دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۸۸ - ۱۱:۱۵
انسان كامل در روح مطلق ذوب مي‌شود

نويسنده كتاب «فلسفه دين هگل» اين انديشمند را فيلسوفي عقلاني برشمرد كه تفكيك چنداني ميان ذهنيت و عينيت قايل نيست. به اعتقاد فلاح‌رفيع، هگل روح مطلق را خداوند مي‌پندارند و معتقد است جهان در حال پيوستن به اين روح است، بنابراين انسان در صورت تكامل به هدف ديني نزديك مي‌شود.\

علي فلاح‌رفيع در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)،‌ با بيان اين كه هگل به عقلانيت اهميت مي‌دهد و واقعيت را امري معقول مي‌پندارد و ذهنيت و عينيت را يك چيز مي‌داند، گفت: اين فيلسوف بيشتر به مباحث نظري و به مقبولات و عقلانيت مي‌پردازد تا جنبه‌هاي عملي دين.

وي افزود: هگل مباحثي درباره روح مطلق، خدا و طرز نگرشش درباره عالم مطرح مي‌كند كه مقصود او از روح مطلق، همان خداست. به اعتقاد وي جهان در حال پيوستن به اين روح مطلق است. بنابراين مي‌توان نتيجه گرفت كه انسان در صورت تكامل يافتن به هدف ديني نزديك خواهد شد.

فلاح‌رفيع به مبحث تأثيرگيري ماركس از هگل در بخش ششم اين اثر اشاره كرد و گفت: ماركس از شاگردان چپ‌گراي هگل است كه تا اندازه‌اي از «فوئرباخ» نيز تأثير مي‌پذيرفت. فوئرباخ و ماركس برداشت‌هاي مادي‌گرايانه از آموزه‌هاي هگل داشتند. 

وي افزود: ماركس با تأثير از فوئرباخ معتقد بود كه «هگل فلسفه را به جاي آن كه روي پايش بگذارد، روي سرش قرار داده است.» به همين دليل ماركس مي‌كوشد در نزد خودش اين نقيصه را جبران كند. هگل برخلاف ماركس در عوض پرداختن به ماترياليسم تاريخ و طبقات مادي، به مباحث روح تكيه كرد كه اين توجه او به روح ديني سبب وارونه به نظر رسيدن فلسفه هگل در نظر ماركس شده است.

نويسنده كتاب كرانه‌هاي اختيار آدمي ادامه داد: ماركس مبناي فلسفه‌اش را نقطه مقابل استادش قرار داد و آن را بر ماده و اقتصاد بنا نهاد. او از فلسفه و به‌ويژه ديالكتيك هگل متأثر شده است اما بيش از مباحث روحاني به بحث‌هاي ماترياليستي وي گرايش پيدا كرد. در حقيقت نظر هگل به انديشه مسلمانان كه روح را اصل مي‌دانند، نزديك‌تر است.

فلاح‌رفيع در ادامه توضيحاتي درباره كتاب «فلسفه دين هگل» ارايه داد و گفت: اين اثر نگاهي به فلسفه ديني هگل دارد. هگل از فيلسوفاني است كه در زمينه فلسفه دين درس‌گفتارهاي بسيار در طول سال‌هاي تدريسش در دانشگاه برلين ارايه كرد كه با همين عنوان نيز به فارسي ترجمه شده‌اند. وي سپس به صورت جداگانه مباحث ديگري در باب فلسفه دين با موضوعات تاريخ فلسفه، عقل در تاريخ و پديدارشناسي روح مطرح كرد.

وي افزود: آرا و نظرات هگل در چندين فصل از اين اثر به نقد كشيده شده‌اند. هگل را بايد نخستين انديشمندي به شمار آورد كه مباحث فلسفه دين را به‌ صورت مدون مطرح و آن را به عنوان يك علم معرفي كرد، زيرا اين مباحث تا آن زمان به گونه‌اي جسته و گريخته طرح مي‌شد.

فلاح‌رفيع با بيان اين كه اين اثر برداشت‌هاي راست‌گراها و چپ‌گراها از فلسفه دين هگل را بيان مي‌كند و به بحث درباره حقانيت ادعاهاي آنان مي‌پردازد، گفت: اين كتاب براي جامعه علمي و فرهنگي كشورمان و براي علاقه‌مندان فلسفه غرب به‌ويژه فلسفه دين، خواندني است. نگارش اين اثر پايان يافته و مراحل پاياني چاپ را در انتشارات علمي فرهنگي مي‌گذراند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط