كه در اين كتاب به عنوان مطلبى مهم و شريف ياد مى‌كند اين است كه آيا ارواح همديگر را ملاقات مى‌كنند يا نه؟ او در جواب اين سئوال ارواح را به دو دستۀ ارواح منعمه و ارواح معذّبه تقسيم مى‌كند و ملاقات و زيارت ارواح را مختص ارواح منعمه مى‌داند.

ابن قیم در سوّمين مسئله بحث ملاقات ارواح احياء با ارواح اموات را مطرح مى‌كند و ادله از روايات‌بر حقانيت اين مطلب مى‌آورد كه ممكن است كسى در خواب روح ميّتى را ببيند و احيانا از احوال همديگر آگاهى پيدا بكنند.

ديگر مسئله‌اى كه نویسنده بيانش را لازم مى‌داند اين است كه آيا مردن مختص بدن است يا روح نيز مى‌ميرد شيوۀ بحث مؤلّف در چنين موارد مهمى اين است كه آراء و نظرات قابل توجه دانشمندان را در رابطۀ اينگونه موضوعات مطرح مى‌كند سپس به بررسى هركدام پرداخته و نهایتا رأى جالب از ديدگاه خودش را بيان می‌کند.

او راجع به ارتباط روح با جسم بعد از مردن و ديگر مسائلى همچون عود روح به بدن هنگام سئوال و جواب قبر يا همراهى روح با بدن به هنگام عذاب قبر را نيز مطالبى را ارائه می‌کند. او موضوع عذاب قبر و عذاب برزخ را به عنوان يكى از كليدى‌ترين مباحث كتاب به خاطر ارتباطش با روح تشريح مى‌كند و برخلاف عرف کتاب‌هاى استدلالى به نمونه‌هاى زيادى رؤيا كه افراد گوناگون اموات را مشاهده كرده‌اند استناد مى‌كند. تفسير آياتى از قرآن را که نویسنده آنها را در مورد عذاب قبر مى‌پندارد، بخش دیگری از این فصل است.

 فصل بعدى به بیان دلایل عذاب قبر اختصاص دارد. وى در رابطه با اينكه سئوال قبر چيست، نكير و منكر چه سئوالاتى مى‌پرسند و همينطور سئوالاتى كه از اطفال پرسيده مى‌شود مطالبى را با استناد به روايات مطرح مى‌كند. محل استقرار و مكان ارواح ديگر مبحثى است كه ابن قیم وارد آن شده و در قالب چند مسئله به اين موارد اشاره‌هاى متناسبى دارد. جالب اینجاست که نویسنده در این کتاب به مبحث تناسخ نیز ورود پیدا کرده و روایاتی را نیز که در این زمینه وجود دارد، توجیه و تفسیر می‌کند. 

از جمله مطالب قابل توجه استدلالى ابن قيّم مسلۀ انتفاع اموات از اعمال ديگران است او همچنين چگونگى وصول ثواب اعمال غير را به اموات يادآور گرديده نفى عقوبت اموات به عمل ديگران را اثبات مى‌كند و اين مسئله را با بحث قضا و اعمال فوت شده از ميّت توسط بازماندگانش تكميل مى‌كند.

با تمام این اوصاف اما ابن قیم شاگرد، شیعه ستیز مشهور تاریخ، ابن تیمیه است و عمر و جان خود را در راه تفسیر عقاید او گذاشت. ابن قیم در عموم کتاب‌های خود، مباحثش را مستند به آرای استادش می‌کند. به همین دلیل عموم علمای شیعه و اهل سنت ابن تیمیه و ابن قیم را طرد و طعن کرده‌اند.

اعتقاداتی که ابن قیم نسبت به اوصاف الهی دارد، با جسم داشتن خدا ملازمت دارد. یکی از این مسائل، اعتقاد داشتن به این مطلب است که می‌توان خدا را با انگشت مورد اشاره حسی قرار داد که این موجب می‌شود خدا را در جهت خاصی محصور کرد. درباره رؤیت خدا با چشم نیز همچون ابن تیمیه آن‌را عقلاً و شرعاً ممکن می‌داند و می‌گوید: هرچند در دنیا به خاطر ضعف نیروی باصره نمی‌توان خدا را دید، ولی در آخرت این امر ممکن خواهد بود. 

او سفر کردن برای زیارت قبر پیامبران را جایز نمی‌دانست. همچنین اجتماع در کنار قبور پیامبران و اولیای الهی را کاری مشرکانه می‌داند و می‌گوید: این کار مفاسد متعددی دارد که عبارت است از: نماز خواندن به سمت قبر و طواف کردن در اطراف قبر و بوسیدن آن و کمک طلبیدن از آنها و درخواست روزی و عافیت و پرداخت شدن قرض‌ها و برطرف شدن گرفتاری‌ها است! این‌ها خواسته‌هایی است که بت‌پرستان از بت‌هایشان طلب می‌کردند.

ابن قیم در ادامه راه ابن تیمیه، به انکار فضائل امام علی(ع) پرداخته است. او می‌گوید: حدیث‌هایی که شیعیان درباره علی بن ابی طالب جعل کرده‌اند آن قدر زیاد است که قابل شمارش نیست. سپس از قول ابو یَعلی خلیلی نقل می‌کند که شیعیان در فضیلت علی بن ابی طالب و اهل بیت سیصد هزار حدیث جعل کرده‌اند. آن‌گاه از این سخن ابو یَعلی به دفاع می‌پردازد. 

با توجه به عقاید ابن قیم، کاش ناشران شیعی فعال در آلمان بتوانند آثار در رد عقاید او را ترجمه و منتشر کنند. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها