متخصص آموزشکاوی زبان و ادبیات فارسی به غیرفارسیزبانان در گفتوگو با ایبنا:
هنوز کارشناسی رشته «آموزش زبان فارسی» در دانشگاههای داخلی وجود ندارد
امیررضا وکیلی فرد بیان کرد: ما از جمله کشورهای نادری هستیم که هنوز مقطع کارشناسی آموزش زبان خودمان، یعنی رشته آموزش زبان فارسی را در دانشگاههایمان نداریم و باید سریعتر راهاندازی شود.
با توجه به اهمیت آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و با توجه به کمبود تحقیقات در این زمینه، ایبنا با امیررضا وکیلی فرد، آموزشکاو زبان و ادبیات فارسی، سردبیر پژوهشنامه آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان، رئیس کارگروه آزمون استاندارد مهارتهای فارسی (سامفا)، عضو شورای علمی و برنامهریزی گسترش زبان فارسی و ایرانشناسی در دانشگاهها و مراکز علمی خارج از کشور وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، عضو هیات علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی، عضو کارگروه منابع درسی شورای علمی و برنامهریزی گسترش زبان فارسی و ایرانشناسی در دانشگاهها و مراکز علمی خارج از کشور و عضو کمیته تخصصی زبانشناسی و شورای علمی بنیاد سعدی، درباره اهمیت آموزش علمی زبان فارسی و گسترش آن در دانشگاههای خارج از کشور گفتوگویی داشتهاست که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
چرا برنامهریزی، آموزش و گسترش زبان فارسی در کشور ما مهم هستند؟
گسترش نظاممند و آموزش علمی زبان فارسی در کنار سایر مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور، مسالهای بسیار حساس و مهم است. آموزش زبان فارسی در داخل کشور نیازمند برنامهریزی زبان فارسی است. برنامهریزی زبان به کوششهایی گفته میشود که برای تاثیرگذاری بر رفتار زبانی افراد و جوامع در یک کشور انجام میگیرد. مشخص نبودن متولیان و سیاستسازان برنامهریزی زبان فارسی، نبود چارچوبی منسجم برای اجرای برنامههای زبانی از جمله، برنامههای مدون و علمی برای آموزش زبان فارسی در مناطق گوناگون کشور، آسیبی جدی به شکلدهی هویت جمعی و ملی و پیشگیری از چندپارچگی و پراکندگی احتمالی وارد کرده است. در کشور ما که تنوع زبانی و فرهنگی وجود دارد، نبود برنامهریزی آیندهنگر، در نظر نگرفتن بافتهای گوناگون اجتماعی و پیشبینی نکردن نتایج سیاستهای زبانی و راهبردهای کنونی میتوانند جزو عواملی باشند که به تضعیف وحدت ملی و تقویت جنبشهای قومی یا گرایشهای جداییطلبانه میانجامند.
چرا گسترش زبان فارسی در دانشگاههای بینالمللی اهمیت دارد؟
گسترش زبان فارسی در دانشگاههای بینالمللی در خارج از کشور از جهاتی اهمیت دارد که به برخی از آنها میتوانم اشاره کنم: نخست این که گسترش زبان فارسی که پیشینهای کهن دارد، به شناخت مردم، فرهنگ، تاریخ، عرفان، ادبیات و جغرافیای ما کمک بسزایی میکند. این شناخت باورهای منفی مردمان جهان را که رسانههای گروهی قدرتمند برخی کشورها به آنها دامن زدهاند، کماثر میسازد.
دوم این که دانشجویان دانشگاههای بینالمللی که به یادگیری زبان فارسی مبادرت میورزند، پس از دانشآموختگی و استخدام در بخشهای دولتی و خصوصی کشورشان، از لحاظ مبادلات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و... با اثرات مثبت بسیاری برای کشورمان به همراه است.
سوم این که گاهی انتخاب زبان فارسی و یادگیری آن میتواند سرآغازی برای ادامه تحصیل در دانشگاههای داخل کشور یا دست کم شرکت در دورههای دانشافزایی داخل باشد.
چهارم این که این گونه افراد و خانوادههایشان عموماً دست به سفر به ایران میزنند، که این خود به گردشگری و رونق اقتصادی کمک میکند.
اما شایسته است که یادآوری کنم ما فقط نباید خودمان را به دیگران بشناسانیم، بلکه در یک روند دوسویه باید دیگران را بشناسیم. به معنای دیگر، در حالی که دانشگاه ایروان کشور ارمنستان داری 20 رشته مطالعه زبان و فرهنگ کشورهای دیگر، دانشگاه هانکوک کره جنوبی 35 و دانشگاه زبان خارجی پکن دارای 100 رشته مطالعه زبان و فرهنگ زنده دنیا هستند، ما در ایران دانشگاهی را نداریم که حتی ده رشته مطالعه زبان و فرهنگ را یکجا داشته باشد. به همین دلیل، کشورهای دیگر دنیا برای ما کاملاً ناشناخته هستند. ما بیش از حد به دنبال شناساندن خود هستیم. شاید بهتر باشد که رویکرد دگرشناسی را در پیش بگیریم. هرگونه برنامهریزی خرد و کلان در تمامی سطوح سیاسی، اقتصادی، علمی، و آموزشی بدون شناخت دیگران با ناکامی روبرو میشود.
شما مقاله ای دارید تحت عنوان «کدام زبان فارسی را به غیرفارسی زبانان آموزش دهیم»، منظور از «کدام زبان فارسی» چیست؟
در آن مقاله به این مساله در سال 1378 اشاره کردم که واقعگرایی آموزشی از واقعگرایی زبانی جداست. در آنجا 12 نمونه از گونههای مختلف زبان فارسیِ فصیح، خودمانی، تخصصی، اداری، آموزشی، لاتی، معیار، روزنامهای، عامیانه، ادبی (با جوهر شعر یا جوهر نظم هر دو) و فرازبان را آوردهام. چون سطوح، گونهها و سبکهای زبانی گوناگونی در زبان فارسی وجود دارد، نمیتوان گونههای بیشمار فارسی را به غیرفارسیزبانان آموزش داد، بلکه باید واقعیتهای دیگری چون سن، نیاز، اهداف و سطح فارسیآموزان، تقدمها و تاخرها را در نظر گرفت، دست به گزینش و چیدمان زد و متناسب با مراحل آموزش از فارسی پایه، اصیل یا ابزاری استفاده کرد.
چه موانع و مشکلاتی بر سر راه گسترش زبان فارسی در دانشگاههای خارج از کشور وجود دارد؟
در سطح کلان، روابط سیاسی با کشورهای دیگر هرچه کمتر باشد، امکان گسترش روابط اقتصادی، فرهنگی، دانشگاهی و علمی کاهش مییابد. کاهش روابط اقتصادی و سطح جایگاه اقتصادی ایران در منطقه و دنیا، ناگزیر به از دست رفتن فرصتهای دادوستد بازرگانی میان شرکتهای دولتی و خصوصی ایرانی و شرکتهای خارجی منجر میگردد. بیشتر دانشجویان کشورهای دیگر که زبان فارسی را برای کسب درآمد و یافتن شغل مناسب میآموزند، فرصتهای کاری مرتبط با زبان فارسی را در برابر خود نمییابند. برای همین، دانشجویان پسین با نگاه به وضعیت دانشجویان پیشین و درس گرفتن از سرنوشت آنان، زبان فارسی را دیگر به عنوان زبان دوم یا سوم خود برنمیگزینند و به جای آن، به سوی زبانهای ترکی استانبولی، عربی یا زبانهای دیگر کشیده میشوند. چنین مسالهای در بسیاری از کشورهای آسیای میانه و اروپایی از جمله اردن، هند، کره جنوبی، اتفاق افتاده است.
شما چه پیشنهادی برای رفع این مشکلات دارید؟
در سطح کلان، مدیران ارشد کشور باید تصمیمگیری کنند. اما در سطح خرد و در داخل کشور نهادها و مراکز متولی آموزش زبان فارسی را میتوان به صورت تخصصیتر اداره کرد، از مدیران با انگیزه و دلسوز بهره گرفت، روند کند دریافت پذیرش تحصیلی و روادید را تسریع کرد. رقابتهای غیرسازنده و خودخواهانه میان سازمانها و متولیان باید جای خود را به همکاریهای دوستانه بدهد. از دانشآموختگان کارشناسی ارشد آموزش زبان فارسی (آزفا) که دارای ویژگیهای یک معلم کارامد هستند، بهره گرفت. البته، باید اشاره کنم که ما از جمله کشورهای نادری هستیم که هنوز مقطع کارشناسی آموزش زبان خودمان، یعنی رشته آموزش زبان فارسی را در دانشگاههایمان نداریم و باید سریعتر راهاندازی شود. راه دیگر، عرضه داشتههای فرهنگی و هنری فاخرمان چون موسیقی، ادبیات، سینما، خوشنویسی، صنایع دستی و غیره، به دنیاست که به علاقمندان زبان فارسی خواهد افزود و در گذشته نیز افزوده است. البته این بدان معنا نیست که هر کسی که در این زمینهها دارای دانش یا تجربه است، میتواند به آموزش زبان فارسی بپردازد.
سنجش استاندارد مهارتهای فارسی (سامفا) چه آزمونی است و کدام مهارتهای زبانی در طراحی پرسشهای این آزمون سنجیده می شوند؟
سامفا آزمونی است که به روشی استاندارد و همسان توسط سازمان سنجش آموزش کشور برای "سنجش استاندارد مهارتهای فارسی" غیرفارسیزبانان اجرا و نمرهگذاری میشود. این آزمون استاندارد به گونهای طراحی میشود که پرسشها، شرایط اجرا، مراحل نمرهگذاری و تفسیرهای پرسشها نمرات همسان باشند. به همین دلیل، چارچوب علمی ویژگیهای هر بخش آزمون، به صورت علمی از پیش تعیین شدهاند. سامفا در برگیرنده مهارتهای اصلی شنیداری، خوانداری، نوشتاری و گفتاری است. توانشهای دیگری چون بینافرهنگی و منظورشناختی و همینطور، زیرمهارتهای دستور، واژه و تلفظ نیز در درون همان مهارتهای اصلی سنجیده میشود.
در حال حاضر چه کشور یا کشورهایی خیلی خوب در دانشگاههای خود یا خارج از دانشگاهها و در موسسات آزاد در رشته زبان فارسی کار و فعالیت میکند؟
به نظر میرسد که گروههای زبان فارسی و سایر گروههای مرتبط با آن در کشورهای چین، ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی بهتر از دیگران کار میکنند. اما به طور کلی، برای جبران عقبماندگیها نسبت به آموزشکاوی سایر زبانها، تا زمانی که ما نتوانیم در دانش آموزشکاوی زبان فارسی به پیشرفتهای چشمگیری در کشور خودمان دست پیدا کنیم، سایر کشورهای دنیا توانایی آموزش علمی زبان فارسی را نخواهند داشت. زیرا تکیه و نگاه آنان به زیرساختهای علمی و پشتیبانیهای فنی داخل است.
آیا پیشنهادی برای تالیف کتب درسی دانشگاهی و محتوای خاصی که بهتر است در دانشگاههای خارج از مرزها تدریس شود، دارید؟
دانشگاههای خارج از مرزها به تالیف کتابهای بسیاری هم برای اهداف عمومی و هم برای اهداف دانشگاهی نیاز دارند. هماکنون کارگروههایی برای تالیف کتاب برای درسهای دانشگاهی کشورهای دیگر در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تشکیل شده است. این کارگروهها در معاونت گسترش زبان فارسی و ایران شناسی در دانشگاهها و مراکز علمی خارج از کشور کار استخراج سرفصلهای درسی را به پایان رساندهاند و در حال تهیه و تدوین کتابهای دانشگاهی هستند.
ویژگیهای یک معلم کارامد زبان فارسی چه ویژگیهایی است؟
در کشورهای پیشرو در دانش میانرشتهای آموزشکاوی زبان، پیشفرض برای بکارگیری یا استخدام معلمی که میخواهد زبانی را تدریس کند، دارا بودن تخصص و مدرک دانشگاهی آموزش زبان است و پس از آن، فرای تخصص و مدرک وی، در پی آگاهی از مهارتهای دیگری در زمینهی معلمی هستند. اما ما در ایران سالهاست که در پی اثبات آن هستیم که آموزش زبان فارسی یک دانش است و همین طور گرایشهای آموزش زبان اول، دوم و خارجی و نیز آموزش زبان به کودکان، خردسالان، نوجوانان و بزرگسالان هریک تخصصها و گرایشهای جداگانهای در دنیا هستند. هماکنون، رشتههای دور و نزدیک بیشماری خود را متولی امر آموزش زبان فارسی میدانند. پس در درجهی نخست، یک مدرس کارامد زبان فارسی باید تحصیلات دانشگاهی در زمینه رشته میانرشتهای آموزشکاوی زبان فارسی که دربرگیرنده دانشهای روانشناسی، جامعهشناسی، روششناسی، زبانشناسی، آزمونشناسی، مدیریت کلاس، فرهنگ و غیره است، داشته باشد. علاوه بر چیرگی بر این دانشها، باید دارای ویژگیهای دیگری باشد، از جمله، خودکارامدی، خودگردانی، سازماندهی، داشتن نگرش مثبت، پذیرا بودن، منبع بودن، داشتن رفتار و ارتباط مناسب، عشق به معلمی، مسوولیتپذیری، برانگیزاننده بودن، دستیار بودن و بسیاری از خصوصیات دیگر.
آیا شبکههای اجتماعی مجازی مثل تلگرام و اینستاگرام تاثیری بر پیشرفت زبان فارسی برای غیرفارسیزبانان داشته است؟
شبکهای چون تلگرام به صورت محدود، کمی تاثیرگذار بوده است. ولی فکر میکنم که شبکههای اجتماعی چون اینستاگرام اهمیت بیشتری در شناساندن ایران و فرهنگ ما به غیرایرانیان داشته است. صفحاتی در اینستاگرام هست که از تارنویسان معروف کشورهای گوناگون دعوت میکنند تا به شهرهای ایران سفر کنند و در یک سفر چند روزه، از نزدیک با هنر، زبان، فرهنگ و زیباییهای طبیعی و تاریخی ایران آشنا شوند. تارنویسان رویدادهای روزانه را ثبت میکنند و تجربهها و خاطراتشان را در حین سفر و پس از سفر در صفحهی شخصی اینستاگرام خود قرار میدهند. این باعث افزایش گردشگران به ایران و علاقمندان به یادگیری زبان فارسی میشود.
نظرات