مترجم رمان «در تاریکی» معتقد است که نویسنده این اثر در دل داستان به مارپیچهای ممنوعهای که در دل سازمانهای جاسوسی چین وجود دارد، پرداخته است و از این طریق توانسته اثری جذاب برای مخاطبان جهانی خود تولید کند.
مهرداد وثوقی در گفتوگو با ایبنا درباره این اثر گفت: رمان «در تاریکی»، یک رمان پرماجراست که به اعماق سازمان جاسوسی چین سرک میکشد و ساختار جاسوسی چین را تا حدی معرفی میکند که این موضوع باعث تعجب است که چطور به او اجازه دادهاند تا درباره این موضوع بنویسند.
وی ادامه داد: مارپیچهای ممنوعهای در نهادهای جاسوسی چین وجود دارد که از این اصول و اهداف به عنوان جنگ سبز یاد میکند و ما در این اثر خواننده این مسائل هستیم. این سازمان جاسوسی سه پروسه مجزا از هم دارد که اسمهای جذابی نیز برای آن گذاشتهاند. پروسه «شنودگر باد» بخش اول است که میتواند گوش بسپارد به فرکانسهای رادیویی و آنها را دریافت کند. پروسه بعد «خوانشگر باد» است که امواج دریافتی را کشف رمز میکند. پروسه آخر نیز «تسخیرگر باد» نام دارد که به نوعی کار فریب دشمن را انجام میدهد.
این مترجم با اشاره به فصلبندی رمان گفت: نویسنده پروسه کاری این سه بخش از سازمان را در قالب سه داستان به هم پیوسته در کنار هم آورده است. بخش دیگر نیز در کتاب به نام «سایهی چن آرخو» وجود دارد که به نوعی وابسته به بخش دوم است. یعنی شخصیتی داخل بخش دوم کتاب است که بخشی از زندگی او را تعریف میکند که بدون اغراق از جذابترین بخشهای کتاب است.
وی افزود: این بخش نشان میدهد، کسانی که کشف رمز میکنند، چه پروسهای مغزی و فکری و احساسی را طی میکنند. به نظر من آدمهایی که در این بخش کار میکنند، آدمهایی مجزا از جامعه هستند که وقتی از آن سازمانها رها میشوند، دیگر جامعه پذیرای آنها نیست. یعنی به قدری هویت این افراد در پروسه کاری خود تغییر کرده است که دیگر با دنیای خارج سازمان غریبه هستند.
وثوقی در توضیح فضای داستانی کتاب گفت: مای جیا چندین داستان جاسوسی دارد؛ اما این داستان متفاوت از سایر آثار اوست؛ چراکه خودش مدعی شده که این کتاب را بر اساس تجربیات شخصیاش نوشته است. به مای جیا، جان لوکاره چین هم میگویند. به دلیل اینکه داستانهای جاسوسی جذاب و پرکششی را مینویسد. البته به او دن براون چین نیز گفته میشود.
وی ادامه داد: سال گذشته در نمایشگاه کتاب تهران من با این نویسنده ملاقاتی داشتم و بعد از قرارداد انتشارات ققنوس با این نویسنده چند دقیقهای را با او گپ زدم. نویسنده دوست داشت که اسم کتاب تغییر نکند و همان نام چینی روی کتاب باشد که اگر بخواهیم آن نام را به فارسی ترجمه کنیم، باید نام کتاب را «توطئه» میگذاشتیم؛ اما من نام انگلیسی اثر را روی کتاب گذاشتم؛ چراکه به نظرم «در تاریکی» نام جذابتری است.
مترجم کتاب «در تاریکی» با اشاره به دغدغه نویسنده در نگارش این اثر گفت: از دید ما که در دنیای خارج از یک سازمانهای جاسوسی زندگی میکنیم، این کتاب دغدغههای زندگی این افراد را بیان میکند و در واقع کتاب، پرده یک سازمان جاسوسی را کنار میزند و چهره احساسی افراد و حتا مواردی مثل روابط زناشویی آنها را نشان میدهد و بیان میکند که پروسههای جاسوسی چقدر زندگی این افراد را عوض کرده است و همه اینها را نویسنده در قالب یک داستان نشان میدهد.
وی ادامه داد: این کتاب اقلیم جغرافیایی خاصی ندارد و به نوعی بیانگر زندگی تمام افرادی است که در سازمانهای جاسوسی فعالیت میکنند. این افراد یک سری محدودیتهای زندگی دارند که تقریبا در تمام دنیا مشترک است. البته باید به این نکته نیز باید توجه داشته باشیم که اصولا هر کسی که در سازمان جاسوسی زندگی میکند، جاسوس نیست. مثلا کسی که کشف رمز میکند، شغل جاسوسی ندارد؛ اما بالاخره دارد در یک سازمان جاسوسی فعالیت میکند.
وثوقی در توضیح فعالیت نویسنده در سازمانهای جاسوسی چین میگوید: گویا مای جیا در گذشته در سازمان اطلاعات جاسوسی چین کار میکرده است که اتفاقاتی باعث شده که از آن بخش بیرون بیاید. البته هیچ چیز درباره او قطعی نیست و شاید در حال حاضر نیز در این سازمان کار میکند.
وی در پایان گفت: با این حال برایم بسیار جالب است که او چطور مجوزی دریافت کرده که میتواند پروسههای جاسوسی را در یک اثر و در قالب داستانی مطرح کند. البته در همین رمان «در تاریکی» نویسنده اشاره کرده که کجاها توانسته به این موارد بپردازد و کجا دست او برای پرداختن به مسائل جاسوسی بسته بوده است. با همه این تفاسیر فکر میکنم او به مسائلی میپردازد که تاریخ مصرف آنها گذشته است.
نظر شما