«همایش بینالمللی تاریخ اجتماعی بیماریهای همهگیر در تاریخ معاصر ایران» برگزار شد
رسالت مورخ در دوره کرونا مطالعه میدانی است/ کتک زدن طبیبان فرنگی در وبای عالمگیر
مرتضی نورایی گفت: مورخان نقشی در ثبت بیماری کرونا ندارند اما تفسیر آن برای مورخ بسیار حائز اهمیت است. به گفته منصوره اتحادیه، قرنطینه در دوران ناصرالدین شاه دایر میشد اما مامورین قرنطینه قدرت این را نداشتند که افراد سرشناس را قرنطینه کنند.
ربابه معتقدی، عضو هیات علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی گفت: مهجور ماندن تاریخ اجتماعی و لایههای پنهان زندگی مردم در پیچ و خم بحرانها، ما را بر آن داشت تا با برپایی «همایش بینالمللی تاریخ اجتماعی بیماریهای همهگیر در تاریخ معاصر ایران» برشی از لایههای پنهان این بخش از زندگی مردم را مطرح کنیم.
وی افزود: برگزاری همایش بینالمللی تاریخ اجتماعی بیماریهای همهگیر در تاریخ معاصر ایران با استقبال جامعه تاریخ مواجه شد و علاقهمندان، پیگیر اخذ امتیاز ISC و مطرح کردن این همایش در سطح بینالمللی شدند. در واقع در شرایط فعلی و شیوع ویروس کرونا، با یادآوری تاریخ اجتماعی بیماریهای همهگیر در ایران معاصر، تاریخپژوهان را دعوت کردیم تا به این بخش از تاریخ مغفول مانده، بپردازند.
عضو هیات علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی بیان کرد: در طول این مدت با وجود همهگیری ویروس کرونا و نیمه تعطیلی سازمانها و وزارتخانهها و خارج از دسترس بودن بسیاری از متخصصان و اساتید، کارها به سختی پیش رفت، اما خوشبختانه باب همایشی در تاریخ اجتماعی گشوده شد.
سپس دکتر منصوره اتحادیه (نظام مافی) نویسنده و مورخ با اشاره به کتاب «وبای عالمگیر» که از سوی نشر تاریخ ایران منتشر شده بود، گفت: کتاب وبای عالمگیر منتخبی از اسناد حکومت عبدالحسین میرزا فرمانفرما در کرمانشاهان در سالهای 1321 تا 1323 است. این کتاب به حکومت عبدالحسین میرزا در کرمانشاه میپردازد. حکومت اول وی از سال 23 ـ 1320 و حکومت دوم از سال 33 ـ 1330 ق بود. مکاتبات وی از این دو دوره باقی مانده که بخش اول آن مربوط به وبای فراگیر سالهای 22 ـ 1321 است.
وی افزود: مکاتبات خصوصی حکومت اول فرمانفرما در کرمانشاه شامل موضوعات مختلفی از جمله گزارش اوضاع محلی، خبرهای وقایع بین المللی، نامههای رسمی و عرایض اهالی خطاب به حاکم است. از مزایای مکاتبات خصوصی، ذکر جنبههایی از زندگانی عامه مردم است که در مکاتبات رسمی وجود ندارد.
اتحادیه ادامه داد: وبای کرمانشاه در سالهای 22 ـ 1321 ق از عتبات عالیات عراق آغاز شد و به زودی به کرمانشاه رسید و پس از آن همدان و قم درگیر شد. کرمانشاه در مسیر زائران قرار داشت و به زودی وبا به این منطقه رسید. تمامی راههای زمینی که زائران ایرانی، قفقاز، آسیای مرکزی و افغانستان را به اماکن مقدس عراق میرساند از کرمانشاه میگذشت. خواه ناخواه شهرهای مسیر نیز در انتقال بیماری وبا مؤثر بودند و اینگونه وبا عالمگیر شد.
وی افزود: تاکنون هزاران تن از مرض کرونا مردهاند اما کماکان عدهای هستند که این بیماری را به مسائل سیاسی، توطئه جهانی و فروش ماسک و الکل نسبت میدهند اما اینگونه نیست و این بیماری باید جدی گرفته شود و چه بسا شاید سالها به طول بینجامد
این مورخ ادامه داد: در دورهای که وبا عالمگیر شده بود، در برخی روزنامهها قدیمی آمده است که مردم به اطبا رجوع نمیکند و برخی از هموطنان نادان در گرداب هلاکت مشغول رودهدرازی هستند و نمیگذارند که فقرا به قدر امکان از این بیماری خود را حفظ کرده و از میوجات اجتناب ورزیده و این بیماری را به فرنگی مآبی نسبت دادهاند. در روزنامه ثریا نوشته شده بود که 30 هزار نفر از وبا مردهاند و خبرگزاری رویترز نیز تعداد کشتهشدگان را رقم بالایی اعلام کرده بودند.
وی افزود: رابرت کخ میکروب وبا را کشف کرد اما این کشف در ایران تاثیری نداشت در سال 1283 و دو سال پیش از مشروطیت 75 هزار نفر از مرز کرمانشاه عبور کرده بودند که برای زیارت به عتبات بروند و این بیماری بیشتر شیوع پیدا کرده بود. در دوره ناصرالدین شاه بیشتر مردم بیسواد بودند و اعتقادی نداشتند که در قرنطینه باشند وقتی به آنها میگفتند دور هم جمع نشوند باز هم در مراسم سینهزنی شرکت میکردند.
اتحادیه ادامه داد: من خود به یاد دارم که جوی آبی از کنار خانه ما میگذشت که ما از آب آن استفاده میکردیم اما کمی بالاتر گوسفندها آب میخوردند و بسیار آب را آلوده میکردند. دلایلی که در آن دوره باعث میشد وبا بیشتر شیوع پیدا کند شستن مرده در جوی آب بوده است و همچنین دفن جنازهها در عمق کم و اینکه افراد مریض و سالم را از هم جدا نمیکردند. حمامهای عمومی بهداشتی نبودند و اعتقادات مردم و خرافات و اهمالکاری دولت بیشتر این بیماری را تشدید میکرد. طبق گزارشهای اعلام شده در آن دوره مردم به دهات اطراف فرار میکردند و شهر تهران خالی از سکنه میشود.
وی افزود: قرنطینه در دوران ناصرالدین شاه دایر میشد و مامورین قرنطینه قدرت این را نداشتند که افراد سرشناس را قرنطینه کنند. یکی دیگر از معضلاتی که حاکمان با آن مواجه بودند حمل جنازه بود. جنازهها در خانقین در انباری روی هم جمع شده بود، دولت عثمانی مرز ایران و همسایه ایران بود به دولت ایران فشار میآورد که جلوی این کار را بگیرند اما خیلی هم موفقیتآمیز نبود.
اتحادیه در ادامه گفت: دولت برای جلوگیری از تشدید وبا تعدادی دکتر فرنگی میآورد و مردم این دکترها را نمیخواهند و شورش میکنند و حتی دکتری فرنگی را در کنگاور کتک میزنند و جوی پیش میآید که مردم ناراحت هستند و همه در فشارند. اپیدمی وبا 6 ماه طول میکشد و این فاجعه عمیق انسانی را نشان میدهد اکنون نیز میبینیم که اپیدمی کرونا از یکسال گذشته و مردم درگیر این بیماری مهلک هستند.
مرتضی نورایی، استاد دانشگاه اصفهان درباره «وقایع کریدوری و تاریخ شفاهی؛ مطالعه موردی کرونا» سخن گفت: ما باید بدانیم که نقاط ضعف تاریخهای گذشته چیست و ما متتظر اسناد نویافته هستیم اما در تاریخ معاصر که بازیگران نقشها زنده هستند فرصت مغتمنمی است که مورخ شفاهی در اختیار دارد. اگر مورخان بخواهند صبر کنند که حادثه تمام شود و بعد ورود کنند بسیاری از وقایع مثل غذایی است که از دهن میافتد. در تاریخ شفاهی 20 ساله گذشته که طی کردهایم افراد و کانونهای متعدد مشغول ثبت و ضبط هستند.
وی افزود: مورخ باید در بحث مطالعات میدانی ورود کند. امروزه میکروفن سپاری بهترین کاری است که میتوان انجام داد تا مولفهها و وضعیتهای گوناگون را ثبت کند. واقعه کرونا تاریخساز است مورخان نقشی در ثبت آن ندارند اما تفسیر آن بسیار حائز اهمیت است. بازار شایعه و تکذبیه زیاد است و حجم تکذیبیه در میان اخبار و ادعا و اختراع وکسن بسیار است و بازار گرم واکسن روز به روز مطرح میشود. سه بخش علوم انسانی و مهندسی و پزشکی در برابر این واقعه بزرگ و عالمگیر در یک سطح بودند. ورود یک پدیده جدید و بازارهای گرم این ادعاها و بحث اقتصادی و تورم مطرح است و مورخ چطور میخواهد ساکت باشد و این رویدادها را ننویسد و این مساله راه میانبری است که میتواند ثبت شود.
نورایی ادامه داد: مورخان چرایی و چیستیها را باید بازسازی کنند. در نسل چهارم تاریخ شفاهی بینالملی پیش از اینکه روی وقایع متمرکز باشد روی حولیات آن متمرکز شده است. مورخ شفاهی باید این چراییها را ثبت کند. برخی بر این باورند تاریخ شفاهی ناگزیر از اعلام محتوایی است که بازیگران را وارد به پاسخگویی میکند. وقایع عالمگیری که پیش آمده است نمیدانیم تا کی تمام میشود اما رسالت مورخ این است که مطالعه میدانی را سرلوحه قرار دهند و نقش دانشگاهها و آکادمیک ما این است که پیوسته پرسشهای لازم را تولید کنند و مورخان جوان در وضعیتی قرار بگیرند که با بصیرت مباحث را برای تاریخ آینده آماده کنند.
علیمحمد طرفداری، عضو هیات علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی درباره «بازتاب بیماریهای همهگیر در سفرنامههای اروپاییان عهد قاجار» سخن گفت، وی افزود: بحث جغرافیای پزشکی مساله بسیار مهمی است و نشان میدهد هر اقلیمی به دلیل نوع بافت و ساختار هر منطقه دارای چه بیماریهایی مخصوص به خود است. توجه به سفرنامهها این اجازه را به مورخ میدهد که در حوزه ترسیم جغرافیای پزشکی ایران در دوره قاجار دادههای این سفرنامهها را مورد مطالعه قرار دهد و آمارهای پراکندهای در این زمینه میتوان یافت زیرا ما آمارهای مختلفی در این باره داریم که پراکنده و غیر قابل اعتماد هستند.
وی افزود: در میان سفرنامههای دوره قاجار سفرنامههای منحصربه فردی داریم که با عنوان سفرنامههای تبشیری مطرح است که با قصد ترویج مسیحیت به ایران میآیند. بسیاری از مردمی که برای دریافت دارو و استفاده از خدمات پزشکی نزد این پزشکان میآمدند و این فرصت در اختیار هیاتهای تبلیغی میآمد که به تبلیغ آیین مسیحیت بپردازند و اینکه مجالی پیدا کنند تا چهره انسانی و مطلوب و نکو از آیین مسیحیت ارائه دهند. در بسیاری از این سفرنامهها توجه به این مقوله به عنوان ماموریت تلقی میشده است.
تورج اتابکی، پژوهشگر پژوهشکده بینالمللی تاریخ اجتماعی-آمستردام نیز درباره «کار و بیکاری در سایه بیماریهای همهگیر» سخن گفت. وی افزود: تاریخنگاری بیماریها در نحلههای مختلف جایگاه ویژهای دارد و به سپهر اندیشه و خرافهباوری در تاریخ اجتماعی مردم میپردازد و نشان میدهد که تاثیر بیماریهای همهگیر در تحرک اجتماعی و جابجایی طبقاتی و کار و... نقش بسزایی داشته است. بیماریهای همهگیر ارتباط گستردهای با معیشت مردم بهویژه در سالهای اول جهانی دارد. نکته اساسی وقایع کریدوری بحث است که تاریخ را بازانگاری باید کرد و در دوره قاجار باید داستان گلستان تا ترکمنچای را یک کریدور بدانیم.
نظر شما